بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حرکت جوهری - برهان صدیقین

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39317
متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: بنده در حال مطالعه کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» هستم، فرمودید حرکت ویژگی عالم ماده است و زمان نیز از حرکت فهم می‌شود و اگر انسان بخواهد راهی به مراتب قرب و رشد و کمال بیابد باید از قید زمان آزاد شود. اینکه می‌گویند آدم حسود اولین ضربه را به ایمان خود می‌زند به این دلیل است که دائماً حسرت گذشته را می‌خورد و نگران آینده است. و راهش رها کردن خود از بند زمان گذشته و آینده و نظر به اکنونیت و حضور خویش در کران هستی است. سؤالم این است که چگونه برخی می‌گویند همانطور که انسان ها و اشیاء طبیعی نشان دهنده وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خداوند متعال هستند، ماه ها و روزها و قطعات زمان نیز همین‌گونه اند. اگر زمان معنایی در عالم ملکوت ندارد و آنچه هست بی زمانی و بی مکانی ست و حضور است و حضور چگونه این با بیان قبل جمع می‌شود؟ اینکه برخی ماه ها و روزها قوت و شدت و ظهورشان بیشتر از بقیه ماه هاست، حال آنکه اصلاً زمان در عالم غیرماده معنا ندارد، این بیان و اشاره به قطعه ای از زمان دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا از باب تسامح است؟ آیا اینکه گفته اند از دست رفتن فرصت رجب و شعبان و رمضان موجب افسوس و حسرت آدمی ست و باید منتظر سال بعد باشد که از دست ندهد. منافات ندارد با رهاشدن از بند زمان و حسرت گذشته و آینده را نخوردن؟ معنای زمان چیست؟ بی زمانی و بی مکانی عالم مجردات چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «برهان صدیقین» و «برهان حرکت جوهری» روشن می‌شود که بعضی صفات، ریشه در مرتبۀ وجودی نازلۀ آن‌ها دارد مانند شوری در نمک، که به جهت مرتبۀ نازلۀ وجود است در این مرتبه. و در مرتبۀ بالاترِ وجود، این شوری وجود ندارد. و در این رابطه هرجا حرکت هست، زمان مطرح است و در مرتبۀ عالیۀ وجود، حرکت، معنا ندارد تا زمان، معنا پیدا کند. ۲. در این‌که مراتب پایین وجود از جمله زمان، ظرفیت‌های متفاوتی در ظهور انوار الهی دارند اخیراً عرایضی در مقدمۀ بحث «ماه رجب و اخلاص و درک امکانات تاریخی» در این مورد شد. خوب است که به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ayam/rajab/speech/Twt_mahe_rajab_va_ekhlas_va_darke_emkanat.MP3 

39295
متن پرسش

سلام و درود: چرا خداوند در امر اداره جهان هستی کارگزار گرفته است؟ چرا مستقیم وارد عمل نمی‌شود؟ چه جاهایی خود خداوند مستقیم وارد می شود؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود مطلق حضرت حق با شدیت وجودی که دارد چگونه در اموری که مرتبۀ وجودی نازله‌ای دارند مستقیماً مواجه شود؟ در این مورد خوب است به کتاب عدل الهی شهید مطهری رجوع فرمایید یا به بحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست. موفق باشید

39235
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: اول تشکر که به لطف خدا و نور قرآن و اهل بیت به ما یاد دادید در این آشفته بازار امروز جای درستی بایستیم. استاد ببخشید شاید یک مقدار طولانی شود. مواردی است که نظر شما برایم مهم است. پس برای اینکه وقت شریفتان را نگیرم اگر طی چند روز هم پاسخ فرمودید باز هم سپاسگذارم. ۱. استاد عزیز به نظر شما اینکه یک سری ها بعد از امام خمینی (ره) نتوانستند یار انقلاب و رهبری بمانند و ریزش کردند را می توانیم اینطور بگوییم که آنان که ماندند پای انقلاب، گفتند ما انصارالله ایم یعنی در انقلاب اراده خدا را دیدند اما ریزش ها شاید این عمق را نداشتند. در کل آیا می شود در این انقلاب اراده خدا را ندید و پای انقلاب ماند؟ استاد پس آنان که پایدار ماندند این جهان بینی و هستی شناسی درست را چگونه پیدا کردند؟ ۲. استاد عزیز در بحث «هست» و «وهم و نیستی» زمانی که کنجکاو می شویم به این می رسیم که بنده ی نوعی در زندگی با این موارد هستم و سرو کار دادم الف.علم  ب.دین. ج.سنت الهی که در مجموع همه مثل یک نظم و قانون است البته اگر با قوانین وضعی بشر خلط نکنیم است. علم، اجزای اشیاست. مثلا جسم من تشکیل شده از سلول و... که در نهایت این نظم اجزا، یک قانون است. دین، نظمی است بین انسانها که یک قانون است. سنت های الهی در مقیاس بزرگتر و شاید فراگیر همه موارد قبل باشد و نظمی است در وسعت تاریخ انسانها و یک قانون تاریخی است. استاد آیا این بیان درست است؟ ۳. استاد عزیز اگر واژه عشق و محبت را در قالب و معنای یک نوع همبستگی اجزا و یکی شدن بدانیم، آیا این درست است که بگوییم آنچه در صحنه است که باطن و اصل نظم و قانونی است که در بالا ذکر شده است، عشق و محبت است؟ ۴. استاد عزیز در باب ریشه شناسی ترس و غضب فکر می کردم در مورد ترس و غضب های مذموم به این نتیجه رسیدم که اگر هر آنچه غیر از آنچه که « هست» و «در اصل موجود است»، را برای خود بسازیم و به اشتباه، مهم بدانیم برای نگه داشت آن وهم، مجبور به سیستم تدافعی می‌شویم به نام ترس و غضب. سیستم تدافعی جهنم ساز. ۵. اینکه البته دو تا از سوالاتم تکراری ست با عرض پوزش شاید سوالی باشد که احساس شود ضرورتی ندارد ولی موردی است که در ذهنم مانده و جواب شما برایم موثق است. استاد شخصی می گفت که از آنجایی که تمام کهکشانها تجلی وجود است و وجود بی نهایت است پس کهکشانها هم انتها ندارد و این بیان این مشکل را دارد که ماده که بی نهایت نیست به هرحال نهایتی دارد. ببخشید وقت گیر شد ولی احساس می کنم که اگر به فرض انسانی قصد کشف انتهای کهکشانها را داشته باشد عمرش کفاف نداده و به ملکوت می پیوندد. استاد آیا این صحیح است که بگوییم که نقطه ی مرز بین جایی که ماده به معنا تبدیل شود وارد عالم دیگر شویم مثل همان نقطه به ملکوت پیوستن است؟ یعنی نقطه ای که من به ملکوت می پیوندم همان جا مرز ماده و معناست که خلا هم نیست. ۶. سوال آخر اینکه استاد عزیز در مورد اینکه وقوع قیامت، زمان خاصی ندارد و کلا زمان ندارد چون عالم از لا زمان آمده و به آن برمی گردد. استاد اینکه عالم از بی زمانی آمده برایم متصور است ولی اینکه در بی زمانی پایان می یابد را نمی توانم بفهمم، چون اگر از جانب ما انسان در تاریخ و زمان حساب کنیم بالاخره زمان وقوع یک تاریخ و ساعتی زمینی دارد. ممنون میشم بفرمایید کجای کار دارم اشتباه میرم که نتیجه نمی‌گیرم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه ۲. مکتب فکری امام خمینی ذیل قرآن ۳. نکات بسیار خوبی را مطرح فرموده‌اید. آری! یگانگی واقعی به نور توحید پیش می‌آید و غوغا می‌کند. ۴. همین‌طور است. ۵. نه. کهکشانها مرتبۀ نازلۀ عالم وجود است که همان ماده می‌باشد و محدودیت‌های ماده را دارد و لذا هرچه هم در عالم ماده جلو و جلوتر برویم از ماده خارج نمی‌شویم ۶. در این موارد رجوع به «برهان صدیقین» که صوت و شرح آن در سایت هست، ان شاءالله کارساز است. موفق باشید 

39143
متن پرسش

سلام استاد: این وجود که در همه موجودات با مراتب وجود داره، خود این وجود، مخلوق خداست یا ذات خداوند است که در همه موجودات خوب و بد هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به بحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید. https://lobolmizan.ir/sound/659

39130
متن پرسش

سلام: من دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی هستم. من تمام مفاهیم و نظریه ها رو کار کردم و احساس می‌کنم به حقیقت فهم مباحث روابط کشورها نرسیده ام. به نظرم میرسه برخی از وقایع بین المللی را با دیده ی دل باید نگریست و برای مثال من اگر زمان پیغمبر می‌بودم با این مبانی فکری و نظری که بلد هستم هرگز نمی توانستم تسخیر ایران توسط یک سری انسان پا برهنه را بر یک ارتش مسلح فهم کنم. یک ساختار نظامی سازمان یافته را. برای مثال وقایع عربستان و یمن را. خواستم اگر میشه یک راهنمایی در حوزه ی فلسفه های هستی شناسی معرفت شناسی و خود شناسی به من ارائه دهید. دوست دارم مطالب رو از نگاه دیگه ای فهم کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سیر مطالعاتی سایت در جواب همین دغدغه‌ها و نکات تنظیم شده است. بخصوص در بحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین». موفق باشید

39002
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوارم: طبق برهان صدیقین، وجود من ربطی است. و وجود من از خداست. آیا صحیح است که بگوییم که وقتی من به صورت حضوری وجود خودم را درک می‌کنم، من خدا را به اندازه وجودم درک می‌کنم. چون بین علت و معلول جدایی نیست و معلول به اندازه وجود خودش، علت را می تواند حضوری درک کند؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و اساساً ارتباط هر موجود با خدا در رابطه با وجودی است که آن موجود دارد. موفق باشید

39001
متن پرسش

سلام علیکم: می خواستم ببینم که اسم جامع الله در عرفان، مساوی عین هستی در برهان صدیقین است؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. موفق باشید

38943
متن پرسش

سلام علیکم: در رابطه با سوال ۳۸۹۴۱، اگر امکان دارد توضیح بفرمایید از چه جهتی بالا ترین مرحله صرف الوجود، غیب الغیوب است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید در شرح صوتی «برهان صدیقین» دنبال بفرمایید از آن جهت که «وجود» در ذات خود چیزی نیست که آشکار باشد. آری! «وجود» غیب است و صرف الوجود، غیب الغیوب است که در ادبیات دینی همان احدیت گفته می‌شود. موفق باشید

38941
متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به سوال ۳۸۹۳۱ اگر من «صرف الوجود کل الاشیا و لیس بشی منها» را مساوی غیب الغیوب هم بگیرم درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف الوجود، وجود است با شدت و ضعف که مرحله اشدّ آن از جهتی همان غیب الغیوب است. موفق باشید

38931
متن پرسش

سلام علیکم: در تفسیر سوره حمد امام خمینی (ره) یک سوال برای من پیش آمده است. می‌خواستم بدانم که «صرف الوجود کل الاشیا و لیس بشئ منها»، آیا مساوی اسم حج جامع الله است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و در هر مرتبه از وجود، قاعده چنین است در عین شدت و ضعف. موفق باشید

38910
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی: گروهی هستیم که کتاب ده نکته را مطالعه کرده ایم، با توجه به شرایط کنونی کشور و جهان و تحولات، پیشنهاد شما برای ادامه ی مطالعاتمان چه کتاب یا کتابهایی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن رهبر معظم انقلاب که می‌فرمایند: «فلسفه در اسلوب و محتواي صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه‌ انسان اين روزگار مي‌جويد و سرانجام خواهد يافت»؛ خوب است برای نزدیکی به فلسفه صدرایی بحث «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید و در کنار آن نیز به کتاب «جايگاه إشراقي انقلاب اسلامي‌ در فضاي مدرنيسم» رجوع شود خوب است. موفق باشید

38852
متن پرسش

سلام و عرض ادب: آیا روح در جهان دیگر مثل گیاهان حال نباتی می‌شود؟ بخاطر اعمال بدش یا کفر و نفاق و بی نمازی و .. و این خود جهنم است؟ لطفا متن سوال رو پاک کنید و فقط جواب بدهید.  ۲. استاد برای اینکه توحید را خوب درک کنیم چه کتاب‌هایی برای من مبتدی پیشنهاد دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حال نباتی که برای بعضی پیش می‌آید ربطی به نفس ناطقه آن‌ها و اراده درونی آن‌ها که مطابق آن اراده‌ها در قیامت حاضر می‌شوند؛ ندارد. ۲. همان‌طور که در سیر مطالعاتی سایت در مورد مباحث توحیدی عرض شد؛ پس از مباحث «آشتی با خدا» و «ده نکته از معرفت نفس»، خوب است به این مباحث پرداخته شود: «برهان صديقين» و «برهان حركت جوهري» در كتاب « از برهان تا عرفان»، همراه با سی‌دی و تفسير سوره‌هاي حديد جلسات ۱ تا ۴ - سوره زمر-  شرح نهج‌البلاغه خطبه‌های ۱ و ۱۸۶ و ۱۶۳ و ۱۱۴. موفق باشید 

38785
متن پرسش

سلام علیکم: در برهان صدیقین می‌فرمایید که خداوند مساوی وجود نیست. بلکه به عین هستی خدا گفته می‌شود. حال سوالم این است که از نظر عرفان، مظاهری را که در عالم می‌بینیم آیا عین خدا هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مظاهر، آینه‌اند تا هر آن کس که در سلوک خود از کثرات عبور کرده و چشمِ خدابین یافته، خدا را در آن مظاهر بنگرد و نه آن‌که آن مظاهر را خدا بداند. موفق باشید

38778
متن پرسش

باعرض سلام و ارادت: یک سوال از شما دارم. شما می‌گویید خداوند عین کمال است و هر کمالی از خداست. لطغا بفرمایید آیا کمالاتی که در مدفوع سگ است، کمالاتش از خداوند است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه با دقت «برهان صدیقین» مطالعه شود اساساً این پدیده‌ها به اعتبار خودشان که حکم ماهیت دارند؛ را کمالی نیست. موفق باشید

38643
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله استاد: در مورد حقیقت انسان کامل یا همان صادر اول می‌توان گفت که زمان بردار نبوده و موجودی ازلی هست همانطور که نمی‌توان فرض کرد که خورشید باشد اما نور خورشید نباشد و در مورد سایر اصناف فرشتگان هم همینطور؟ اما وقتی بحث ظهور آن حقیقت در عالم ناسوت مطرح می‌شود اینجا نیاز به مقدماتی مثل خلقت آسمان و زمین هست که به تعبیر قرآن کریم در ۷ دوره صورت گرفته و چون ماده ملازم زمان است اینجا بحث زمان مطرح می‌شود؟ تا در یک مقطع خاص بدن عنصری پیامبر اکرم شکل گرفته و آماده پذیرش و ظهور کامل آن حقیقت می‌شود؟ و لذا «انی جاعل فی الار ض خلیفه» و گفتگوی فرشتگان در این باره باید گفت که اصل آن حقیقت که جلوه تام اسم الله است فقط تقدم رتبی بر همه اصناف موجودات دارد و آنجا بحث زمان مطرح نیست ولی وقتی آن حقایق با زبان ما گفته می‌شود خود به خود صورت زمانی به خود می‌گیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید و بحمدالله جناب صدرا در بحث «حرکت جوهری» روشن می کند که اساساً زمان مربوط به حرکت است و تنها در جایی مطرح است که حرکت باشد و حرکت مربوط به عالم ماده می باشد. موفق باشید

38527
متن پرسش

با سلام: در مقام واحدیت ذات به اسماء ظاهر می‌شود. در مقام احدیت این صفات علم، قدرت و حیات چه می‌شوند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در «برهان صدیقین» به طور کامل روشن شد، بحث در جامعیت و مجموعیت است. موفق باشید

38478
متن پرسش

سلام: با توجه به مباحث اخیر_دو جلسه شنبه در باب آخرین پیامبر (ص) _ که سیره و سنت آقا رسول‌الله (ص) به عنوان دعوت بی‌صدا مد نظر قرار گرفت، و نگاهی و سخنی باید بود که ما متذکر آن بودن در شرایط امروزین‌مان شویم، کتاب یا جزوه‌ای که بیش از پیش ما را متذکر این امر می‌کند معرفی نمایید. مقصد تذکر به حضرت رسول  (ص) و حضوری است که باید ما در امروز شدت ببخشیم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مبنای عرایضی که شد اصالت وجود جناب صدرالمتألهین بود. پیشنهاد می‌شود بعد از مباحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست به بحثی که تحت عنوان «نهایی‌ترین انسان و نظر به شخصیت تاریخیِ صدرالمتألهین» روجوع شود. . موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/ 

38439
متن پرسش

با سلام خدمت شما: در بحث متناهی یا نامتناهی بودن خداوند، مخالفان عرفان این موضوع را از مقوله تناقض عدم و ملکه می دانند. یعنی خداوند نه متناهی است نه نامتناهی. چه جوابی باید به اینها داد! با سپاس.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به عرایضی که تحت عنوان «برهان صدیقین» به سبک جناب ملاصدرا عرض شده؛ رجوع فرمایید. تا اساساً موضوع را در ساحتی بسی بالاتر از این نوع دوگانگی‌ها مدّ نظر قرار دهید. https://lobolmizan.ir/sound/659  موفق باشید 

38416
متن پرسش

سلام علیکم: آیا درست است که بگوییم: «وقتی من دستم را بالا می‌برم قدرت را می‌بینم. وقتی ماشین حرکت می‌کند من قدرت را می‌بینم. وقتی جاذبه زمین را می‌بینم که اشیا را نمی‌گذارد بالا بروند، من قدرت را می‌بینم. الکترون را می‌بینم که مجبور است به گرد هسته دور بزند من قدرت را می‌بینم و...مثال های زیاد دیگر. من در این صحنه ها و مظاهر قدرت را دیدم. قدرت صفت ذاتی خداست. صفات عین ذات هستند. نتیجه آنکه من خدا را در مظاهر دیدم.» آیا مطالب بالا درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از این نوع قدرت‌ها می‌تواند نسبی و اعتباری باشد و آن‌طور که در «برهان صدیقین» روشن شده، قدرت خداوند، ذاتیِ او است. موفق باشید

38366
متن پرسش

با سلام: چگونه انسان می‌تواند هویت تعلقی و عین ربط بودن خودش را احساس کند و بچشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به عبور از ماهیت و حضور در «وجود» دارد تا انسان را در نسبتی حاضر کند که خود را در نسبت با هستی عین ربط بیابد. موفق باشید

38358
متن پرسش

با سلام: شما در چندین جا از آثار خودتان بیان کردید که تشکیک در وجود ملاصدرا برای آموزش بوده است. آیا سخن شما بدین معناست که اصالت وجود، تشکیک در وجود و... نظر گاهی که ملاصدرا بیان کرده همه کشک است. آیا ملاصدرا این مطالب را بیان کرده تا عرفان را توجیه کند؟ لطفاً توضیح کامل بفرمایید و با چند کلمه پاسخ را سر هم بندی نفرمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی بناست از طریق صدرا سخن عرفا تبیین شود، عرفا معتقد به تشکیک در ظهورند و بنده نیز در شرح بحث عرفانی کتاب «از برهان تا عرفان» متذکر این امر بودم. ولی وقتی بناست در نگاه فلسفی به «وجود» به عنوان حقیقت ذات مشکک نظر کنیم، آن‌جا حقیقتاً «وجود» تشکیکی است. موفق باشید

38329
متن پرسش

سلام علیکم: از خواندن و گوش دادن به کتابها و اصواتی مانند برهان صدیقین، حرکت جوهری، معرفت نفس و... قرار است که چه چیزی بدست آوریم؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود انسان دارد. اگر احساس کند برای معنابخشی به خود، معارفی این‌چنینی برای او مفید است؛ باید به این نوع معارف رجوع کند وگرنه همان عباداتی که شریعت الهی متذکر انسان می‌شود و او احساس می‌کند خود را در آن‌جا معنا می‌بخشد؛ او را کافی است. موفق باشید

38328
متن پرسش

با سلام: شما در برهان صدیقین می‌فرمایید که موجودات از عین هستی صادر می‌شوند. آیا بکارگیری کلمه صادر درست است؟ بجای کلمه صادر چه کلمه دیگر بکار بگیریم بهتر است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در فلسفه، صدور و در ادبیات دینی، تجلی مطرح است. موفق باشید 

38327
متن پرسش

با سلام: عین وجود، عین علم است. سوال آیا عین وجود عین مرتبه های علم هم هست یا نه؟ یعنی آیا عین وجود، مثلاً عین، علم ملا صدرا هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً هرجا پای وجود به هر نحوی در میان باشد آن امر، تشکیکی است. موفق باشید

38326
متن پرسش

سلام علیکم: من برهان صدیقین را خواندم و صوت هایش را گوش دادم. «قاعده کل ما بالعرض لابد....» معنی آن این است که هر بالعرضی باید به ما بالذات منتهی و ختم شود. وابستگی موجودات به عین هستی را بر اساس این قاعده خوب درک نکردم. چون فقط می‌گوید باید ختم شود. شما وابستگی را چگونه از آن در می‌آورید ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است که آنچه بالعرض است به صرف بالعرض‌بودنش، منتهی به «ما بالذات» آن می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!