ما و نسبت «عقل» و «ایمان»
بسم الله الرحمن الرحیم
«اى هشام! إِنَّ ضَوْءَ الْجَسَدِ فِي عَيْنِهِ فَإِنْ كَانَ الْبَصَرُ مُضِيئاً اسْتَضَاءَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَ إِنَّ ضَوْءَ الرُّوحِ الْعَقْلُ فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ عَاقِلًا كَانَ عَالِماً بِرَبِّهِ وَ إِذَا كَانَ عَالِماً بِرَبِّهِ أَبْصَرَ دِينَهُ وَ إِنْ كَانَ جَاهِلًا بِرَبِّهِ لَمْ يَقُمْ لَهُ دِينٌ وَ كَمَا لَا يَقُومُ الْجَسَدُ إِلَّا بِالنَّفْسِ الْحَيَّةِ فَكَذَلِكَ لَا يَقُومُ الدِّينُ إِلَّا بِالنِّيَّةِ الصَّادِقَةِ وَ لَا تَثْبُتُ النِّيَّةُ الصَّادِقَةُ إِلَّا بِالْعَقْل.»
اى هشام! نورِ تن در چشم است. پس اگر ديده روشن باشد، همۀ تن از نور آن روشنى مىگيرد. و روشنىِ روح، عقل است. پس اگر انسان عاقل و خردمند باشد، پروردگار خود را مى شناسد. و چون پروردگار خود را شناخت در دين خود بصيرت پيدا مى كند. و چون كسى پروردگار خود را نشناسد دينى براى او باقى نمى ماند. و همانگونه كه تن جز با جان، زنده و بر پاى نمىماند، دين نيز جز با نيت خالص بر پاى نمى ماند. و نيت خالص جز با عقل استوار نمى گردد.
1- عقل و وحی دو چشم ضروری هستند برای دیدن حقایق هستی.
2- «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ«صلواتاللهعلیهوآله» أفضلُ النّاس، أعقلُ النّاس»؛
برترین مردم عاقلترین ایشان است.
3- امام صادق«علیهالسلام» در پاسخ این پرسش که عقل چیست؟ فرمود: «مُا عُبِدَ بِه الرّحمنُ واکْتُسِبَ بِهِ الجِنَانُ»؛ عقل چیزی است که بدان خدای رحمان عبادت شود و بهشت به دست آید. سؤال کننده پرسید: پس در معاویه که معروف به هوشمندی بود، چه چیزی بود؟ حضرت فرمود: آنچه معاویه داشت، نَکرا و شیطنت و چیزی شبیه عقل بود که عقل نیست.
در این زمان همان عقل سکولار است که در جهان مدرن میدانداری میکند و آنچه امثال ترامپها و نتانیاهوها در سر دارند به امید پیروزی بر سنتها، همان «نَکرا» و شیطنتی است که شبیه عقل است. و اینجا است که اگر قضایای غزّه دلها را خون میکند ولی با عقلی که متوجه سنتهای الهی میباشد، به نور ایمان میتوان فهمید «نقطۀ قدرت شیطان، نقطۀ ضعف او هم هست» و استکبار متوجه نیست صدای کودکان غزّه صدای همۀ کودکانِ پدرانی است که تحمل اشک و نالّ فرزندان خردسال خود را ندارند و این است که آیندۀ جهان استکبار را سست و ناپایدار میکند.
4- از رسول گرامی«صلواتاللهعلیهوآله» نقل است، که فرمودهاند: خداوند چیزی بهتر از عقل در میان مردم توزیع نکرده است؛ بنابراین خواب عاقل از بیداری جاهل برتر است. افطار عاقل از روزهداری جاهل بالاتر است. اقامت عاقل از کوچ و سفر جاهل برتر است. خداوند هیچ رسول و پیامبری را مبعوث نکرد، مگر وقتی عقل او کامل گردید و عقل او از عقل تمام امّت وی فراتر رفت و آنچه پیامبر بزرگوار در دل دارد، از دستاورد تمام تلاشگران بالاتر است. هر خردمندی که فرایض الهی را به پا داشته از آن بزرگوار گرفته است. تمام عبادتکنندگان در پاداش عبادت به جایگاه "عاقل" نمیرسند. به راستی عاقلان همان "اولوالألباب" هستند که خداوند فرموده است: «إنّما یتذکّر اولوالألباب»؛ تنها خردمندان یادآور میشوند.
5- حصرت امام کاظم«علیهالسلام» در یکی از توصیههای خود به جناب هشام میفرمایند: «یا هشامُ! إنَّ لله علی النّاس حجّتین، حجّةً ظاهرةً و حجّةً باطنةً؛ فامّا الظّاهرةُ فالرّسلُ والأنبیاءُ والائمةُ: و أمَّا الباطِنةُ، فَالعقولُ»؛ ای هشام خدای را بر مردم دو حجّت و راهنماست. حجتی آشکار و حجتی پنهان؛ حجّت آشکار الهی رسولان، انبیا و ائمه هستند، و حجّتِ پنهان، عقلهاست.
6- از امام صادق«علیهالسلام» نقل کرده است که فرموده اند: «مَنْ كَانَ عَاقِلًا كَانَ لَهُ دِينٌ» هرکس خردمند باشد، دیندار است.
7- حضرت على«علیهالسلام» میفرمایند جبرئیل«علیهالسلام» بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم! من مأمور شده ام که تو را در انتخاب یکى از سه چیز مخیر سازم. پس یکى را برگزین و دو تا را واگذار. آدم گفت: آن سه چیز چیست؟ گفت: «عقل»، «حیا» و «دین». آدم گفت: عقل را برگزیدم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما باز گردید و او را واگذارید. آن دو گفتند اى جبرئیل، ما مأموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم. گفت: خود دانید و بالا رفت.
سلیمان دیلمى گوید: به حضرت صادق«علیهالسلام» عرض کردم فلانى در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنانست: آن حضرت پرسیدند: «کیفَ عَقلُهُ؟ قُلتُ: لا أدری، فَقالَ: إنَّ الثَّوابَ عَلی قَدرِ العَقلِ» فرمودند: عقلش چگونه است؟ گفتم: نمیدانم، فرمودند: پاداش به اندازه عقل است.
به گفتۀ مولوی:
ای برادر، تو همان اندیشهای مابقی تو استخوان و ریشهای
جهد کن تا پیر عقل و دین شوی تا چو عقل کل تو باطنبین شوی
اینجا است که متوجۀ جایگاه تقاضای زائر در زیارت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» میشویم که عرضه میدارد:
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلاً كَامِلاً وَ لُبّاً رَاجِحاً وَ قَلْباً زَكِيّاً وَ عَمَلاً كَثِيراً وَ أَدَباً بَارِعاً»
و این یعنی نسبتی اساسی بین «عقل» و «ایمان» در میان است.
این عقل است که متوجه میشود عقلِ سکولار جهلِ محض میباشد و از این جهت فریب سیطرههای جهان مدرن را نمیخورد و امیدوار به حضور دیگری است که آن قرن نابودی اَبرقدرتها است با انتخابی که نسبت به مردم مظلوم غزّه در خود شکل داده.
والسلام