بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: دکتر سعید جلیلی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38762
متن پرسش

«الهی! به لطف و‌ کرمت ملت ما و ملت های جهان را با نور معارف عالیه ات آشنا و مأنوس و خوشبخت بفرما». سلام استاد. من خیلی‌ جناب دکتر داوری را دوست دارم. و این علاقه و ارادت به صورت جدی با اشاره حضرتعالی در مورد کتابی که درباره انقلاب اسلامی دارند آغاز شد و با دیگر آثارشان ادامه پیدا کرد. با مطالعه این کتاب و نگاه جدّی و زنده و فوق‌العاده عمیق ایشان به جایگاه انقلاب اسلامی، سراسر وجودم را حیرت و لذت فرا گرفت. شناخت عمیق ایشان از غرب و مدرنیته و توسعه نیافتگی و مسائل کشور هم که به جای خود. حتی وقتی شنیدم از دکتر پزشکیان حمایت کردند، به دنبال راهی بودم تا حکمت و فلسفه این حمایت را پیدا کنم و زوایا و ظرائف باریک تر از موی این عمل را کشف کنم. استاد چرا من اینقدر دکتر داوری را دوست دارم؟ چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم شخصیت علمی و اندیشه دقیق دکتر داوری است که همان‌طور که حتماً تجربه‌ کرده‌اید ما را حقیقتاً با تفکری که معنای تفکر است، آشنا می کنند. در امور سیاسی و مواضع جزئی، در زمان‌های مختلف؛ باید فکر کرد دکتر داوری چه تصوری از آن جبهه دارد که دکتر پزشکیان متعلّق به آن است و در آن مسیر دکتر عارف را به عنوان معاون اول انتخاب می‌کند؟ و احساس خطری که به جبهه مقابل دارد، ممکن است گمان کنند نوعی تحجّر حاکم می‌شود به جهت شواهدی که دیده‌اند. که البته از نظر بنده در هر حال، شخصیت آقای دکتر جلیلی برای ادامه انقلاب و حضور در آینده انقلاب، قابل توجه است. موفق باشید

38672
متن پرسش

سلام استاد: پیرو سوال 38656 که جواب قانع کننده که ندادید، هیچ موقع هم اشتباهاتون را که قبول نمی‌کنید، ولی مردم که یادشان نرفته در ایام انتخابات جنابعالی در مورد جناب دکتر قالیباف چه تعابیری می‌گفتید؛ به عنوان مثال در کارآمدی آقای دکترقالیباف در ساختنِ‌تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه‌داران شهرِخوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکانِ‌زندگی در آن برای‌شان سخت شده است. یا بعضی از کانال های منتسب به شما در مورد دکتر می‌نوشتند: حضرتِ‌امير علیه‌السلام: «كَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ» استاد الان که انتخابات تمام شد و مردم این خسارت بزرگ را متحمل شدند. ولی بنظر من که یک فرد حقیر عادی جامعه که جای بچه تان حساب می‌شوم ای کاش در انتخابات بعدی مثل حضرت آقا و خیلی از علماء اعلام طرفداری از شخص خاصی نکنید که حداقل اگه اشتباهی هم صورت می‌گیرد حق الناس گردنتان نباشد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در عین آن¬که جناب آقای دکتر قالیباف را همواره فرزند انقلاب می¬دانستم و همیشه به رفقا متذکر آن بودم؛ به نظر اهل نظر ایشان در امور اجرایی بخصوص در شهرداری چندان موفق نبودند و آن عمق معرفتی که برای مسئولیت مهمی مانند ریاست جمهوری نیاز است را در آقای دکتر جلیلی بیشتر می¬توان یافت و این یعنی هرکدام از فرزندان انقلاب را در جای خود فهم¬ کنیم. چرا حالت فرقه¬ای به خود بگیریم؟! به صورتی که گمان کنیم یا باید طرفدار این شخص باشیم و یا آن شخص. عرایضی در شب گذشته تحت عنوان «خطر سخنان حکیمانه وقتی که از قلب نگذرد» https://eitaa.com/matalebevijeh/17805 شد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38656
متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید: استاد ببخشید من این را عرض می‌کنم، اینکه واقعا معلوم هست مخاطبین شما تکلیفشان با جایگاه حمایت های شما چیه؟ من که بشخصه سردرگم شدم؛ آنقدر در ایام انتخابات از دکتر جلیلی حمایت تمام قد می‌کردید و می‌گفتید، فرد اصلح آقای جلیلی هست و کارآمدی مهم نیست!!! مهمه اینکه برنامه داشته باشی، الان چطور شده با یه پرواز آقای قالیباف تمجیدگوشان شدید؛ خب پس الان معلوم شد که کارآمدی بهتر از برنامه داشتن هست. و در انتخابات هم اصلح را اشتباه به مردم معرفی کردید؟! تازه بماند که از افراد معلوم الحالی مثل امید دانا و علی علیزاده دفاع می‌کردید، و مطالبش را نشر می‌دادید، اونکه خیلی وقته چهره اش رو شد اینم که تازگی ها به سرداران سپاه داره فحش میده و مقصر شهادت هنیه را جاسوسی شهید نیلفروشان می‌داند. (یا علی)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به جواب  سؤال های شماره 38651 و 38652 رجوع فرمایید. موفق باشید

38652
متن پرسش

https://eitaa.com/matalebevijeh/17794 سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیز: آری به راستی افق انقلاب اسلامی که به برکت مجاهدتهای آشکار و نهان ِ خرد و کلان این امت در حال گسترش به اقصی نقاط جهان است، بسی گسترده‌تر از تفاوتهای داخلی و سیاسی است. استاد بزرگوار می‌دانم که موضع حضرتعالی در انتخابات از جنس هواداری‌های سیاسی نبود و چون نگاهی را به سیره امام و افق اصیل انقلاب نزدیک‌تر می‌دیدید از فردی اعلام حمایت کردید اما دیروز که جناب آقای قالیباف با هدایت خود، هواپیمایش را در قلب تهدیدات منطقه نشاند، در قلبم آرزو می‌کردم که نسبت به مواضع ضدصهیونیستی و شجاعانه ایشان که از جنس بچه‌های جنگ است موضعی بگیرید و تحسین کنید تا خاطرمان جمع باشد که ما استاد را درست درک کرده‌ایم، پای انقلاب، فراتر از فرد و جناح وقتی که پست شما در مطالب ویژه را دیدم و اکنون که این چند خط را می‌نویسم از شوق، اشک می‌ریزم درست است که دشمن مرا در کنج خانه نمی‌بیند و می‌توانم هرجه خواستم گریه کنم اما حس کردم داغ سید حسن نصرالله برای ایستادن است نه گریه کردن، حتی اگر دشمن نبیند. از اول خرداد امسال تا اوایل مهر، مثل تابستان سال ۶۰ پر از حادثه و ترور و داغ پشت داغ ما به هم دلگرمیم به جمله‌های هم صدای محکم رهبر و بیان رسا و حمایت تمام قدشان از جبهه مقاومت، تسکین قلب پردرد ما بود و این حمایت و تحسین حضرتعالی از موضع‌گیری آقای قالیباف، بسیار خرسندم کرد. ما به بودن در جاهایی که ندیده‌ایم عادت کرده‌ایم از ضریح شش گوشه تا سنگرهای امروز مقاومت تا دریهای تفسیر مسجد الحمدلله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که با گشوده شدن افقی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده؛ هر صحنه ای که در این تاریخ پیش می آید را در نسبت با آن افق معنا می کنیم و حتی اکنونِ خود را با حضور در آن افق و در آن آینده تجربه و احساس می نماییم. آری! در این راستا جایگاه هر حرکتی و هر شخصی معنای خود را دارد و با توجه به این امر چگونه می توان جایگاه حرکت آقای دکتر قالیباف و سخنان ایشان را در نشست اجلاس رؤسای مجالس اسلامی نادیده گرفت؟ و مگر تعلّق ما به آقای دکتر جلیلی نیز در همین راستا نبود؟ که جایگاه ایشان را در راستای حضور اکنونِ خود در آینده انقلاب اسلامی به عنوان ریاست جمهور تجربه می کردیم؟ مهم آن است که جای و جایگاه افراد را نسبت به انقلاب محفوظ بداریم. موفق باشید    

38651
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله. ‏اکثر مردم، تحلیلگران و فعالان داخلی و خارجی که نگاه ملی، کلان و جهانی به مسائل دارند از حضور آقای ‎قالیباف در لبنان تقدیر و حمایت کردند! دشمنان که از این اقدام قالیباف در شوک فرورفته، ساعات اولیه ترجیه دادند سکوت، اختیار کنند اما به تدریج اکانت ها و رسانه های عصبانی آنها نتوانست ذلت این تحقیر را تحمل کند! اما جریان مشکوک سوپرانقلابی که در جبهه انقلاب نفوذ کرده اند همچنان فضای انتخابات را به گروگان گرفته اند و از هر بهانه ای برای تحریف - تقطیع - تفسیر به رای، سعی بر انحراف در تشخیص اذهان و تحمیق مردم را داشته! همچنان برخلاف هشدارهای موکد امام خامنه ای در حفظ وحدت ملی در این شرایط حساس و سرنوشت ساز نه تنها در جبهه انقلاب بلکه در تمام فضاهای سیاسی کشور جزء اولویت های واجب و فوری باید باشد! اما ظاهرا برنامه ثابت این جریان سیاسی نفوذی، همان بدعت لجن پراکنی و دوقطبی سازی در جبهه انقلاب و ایجاد شکاف و تضعیف نظام، انقلاب، جمهوریت و میدان را دنبال می‌کنند، مسیری را در پیش گرفته اند که در حال ذبح امنیت و منافع و مصالح عالیه نظام پای اهداف پنهان سیاسیشون هست! به قول امام خامنه ای، شیوه دشمنان ما اینست با اختلاف افکنی، سیاه نمایی و دوقطبی سعی دارن تحولات کلان مثبت داخلی و خارجی را به حاشیه برده و احسان ناامیدی و ضعف و تزلزل در جبهه انقلاب، احساس شود! وقتی ردّ پای این جریان سیاسی را طی این مدت دنبال می‌کنیم لیدرهاشون، با رسانه های پروژه محور از هر تصمیم سازی و تصمیم گیری کلان! از هر تحول و اتفاق مثبت که باعث خشم و عصبانیت و شوک دشمنان میشه با تحریف و تقطیع و جعل، موضوعات کلیدی و راهبردی را دست مایه اختلاف و تفرقه و دوقطبی سازی برای تضعیف جبهه انقلاب قرار میدن! بارها هم تاکید کردیم خطر سیر ثابت در شیوه خلاف شرع، خلاف قانون، خلاف تقوا و خلاف منویات امامین انقلاب که باعث عبور از خطوط قرمز منافع، مصالح و امنیت ملی ایران، جبهه انقلاب و مقاومت میشه! هرگز یه اشتباه عادی و اختلاف سیاسی ساده نباید لحاظ کرد! یا اینکه پای جریان تحجر و خوارج انقلاب درمیانست یا پای جریان نفوذ تشیع انگلیسی و صهیونیسمی. ما وقتی از جریان سعید جمهور میگیم برخی سریع جبهه گیری می‌کنند و واکنش تند و افراطی نشون میدن! بارها هم گفتیم موضوع ما ابتدا به ساکن شخص آقای جلیلی مطرح نیست بلکه مخاطب ما جریان سیاسی که لیدرهای آن بعضا به مراکز قدرت، رسانه و فرهنگ وصل بوده و عموما از طرفداران و حلقه اولی حامیان موثر آقای جلیلی هستند! اما نگرانی مضاعف ما نیز عدم مرزبندی آقای جلیلی با خط و ربط انحرافی و خطرناک این جریان سیاسی است! سکوت، انفعال و بی‌عملی آقای جلیلی نسبت به جریان سعید جمهور که ایشان را در معرض و مظان اتهامات زیادی قرار داده و ترس از تکرار احمدی نژادیسم توسط جریان سعیدجمهور در این شرایط حساس و سرنوشت ساز هستیم! متاسفانه ایشان برای برون رفت از این بن بست سیاسی و تطهیر فضای غبارآلود، هیچ موضع گیری، روشنگری و شفاف سازی نکرده اند و همچنان ترجیه می‌دهند در سایه باشند! جریان سعید جمهور همان جریان احمدی نژاد ساز است که سعی دارند با همان شیوه احمدی نژادیسم، با دوقطبی سازی! لجن پراکنی! اختلاف افکنی! تضعیف، پروژه کوچک سازی جبهه انقلاب را عملیاتی کرده تا ایشان (جلیلی) همچنان بی رقیب جبهه انقلاب باشه! تا به وقتش از وی بعنوان حلقه اتصال با مراکز و کانون قدرت بهره برداری کنند! همین جریان سعیدجمهور که پشت سر احمدی نژاد پنهان شد، با عَلَم کردن شعارهای انقلاب، اسلام، ولایتمداری، عدالتخواهی، استکبارستیزی و صهیونیسم ستیزیِ به تدریج بهترین فرصت برای دشمنان فراهم شد تا پروژه نفوذ فرهنگی و سیاسی در نقاب نفاق اسلام سیاسی از بدفهمی و دیرفهمی جریان اصولگرای حاکم، در دستور کارشان قرار گرفته و عملیاتی شود! پروژه نفوذ سیاسی، فرهنگی و امنیتی در جبهه انقلاب خیلی حساب شده دوباره مثل هشت ساله احمدی نژاد در حال تکرار است! همان زمان احمدی نژاد، هرچه مطالبه کردیم! هرچه هشدار دادیم! هرچه اعتراض کردیم! انتقاد کردیم! اخطار دادیم! که از جریانی که بدعت لجن پراکنی! دوقطبی سازی! اختلاف افکنی! تخریب و سیاه نمایی را در جبهه انقلاب تشدید کرده مرزبندی کند! موضع گیری کند! اعلام برائَت و شفاف سازی نماید! اما او نیز مصلحتش در سکوت، سکون، انفعال و بی‌عملی بود! جریان احمدی نژاد ساز، وقتی احمدی نژاد را معجزه هزاره سوم معرفی و اطاعتش را اطاعت خدا و نظر کرده امام زمان برای انتخابات معرفی اش کردند! کار بجایی رسید که او را فراتر از زمان و بالاتر از رهبری در راهبری کلان و مدیریت جامعه جهانی معرفی اش، کردند و به تدریج با دوقطبی احمدی نژاد - رهبری بی سابقه ترین ضربه به جبهه انقلاب، تحمیل شد!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب شروع کردید و از حساسیت جنابعالی نسبت به حضور در کلیت انقلاب، بسیار لذت بردم و همان طور که می فرمایید ملاک ما نسبت به هر شخص و هر جریان، حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی آغاز شده و همان طور که عرض شد https://eitaa.com/matalebevijeh/17794 حضور جناب آقای دکتر قالیباف در لبنان و در نشست اجلاس رؤسای مجالس اسلامی بسیار برای ما ارزنده بود. انعکاسی بود از جنس حضور حاج قاسم سلیمانی و سید مقاومت، و مطمئن باشید همین روح و روحیه در جناب آقای دکتر جلیلی نهفته است و اگر طرفداران این دو عزیز بنا دارند در کنار آن ها فرقه درست کنند؛ ربطی به آن عزیزان ندارد و بنده در انتخابات مجلس تذکری که به آقای رائفی پور از سر دوستی و دلسوزی دادم؛ آن بود که فراموش نکنیم جناب آقای دکتر قالیباف فرزند انقلاب می باشند. عرایضی در این رابطه در جواب سؤال شماره 38652 داده شد. موفق باشید    

38514
متن پرسش

با سلام: در جواب سوال ۳۸۵۱۳ فرمودید دکتر جلیلی بالاتر از آن است که مسولیت هایی چون دکتر مخبر و دکتر قالیباف و ... را به او بسپارند و حیف است که ایشان خرج چنین اموری شود و کمتر از ریاست جمهوری نباید به ایشان داد!! چطور می‌شود که در مورد مستند شنود می‌فرمایید ما نمی‌توانیم امور زندگیمان را بر اساس تجربه های یک نفر تنظیم کنیم و لازم است به منابع و مستندات قطعی رجوع کنیم و فرمودید اون تجربه ها توهمات آن فرد بوده است. ولی در مورد دکتر جلیلی بدون کارنامه و بدون عملکرد و بدون مستندات باید بپذیریم که ایشان سرمایه ای والا مقام برای نظام هستند و کمتر از ریاست جمهوری در شان و توانمندی های ایشان نیست!!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چطور این دو مورد را بر همدیگر تطبیق می‌کنید!! به هر حال هر طور که صلاح می‌دانید فکر کنید. موفق باشید

38513
متن پرسش

چرا رهبری به دکتر جلیلی ماموریت خاصی نمی‌دهند؟ ‏جمله «امتداد سیاست مدبرانه دولت شهید رئیسی برای شناسایی و بکارگیری نیروهای جوان و نخبه» در حکم رهبر معظم انقلاب برای دکتر محمد مخبر، کلیدی ترین بخش از این حکم به حساب می آید. روز گذشته مطلبی نوشتم که بیشتر گزارشی از برداشت و تحلیل کاربران فضای مجازی و رسانه ها درباره این حکم بود. اما سوال مهمی که ذهن هر ایرانی را به خود مشغول می‌کند این است که چرا حضرت آقا این ماموریت را به دکتر مخبر سپردند درحالی که دکتر جلیلی سالها است تلاش می‌کند خود را فعال در این حوزه معرفی کند؟ چرا سعید جلیلی علیرغم داشتن این ادعا که ادامه دهنده راه شهید رئیسی است، اما رهبری ماموریت ادامه راه شهید را به دیگری می‌دهند؟ اگر دولت سایه ظرفیتی دارد چرا مورد توجه رهبر انقلاب قرار نمی‌گیرد و در هیچ جا هم مورد اشاره، تایید، تقدیر یا تمجید عمومی ایشان قرار نگرفته است؟ چرا هر آنچه از حمایت رهبری از دکتر جلیلی و فعالیت هایش در رسانه ها مطرح شده عموما غیر شفاف و نقل قول است؟ در حوزه دیپلماتیک هم که هواداران دکتر جلیلی او را متخصص می‌دانند بحث هایی وجود دارد؛ مثلا اینکه چرا شمخانی اصلاح طلب برای برقراری مجدد روابط با عربستان فرستاده می‌شود اما جلیلی نه؟! چرا لاریجانی بعنوان فرستاده ویژه رهبر انقلاب عازم چین می‌شود اما جلیلی نه؟! چرا قالیباف حامل نامه رهبری به روسیه می‌شود اما جلیلی نه؟! اینها یک سری پرسش های ساده هستند که اگر بدون تعصب به آنها فکر کنیم و دنبال پاسخ باشیم می‌شود بحث را بهتر جلو برد و به نتیجه های بهتری هم رسید. واقعا دستاوردهای دکتر جلیلی در طول این همه سال چه بوده است؟ سابقه اجرایی اش چیست؟ مسئولیت هایی که به او محول شده چه بوده است؟ چرا حتی جبلی از رهبری حکم اجرایی می‌گیرد ولی جلیلی نمی‌گیرد؟ چرا فتاح ها و مخبرها مامور انجام کارهای های بزرگ می‌شوند اما جلیلی نه؟! اصلا بگذریم از اینکه چرا رهبری به ایشان پستی اجرایی نمی‌دهند؛ بیایید بگویید چرا خود جلیلی به جز ریاست جمهوری هیچ رغبتی به پست های اجرایی دیگر نشان نمی‌دهد؟ اگر می‌خواهد تحقیق و پژوهشی داشته باشد، جوانان نخبه را شناسایی کند و دردهای کشور را مورد ارزیابی قرار دهد، چرا این کارها را در یک روال قانونی، تحت نظارتی، سازمانی، چیزی انجام نمی‌دهد؟ چرا فعالیت هایش صرفا در حوزه هایی است که به هیچ عنوان قابل اندازه گیری نیست؟ اینکه اینجا و آنجا جلسه بگذارند و همایش برگزار کنند یا مسافرت هایی به این شهر و آن روستا داشته باشند اثراتش کجا مشخص می‌شود و در کجای کارنامه ایشان نمود دارد؟! من فکر می‌کنم در طول همه این سالها بزرگترین دستاورد دکتر جلیلی فقط صعود به مرحله دوم در انتخابات ۱۴۰۳ بوده است که آن را هم کسی نمی‌داند بابت کدام عملکرد و کارنامه بوده است! شما از حامیان جلیلی بپرسید رای ۹ میلیونی ایشان بابت چه بوده؟ یا هیچ جوابی نخواهند داشت و یا بی دلیل دهان به مذمت شما و سایر رقبا باز خواهند کرد! آیا دستاورد و کارنامه جلیلی این است که پزشکیان خوب نیست یا قالیباف بد است؟ دکتر جلیلی به نظر بسیاری از مردم یک سیاستمدار معمولی به پایین است که تا کنون هیچ مزیت ملموسی در کارنامه اش نبوده است، اما به لطف کادرسازی و داشتن تیم رسانه ای منسجم و استفاده از احساسات و هیجانات مذهبی توانسته بدون داشتن سوابق اجرایی ارزشمند، خود را به چهره ای برجسته در اذهان امت حزب الله مطرح نماید. می‌دانم عده ای از این مطلب ناراحت خواهند شد اما از آنها می‌خواهم قبل از آنکه خشم بر آنها غلبه کند اندکی آب سرد بنوشند و به آنچه اینجا ذکر شد و موارد زیادی که ذکر نشد بیاندیشند. به هر حال ما معتقدیم رهبری اگر فرد اجرایی کارآمد و شایسته ای به معروفیت دکتر جلیلی بشناسند، قطعا از توانمندی هایش در جایی استفاده می‌کنند و او را بدون پست و سمت نمی‌گذارند. حالا چرا این توجه شامل جلیلی نمی‌شود، سوالی است که بهتر است هوادارانش پاسخ دهند. ما به رهبر انقلاب، سیاست ها و رویکردهایشان باور و اعتماد داریم و معتقدیم حکم اخیر حضرت آقا برای دکتر مخبر هم می‌تواند پیام هایی برای دکتر جلیلی داشته باشد که ای کاش مورد توجه شان قرار بگیرد. عبدالرحیم_انصاری.» سلام استاد شما به عنوان کسی که در ایام انتخابات حمایت تمام قد از جناب آقای جلیلی کردید جواب این چرا ها را می‌دانید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جایگاه آقای دکتر جلیلی بسیار بالاتر از این نوع مسئولیت‌ها می‌باشد که موجب محدودیت ایشان می‌گردد. حضور آقای دکتر جلیلی عملاً حضوری است نامرئی در همه ساحات و ابعاد انقلاب. و حتماً در جریان هستید که نزدیکی آقای دکتر جلیلی به مقام معظم رهبری بیش از این حرف‌هاست. او سرمایه بزرگی است که نباید خرج چنین اموری بشود که افراد دیگر می‌توانند در آن قرار گیرند. موفق باشید

38040
متن پرسش

سلام استاد: در مورد آقای جلیلی می‌خواستم نکته ای رو بگم که استاد بنده به ایشان رای دادم و صحبت های شما رو هم با گوش قبول راجع به ایشون پذیرفتم. استاد بله ایشون انقلابی به معنی واقعی کلمه هستند و همه ی خصوصیات خوب ایشون رو هم در نظر دارم ولی می‌خواستم نقدی به ایشون بکنم و نظر شما رو هم بدونم. استاد آیا نباید به ایشون راجع به نگاه اقتصادی شون تذکری داد چرا که طرح و برنامه های اقتصادی شون باز در بازی نگاه سرمایه داری هست. اگر طرح های ایشون رو یک نگاهی کنید می‌بینید آخرش اقتصاد بر پایه ی دلار حال آنکه آقا می‌فرمایند نجات اقتصاد کشور دانش‌بنیان است. البته شاید شما بفرمایید ایشون به دانشبنیان توجه دارند. بله ایشون توجه دارند ولی مجموع صحبت ها و طرح های اقتصادی شون دانش‌بنیان را راه نجات اقتصاد کشور همانطور که رهبری فرمودند نمیدونند.اسناد بنظرم جا دارد که در کنار دفاع از نگاه و رویکرد های انقلابی ایشون نگاه اقتصادی ایشون که در بازی سرمایه داری ست که البته فکر می‌کنم خودشون به این مساله تنبه ندارند رو نقد کنیم. استاد می‌شد بیشتر توضیح بدم منتها خواستم وقت تون رو نگیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد نگاه آقای دکتر جلیلی در رابطه با یارانه، نکته‌ای که فرمودند همان مطلبی بود که مجلس نیز بر آن تأکید دارد و اگر عملی شود خوب است. و در دیگر موارد نمی‌دانم نسبت به کدام مطلب می‌فرمایید نگاه اقتصادی ایشان در گردونه سرمایه‌داری است؟ البته اگر چنین است باید با طرح مصداق، نقد شود. موفق باشید 

38039
متن پرسش

سلام جناب استاد: هرچه بیشتر سوالات و پاسخ های انتخاباتی حضرتعالی رو مطالعه می‌کنم متوجه این امر می‌شوم که ما در انتخابها دارای نوعی اختیار در تشخیص مصداق هستیم که صرفا نیاز به استدلال عقلی و تطبیقی با نظر ولی فقیه ندارد. یعنی ما صرفا نباید دنبال کشف رای رهبری باشیم. چون به نظر می‌رسد شما دو ملاک تکرار شده و موکد رهبری در انقلابی بودن و توانایی انجام کار را لحاظ نمی‌کنید و بر «نگاه» و جهت گیری افراد تاکید می‌کنید. شما در پاسخ به سوالی که استدلال احراز کارآمدی و توانایی انجام بر جناب جلیلی را از شما طلب کرده بود به نقد کارآمدی قالیباف پرداختید و نظر برخی کارشناسان در مورد شهر تهران مطرح نمودید و باز بر «نگاه» جناب جلیلی فارغ از دو ملاک رهبری تاکید کردید. بر این اساس و با توجه به عملکرد حضرتعالی ما می‌توانیم نوعی وسعت اختیار در تطبیق نامزد اصلح را فارغ از تاکیدات رهبری را برای مکلفین در نظر بگیریم؟ یعنی مثلا رهبری بعد اتمام دوره شهرداری قالیباف مدیریت جهادی (که منحصرا برای ایشان تا بحال مطرح شده است) ایشان را دلیل موفقیت ها می‌داند ولی نظر کارشناسی مورد وثوق ما حرف دیگری را تایید می کند؟ رهبری دو ملاک اساسی انقلابی بودن و توانایی انجام کار را مطرح می‌کنند ولی ما بر نگاه و جهت جناب جلیلی توجه کنیم در حالیکه به نظر می‌رسد با ملاک های رهبری جناب زاکانی تطبیق بیشتری دارند تا جناب جلیلی؟ البته بنده بعد از بررسی ها متوجه شدم استدلالی حتی برای هم جهتی جناب جلیلی و جناب رئیسی هم مطرح نمی‌شود و نوعی تحلیل اشراقی یا عرفانی پایه این نظر است. با توجه به اینکه جناب شهید رئیسی کارنامه و توان اجرایی را بر برنامه داشتن الویت می‌دادند (مناظرات) و چند دهه سابقه اجرایی کلان در سوابق داشتند احراز هم جهتی جناب جلیلی با ایشان در چه چارچوبی قابل تبیین است؟ سوال اصلی: آیا بر اساس بیانات شما برای مجاب کردن خود و جامعه باید دنبال کشف نظر رهبری در هر انتخابات باشیم یا اختیار تغییر الویت بندی ها و ایجاد ملاک های جدید را داریم؟ و اینکه استدلال منطقی در این تطبیق الویت دارد یا تشخیص قلبی حتی بدون استدلال؟ آیا با توجه عدم ارائه استدلال و تطبیق ملاک ها، انتخاب جناب جلیلی از مسیر دیگری همچون شهود قابل تبیین است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته موضوع، موضوعی نیست که در محدوده چند سؤال و جواب روشن شود! با این حال به نظر بنده ملاک‌هایی که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند حقیقتاً فصل‌الخطاب است ولی درک مصداق آن رهنمودها و جایگاه آن و اشاراتی که آن سخنان بدان اشاره دارد، بسیار مهم است بخصوص که در چه موقعیتی و بر اساس چه موضوعی می‌فرمایند. موفق باشید 

38038
متن پرسش

«أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ». به نظر حضرتعالی بعد از آنچه در انتخابات دور اول پیش آمد، آیا بهتر نبود که آقای جلیلی محترمانه و با یک روح حماسی اعلام می کردند که ما هیچ نیازی به آقای قالیباف و طیف ایشان نداریم؟ البته این را هم می گفتند که هر کس آمد قدمش روی چشم. تا زلالی جبهه ای که با محوریت آقای جلیلی شکل گرفت برایش باقی می ماند و مشخص می شد اساساً رویکرد دکتر جلیلی با آقای قالیباف به کلی فرق دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 38029 رجوع فرمایید. موفق باشید

38032
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده هرچه جست و جو کردم نتوانستم ملاک کارآمدی و توانایی انجام کار را در جناب جلیلی بر اساس تعاریف کارآمدی و توانایی در بیانات ولی امر احراز کنم. حتی افراد و کارشناسان متعهد و در سطح ملی که توانایی صحت سنجی برنامه های ایشان را داشته باشند رو هم پیدا نکردم. در استدلال های شما هم تطبیق دو ویژگی که رهبری فرمودند بر ایشان را ندیدم. ۱. آیا ممکن است ما در روش تحلیل با وجود علاقه به رهبری دچار نوعی تحجر از جنس فهم خوارج از دین و خودمحوری در تشخیص حق بشویم؟ ۲. با توجه به قاعده لطف که همیشه امکان تحقق لطف الهی وجود دارد اگر ما دچار تحجر شده باشیم این ظلمی که با توصیه و انتخاب جناب جلیلی به رهبری و آینده نظام اسلامی کرده ایم را چه در سال ۹۲ چه در این دوره چطور می‌توان جبران کرد؟ ۳. حتی فکر می‌کنم در سال ۸۴ نیز هم دچار همین اشتباه در انتخاب احمدی نژاد شدیم. ملاک های خودمان و فهم خودمان را مقدم بر ولی دانستیم. این انتخاب ها قابل جبران هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه می‌باشید که بحث در این مورد بسیار است و در کارآمدی آقای دکتر قالیباف در ساختن یک تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه داران شهرِ خوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکان زندگی در آن برایشان سخت شده است. با توجه به نگاهی که آقای دکتر جلیلی در راستای نگاه شهید رئیسی نسبت به هرچه مردمی‌ ترکردنِ نظام داشتند و دارند؛ تصور بنده آن است که با آقای دکتر جلیلی ما بیشتر به اهداف اصلی نظام اسلامی نزدیک می‌شدیم. البته در تعهد و دلسوزی آقای دکتر قالیباف بحثی نیست. موفق باشید

37988
متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت شما: در انتخابات با تمام معیارهای مثبتی که آقای جلیلی داشتند ولی تنها چیزی که که ذهن بنده را به خود مشغول کرد این بود که چرا حاج قاسم عزیز همیشه آرزوی رئیس جمهور شدن آقای قالیباف را داشتند؟ از پیام های خانم زینب سلیمانی هم کامل مشخص بود که ایشون از آقای قالیباف حمایت می کنند. سال ۹۲ آقای جلیلی بودن و حتی زمان آقای احمدی نژاد یعنی سال ۸۴، چرا حاج قاسم عزیز را که دیگر هیچ شکی در ذوب بودن ایشون در ولایت نداریم طرف آقای قالیباف بودن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای قالیباف در جای خود مرد توانایی است و آن را در مسئولیت‌هایی که داشتند، نشان دادند. ولی به نظر بنده این مربوط به تاریخ پیشاشهید رئیسی است و با حضورِ شهید رئیسی افق دقیق‌تری جهت ادامه انقلاب در امور اجرایی پیش آمد که تصور بنده آن است که با دکتر جلیلی ادامه این امر ممکن است. موفق باشید

37987
متن پرسش

«تاریخی‌ترین لحظه در تمام فراز و نشیب مبارزات انتخاباتی یک ماه گذشته» «ما به هدفمان رسیدیم، جمهوریت احیا خواهد شد» برای من به عنوان یک ناظر، لحظه‌ای بود که سعید جلیلی در پاسخ به صحبت مسعود پزشکیان (که در حال قرائت جملاتی از امام علی در نهج‌البلاغه بود)، با پوزخند و تمسخر گفت؛ «این حدیث خواندن ها را امام جماعت مسجد هم بلد است!» «نکاتی که آقای پزشکیان فرمودند، از این که احادیثی می‌خوانند و متبرک می‌شود، خوب است ولی این احادیث را امام جماعت‌ها هم می‌خوانند. شما بگو امتداد عمل چیست ؟» این همان لحظه‌ای ست که ماهیت سیطرۀ قدرت بر مذهب در تجربۀ جمهوری اسلامی به صریح‌ترین شکل ممکن بروز می‌کند: نظامی که مذهب را به تمام عرصه‌های خرد و کلان زندگی اجتماعی مردم وارد کرده و تمام باورها، نمادها و سرمایه‌های تشیع را برای توجیه قدرت و انحصاری کردن فرصت‌ها و منابع استعمار کرده، عصارۀ فضایلش پرورش جریانی شده است که آقای جلیلی ‌در انتخابات اخیر آن را نمایندگی می‌کند: از خواندن نهج‌البلاغه و ارجاع به سخن امام علی علیه السلام آشفته می‌شود و بدون هرگونه پرده‌ پوشی می‌گوید: خواندن نهج‌البلاغه را به امام جماعت مساجد واگذار کن و برنامه عملیاتی این‌ دنیایی ارائه بده! این لحظۀ تاریخی، لحظۀ تولد امر عرفی و دنیایی به عریان‌ترین شکل از درون یک گفتمان با پوستۀ سخت مذهبی ست؛ لحظه‌ای ست که گویا به شکل متناقض‌نمایی، موضع و اردوگاه افراد و جریان‌ها وارونه می‌شود: نامزد جریان اصلاحات ( که سال‌ها از سوی رقیب متهم به بی‌دین کردن مردم و سکولاریسم شده است)، نهج‌البلاغه می‌خواند و به سخن علی علیه السلام ‌دهد؛ نامزد جریان محافظه‌کار (بنیادگرای مذهبی)، می‌گوید خواندن نهج‌البلاغه را به اقتدار مذهبی روحانیان محلات واگذار کن و با زبان عملیاتی عرفی و برنامه با من صحبت کن! نسخۀ مبتذل این سکولاریسم که در عمق فکر این جریان رسوخ یافته، همان اظهار نظری بود که سخنان پزشکیان از قول امام علی علیه السلام را مناسب پشت نیسان خواند و صدای پزشکیان هنگام خواندن نهج‌البلاغه را روی انیمیشن گذاشت. خیلی باید روی این لحظۀ تاریخی فکر کرد: قدسی‌ سازی تحمیلی زندگی روزمرۀ مردم در منتها الیه خود به تولد سکولاریسمی با روکش مذهبی می‌رسد؛ گستراندن بی‌حساب چتر مذهب در همۀ ارکان یک حکومت و چسباندن پسوند «اسلامی» به انتهای هر آنچه می‌توان تصور کرد (اقتصاد اسلامی، حقوق بشر اسلامی، دولت اسلامی و...) در نقطۀ اوج خود به ریشخند گفتار دینی و منابع اصیل تشیع منتهی می‌شود. هر جا دین مداخله‌ جوتر و "جامع"تر شده، بیشتر از محتوا تهی و پوچ شده تا جایی که نماد جریان محافظه‌کار دینی خواهان برنامۀ عملی این‌ دنیایی عاری از کلام و نمادهای دینی می‌شود. این لحظۀ تاریخی هم باید برای حکومت فقهی و اعوان و ابواب جمعی آن عبرت‌ انگیز باشد و هم یادآوری باشد از تز «مذهب علیه مذهب» شریعتی؛ اگر پزشکیان هیچ کار دیگری در این انتخابات نکرده بود جز افشای ماهیت قدرت‌ زده و دنیاگرایی شدید این مدعیان عظمت‌گرای تشیع، دِین خود را به عرصۀ عمومی با کاندیداتوری در انتخابات ادا کرده بود؛ خارج کردن نهج‌البلاغه و امام علی علیه السلام از انحصار گورستان تنگ و تیرۀ مصباحیسم و آوردن سخن علی علیه السلام در وسط میدان سیاست و عرصۀ عمومی ایران. گرچه اکنون او، بار سنگین و مسیر دشواری پیش روی خود می‌بیند؛ این دولت با خواندن نهج‌البلاغه و استناد به سیرۀ علوی سر کار آمده است؛ امیدوارم باز تولید تجربۀ تلخ انقلاب ایرانیان در سال ۵۷ و رویایی که از حکومت عدل علی علیه السلام در سر داشتند، نشود. «تا بدنبال برقراري حكومت «عقل علي علیه السلام» نرويم ، نمي توانيم به حكومت «عدل علي علیه السلام» نزديك شويم.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است، ماورای سؤال و جوابی که بتوانم در خدمت عزیزان باشم. آری! با سطحی‌کردن دین، جریانی به صحنه می‌آید که عملاً دیانت را از سیاست جدا می‌داند و به نظر بنده دغدغه‌های آقای دکتر جلیلی متوجه چنین خطری است. موفق باشید

37974
متن پرسش

سلام بر استاد ارجمند و گرامی‌‌: استاد نتیجه این انتخابات بنده را نیز مثل خیلی از افراد متعلق به جبهه انقلاب عمیقاً در فکر و بهت فرو برده و اینکه آیا جبهه انقلاب در مورد این سبک برگزاری انتخابات و این نوع مناظره ها نباید یک نوع بازنگری اساسی به عمل آورد. آیا کشوری که مدعی احیاگر تمدن نوین اسلامی ست نباید به جای کپی برداری این نوع انتخابات و مناظره ها از غرب به فکر ساز و کاری باشد که با روح اسلام همخوانی داشته باشد؟ آیا از جامعه‌ای که هنوز به بلوغ معنوی و فکری خود نرسیده و در آن جامعه به اندازه کافی تبیین صورت نگرفته است می‌توان انتظار داشت که اکثریت مردم آن با بصیرت تصمیم بگیرند؟ آیا برگزاری مناظره هایی به سبک رایج در آمریکا فقط به صرف بالابردن میزان مشارکت واقعا به نفع مردم و کشور تمام می‌شود؟ آیا نباید بپذیریم که در این نوع مناظره ها این ترامپ ها هستند که برنده می‌دانند و موفق به جلب اکثریت آراء مردم می شوند؟ آیا در مناظراتی به این سبک اینطور نیست که هر کاندیدایی بتواند بیشتر روی احساسات مردم تأثیر بگذارد و طرف مقابل را تخریب و تمسخر کند موفق به جلب آراء اکثریت مردم می‌شود و هر کاندیدایی که تقوای بیشتری داشته باشد و تواضع و فروتنی و خویشتن داری به خرج دهد در عمل بازنده میدان خواهد بود؟ آیا اصلاً این نوع مناظرات اسلامی ست؟ به یاد دارم که می گفتید مناظره به خودی خود بد نیست و در سیره اهل بیت هم مناظره به قصد آشکار شدن حقیقت به کار میرفته‌، ولی آیا این نوع مناظرات انتخاباتی در عمل به آشکار شدن حقیقت کمک می‌کند یا اینکه به قصد جلب رأی اکثریت مردم عوام و یا بالا بردن میزان مشارکت بوسیله دوقطبی سازیها؟ آیا نباید بپذیریم که متأسفانه تصمیمات اغلب مردم از روی احساسات است تا بصیرت و تفکر و در چنین انتخابات و مناظراتی هر کسی که بتواند ترامپ وار عمل کند و روی احساسات مردم و روی نارضایتی مردم سوار بشود موفق به جلب آراء اکثریت مردم می‌شود؟ آیا نباید بپذیریم در جامعه‌ای که بسیاری از مردم بخاطر تشدید مشکلات معیشتی و فاصله طبقاتی در سالهای اخیر از وضع موجود ناراضی هستند و با صندوق رأی قهر کرده اند، تأیید صلاحیت کاندیدایی از طرف شورای نگهبان که به جای پرداختن به مسائل اصلی کشور و ارائه راه حل، فقط به منظور جلب آراء و عوام فریبی مسائل کاذبی چون حجاب و محدودیت های قومیتی را مطرح می‌کند به ضرر کشور و منافع ملی ما تمام می‌شود و دوباره به چهار یا هشت سال خون دل خوردن جبهه انقلاب و هدر رفتن نیروهای انقلابی برای مقابله با برجام ها و عوام فریبی های غربگرایان داخلی می انجامد؟ آیا واقعاً آنچه رخ داد برای شورای نگهبان قابل پیش بینی نبود؟ آیا تکرار این پدیده ها به ما که در جبهه انقلابیم هشدار نمی‌دهد که در خواب غفلتیم و باید چاره ای و ساز و کاری برای انتخابات بیاندیشیم که برازنده تمدن نوین اسلامی باشد؟ با تشکر از لطف جنابعالی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید بحث در این مورد بسیار است و بخواهیم و یا نخواهیم جریان اصلاحات از طریق ضایع‌کردنِ رقیب خود حتی به قیمت سیاه‌نمایی‌هایی که اصل نظام را هدف قرار می‌دهد؛ پیروزِ صحنه می‌گردند. دیروز با اتهام دیوارکشیدن در پیاده‌رو و امروز با اتهام چماق‌به دستِ خشک مغز و طالبانی نشان‌دادنِ جبهه مقابل. که مسلّم شأن آیت الله رئیسی و آقای دکتر جلیلی چنین نیست که با آن نوع ادبیات، به مقابله برخیزند. و راهکار ما همان سلوک و سیره‌ای است که منجر شد آقای دکتر جلیلی حدود ۱۴ میلیون رأی بیاورند. باید در نشان‌دادنِ هرچه اخلاقی‌تربودن و هرچه دلسوزِ مردم‌بودن، مسیر انتخابات را متعالی کرد. موفق باشید

37971
متن پرسش

سلام استاد: به نظر شما عجیب نیست، چرا نتونستیم تشخیص بدیم که واقعا فرق میکنه کی رئیس جمهور باشه. یکی میگه ایران یک جهان فرصت هست یکی دیگه میگه ایران قفس هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بعضی از سؤلات شده است. به گفته آقای دکتر جلیلی به نظر می‌آید باید در حال حاضر کارهای مثبت آقای پزشکیان را تأیید و تقویت کرد. موفق باشید

37969
متن پرسش

سلام استاد گرامی: حالا که دیگه انتخابات تموم شد می‌خواستم نظرتون را درمورد آقای قالیباف و رائفی پور بدونم. من خودم از اول می‌خواستم به آقای قالیباف رای بدم ولی وقتی دیدم اقبال جبهه انقلاب به جلیلی هست هر دونوبت به ایشون رای دادم ولی شنیدم که قالیباف کلا با همون اصلاحات هست و هر دفعه که جلیلی میاد با نقشه قبلی میاد ثبت نام میکنه برای زدن جلیلی دلیل این حرفشونم اینه که اولش قاطعانه گفت نمیام ولی اومد و بعد هم تا آخر گفت ائتلاف می‌کنیم و نکرد و کنار نرفت و وقتی میدونست جلیلی اصلح هست با اینکه خودش رییس مجلس بود اصلا چرا اومد و قبلا هم موقعی که جلیلی میومد ایشونم ثبت نام می‌کردند و این نشون میده برای زدن جلیلی میاد و اینکه آیا واقعا ایشون تکنوکرات هست؟ و آقای رائفی پور را من در مباحث مهدویت خیلی دنبال می‌کردم ولی الان واقعا از چشمم افتادن چون دم بزنگاه انتخابات مجلس با رسایی افتادن به جون قالیباف و مشارکت مجلس بخصوص در تهران خیلی پایین اومد واین انتخابات هم همینطور و فکر می‌کنم خلاف منویات رهبری که فرمودند بارها، تخریب نکنید عمل کردند البته طرفدارانش میگن کارش خیلی ام خوب و درست هست چون چهره واقعی قالیباف را نشون داد تا دیگه مردم گول ظاهرش را نخورن و ازش عبور کنند منتها من میگم پس دلیل حمایت سپاه از قالیباف چیه؟ اگه واقعا حرفاتون درسته ولی اونها سند محکمی ندارند مبنی بر حمایت سپاه از قالیباف؛ فقط گفته ی کانالهاشونه و هیچ فیلم و صحبتی از اعضای سپاه نیست.. نظر شما چیه؟ ببخشید جوابش خیلی مهمه برام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد مسلّماً آقای قالیباف یکی از فرزندان انقلاب می‌باشند و نباید ضعف‌های جزئی ایشان را طوری برجسته کرد که شخصیت ایشان که سرمایه‌ای برای کشور هستند، زیر سؤال رود. حال آیا بهتر بود که ایشان در انتخابات شرکت می‌کردند یا نه؛ بحثی است که باید به عهده خودشان گذاشت. احتمالاً توجیهاتی دارند. ولی به نظر بنده اگر همگان روی آقای دکتر جلیلی با خصوصیت‌های خاصی که جهت ریاست جمهوری دارا می‌باشند؛ متمرکز می‌شدند، بهتر بود. موفق باشید

37948
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: ببخشید سوالی که از خدمتتون داشتم اینه که خیلی از افراد و مراکز نظرسنجی پیش بینی کرده بودن که اگه آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف کنار برن در همون دور اول آقای قالیباف پیروز می شن و در غیر این صورت در دوگانه جلیلی و پزشکیان این آقای پزشکیان است که پیروز رقابت است و همینطور هم شد. حالا سوال من اینه که جناب جلیلی که ادعا دارن همه ی کارها رو بر اساس کارشناسی ها و نظر دانشگاهیان انجام می دهند پس چرا همان دور اول کنار نرفتن؟ اصلا فرض کنین آقای قالیباف به خوبی آقای جلیلی نباشه ولی به هر حال از جبهه ی انقلاب بود و بهتر از این بود که حالا کار دوباره تا ۸ سال دیگه دست اصلاح طلب ها بیفته.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد طرفین بحث‌های زیادی کرده اند. به نظر می‌آید خوب است به نکته‌ای که آقای ثابتی در کانال‌شان از قول آقای علیرضا کمیلی آورده‌اند هم فکر شود. https://eitaa.com/sabeti/3977. موفق باشید

37945
متن پرسش

سلام استاد: آیا شما تضمین می کنید که اگر اصلاحات سمت غرب بره داره آخرین نفس هاش را میزنه؟ اگر این مردم ما هستند که با رسانه ها براشون مسائل را وارونه می‌کنند و مردم دوباره به همین ها رای خواهند داد و هر اتفاقی هم بیفته همونجوری که در مناظره ها نظر داشتیم خیلی راحت هر چیزی که خواستند می گویند چون روی جهل مردم خیلی خوب حساب باز کردند و این مردم هم با جان دل پذیرایشان خواهند بود. استاد مسئله اینجاست اگر ما قرار است اجازه بدهیم مردم خودشان فکر کنند که ۱۴۰۰ این اتفاقات افتاد و فکر نکردند که اگر می کردند امروز دیگه این اشتباهات تکرار نمی شد و اگر قرار است که اشتباه کنند تا کی و تا کجا؟ به نظرتون همه این اتفاقات از اون اول تا به اینجا بهونه خدا نیست؟ اگر جواب بله یا نه هستش چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید تلاش‌های ارزشمندی که شده است که حتی در دل آن سیاه‌نمایی‌ها منجر به حدود ۱۴ میلیون رأی به آقای جلیلی شد، مورد غفلت قرار گیرد و این حکایت از آن دارد که میتوان تلاش کرد تا سطح فهم جامعه ما رشد کند. ما کوتاهی‌ها و تنگ‌نظری‌هایی داشته‌ایم که بهانه شد تا عظمت‌های حضور تاریخی انقلاب اسلامی درست دیده نشود. موفق باشید

37944
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی: به نظر حضرتعالی این تحلیل آقاب صفار هرندی تا چه حدی صحیح است؟ من «جلیلی‌چی» نیستم. سال ۹۲ به او رای ندادم. دور اول انتخابات همین امسال هم به او رای ندادم. به ضعف‌ها و محدودیت‌های او در مقام یک سیاستمرد واقفم. اما حالا که پس از سه هفته ممنوعیت سخن گفتن درباره نامزدهای انتخاباتی امکان نوشتن یافته ام دوست دارم از او بنویسم. از سعید جلیلی که به نحو کم‌نظیری نماینده بخش بزرگی از فضیلت‌ها و زیبایی‌های انقلاب اسلامی پنجاه و هفت در سیاست ملی ماست. اگر آرمان پنجاه و هفت پیوند یافتن و بلکه یگانه شدن دین و سیاست در متن حیات مدنی بود، این یگانگی نخست باید در وجود سیاستمرد محقق شود. جلیلی به وضوح مصداق این معناست. پیشتر نوشتم که مهم‌ترین میراث شهید رییسی سیاست تقواست و اینک باید افزود که میراث‌دار او از این جهت بی‌شک سعید جلیلی است. با این ملاحظه که آنچه برای سید شهید با شمّ و غریزه محقق بود، برای جلیلی با نحوی تفصیل و نظرورزی همراه شده است. نحوی درک سازوار مبتنی بر دیانت از سیاست و مقاومت و عدالت که در جزئیات مشی عملی و زیست شخصی نیز متبلور است. و این فقط مربوط به امور کلان سیاست نیست؛ شاید به چشم کسانی خرد و کم اهمیت به نظر برسد، برای من اما اینکه سیاستمداری داریم که در اوج مشاجره پینگ پنگی مناظره دونفره، وقتی رقیب قرآن می‌خواند، ملتزم به امر «فاستمعوا له و انصتوا» لب از سخن می‌بندد، قیمتی است. اینکه مجاهد جانبازی داریم که زخم و جراحت خود را محمل تبلیغ سیاسی قرار نمی‌دهد (شاید هنوز هم بسیاری از مردم جانباز بودن او را ندانند) ارزشمند است. اینکه نامزد انتخاباتی داریم که در نحوه عمل خود، در گفتن و نگفتن، در رفتن و ماندن، بیش از هر چیزی حجت شرعی را در نظر می‌آورد همان لحظه طلایی سیاست پنجاه و هفتی است. جلیلی امروز خیلی بیش از گذشته در منظر و مرئی وجدان ایرانی ما حاضر است. می‌دانم که بابت جمله بعدی ملامت و تمسخر خواهم شد اما چه باک؟ این وجدان ایرانی هر چند به او رأی ندهد اما عمیقا دوستش دارد. همچون شمایلی از فضیلت‌های بنیادینی که مدینه ما را برافراشته است: تقوا، شجاعت، سلامت، ساده‌زیستی و مردمداری. ممکن است بسیاری بترسند و ترجیح دهند که در این شرایط سخت و خطرناک چون اویی سکان کشور را به دست نگیرد. اما این ترس به خلاف تصور همراه با نفرت نیست. تلاش دو هفته اخیر برای نفرت ساختن حول جلیلی موفق نبود (به خلاف مورد احمدی نژاد در سال هشتاد و هشت). فضیلت و تقوا چیزی نیست که از نظر انسان ایرانی نکته‌سنج مخفی بماند و او کسی را که به این زیور آراسته است، نمی‌تواند دشمن بدارد. همچنین این ترس چندان مربوط به ویژگی‌های شخصی جلیلی نیست.  در واقع این ترس، ترس از تنگ شدن زندگی و مجال و امکان‌های آن (خواه در پرتو سیاست حجاب و محدودیت اینترنت یا نزاع با قدرت‌های جهانی) به حفره‌های بزرگی در کلیت سیاست انقلابی باز می‌گردد. بار دیگر مسائل جلیلی را به یاد آوریم: اینکه جلیلی زبان تخاطب با بخش مهمی از مردم را ندارد، اینکه ایده‌ای در نسبت با تکثر واقعاً موجود در ایران امروز ندارد، اینکه ایده آزادی در منظومه او جای روشنی ندارد و اینکه ایده امکان پیشرفت بدون همراهی با هژمونی غرب هنوز اعتماد و امید چندانی بر نمی‌انگیزد، جملگی به کاستی‌های اساسی نیروی انقلاب و گفتار و طرح سیاسی آن باز می‌گردد. اگر این خلل‌ها زیر عبای پوشاننده شهید رییسی و سیادت و صفا و معنویت او از نظر مخفی شده بود (که البته چندان هم نشده بود) به معنای حل و فصل آنها نبود. و مسیر آینده مسیر در انداختن طرحی نو و حل و فصل واقعی این کاستی‌هاست. با مشاجره ملال‌آور تعیین مقصر و سرزنش متقابل در میان نیروهای انقلابی گامی به پیش برداشته نمی‌شود. شمایل محبوب و دوست داشتنی جلیلی اینک به مثابه یک سرمایه سیاسی متعلق به نیروهای انقلاب است. من تصور می‌کنم روند وقایع ماه‌ها و سال‌های پیش رو ارزش اجتماعی این سرمایه را بالاتر نیز خواهد برد. اما گشایش آینده ما در هزینه کردن مسرفانه این سرمایه نیست. در تلاش جدی و سخت کوشانه و بیرحمانه برای حل مسائلی است که موجد ترس فوق الذکر می‌شود. کاش سعید جلیلی خود به محور این تلاش تبدیل شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکات قابل ارزشی را جناب آقای سجاد صفار هرندی مطرح فرموده‌اند. آری! باید اقای دکتر جلیلی عزیز از بعضی از اجمال‌ها مثل احترام به آزادی، به تفصیل آیند و همان‌طور که آقای صفار هرندی می‌گویند باید خود آقای دکتر جلیلی نشان دهند تهمت‌هایی که موجب جلیلی‌هراسی شده، بی‌رحمانه است و حقیقتاً به گفته آقای صفار هرندی: « شمایل محبوب و دوست داشتنی جلیلی اینک به مثابه یک سرمایه سیاسی متعلق به نیروهای انقلاب است. من تصور می‌کنم روند وقایع ماه‌ها و سال‌های پیش رو ارزش اجتماعی این سرمایه را بالاتر نیز خواهد برد.» موفق باشید      

37943
متن پرسش

باسمه تعالی. استاد گرامی صوت نوید بخش شما را استماع نمودم. نقاط ابهامی دارم که عرض می کنم: ۱. تحلیل شما این است که جریان غرب گرا با محوریت گفتمان برجام و ارتباط با غرب به میدان آمده و با ناتوانی از استفاده از ظرفیتی که شهید رئیسی در سیاست خارجه به وجود آوردند مردم را از خود نا امید می کند؟ ۲. اشاره فرمودید ضعف هایی داریم و به نظر می‌رسد ضعف های ما موجب رای های سلبی بود رای های سلبی بیشتر به جهت حجاب و فیلترینگ متوجه آقای جلیلی شد؟ آیا گفتمانی فاقد ضعف های گشت ارشاد و فیلترینگ از آقای جلیلی برای تدبیر وضعیت حجاب و فضای مجازی سراغ دارید که در صورت به میدان آمدن و معرفی شدنش بتواند از این سلب ها عبور نماید؟ ۳. رای قومیتی در این انتخابات را آغازی بر ضعیف شدن ملیت و پر رنگ شدن مرزهای قومیتی نمی دانید؟ یا تحلیل شما این است که با شکست طرح دولت در تعامل با غرب قومیت گرایی نیز تضعیف می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آقای سلمان معمار در مقاله خود تحت عنوان «ما توده نیستیم» https://eitaa.com/salmaneshoon/39 می‌فرمایند بیش از ۱۳ میلیون توسط افرادی که بر ارز‌ش‌های انقلاب تأکید دارند حکایت از آن دارد که ما راه بلندی را طی کرده‌ایم و باید نشان دهیم تهمت تنگ‌کردن زندگی‌ها از طریق طرفداران آقای جلیلی واقعیت ندارد و احترام با انسانیت انسان‌ها و آزادی آنها تا آن‌جایی که جریانی نخواهد امور ضد انسانی را بر جامعه حاکم کند؛ مدّ نظر و قابل احترام است. اقای صفار هرندی نیز در مورد آقای دکتر جلیلی به عنوان سرمایه‌ای برای  جهان سیاست در بستر انقلاب اسلامی نکات قابل توجهی مطرح فرمودند https://eitaa.com/yaminpour/3264 عرایضی نیز تحت عنوان «دکتر جلیلی و سیاستی که عین دیانت است» در این مورد شد. امید است مفید باشد. موفق باشید    

37935
متن پرسش

سلام استاد: این متن در کانال های شبکه های مجازی می چرخه: امیر چیذری، فعال سیاسی اصولگرا و از حامیان قالیباف درباره حاشیه های روزهای انتخابات نوشت: ‌‌ «از رفتارها احساس کردم جلیلی نخواسته هوادارانش واقعیات جلسه مشهد را مطلع شوند، لذا وادار به شفافیت شدم تا واقعیت عیان شود. جلیلی در جلسه، توصیه سردار قاآنی را نپذیرفت. قالیباف که عدم انصراف جلیلی را شکست جبهه انقلاب می دید خودش داوطلب انصراف شد. جلیلی با اصرار از قالیباف خواست، بماند! بواسطه اتفاق همزمانی که در منطقه افتاد سردار قاآنی باید جلسه را ترک می کرد پس بحث‌ها تکنیکال شد. عالِمی! در جلسه بود و ادامه بحث داد. آخر جلیلی قول داد فردا (پنجشنبه) نماز مغرب اعلام انصراف خواهم کرد! جلیلی روز پنجشنبه بدون توجه به حرفی که در حضور چند آدم آبرودار زده بود گوشی همراهش را خاموش و به امید ظرفیت دولتی در روستاها وارد کارزار شد! به همین راحتی چند نوپای جویای قدرت، آینده انقلاب و کشور را به بازی گرفتند! بی جهت نبود حاج‌قاسم‌ عزیز از این جماعت اکراه داشت.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه دارید که سخن در این موارد، ابعاد گسترده‌ای دارد و از آن طرف نکته‌ای که آقای ثابتی در این مورد فرموده‌اندhttps://eitaa.com/sabeti/3977، قابل توجه است بخصوص که از نظر بنده آقای دکتر جلیلی سرمایه ادامه انقلاب در بستر گشایشی است که شهید رئیسی ایجاد کردند. موفق باشید

37922
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: یک سؤال ذهنم رو درگیر کرده. اگر قشری در یک جامعه احساس کنند که عقل کل هستند و همه جریانات باید بر اساس تفکرات این جامعه (که غالبا متحجرانه و سنتی است) پیش برود؛ این جامعه در نهایت به کجا خواهد رسید؟ علت عمده تنفر مردم عادی از قشر به اصطلاح انقلابی و بسیجی همین رفتارهای از بالا به پایین این افراد است. هیچ گشایشی در خود ایجاد نمی کنند. همین که فکر می کنند بر حق هستند، باعث شده است که رشد اندکی داشته باشند و بقیه مردم را جز عده ای جاهل نبینند. ببینید من می‌دانم که انقلابی اصیل تنها امام خامنه ای (مدظله العالی) و کسانی شبیه شهید رجایی و شهید قاسم سلیمانی و شهید مطهری (رحمة الله علیهم) هستند؛ ولی کسانی که سنگ این افراد را می‌زنند در سنت غرق شده اند متاسفانه. سر رأی دادن به جلیلی یا پزشکیان، افرادی که حامی پزشکیان بودند را جاهل خطاب کردند و ضد انقلاب و غیره و غیره؛ با این درصد از خود برتر بینی چه امیدی به این قشر هست؟ جوانان دانشگاهی از این قشر متنفرند، چرا؟ چون خودشان را، تفکرشان را، عقیده شان را برتر می دانند. خود را عقل کل می پندارند. این یک اختلال بزرگ در جامعه ماست! چگونه حل شود و چگونه مردم از این افراد افراطی عبور کنند؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌های متدیّن، انسان‌هایی هستند که در عین رعایت دستورات دین، نسبت به بقیه گشوده اند و دلسوز دیگر افراد می‌باشند و در این‌که بعضی از افراد به ظاهر متدین چنین نیستند، حرفی نیست ولی از تبلیغات دشمن نیز نباید غفلت کرد که حرکت بعضی از افراد به ظاهر متدین را برجسته می‌کنند و به بقیه سرایت می‌دهند تا موجب چندگانگی بین افراد جامعه شوند. راهِ حل قضیه آن است که ما به خود آییم و تصوری که دشمنان ما از ما ایجاد کرده‌اند را از بین ببریم. ملاحظه نمودید که متأسفانه آقای پزشکیان طوری نسبت به آقای جلیلی سخن گفتند که حقیقتاً چنین نیست هم چنان که عرض شد، آقای دکتر جلیلی شخصی است که با عرفان به خصوص با عرفان حضرت امام آشنایی خوبی دارند و عموما چنین افرادی انسان های گشوده ای هستند https://eitaa.com/soha_sima/3979 موفق باشید.

37916
متن پرسش

عرض سلام و ادب: استاد بزرگوار ما اولا بنده در ایام انتخابات برای داشتن استادی مثل حضرتعالی خدا را شکر کردم که نگاه تمدنی شما ما را از اشتباه در تشخیص نگاه داشته و چه انتخاب خوبی نصیب ما شد که حضرتعالی را شناختیم و توفیق شاگردی هرچند ناقص و کم‌کار شما را داشته باشیم. در مورد انتخابات اخیر نگاهم را کوتاه عرض می کنم جهت اصلاح و راهنمایی شما: به نظر حقیر انتخابات اخیر تجربه شگرفی برای انقلاب رقم زد، هم دور اول شگفتی ساز بود با وجود حضور دو نامزد در جبهه انقلاب، چطور بدنه مردمی از چهره های گرانقدر انقلابی عبور کردند و بر اساس تشخیص خودشان عمل کردند، فارق از نوع انتخاب ایشان این حرکت به سوی انتخاب بر اساس فکر و بررسی و تحلیل و نه صرفا تبعیت محض، بسیار برای بنده مورد مباهات بود. همچنین دور دوم انتخابات هم در نوع خودش بی نظیر بود به نظر می رسد ما در دوره های قبل حداقل برای ما که از اواخر دهه هفتاد به بعد وارد فضای رای گیری شده ایم، هیچ دوره ای تا این حد گفتمان و بررسی و تحلیل پای رای جبهه انقلاب نبوده است که افراد برای یک رای بیشتر تا اقوام دور، تا همسایه ها و بعضاً حاشیه شهر و روستا وقت بگذارند و چهره به چهره صحبت کنند. گویی ما در دور دوم انتخابات شاهد یک رشد و بلوغ روحی و فکری مضاعفی بودیم و اکنون می توانیم بگوییم حدود ۱۳ میلیون رای داریم که فارغ از تبلیغات وهمی و خیالی، فارغ از وعده پست و مقام و.. به برنامه به افق کاری رای می دهند، و در انتخاب درگیر موضوعات ساده و دم دستی مثل قومیت و فیلترینگ و.. نمی شوند. این یک دستاورد بی نظیر هست برای دو سه دهه گذشته. نمی گویم از اول انقلاب چون اوضاع روحی و رشد عقلی مردم را در ابتدای پیروزی ندیدیم ولی اگر آن زمان اینقدر تحلیل بوده، ما داریم به آن دوره بر می گردیم، الحمدلله و نکته پایانی این که امروز وظیفه ما گسترش این جبهه است با گفتگو و نزدیک شدن به بدنه ملت. باید طیف انقلابی از گفتمان درون جبهه به سوی آحاد مردم حرکت کند. با مردمی که رای نداده اند و مردمی که رای به دکتر پزشکیان را برتر دانستند، باید حرف بزنیم و بیشتر بشنویم. ما باید فاصله ها را میان خودمان کم کنیم. به نظر حقیر انتخاب دکتر جلیلی در شرایطی که جمع زیادی هنوز رای نداده اند و ۱۷ میلیون اندیشه و روش ایشان را نجات بخش کشور و منطقه نمی دانند، کارگشا نمی شد. همانطور که شهید رئیسی عزیز هرچه کار می کرد نگاه مردم تغییر نمی کرد. به نظر می رسد باید برای تغییر نگاه مردم وقت بگذاریم وگرنه امام معصوم علیه السلام هم در این جامعه فعلی ظهور نخواهد کرد، تا زمانی که دلهای بیشتری آماده حق شود. ما اوضاع را بهتر از همه ی گذشته ها می بینیم و این را مرهون خون شهید سردار و شهید جمهور می دانیم و آینده را روشن و البته کارهای بر زمین مانده را بسیار برای تحول فکری و فرهنگی جامعه و فرصت پیش رو را برای تربیت خود و اهل و اطرافیان و.. فرصتی می دانیم که پروردگار مهربان به اهل دغدغه و عزم هدیه کرده در کنار پایش حق و مطالبه آن از دولت فعلی. لطف می کنید این نظرات را اصلاح بفرمایید. ارادتمند شیخ نظامی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرایضی در جواب سؤال 37914 شد، حقیقتاً انقلاب اسلامی هر اندازه جلو و جلوتر آمده است به بلوغی بعد از بلوغ دیروزین خود دست یافته است به همان معنایی که امروز حدود ۱۴ میلیون توانسته‌اند آقای جلیلی را درک کنند آنهم در فضای جلیلی‌هراسی از یک طرف و تحریک قومیت و شعارهای سلبی از طرف دیگر. این‌جا است که متوجه می‌شویم چه اندازه انقلاب اسلامی در تاریخی که تاریخ جریان اصلاح‌طلبی است حاضر و حاضرتر شده است تا متوجه باشیم اگر مدرنیته وضعی است تاریخی و جهانی، و از این جهت امکان عبور از آن نیست؛ می‌توانیم آن وضع تاریخی را از آنِ خود کنیم ولی در بستر وضعیت تاریخی خود، بدون آن‌که لازم باشد وابسته به جهان مدرن باشیم و استقلال خود را از دست بدهیم. و این با نظر به آرمان‌گراییِ انقلاب اسلامی و با نظر به افقی که کربلا مقابل ما گشوده، ممکن است، از آن جهت، آن «حضور» در واقع حضور در تاریخی است که موجب تجدید عهد ما با سنت تاریخی‌مان می‌شود که در کربلا پیش آمد ولی با خلق زبانی جدید و در بستر گفتمانی مناسب این زمانه. آری! با خلق زبانی جدید و در بستر گفتمانی مناسب تا معلوم شود حقیقتاً وعده‌ای که رهبر معظم انقلاب سال‌های قبل در رابطه با دولت اسلامی به میان آوردند از طریق شهید رئیسی گشوده شد و عاملی گشت تا ما فریب جریان‌های نئولیبرالیسم که نظری به عدالت و مردم ندارند را، نخوریم و بدانیم باز رئیسی در هر شخصیتی است که اشاره با او دارد مانند دکتر جلیلی و امثال ایشان. موفق باشید     

37914
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: بالاخره ملاحظه کردیم که آقای دکتر پزکیان بیشترین رأی را برای ریاست جمهوری در این دوره آوردند. سوال بسیار برای بنده و دوستان پیش آمده است که چه شد بعد از شهادت شهید رئیسی عزیز ما باید بالاخره با صحنه‌ای از نظام دولتی خود روبرو شویم که خواسته یا ناخواسته ادامه شهید رئیسی و دولت او نخواهند بود. نمی‌دانیم چه می‌شود ولی سوالمان این است که چگونه باید آنچه پیش آمده است را تحلیل کرد و نسبت به آن اندیشه نمود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله با ورود و خروجی که در سوال خود پیش آورده‌اید حکایت از آن دارد که باید نسبت به هر رویدادی در تاریخ انقلاب اسلامی بیندیشیم و جایگاه آن رویداد را در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده است، فهم کنیم. عنایت داشته باشید که به قول آقای دکتر محمد مرندی بعد از شهادت آقای رئیسی ما متوجه نگاه خاصی که جهان نسبت به ما داشت، شدیم و قدرتی که در مواجهه حاکمان جهان نسبت به ایران مدّ نظر داشتند و به نمایش درآمد از یک روز عزای عمومیِ دولت هند تا واسطه قراردادنِ بحرین آقای پوتین را جهت ترمیم رابطه ما با بحرین. https://eitaa.com/jedaaltv/2373 حال در چنین شرایطی که ایران از یک طرف در قوی‌ترین حالات تاریخی خود قرار دارد؛ جریانی به صحنه می‌آید که بنا بر ادعای خود رو به سوی غرب دارد، غربی که نشان داده است نسبت خوبی با ما ندارد. و این‌جا است که ما با آن پشتوانه قدرتی که داریم اگر دولت آقای پزشکیان بخواهد در مقابل غرب کوتاهی کند، عملاً هیبت و قدرت تاریخیِ ایران او را کنترل خواهد کرد تا معلوم شود جریان غرب‌گرایِ کشور ما آخرین روزهای حضور خود را در معادلات تاریخی ما در حالِ گذراندن است و این مائیم که باز به بستری از تاریخ خود برمی‌گردیم که آیت الله رئیسی آن را گشود و در همین صحنه، معنای ادامه آن دولت در نگاهی که به آقای دکتر جلیلی شد، مسئله بسیار مهمی است و این‌جا است که بنده فکر می‌کنم همه چیز دست به دست هم داده است تا ما آخرین قدمهای عبور از جریان غرب‌گرا را برداریم و در افقِ تاریخی خود آقای دکتر جلیلی را در آینده خود احساس نماییم. موفق باشید

37893
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: همه پرسشهایی که در مورد تایید آقای پزشکیان در سایت بود مطالعه کردم و از روی محبت و خیرخواهی چند نکته عرض می‌کنم: ۱.نامه حمایت آقای داوری تاریخ دارد، ۱۲ تیر ۱۴۰۳ پس این توجیه که دکتر داوری پزشکیان قبل را تایید کرده منتفی است. ۲. در متنی که ارجاع دادید که بخوانیم که توسط آقای ... نوشته شده و در کانال وارستگی هست، نکته آزاردهنده‌ای به نظرم آمد که لازم دانستم بالاخره مطرح کنم. اینکه بنویسند آنان که با سخن فلسفه آشنا نیستند شاید ندانند که ما با سخن فیلسوف در چه شور و شعفی حاضریم، دقیقا بوی همان تحجری را می‌دهد که آقای داوری بعد از انقلاب حس کردند و شاید تحجری باشد بسیار نامحسوس، شاید کسی زبان فلسفه را بداند و اتفاقا به همین دلیل درک کند که چقدر حب و بغض بر روی اندیشه اثرگذار است و الا استاد داوری بعد از ۹۰ سال عمر بصیرتی کمتر از بچه‌های انقلابی فلسفه نخوانده اما روشن ضمیر نداشتند و کسی که در دلدادگی به ایشان است نخواهد که بپذیرد که می‌شود استاد داوری عزیز هم اشتباه کند و بازی بخورد و هرکس با این موضع‌گیری ایشان مخالف است و از این‌همه کتاب خواندن سرخورده شده، بی‌تفکرِ بی‌سواد! فلسفه نفهم نیست. استاد ما می‌دانیم که قاطبه مردم نه استاد داوری را می‌شناسند نه با حمایت او رای شان تغییر می‌کند من این سطور که برایم مثل رنجنامه است را نوشتم تا عرض کنم ما با تعصب ِ در تفکر مواجهیم اگر شما هم این خطر را حس نکنید و رفاقت شما با آقای .... اجازه ندهد که به ضعف بصیرت استاد داوری و کسانی که از سر محبت و دلدادگی به ایشان لغزش را کمال توصیف کنند نبینید ما از احساس تنهایی در عالم اهل فکرهای انقلاب دق می‌کنیم اشکال اصلی نامه استاد داوری حمایت از پزشکیان که ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ میثاق‌نامه جبهه اصلاحات برای حضور در انتخابات را امضا کرده و هرکس بگوید تو نامزد اصلاحات هستی را دروغگو می‌داد، نیست اشکال نامه استاد داوری شباهت محتوایی به نامه آقای هاشمی رفسنجانی در خرداد ۸۸ است اینکه اگر مشارکت کم باشد کار به ناآرامی می‌کشد: «زیرا نتیجه زودهنگام آن مي تواند افتادن کشور به راه ستیزه ها و کشمکشهای خطرناک و غفلت از گرفتاریها و مشکلات و دوام پریشانی و فساد باشد.» و پارگراف قبل آن: «اکنون رأی می دهیم که آیا ایران بماند و بکوشد بعضی دردهای مهلکی را که دچارش شده است درمان کند یا به راه وخيم تر شدن آن دردها و گرفتاریها و افتادن در ورطه های خطرناک جنگ و ویرانی برود.» که بوی تهدید و گرا برای نا آرامی و نابودی ایران می‌دهد. مگر ایران با یک مشارکت کم یا با یک انتخاب نادرست نابود می‌شود؟ استاد واقعا این متن و قلم یک استاد فلسفه است؟ همو که سال گذشته جمله به جمله کتاب آزادی قانون سازمان اش را با حوصله با هم خواندیم؟ کاش تفکر از تعلق‌های فردی و جناحی آزاد می‌شد و تنها در خدمت حقیقت قرار می‌گرفت. استاد ما از این شکافی که در خودی‌ها حس می‌کنیم احساس بی‌خودی داریم ما داریم دق می‌کنیم 😭

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد این موضوع، موضوعی نیست که بخواهیم با چند جمله آن را تمام شده بدانیم و اتفاقاً در آن نامه و یا مقاله مفصلی که در اسفندماه چند سال قبل مربوط به آینده نوشتند و واژه «جهان بین دو جهان» را به میان آوردند؛ ما یافتیم که می‌توان از طریق توجهات خود آقای دکتر داوری به جای حضور در جهانِ توسعه یافته که در نوشته های اخیرشان بیشتر به آن پرداخته اند، به جهان بین دو جهان فکر کرد. متن نامه و مباحثی که پیش آمد در ابتدای کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع جهان بین دو جهان» موجود است و اینجا است که می‌توان متوجه بود ما در حضوری خود را تعریف کرده ایم که ممکن است آقای دکتر داوری این حضور را برای خود به جهت مخاطبان و موقعیت خود ممکن ندانند. هرچند که اگر در آن نامه ملاحظه کنید آن حضور را مدّ نظر دارند. حال آیا اینکه در آن مقاله فرمودند: «من شکست خورده ام» جایگاهش کجاست، باید به اندیشه نشست و این جا است که ملاحظه فرمودید در جواب سوالهای رفقا عرض شد ما تعریف دیگری از خود در نسبت با انقلاب برای خود داریم. آری! باز باید به اندیشه نشست. موفق باشید          

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!