متن پرسش
سلام: من خیلی دوست دارم تو این مسیر و سیر لب المیزان حرکت کنم اما همسری دارم که خیلی تند و بد اخلاق و لج بازه از وقتی که بچه دار هم شدیم هم بداخلاقیاشو داره هم حس افسردگی و ناامیدی بهش اضافه شده منم تا میام کاری انجام بدم حرکتی بکنم با محیطی پر از نا امیدی و افسردگی خونه مواجه میشم. اینا رو میبینم نمیتونم حرکت کنم. همش دوست داشتم خانواده قوی ای تشکیل بدم اما تو خانوادم هیچکس همراهم نیست هر حرکتی که میخوام انجام بدم همه اعضای خانواده از همسر گرفته تا پدر و مادر با حرفاشون مثل پتک به سرم میزنن منم نا امید میشم یه قدم جلو میرم تو این مسیر هزار تا میام عقب. باید چیکار کنم؟ یه هفته سر کارم که خونه نیستم یه هفته هم خونه. الان یه بچه یه سال و نیمه دارم که دوست داشتم قوی و امام زمانی باشه اما از رفتارای مادرش میترسم. رفتاراش پر از خشم و نا امیدیه. پدر مادری دارم که تو همه چیز زندگیم دخالت میکنن. واقعا تنهام نمیدونم چیکار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همان وارستگیها ان شاءالله سبکی خواهید شد که بقیه خودشان را در آن سبک جستجو میکنند. زیرا فرمودهاند: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». برای خود نسبت به اطرافیان رسالتی احساس کنید. موفق باشید