بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سیره معصومین«علیه‌السلام» و اولیاءالهی«علیه‌السلام»

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39548
متن پرسش

سلام علیکم جناب استاد: شاید تفاوت بنده با دیگر مردم در این باشد که یاد گرفتم خودآگانه خودمان را ببینم، البته استعدادی است در همه که خوب است بیاموزند. از این روی خبر خودمان دارم! و با این شعر آنرا باز گو می‌کنم: «منصور و اناالحق زدن و دار و دگر هیچ / ماییم و لبالب شدن از یار و دگر هیچ / گر ره به مراسم کده ی عشق بیابی/ الماس بنه بر دل افگار و دگر هیچ / بر لوح مزارم بنویسید پس از مرگ / کای وای ز محرومی دیدار و دگر هیچ / از کعبه گر این بار برون ام بگذارند / ناقوس به دست آرم و زنار و دگر هیچ / عرفی به غلط شهره به زرق است ببینید / صد گل زده بر گوشه ی دستار و دگر هیچ».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته همگان سعی بر این دارند. باید ذیل سیرۀ اولیای الهی خود را معنا کنیم به همان معنای « راستی را! اگر امامی «حیّ» در راستای توجه به نهایت شخصیت فردی و اجتماییِ ما در صحنه و مدّنظر نبودند؛ ما چه تفسیر قابل قبولی می‌توانستیم از خود داشته باشیم؟ و اگر متوجه آن امام «حیّ» در اکنونِ خود نبودیم؛ چگونه بودنِ انسانیِ خود را در وسعتی نهایی که اتصال هویّت زمینیِ ما به آسمان است، در خود معنا می‌کردیم؟» موفق باشید

39486
متن پرسش

سلام: گاهی می‌شود که از نظاره گری این رخ دادهای دینی در جهان بال در می آورم و آنچنان خوشحال می‌شوم که گویا عاشقی همواره به معشوق لایتناهی اش می‌رسد. و حقیقتا عاجزم از گفتن یک به یک این همه برکت که تا قیامت و در قیامت بخواهیم بشماریم تمام نمی‌شوند ولی در کل می‌توان گفت دوران پیامبران و اهل بیت نبوت صلوات الله علیه که در جهان حاضرترینند! که حضور کاملی است و جناب استاد نمی‌دانم چطور می‌توان شرح داد که «وجود» در جهان بعنوان اصل و اساس حاضر آمده، و از این بالاتر چیزی نمی توانست در جهان بیاید که معنی نهایت را معنا کند! و ظرفیت جهان چنان شده که وجود را مبنا قرار داده. حقیقتا عاجزم و سرم را پایین انداختم و به زندگی ساده خود را مشغول کردم از بس که خیالم راحت است و صبر بی‌نهایتی مرا چون موی سپیدی آرام در صبر حاضر کرده و می‌دانم ائمه معصوم نیز در حالتی حاضرند که حضرت سجاد علیه السلام در سجده فرو می‌رفتند! و نقل شده آنقدر در این سجده طولانی خدا را به خدایی حس می‌کردند که هیچ چیزی نمی‌توانست حواس ایشان را به خود جلب کند و در جایی سخن مبارک را گشودند که حاضرم با یک سجده کل دنیایم را سر کنم، و یا حضرت علی علیه السلام در وصیت نامه خویش چنان فرمودند «دون هموم الناس هم نفسی». چنین حضوری در تاریخ ما وجود دارد و البته از این روست که عشق اهل بیت به ما به کمال رسیده و خوشا بحال ماهای فقیر عاشق که چنین اولیاءی را داریم و از آن مهم تر چنین خدایی بر ما خدایی می‌کند. بخدا اگر خودم موظف به صبر نبودم درنگی نمی‌شد که یکجا کنده می‌شدم بسوی این توحید نه به این خاطر که من چیزی هستم بلکه به این خاطر که حضور چنین اولیای معصومی را خدا برایمان مقدر فرموده. در این شب مبارک میلاد با سعادت حضرت سجاد علیه السلام از من نخواه که حرفی غیر از اینها بتوانم بگویم و به خدا اگر کل کتب منور شما را یک کاسه کنند جرعه ای است از این توحید. و اما سخن ما! ای امامان معصوم که عاشق حقیقی ما هستید و این عشق مانند ندارد ما را بیش از پیش با خود همراه فرمایید ماها مثل تشنه جانی هستیم که آب حیاتش همواره از شماست و ما تشنگان اگر لحظه ای از شما فاصله بگیریم می‌میریم و ما را به خداوندی خدا یک آن رها نکنید بواسطه جهل و نقوصمان و با ما مدارا کنید با ما خسته کننده ها با ما ضعیف ها با ما ناقص های گرفتار ما چاره ای نداریم جز سلوکی که کندی اش از سر ضعف و ناتوانیمان است. ما خود را به شما سپردیم این بار شما در عین کمال و ما در عین نیاز تا ابد. خدایا با چنین تضادی در خود چه کنیم تو بگو ای خالق همه این تضاد ها و زیباییها و عشق، ای کسی که هیچ کس هرگز نتوانست تو را دریابد و از ناتوانی در بی نهایتت و عظمتت خاک سارت شد و عبودیت را تنها چاره خود یافت. خدایا در این ناگواری دوری از تو در این صبر لازم، یک جمله است که فرمودی ما را آرام می‌کند: «إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و مهم آن است که انسان با حضور در انسانیت خود به اولیای الهی که نهایت انسانیت می‌باشند، نظر کند تا در آینۀ وجود آن عزیزان، گمشدۀ خود را بیابد و با نظر به سیرۀ آنان به حقیقت خود نزدیک شود. موفق باشید

39485
متن پرسش

سلام آقای طاهرزاده: یه راهنمایی از شما می‌خواستم. آقایی در جلسه ای میگفتن اهل طریقت با ریاضت به خدا و نور میرسن حالا بلا و ریاضت یه تفاوتی داره؛ بلا فعل خداست که سر سفره بنده اش میزاره تا با اون بلا بنده رو به سمت خودش بکشونه. عامل بلا خود انسان نیست و خود انسان مصدر و منشا و علتش نیست که بهش بلای عرفانی میگن. خدا کسی رودوست داشته باشه اون رو به بلا دچار میکنه و اگه خیلی دوسش داشته باشه می‌چیندش یعنی همه چیز رو ازش میگیره مال و همسر و فرزند و... که کلا از دنیا و محبت دنیا منقطع بشه طبق اون شعر که میگن: هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند. خدا بد بنده اش رو که نمیخواد و صلاح آدم رو میخواد ولی چرا برای اینکه بنده رو به خودش نزدیک کنه همه چیز رو ازش می‌گیره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته می‌توان فکر کرد که هر آنچه مانع راه است را از او می‌‌زدایند، نه آن‌که امکان زندگی‌کردن را از انسان دریغ کند. و در این رابطه ملاک ما سیرۀ انبیاء و اولیاء می‌باشد. موفق باشید 

39470
متن پرسش

سلام استاد: منظور از ظلم به خدا در این حدیث چیست؟ همچنین ظلم بنده به خدا به چه معناست؟ آیا ظلم بنده بر خدا «لیعلم» است؟ تا او خود را در بنده بهتر ببیند. «اگر بنده نیاز به طهارت داشته باشد و وضو نگیرد بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز نخواند بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و از من درخواست نکند بر من ظلم کرده است و اگر وضو بگیرد و نماز بخواند و از من درخواست کند و من حاجتش را ندهم بر او ظلم کرده ام.» زیر سایه آقا سید الشهدا باشید استاد عزیزم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با توجه به این‌که خداوند انسان را در زمین آورد تا انسان به حکم خلیفۀ اللهی‌اش آینه ای شود که خداوند خود را در آن آینه می‌نگرد؛ انسان باید طوری عمل کند تا به زیباترین شکل مظهر نمایش انوار الهی باشد و هر اندازه در این امر کوتاهی کند، به یک معنا همان‌طور که در روایت مذکور هست، به خداوند ظلم کرده و از این جهت حتی ائمه «علیهم‌السلام» با همۀ عظمتی که دارا هستند، خود را گنهکار می‌دانند و خداوند هم با نور غفران خود در این موارد در صحنه است و این غیر از ظلمی است که انسان با زیرپاگذاردن شریعت الهی مرتکب می‌شود. موفق باشید

39387
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. استاد عزیز در رابطه با مفاهیم و اصطلاحات نفسی بنده خیلی وقته درگیر هستم که انسان دقیقا در این اصطلاحات کدام است، فطرت؟ روح؟ نفس لوامه؟ و از این دست سوال ها که آخر من کدام هستم و روحِ نفخه الهی در نسبت با من چگونه است و ارتباط آن با فطرت که یا مخموره است و یا محجوبه، چیست؟ و اراده انسانی و عظم و میل آن (چه به خوبی و چه به بدی ها و خوردنی و جنسی) بواسطه کدام بعد ماست؟ البته جدای از اینکه امیال بواسطه قوه واهمه و شهویه و غضبیه ما را می‌کشاند، اون خود چه خودیست که به این قوا بها می‌دهد و در راستایشان حرکت می‌کند؟ ۲. در سخنرانی شنبه هفته پیش فرمودید آستکی بهتون بگم که توجه به حضرت ولی امر برای تعین در عبادات کم است؛ یعنی چه؟ چه تفاوتی میان امام زمان با باقی معصومین است؟ ۳. در جلسه اول اعتکاف فرمودید که انسان در ابتدا نمی‌تواند به عنوان آیینه انسانیت به نور نبی نظاره بنشیند و نیاز به ولی است. چرا؟ از حیث آئینه انسانی چه تفاوتی در میان نبی و رسول با ولی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفتۀ مرحوم ملا عباس تربتی در کتاب  ارزشمند «فضیلت‌های فراموش‌شده» این نکات، امور چشیدنی است و در مسیری که توحید محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مقابل انسان می‌گشاید، خود به خود پیش می‌آید ۲. بحث در نظر به سیرۀ امامان معصوم است و حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هنوز ظهور نکرده‌اند تا سیرۀ آن حضرت مدّ نظر باشد وگرنه حضورشان که عالمگیر است. ۳. در همان جلسه عرض شد اصل و اساس همۀ عبادات، پیامبر اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هستند ولی نور نبوت آن حضرت آنچنان درخشان است که انسان گمان می کند به جهت نبوت‌شان در انسانیت‌شان مستقرند و از این جهت عرض شد نبوت ایشان، حجاب حقیقت انسانیِ ایشان می‌گردد. و این‌جا است که می‌توان به سیرۀ ائمه «علیهم‌السلام» نظر کرد که عملاً در مقام عبودت به سوی حضرت ربّ العالمین قرار گرفته‌ایم. موفق باشید

39252
متن پرسش

سلام استاد: خسته نباشید یک سوال: چرا ازدواج سنت پیامبر (ص) است مگر در ادیان دیگر ازدواج نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت این سخن را در تذکر به عده‌ای از آن صحابه فرمودند که برای عبادت بیشتر، ترک همسران‌شان کرده بودند و حضرت خواستند بفرمایند اگر در مسیر و سنت پیامبر خود می‌خواهند باشند؛ به بهانۀ عبادت بیشتر، نباید ترک همسر، کرده و از ارتباط با آن‌ها خودداری کنند. موفق باشید

38870
متن پرسش

سلام استاد: با توجه به ساده زیستی ائمه و کمک به فقرا چرا بارگاه آنان طلاکوب و مجلل است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجلیل از شخصیت اولیای الهی به هر صورتی که امکان داشته باشد کار خوبی است بخصوص که این نوع مسائل که می‌فرمایید را همین مردم عادی قلباً بدان مبادرت می‌کنند. موفق باشید

38599
متن پرسش

با عرض سلام و وقت بخیر: سوالی مدتهاست که ذهن من را به خود درگیر کرده، اینکه اگر مادری به فرزندش علاقه داشته باشد یا حتی پسری به دختری یا بالعکس و مثالهایی از این نوع فردی که معشوق اوست این حس را خواسته یا ناخواسته دریافت می‌کند و این دیگر با اوست که به این محبت اهمیت دهد یا خیر. اما سوالِ بنده این است که در اعتقادات ما آمده که اهل بیت و خداوند از پدرو مادر نسبت به فرزند مهربان تر و دلسوز ترند پس چرا این محبت احساس نمی شود؟ نه تنها بنده که از افراد زیادی این سوال را پرسیده ام و آنها نیز همین حس را داشته اند. پیشاپیش ممنون از پاسختان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد از چه منظری به اهل البیت «علیهم السلام» بنگریم. آیا آن عزیزان حضور برتر و نهاییِ ما در منظر ما نیستند؛ تا هرچه بیشتر نظر به آن ها با خودمان بیشتر به سر ببریم؟ به این جمله مولایمان علی «علیه السلام» فکر کنید که فرمودند: «لَو أحَبَّني جَبلٌ لَتَهافَتَ» اگر كوهى مرا دوست بدارد درهم فرو ريزد. اشاره به اصحابی که محبت به آن حضرت، آنان را از خود بی خود می کرد. موفق باشید

38526
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم؛ سلام علیکم: ضمن عرض تسلیت شهادت سید مقاومت. ۱.عموم انسان ها مصلحت ۱۰۰ درصدی خود را درک نمی‌کنند و نمی‌دانند بهترین کار چیست، در تصمیمات و انتخابات همیشه سخت انتخاب می‌کنم چرا که نکند فرصت مناسب تری برایم مهیا باشد و من از آن غافل بمانم در انتخاب محل زندگی. انتخاب همسر. انتخاب استاد و...؛ فرصت هایی که با عقل ریاضی قابل درک نیستند؛ چه رزق هایی که از جاهایی، از افرادی به ما می‌رسد که هیچ گمانی نسبت به آنها نداریم؛ چقدر باید رجوع به عقل ریاضی داشت؟ چقدر در انتخابات و تصمیم هایمان با ظواهر مطلوب، کار را پیش ببریم. قاعده کلی چیست؟ ۲. در مباحث فقهی اصولی به مسئله ای برخورد کردیم که عمده افعال حرامی که در دین وجود دارد، بخاطر عدم ظرفیت دنیای مادی و تزاحماتیست که وجود دارد؛ مثلا شراب حرام شده چرا که عقل را زایل می‌کند و دچار مشکلات در این عالم می‌شود وگرنه در عالم دیگر که این زایل شدن عقل ایرادی ندارد و اینکه شعرا و عرفا از شراب و... صحبت می‌کنند، معنای حقیقی آنها که همین شراب مصطلح است، مرادشان بوده. کما اینکه جالب است که خدای متعال در آیات که چندین بار فرموده که خمر گناه کبیر و از عمل شیطان است اما در آیه ۱۵ سوره محمد (صلوات الله) می‌فرماید: و انهار من خمر لذه للشاربین... که انگار خمر یک چیزیست که اینجا حرام اما در عالم دیگر یکی از نعمات الهیست. خلاصه اینکه هرچیزی وجود داره حق است اما شیطان جهت ها را عوض می‌کند و افعال را از جای خودشون در میاره. برای همین بود که خدا یکسری افعال را که انسان ها ظرفیت استفاده از اونها رو نداشتن و دایم باهاش دچار انحراف میشدن و خدا دیگه رحمتی برای اون فعل در آن عالم ندید، اونها رو حرام کرد، کما اینکه برای خمر هم آیاتی داریم که به مرور به حکم حرام رسید. در کلاس بحث شد از اینکه در برابر موقعیت های یکسان می‌توانیم احکام مختلفی داشته باشیم که سید مجتبی خامنه ای هم ظاهرا نظرشون این هست اما اکثریت قبول ندارن. اما جدای از این نظر هم اگر انسان نگاه موشکافانه ای نسبت به احکام داشته باشه؛ همین احکام اولیه و ثانویه خبر از همین احکام متعدد نسبت به یک موضوع می‌دهد که خدا را در شرایط یکسان به انحاء مختلفی می‌توان توجه داشت بهش. ببخشید حرف طولانی می‌کنم؛ مثلا در باب موسیقی هم داریم که نباید مضل عن سبیل الله باشد و تحریک کننده نباشد؛ که یکرسی اهنگ ها برای افرتدی می/ تواند حرام باشد و برای بعضی حرام نباشد و قصه فقه و شریعت ما چیست؟ با توجه به یک سری حقایق، افعالی انجام دهیم که ما را متصل به آن حقایق کنند. عالم ماده محدودیات و تزاحماتی دارد که هرنوع فعلی ظرفیت نیل به حق را ندارد. برای همین افعالی به نام حرام و مکروه داریم. که حرام و حلال برای هرکسی نه به صورت کلی اما جزئی می‌تواند متفاوت باشد، از همین جهت می‌توان‌گفت که انسان ها باید برای خودشان حجت داشته باشند، گویی که باید همه مجتهد در اسلام باشند (نه صرفا فقه موجود).  نتیجه اطاله عرض اینکه ما برای تفقه نیاز داریم که عالم ماده را و قواعد موجود در آن را بشناسیم تا که حکم فقهی ما متصل به رحمت الهی و منجز از عقاب که همان انقطاع از رحمت الهیست، باشد. به نظر می‌رسد که با توجه به روایات و آیات به صورت ضعیف _از جهتی که ظرفیتش را نداریم_ بتوان به قواعد و خاصیت های عالم ماده پی برد، اما چکار کنیم تا عالم ماده را به تمامه بشناسیم؟ ۳. با توجه به تعریف فوق از فقه و شریعت، نمی‌دانم جای مبارزه با ظلم کجاست؟ ما از چه جهت با ظلم در جنگیم؟ از آن‌جهت که نمی‌گذارد ما بوسیله افعالمان به حق متصل شویم؟ از چه جهت نیاز به جامعه ایمانی داریم؟ برای صعود بیشتر به حقیقت؟ چرا مولوی می‌فرماید چون که بی رنگی اسیر رنگ شد موسی ای با موسی ای درجنگ شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در موقعیت خود نمونه‌هایی را باید مدّ نظر گیریم تا مطابق سیره آن‌‌ها وظیفه خود را انجام دهیم. ۲. آنچه در این دنیا برای ما حجّت است، سیره پیامبر خدا و اهل البیت «صلوات‌الله‌علیهم» می‌باشد که حقیقت دنیا و حقیقت انسان را می‌شناسند زیرا درک خاصیت عالَم ماده به معنای کامل در محدوده ما انسان‌ها نیست، خالق عالم است که خاصیت حقیقی عالم را با همه گستردگی‌اش می‌داند. و در این رابطه شریعت الهی نسبت به علم الهی از طریق پیامبران برای بشر آمده است. ۳. آری! اگر این دوگانگی‌ها که بین انسان‌هااست از بین برود و همه نسبت به حقیقت، آگاه و متعهد شوند دیگر جنگی نمی‌ماند. موفق باشید

38518
متن پرسش

سلام خسته نباشید: lobolmizan_h766d13dgj وسوالی که در اینجا مطرح کردم منظور این هستش مسایل عشق هستش یعنی ملاک این هستش که ما عاشق اهل بیت باشیم یا عاشق خدا؟ اگر الگوی ما اهل بیت باشد این هستش که ما عاشق خداوند باشیم منظور از عاشق متفاوت از حب هستش حب اهل بیت داشته باشیم ولی عاشق خدا باشم؟ عشق کدام می‌تواند ما رو بالا ببرد و پیشرفت دهد؟ منظور این هستش ملاک ارتقای معنوی و روحانی و آن چیزی ملاک اهل بیت هسشت عشق به خودشان هستش یا خداوند؟ اگر خداوند خداوند چون نامحدود هستش و ما انسان محدود و اینکه قابل درک فهم نیتسش قابل برقراری ارتباط و همزاد پنداری نیستش پس چطور عاشق خدا باشیم؟ و اگرعاشق اهل بیت باشیم ازعبادت خدا و راز نیاز باز نمی‌مانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق و محبت به اهل البیت در راستای محبت به راه‌هایی است که ما را به سوی محبوب ازلی و معبودمان رهنمایی می‌کنند. عرایضی در این رابطه در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

38453
متن پرسش

سلام علیکم: وقت عالی بخیر. سوالی از استاد عزیز داشتم. ۱. آیا پیامبر در زمان حکومت اسلامی به فتنه گران سمت و پست داده است؟ (برخی افراد، پست های جدید فتنه گران در زمان ریاست جمهوری آقای پزشکیان را با زمان پیامبر مقایسه می کنند) ۲. آیا فتنه گر می تواند مومن هم باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده چیزی در این رابطه در ذهن ندارم. الدلیل للمدعی، بفرمایند مورد ادعای آن‌ها چه کسی است و کجا ۲. آری! فتنه‌گر می تواند توبه کند و مؤمن شود، ولی مگر فتنه در مقابل نظام اسلامی با ایمان همراهی دارد؟ موفق باشید

38241
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم همانگونه که پیر هستیم پیریمان را ببینیم و جوانی کنار نگذاریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه بیشتر به سیره اولیای الهی نظر کنیم و خود را در شخصیت آنها حاضر نماییم؛ بیشتر در آنچه بنا دارید حاضر شوید، حاضر خواهید شد. رجوع به جزوه «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام»  https://lobolmizan.ir/leaflet/360?mark=%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA  جهت شروع کار خوب است و سپس به کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مربوط به سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب بپردازید. موفق باشید

38142
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در ادعیه ای مانند دعای علقمه یا برخی از دعاهای صحیفه سجادیه به شدت دعا می‌کنیم افرادی که دشمنی می‌ورزند یا حسادت دارند و کینه توزند، به انواع گرفتاری و بلایا دچار شوند. انسان علی الظاهر گمان می‌کند به نوعی همانند دشمنی و کینه توزی طرف مقابل را انسان در دعا دارد انجام می‌دهد. این درحالی است که ائمه توصیه کردند در امور شخصی با گذشت و مدارا رفتار کنیم و خشم و نفرت را فقط در برابر دشمنان خدا و پیامبر داشته باشیم. لطفا در این مورد توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این نوع متون، آنچه مدّ نظر است دشمنان حقیقی انسانیت منظور می‌باشد مثل آن‌که امروز در این زمانه شما نسبت خود را با انسان‌هایی خبیث و جنایتکار مانند نتانیاهو معلوم می‌کنید. و این غیر از آن است که با افراد نادان برخورد می‌شود که بیشتر باید با آن‌ها مدارا کرد. موفق باشید

37756
متن پرسش

سوال أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ رَأَیْتُ الْخَضِرَ (علیه السلام) فِی الْمَنَامِ قَبْلَ بَدْرٍ بِلَیْلَهًٍْ فَقُلْتُ لَهُ عَلِّمْنِی شَیْئاً أُنْصَرْ بِهِ عَلَی الْأَعْدَاءِ فَقَالَ قُلْ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ قَصَصْتُهَا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ (علیه السلام) عُلِّمْتَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ وَ کَانَ عَلَی لِسَانِی یَوْمَ بَدْرٍ وَ أَنَّ أَمِیرَ لْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ اغْفِرْ لِی وَ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَقُولُ ذَلِکَ یَوْمَ صِفِّینَ وَ هُوَ یُطَارِدُ فَقَالَ لَهُ عَمَّارُ‌بْنُ‌یَاسِرٍ یَا أَمِیرَ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَا هَذِهِ الْکِنَایَاتُ قَالَ اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ وَ عِمَادُ التَّوْحِید. امام علی (علیه السلام)- امام صادق (علیه السلام) از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «یک شب پیش از جنگ بدر خضر (علیه السلام) را در خواب دیدم و به او گفتم که مرا چیزی تعلیم کن که به آن بر دشمنان نصرت یابم. گفت که بگو: یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ یعنی ای او ای کسی که اویی نیست مگر او و چون صبح کردم این خواب را بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قصّه کردم، به من فرمود: «یا علی (علیه السلام) اسم اعظم به تو تعلیم داده شده و در روز بدر این بر زبانم جاری بود و به‌درستی‌که امیرالمؤمنین (علیه السلام) سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را خواند و چون فارغ شد فرمود: یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ اغْفِرْ لِی وَ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ، بیامرز مرا و یاری کن مرا بر گروه کافران. و بیامرز مرا و یاری کن مرا بر گروه کافران. و علی (علیه السلام) در روز جنگ صفین این را می‌فرمود و حمله می‌برد عمّاربن‌یاسر به آن حضرت (علیه السلام) عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) این کتاب‌ها چیست و کنایه پوشیده و ناصریح سخن‌گفتن است». حضرت فرمود: «اسم اعظم خدا و عماد توحید است». تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۴۵۰ بحارالأنوار، ج۳، ص۲۲۲/ نورالثقلین؛ فیه: «و کان علی (یقول ذلک ... الی آخر» محذوف سلام علیکم حضرت امیرالمومنین (علیهم السلام) دانای دانایان و بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله داناترین مخلوقات است. چگونه ممکن است از حضرت خضر علیه السلام چیزی یاد گرفته باشند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که آخرین پیامبر و ائمه «علیهم‌السلام» جامع همه علوم لازم برای هدایت بشریت هستند؛ ولی بعضاً تفصیل آن احوالات و یا علوم، در شخصیت دیگری قابل نظر است مانند همان ارادتی که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در رابطه با عبودیت‌شان در زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» ملاحظه می‌کردند و آنچنان ارادت می‌ورزیدند به همان معنای «المؤمن مرآت المؤمن». حتی تفأل را هم در همین راستا می‌توان معنا کرد که پیامبر در مورد امری اگر در مسیر با اهل ایمان روبه‌رو می‌شدند، آن را به خیر می‌گرفتند و انجام می‌دادند. موفق باشید

37684
متن پرسش

سلام علیکم: ممنون بابت پاسخگویی شما. استاد به یک جایی رسیدم احساس می‌کنم دیگر مطالعه در حوزه دین فایده ندارد برایم چون از هر مکتب و نویسنده ای وارد بحز دین شوید آخر به عمل می‌رسید و حقیقتا هر کدام از علما به طریفی ما را به این نتیجه می‌رسانند. حال به نظر شما این تفکر صحیح است یا به مطالعه ادامه بدیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عمیق‌شدن در توحید است و هر اندازه معرفت بخصوص معرفتِ توحیدی عمیق شود، اعمال، ارزش بیشتری پیدا می‌کند. آری! همه مسلمانان نماز می‌خوانند ولی چه اندازه نماز مولایمان علی «علیه‌السلام» متفاوت است با نماز افراد معمولی، در جنگ صفّین که پیکانِ تیری در پای حضرت فرو رفته و مانده بود و جرّاح نمی توانست آن را بیرون بیاورد، و شکافتن پوست و گوشت پا، نیز عمیق بود تا پیکان تیر بیرون آید، و این گونه جرّاحی بسیار مشکل و دارای درد شدید و غیر قابل تحمّل بود. امام مجتبی علیه السلام به طبیب جرّاح فرمود:
«صبر کن تا پدرم به نماز مشغول شود که در عبادت نیمه شب و در راز و نیاز عارفانه، حالتی به پدرم دست می دهد که به چیزی جز خدا توجّه ندارد و مدهوش بر زمین می افتد تو سعی کن در آن حالت، پیکان تیر شکسته را از پای پدرم بیرون بکشی.» طبیب صبر کرد تا نیمه شب فرا رسید، و آنگاه که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گرم عبادت شد، و مدهوش بر زمین افتاد، طبیب با عملیّات جرّاحی لازم، تیر را از پایِ حضرت بیرون کشید، وقتی امام علی علیه السلام به حال عادّی بازگشت پرسید: این خون ها در اطراف سجّاده برای چیست؟ پاسخ دادند: در حالِ نماز تیر را از پای شما بیرون کشیدیم. موفق باشید
 

37507
متن پرسش

سلام و ارادت محضر استاد عزیز: عرض تسلیت و تعزیت بمناسبت شهادت رئیس مذهب جعفری حضرت امام جعفر صادق (ع) محضرتان خواستم بپرسم؛ در برخی از ایام شهادت حضرات معصومین (علیهم السلام) همچون دهه عاشورا دسته های عزاداری در سطح شهرها و روستاها شکل می‌گیرد، یادم هست در یکی از جلساتتان شکل گیری این دسته های عزاداری رو به استثناء ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) که می‌بایست در پرشورتر برگزار شدن آن تلاش نمود، نوعی بدعت قلمداد فرموده بودید، نظرتان رو در این خصوص مطرح بفرمایید سپاسگزار میشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما دستور داده‌اند آن نوع عزاداریِ خاص که برای حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» با سینه‌زدن و دسته راه‌انداختن، به جهت روش خاصی که آن حضرت در صحنه کربلا داشتند؛ منحصر به ایشان باشد و در عزاداری سایر ائمه«علیهم‌السلام» همان روش عزاداری سنتی که به ذکر مناقب ایشان مشغول ‌شویم و متوجه نقش تاریخی آن بزرگواران باشیم. موفق باشید

37502
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد عزیز روز معلم برشما مبارک باد. براستی زمان چه جایگاهی دارد که شیخ شبستری گفت زندیقی اگر حفظ مراتب نکنی؟ زمان در ارتباط با وجود در مسیر توحید چه جایگاهی دارد؟ مسیرِ شدن چرا دفعی نیست؟ اهمیت زمان در هویت بخشی چیست؟ رابطه نفس با زمان چیست؟ چگونه نفس که امر مجرد است و زمان مند نیست، در گذر زمان رشد می یابد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً آن کس که زمان و زمانه را نشناسد، عملاً از عمر خود  و علم خود بهره‌ای نخواهد برد. در این رابطه در جلسه شنبه، متنی تحت عنوان «زمان شناسی حضرت امام صادق علیه السلام و حضوری دیگر» و شرح صوتی آن خدمت دوستان عرضه شد که می‌توانید آن را در کانال «مطالب ویژه» دنبال بفرمایید تا از عظمت سیره و روش انقلاب که راهِ امام صادق «علیه‌السلام» را در این موارد طی می‌کند، حیرت نمایید. موفق باشید

37501
متن پرسش

با سلام به استاد عزیز و بزرگوار حاج آقا طاهر زاده دامت البرکاته: راجع به این فیلم هفت سر اژدها و نقش این آقازاده در این فیلم که در شبکه ۳ سیما پخش می شود نقش اصلی این آقازاده پسر مرحوم هاشمی رفسنجانی نقش اصلی و کلیدی دارد. تعبیر سلطان خان دارد. استاد من نظرم در مورد مرحوم هاشمی و خاندان ایشان را مثل طلحه و زبیر در زمان حضرت علی علیه السلام بودند می دانم چه برای دسترسی به بیت المال به گفته حضرتعالی اینها اموال خود را با تبر جدا کردند به خاطر اینکه این قدر مال حرام جمع کرده بودند دقیقا تاریخ تکرار شده چرا هاشمی و خاندان او به این روز دچار شدند و مورد نفرت ولعن و نفرین قرار گرفتند؟ چرا ایشان آمدند در نماز جمعه به مردم گفت اگر بچه های ما از را حرام ارتزاق کنند پای ما می نویسند؟ ایشان دقیقا همین طور عمل کرد و یا آمد مانور تجمل را استارتش را زد و همه مسولین را دعوت به تجمل و رفاه زدگی کرد. دیگه بعضی این نمی شود که خاندان ایشان در این فیلم چقدر جنایت چقدر خباثت و پلیدی خود را به نهایت گذاشته مثل ساواک مثل صدام ملعون دارد عمل می کند. آقای احمدی نژاد تو مناظره با میر حسین موسوی همان اول پته هاشمی را رو کرد به موسوی گفت که دست هر کاری بزنیم ته اش پسر هاشمی هست پسر هاشمی چکار می کنند در کشور پرونده قطوری دارد در قوه قضاییه و بعد هاشمی خاندان او با احمدی‌نژاد بد شدند به او چیز گفتند و حتی شکایت کردند هاشمی مظلوم نمایی کرد اگر ریگی به کفشش نبود قاعدتاً واکنش نشان نمی داد ولی ایشان دستش نگیر پس بی افتاد نه تنها حرف زد حتی اعتراض کرد ایشان غیر قانونی تو شرکت نفت زمان وزیر زنگنه مهدی را سر کار آورد. متاسفانه تو خاطرات ننگین خودش آورده ولی دریغ که فاصله رهبری با ایشان زمین تا آسمان هست. زندگی حضرت آقا را می بینم و زندگی پر نکبت و بی خدای ایشان را تفاوت ره از کجا تا به کجا؟ حضرت آقا ساده زیست عارف حکیم و مومن به معنای واقعی و فرزندان آقا هیچ‌کدام در نظام نه مسولیت نه نامی و نه نشانی دارند ولی اگر حضرت آقا تا آخر با هاشمی ساخت من ماندم با صبری که حضرت آقا دارد چه خون دل خورد ه نه تنها آبروی او را حفظ کرد از ایشان حمایت کرد در نماز جمعه از ایشان و حتی اختلاف نظر با ایشان را طبیعی می داند چیز مهمی نمی داند نظرم این هست اگر آقا با ایشان کنار آمد و چرا پست به او داد به خاطر خودش نبود شاید می خواست به ملت بفهماند هاشمی کیست و چیست و خود ملت او را کنار بزنند مثل همان کاری که حضرت امام با بنی صدر کرد خودش رای نداد ولی گذاشت ملت او را کنار بزنند اگر او این کار را می کرد می شد دیکتاتور. هرگز امام این کار را نکرد ولی هاشمی از امام عزیز و حضرت آقا می خواست با ملتش این کار را بکند و از امام می خواست بنی صدر را بگذارد کنار و در زمان حضرت آقا از آقا می خواست احمدی نژاد را بگذارد کنار و رای ملت و مردم را نادیده بگیرد و دوست خودش میر حسین موسوی را سرکار بیاورد ولی نه امام و نه رهبری به حرف او اعتنا نکردند. در مقطعی می بینم حضرت آقا با ایشان برخورد کرد ولی باز با احترام در مورد برجام و مذاکره با آمریکا ولی ایشان به آقا توهین کرد و دهن کجی کرد می گفت من حرف رهبری را می پذیرم حرف اول آخر را می زند ولی کار خودش را می کرد و آقای سید حمید روحانی فرمودند هاشمی از اول اعتقاد به ولایت فقیه نداشت و پیرو نبود و غرور داشت که به این روز دچار شد ولی انتظار از قوه قضاییه خواستاریم با این آقازاده ها باید سفت و سخت برخورد کند زندان برای اینها کم بود ولی هاشمی و فرزندانش در پیشگاه خداوند متعال باید جواب تک تک مردم و شهدای عزیز بدهند و هاشمی دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام را از کاخ مرر شاه ملعون کرده بود برای خود و آخر سر در استخر مرد «ای آنکه مذاکره شعارت / استخر فرح در انتظارت» و این پایان کار بود که در نهایت قرق در دنیا پرستی و این تجمل و فخر فروشی و این سکوت کبکبه دبدبه بی نهایت در زر و زور تزویر بود. آخر در استخر غرق شد و آخر عاقبت بدی از دنیا رفت برای تاریخ عبرت شد و برای همیشه در تاریخ ماندگار و ثبت شد که برای آیندگان عبرت شد و حضرت آقا در نماز میت برای ایشان خواند نگفت ایشان آدم خوبی بود و جز خوبی از او ندیدم نگفت حتی برای مردم معمولی می گویند آقا گفتند خدا او را ببخشد و او محتاج به مغفرت هست. این شد عبرت تاریخ اگر عبرت بگیرند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی را به میان آورده‌اید. در این رابطه در جلسه شنبه، متنی تحت عنوان «زمان شناسی حضرت امام صادق علیه السلام و حضوری دیگر» و شرح صوتی آن خدمت دوستان عرضه شد که می‌توانید آن را در کانال «مطالب ویژه» دنبال بفرمایید تا از عظمت سیره و روش انقلاب که راهِ امام صادق «علیه‌السلام» را در این موارد طی می‌کند، حیرت نمایید. موفق باشید

37182
متن پرسش

با سلام و احترام: پیامبر در هر ماه پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه را روزه می گرفتند. سوال: هر ماه حدود ۴ هفته است. در دو هفته میانی کدام یک از چهارشنبه را باید روزه گرفت؟ به عبارت دیگر در چهارشنبه بعد از ۱۵ام باید روزه گرفت یا چهارشنبه قبل از ۱۵ام؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرموده‌اند دومین چهارشنبه مدّ نظر باشد. موفق باشید

36875
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت شما: یه سوالی از خدمتتون داشتم. توی یکی از پادکست هایی که مربوط به ولادت امیرالمؤمنین بود فرمودید یه مبحث امام شناسی ۱۰ جلسه ای همراه با جزوه آماده کردید، گوش کنید اما من هرچی توی سایت نگاه کردم نبود ممنون میشم راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید یا مباحث «حبّ اهل البیت» و یا مباحث «حقیقت نوری اهل البیت» و یا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بوده باشد. زیرا بحثی که  ۱۰ جلسه باشد در رابطه با امامت، نداشته‌ایم. موفق باشید

36854
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: آیا واقعیت دارد ک حضرت امیرالمومنین علی (ع) در زمان حکومتشان از ۳۴ فرض (امر واجب) چشم پوشی کردند بخاطر اینکه جامعه اون روزگار( پس از خلفا) پذیرا نبودند؟ اگر صحت دارد لطفا توضیح می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّت، همین‌طور است و آیت الله حسینی تهرانی در مجلدات «امام شناسی» خود متذکر بعضی از آن موارد شده‌اند که بهتر است به آن کتاب‌ها رجوع فرمایید. بنده حضور ذهنی نسبت به آن موارد ندارم. موفق باشید 

36782
متن پرسش

سلام علیکم: در فرازی از الهی نامه طولانی امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده: «الهی أفحمتنی ذنوبی و قطعت مقالتی فلا حجت لی و لاعذر فانا المقر بجرمی المعترف بإسائتی الأسیر بذنبی المرتهن بعملی المتهور فی بحور خطیئتی المتحیر عن قصدی المنقطع بی: معبودا! گناهانم مرا خاموش ساخته، و سخن گفتنم را قطع کرده، و هیچ عذر و برهانی هم ندارم. بنابراین منم که به گناه خویش اقرار می کنم. و به بدی خود معترفم. و این منم که در بند عملم گرفتارم. و در رهن کردار و عملم هستم. از بی باکیِ خود، خویشتن را به دریاهای خطاکاری خود انداخته ام. و از مقصد اصلی سرگردان شده ام و راه چاره بر من قطع شده» استاد چرا مولای پارسایان و امام متقیان اینگونه با خدا سخن می گوید؟! خیلی حیرت آوره!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنگرید که حتی مردی که همه حرکاتش از کودکی حکایت حق‌گراییِ اوست؛ وقتی از یک طرف به عظمت حضرت حق می‌نگرد و از طرف دیگر به ظرفیت‌های نهفته خود، چه می‌گوید؟ تا ما باشیم و هزار راهی که باید به نور اولیای الهی در مقابل خود گشوده بیابیم. تازه در آن موقعیت است که می‌یابیم مولایمان از چه منظری این سخنان را به میان می‌آورند از بس متوجه ظرفیت بی‌نهایتِ خود هستند. در این رابطه خوب است به موضوع «حسنات الابرار سیئات المقربین» نیز فکر شود. موفق باشید   

36781
متن پرسش

سلام علیکم: شما در جایی می فرمایید: «در موقعی که انسان از همه‌چیز بخواهد منقطع شود و از طریق وجه روحانی خود به حضرت حق وصل شود، تازه خطورات و افکار باطله ظهور خواهد کرد. به همان معنا که «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». این گِلی که پای سالک را می‌کشد، همان خطورات و تعلقاتی است که در پنهان وجود او رسوب کرده بود و استادِ ره‌ رفته می‌داند که چگونه سالک مبتدی را از این رسوبات عبور دهد.» پرسش بنده این است که چرا خدای متعال خودش این رسوبات روحی را محو نمی کند تا انسان سالک با این مسائل و مشکلات مواجه نشود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این بهتر! که حضرت حق از طریق پیامبر خود «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و ائمه هدی «علیهم‌السلام» اولاً: افق را می گشاید تا مسیر حرکت‌مان روشن گردد که به کدام سو باید رفت، و ثانیاً با نظر به شخصیت ائمه معصوم «علیهم‌السلام» نشان‌مان می‌دهد که چه باید باشیم؟ حال اگر خودمان با توجه به چنین بستری تلاش نکنیم و خداوند خودش موانع را رفع کند؛ کمالاتی که پیش می‌آید از آنِ ما نخواهد شد. موفق باشید

36655
متن پرسش

«یا غفور» سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به اینکه امامان معصوم «صلوات الله علیهم اجمعین» دارای عصمت تکوینی و ذاتی و‌ موهبی هستند و از طرفی دارای جایگاه خاصی در هستی هستند که از خود انسان ها به ایشان نزدیک ترند؛ آیا این شدّت قرب به انسان ها، باعث نمی شود که موبقات و آثارِ گناهان این همه انسان، امامان معصوم را به زحمت بیندازد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه «علیهم‌السلام» با وجه متعالی انسان‌ها با آن‌ها مرتبط‌اند لذا خوبیِ آن‌ها را از خود می‌دانند. موفق باشید

36640
متن پرسش

سلام استاد: خواستم نظرتون را راجع به نکته زیر بفرمایید اگر درست باشه واقعا ادم مببره تو زندگی و انگیزه ای برای زیارت نداره: اهل قبور و از جمله پیامبران و امامان (ع) نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند مرحوم استاد شیخ نعمت اله صالحی نجف آبادی به نقل مستقیم از علی نجار دبیر بازنشسته و پژوهشگر دینی درسال (۶۴یا ۶۵) بود. در ماه رمضان مرحوم آیت الله حاج شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی در اصفهان بود و نماز جماعت به امامت ایشان که فردی محقق و دانشمندی بزرگ بود در مسجد الحجه برگزار می‌شد. نماز گذاران این مسجد اغلب جوانان مخلصی بودند که بسیاری از آنها به خیل شهدا پیوستند. در آن ماه هر روز عصر در زیر زمین مسجد جلسه کلاس و پرسش و پاسخ توسط ایشان برگزار می‌شد. سخنان آن مرحوم بسیار عمیق و قابل تامل بود و گاهی آنقدر تازگی داشت و خلاف باورهای سنتی بود که به همه شوک وارد می‌کرد بطوری که با وجودی که تمام آنها مستند به آیات قرآن بود پذیرش آنها بسیار سخت و گاهی غیر ممکن بود. بعنوان مثال یکروز بحث ایشان به آنجا رسیده بود که، (اهل قبور و از جمله پیامبران و امامان (ع) نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند) و این حرفی بود که برای همگان بسیار ثقیل و هضم آن بسیار دشوار و حتی غیر قابل تحمل بود. بطوری که یکی از حضار برخاست و با صدایی که اعتراض از کلامش محسوس بود گفت: حاج آقا؛ ما وقتی به زیارت امام رضا(ع) می‌رویم به آن حضرت عرض می کنیم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا، اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی و تعلم حاجتی وتقضی حوائجی و...... شهادت مي‌دهم كه تو جايگاه مرا مي‌داني، كلام مرا مي‌شنوي و جواب سلام مرا مي‌دهي و حاجت مرا می‌دانی و حوائج مرا برآورده می کنی و... مرحوم آیت الله صالحی با آرامش پاسخ داد و گفت: راوی این مطالب جهود بوده است و سپس ادامه داد که: ۱. هر چیزی اعم از زیارت یا حدیث و... که مغایر با قرآن باشد مطمئن باشید از معصوم نیست و باید به دیوار کوفت. ۲. این جمعیتی که اطراف ضریح امام و در رواق ها و صحن ها و... از امام رضا همزمان حاجت می‌طلبند و او را می خوانند، تعداشان از صدها نفر تجاوز می کند، تازه اضافه کنید مردمی که در شهرهای دور مانند اصفهان، تهران و... او را صدا می‌زنند. حال اگر امام رضا (ع) توانایی داشته باشد که هم زمان  تک تک آنها را ببیند و صدای تک تک آنها را طور مجزا بشنود و حوایج تک تک آنها را بطور مجزا و همزمان بداند و حوایج تک تک آنها را بر آورد کند و راه دور و نزدیک هم ‌برایش فرقی نکند، چنین کسی با چنین توانایی «اله» است. یعنی با قدرتی خارق العاده. پس قبول این فرض، «لا اله الا الله» را نقض می‌کند زیرا غیر از الله «اله» دیگری هم وجود دارد. بعبارت دیگر یا باید «لااله الاالله» را قبول کنیم یا اینگونه فرض هارا، زیرا هردو با هم قابل جمع نیست. و از طرفی این گونه صفات از اختصاصات خداوندی است زیرا او سمیع و بصیر و قاضی الحاجات است. ۳. وقتی حضرت علی (ع) فرقش شکافته و در بستر خوابیده بود، برای مداوای او یک پزشک یهودی آوردند. و این درحالی بود که سه امام (ع) بر بالین او بودند، امامان حسن، حسین و سجاد خردسال و چندین امامزاده از جمله حضرت ابوالفضل (ع)، واینها همگی بر بالین حضرت گریه می‌کردند و با وجودی که او عزیزترین کس نزد آنان بود اما کار خارق العاده‌ای برای او نمی توانستند انجام دهند تا او شفا یابد و تازه همه آنها هم زنده بودند. حال وقتی در زمان حیاتشان و آن‌هم برای عزیز ترین کسشان نتوانستند کار خاصی انجام دهند، چگونه انتظار دارید که در زمان ممات برای دیگران بتوانند کاری انجام دهند. و این درحالی است که قرآن می‌فرماید: إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ  اعراف ۱۹۴: «مسلماً آنهائي که [براي حاجات خود] به جاي خدا مي‌خوانيد، [اعم از فرشتگان، ارواح انبياء، اولياء و مقدّسين] بندگاني همچون خود شما هستند. پس [براي آزمايش و تجربه هم که شده] آنها را بخوانيد تا درخواست شما را [در حاجات] برآورده کنند، اگر راست مي‌گوئيد! أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا  اعراف ۱۹۵: آيا آنها را پاهائي است که با آن قدم بردارند [و به دنبال حل مشکلات شما بروند؟] يا دست‌هائي که با آن [بر دشمن] يورش آورند؟ يا چشم‌هائي که با آن [احوال پريشان شما را] ببينند؟ يا گوش‌هائي که با آن [درد دل‌هاي شما را] بشنوند؟ ... و ده ها آیه دیگر که بر بي‌تأثير بودن واسطه‌ها در برآوردن حاجات دلالت مي‌کند. و این اولین جرقه ها بود که زده شد و شوک هایی بود که وارد شد آنهم در آن تاریخ که خیلی سخت بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که ایشان نسبت به تجرد نفس در غفلت بوده‌اند و دیدید که در کتاب «شهید جاوید» هم چه ضعف‌هایی از خود نشان دادند و مرحوم شهید مطهری تا حدّی که منجر به جدال نشود، جواب ایشان را دادند. اطلاعاتِ زیادداشتن، مهم نیست، ایشان اتفاقاً در فهم همان اطلاعات، ضعیف‌اند. به همین جهت جامعه علمیِ شیعه توجهی به حرف‌های ایشان نکردند که بیشتر، از بین بردنِ عمر بود. موفق باشید

نمایش چاپی