با توجه به نکاتی که عرض شد می خواستم دو نتیجه بگیریم: یكی این كه
از روزه باید شدیداً نگهبانی كرد چون می توان از آن استفاده ها ی
فراوان نمود، دوم این كه این نگهبانی به كمك نظر امام زمانg ممكن است، به کمک
امامی که در مقام فعلیتِ همه ی ابعاد دین هستند، و نظر به
چنین مقامی عقاید و اعمال ما را متعادل می کند و جهت
می دهد. از چنین امامی تقاضای کمک می کنیم تا
بتوانیم روزه ی خود را حفظ کنیم و به مقام متقین
برسیم و با حضور قلب در اعمال، زمینه ی رجوع به امام فراهم
می شود. آن وقت روشن می شود «روزه داری كه از همه چیز روزه گرفت،
در هر فعل و صفت و ذات، حق را می یابد».
موحد یعنی کسی که توانسته است به درجه ای برسد که «کثرت را
در وحدت و وحدت را در کثرت» بنگرد زیرا توحید مشاهده ی جمع است
در عین تفصیل، و مشاهده تفصیل است در عین جمع، که همان
تمیز حق است از خلق و فانی نمودن خلق است در حق و همه ی عالم را
در حیطه ی علم خدا دانستن و تصدیق این آیه
شریفه که فرمود: «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلاّ یَعْلَمُها»[214] هیچ برگی
فرو نمی افتد مگر این که خداوند به آن علم دارد و در حیطه ی
اختیار او است. اگر فعلی در عالم واقع شود و اگر صفتی ظهور کند همه و
همه آینه ی نمایش انوار و اسماء الهی هستند. انبیاءh می خواهند از طریق عبادات الهی ما را موحد کنند
تا جز حق را نبینیم. خدا هم در بسیاری امور نشان مان
می دهد كه ببینیم همه ی کارها به دست اوست. ملاحظه کرده اید
چگونه به همه ی افراد امید داشتیم و کارمان حل نشد و بر خلاف
همه ی كسانی كه به آن ها امیدوار بودیم، خداوند مسأله ی ما را حل كرد،
پس او را باید دید. حیف كه باز یادمان می رود و از
زیباترین عقیده که همان توحید است و قرآن برای آن
نازل شده، محروم می شویم. اگر شیطان همین توحید را از ما بگیرد
همه چیز را از ما گرفته است و با بسته شدن شیطان در ماه رمضان إن شاءالله
به مرور با روزه به جایی می رسیم كه همه چیز را از خدا می دانیم، یا به
عبارت دیگر در ضیافت الهی به جایی می رسیم كه خدا خود را به ما
می دهد.
این روایت را در ماه رمضان فراموش نفرمائید و امیدوارانه کار
را دنبال کنید كه حضرت حق فرمود: «برای هر نیكی ده برابر تا هفتصد برابرِ
آن پاداش است مگر روزه، كه آن برای من است و من پاداش آن هستم.»[215] به وعده ی الهی
امید داشته باشید و معنی ضیافت الهی هم به همین معنی است.
وقتی انسان علاوه بر انجام واجبات و ترك محرمات در حدّ توان خود، از
آنچه مباح است و ضروری نیست اجتناب كند و برای نیل به جوار حق و رضوان
او از آنها دوری جوید و به خواسته های مجاز و مباح خود نیز جواب ردّ دهد و
قلب خویش را از یاد اغیار باز دارد و با تمام وجودش در طلب مقصود باشد، در حقیقت
خود را كنار می زند و خود را نادیده می گیرد و خداوند را به صحنه می آورد و
این معنی توحیدی است که قرآن برای تحقق آن نازل شده
است و پیامبران و امامانh شخصیت های
فعلیت یافته در این توحید هستند.
در مقام کنارگذاشتن خود و به صحنه آوردن حق است كه انسان در باطنِ امر به
جوار قدس ربوبی راه می یابد و لایق جوار او می گردد و در جوار او قرار می گیرد و
از افاضات او بهره مند گشته و از طعام و شراب پاكِ ربوبی محظوظ می شود و به واقع در
ضیافت الهی قرار می گیرد و اگر پرده ها كنار رود این ضیافت ربوبی برایش
مشهود می شود و می فهمد در اثر روزه و در اثر قرارگرفتن در ماه میهمانی خدا، چگونه
خداوند انوار خاص خودش را به میهمانش داده است.
برای این كه بحث به انتهای خوبی برسد و این سؤالِ عزیزان هم كه بالاخره
اگر بخواهیم از طریق روزه به رؤیت حق نایل شویم، چه باید بكنیم، جواب داده شود؛ به
این کلام متذکر می شوم که حضرت حق می فرماید: «مَنْ طَلَبَنی
وَجَدَنی، وَ مَنْ وَجَدَنی عَرَفَنی، وَ مَنْ عَرَفَنی أحَبَّنی، وَ مَنْ
أحَبَّنی عَشَقَنی، وَ مَنْ عَشَقَنی قَتَلْتُهُ، وَ مَنْ قَتَلْتُهُ فَعَلَیَّ
دِیَتُهُ، وَ أنا دِیَتُهُ» کسی که مرا طلب کرد می یابدم و آن کس که
مرا یافت می شناسدم و آن کس که مرا شناخت دوستدارم می شود و آن کس
که دوستدارم شد، عاشقم می گردد و آن کس را که عاشقم شد می کشم و هرکس
را که کشتم دیه ی او بر من است و خودم دیه ی او هستم. حرف
روی نکته ی آخر است که می فرماید خودم دیه ی
او می شوم یعنی خودم را به او می دهم.
ممکن است هنوز این سؤال باقی باشد که چطور دامن امام زمان مان را
بگیریم؟! خداوند در سخن فوق می فرماید: كافی است تو خدا را مطلوب خود قرار
دهی و بخواهی او را پیدا کنی، او را می یابی
و این یک قاعده است که اگر نفس ناطقه، حقایق قدسی را
مطلوب خود را قرار داد، به جهت وسعتی که نفس دارد، آن حقایق را
می یابد[216] و نه تنها حقایق
را می یابد و جایگاه قدسی آن ها را می شناسد، بلکه
چون با عالی ترین مرتبه ی وجود روبه رو شده به آن ها علاقمند
می شود. زیرا این طور نیست که شناخت حقایق
قدسی مثل شناخت های حصولی باشد که انسان تحت تأثیر انوار
آن ها قرار نگیرد، وقتی انسان از نور حقایق قدسی
چشید با تمام وجود دل به آن ها می بندد و عاشق آن ها می شود و
دیگر خودی برای خود نمی خواهد و تماماً خود را در مقابل
نظر به آن ها فراموش می کند و می سوزاند. این که فرمود: «قَتَلْتُهُ» او را از خودش خلاص می كنم،
خداوند او را از نفس امّاره اش می گیرد و به خودِ حضرت حق مشغول می كند.
همان چیزی که حافظ از خدا طلب می کند و از او می خواهدکه:
روی بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوخته گان را تو بگو باد ببر
خداوند سالکِ طالب را به جایی می رساند که او
دیگر جز به خدا نظر ندارد، چون خودش سوخته است و این است معنی
آن که فرمود خودم را دیه ی او قرار می دهم و خدا سرمایه ی
قلب و جان او می شود. عمده آن است که انتظار خود را از روزه داری ماه
رمضان تصحیح کنیم و راه رسیدن به مقصد را نیز به کار
گیریم و قلب را همواره در صحنه داشته باشیم. گفت:
جمله معشوق است و عاشق پرده ای
زنده معشوق است و عاشق پرده ای
نباید بپرسی چطور به امام زمانg برسم و از طریق آن حضرت روزه بگیرم كه موجب
رؤیت شود. همه ی این كارها با «طلب» و «تمنا» محقق می شود.
این فراز از آخر دعای ابوحمزه ی ثمالی راهنمای ماست
که اظهار می دارید: «...حَبِّبْ اِلَیَّ لِقائِكَ وَ اَحْبِبْ لِقائِی
وَاجْعَلْ لی فی لِقائِكَ الرّاحَهَ وَالْفَرَجَ وَالْكَرامَهَ» خدایا لقاء و رؤیت خودت
را برایم دوست داشتنی بگردان و تو نیز ملاقات مرا محبوب خود بدار و رؤیت خودت را
برای من زمینه ی راحتی و گشایش و كرامت قرار ده
«والسلام
علیكم و رحمةالله و بركاته»
منابع
قرآن
نهج البلاغه
بحارالأنوار،
محمدباقر مجلسی«رحمه الله علیه»
الکافی،
ابی جعفر محمدبن یعقوب کلینی«رحمه الله علیه»
صحیفه ی
سجادیّه
مفاتیح الجنان
نهج
الفصاحه
اسفار
اربعه، ملاصدرا«رحمه الله علیه»
فصوص الحکم،
محی الدین بن عربی
سرّالصلوه معراج السالكین و صلوه العارفین، امام خمینی«رضوان الله علیه»
مصباح الهدایه الی الخلافه و والولایة، امام خمینی«رضوان الله علیه»
شرح
دعای سحر، امام خمینی«رضوان الله علیه»
آداب الصلواة، امام خمینی«رضوان الله علیه»
چهل
حدیث، امام خمینی«رضوان الله علیه»»
تفسیر
سوره ی حمد، امام خمینی«رضوان الله علیه»
صحیفه ی
امام خمینی«رضوان الله علیه»
تفسیر
المیزان، علامه طباطبایی«رحمه الله علیه»
کلیات
شمس تبریزی، مولانا جلال الدین محمد بلخی
دیوان
حافظ، شمس الدین محمد شیرازی
مثنوی
معنوی، مولانا محمد بلخی
احیاء
علوم الدین، ابوحامد غزالی
سلسله
مباحث امام شناسی، آیت الله حسینی تهرانی
تحف
العقول، ابومحمدحسن، حرانی، معروف به ابن شعبه
پایگاه
اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای
ارشادالقلوب
دیلمی
معانی
الاخبار، شیخ صدوق
مشارق
أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنینu، حافظ برسى
اعیان
الشیعه، سید محسن امین عاملی
حلیه الاولیاء، ابونعیم، احمد بن عبدالله
الإرشاد
فی معرفه حجج الله على العباد
غرر
الحكم و درر الكلم
إقبال
الأعمال، سید بن طاووس
الغدیر،
علامه ی امینی
الخصال،
شیخ صدوق
الإحتجاج
على أهل اللجاج، احمد بن على طبرسى
مصباح
المتهجد و سلاح المتعبد، محمد بن الحسن طوسى
أمالی،
صدوق
كنزالعمال،
علاءالدین علی بن حسام معروف به متقی هندی
البرهان
فی تفسیر القرآن، محدث بحرانی
كتاب
الغیبة، شیخ طوسی
مستدرك الوسائل،
حاج میرزا حسین نوری، مشهور به محدث نوری
بلد
الامین، کفعمی
عیون
أخبار الرضاu، شیخ صدوق
جامع الأسرار،
سید حیدر آملی
مجموعه
آثار، شهید مطهری
المراقبات،
آیت الله ملکی تبریزی
الشهاب
الاخبار، قاضی قضاعی
جامع السعادات،
المولى محمد مهدی النراقی
مصباح
الشریعة،ترجمه عبد الرزاق گیلانى
مستدرك الوسائل،
حاج میرزا حسین نوری، مشهور به محدث نوری
محجه البیضاء، فیض کاشانی
جامع
الأخبار، تاج الدین شعیرى
حکمت
عبادات،آیت الله جوادی آملی
معراج
السعاده، ملا احمد نراقى
عده الداعی و نجاح الساعی، ابن
فهد حلى
علل
الشرائع، شیخ صدوق
ثواب
الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق
مشكاه الأنوار فی غرر الأخبار،
فضل بن حسن حفید شیخ طبرسى
كشف الغمه فی معرفه الأئمة، ابوالحسن علی بن عیسی
بن ابی الفتح اربلی
معانی
الأخبار، شیخ صدوق
تحریر
المواعظ العددیه، علی مشکینی
بصائرالدرجات،
ابوجعفر محمد بن حسن بن فرخ صفار قمی
آثار منتشر شده از استاد طاهرزاده
·
معرفت النفس و الحشر (ترجمه و تنقیح اسفار جلد 8 و 9)
·
گزینش تكنولوژی از دریچه بینش توحیدی
·
علل تزلزل تمدن غرب
·
آشتی با خدا ازطریق آشتی باخود راستین
·
جوان و انتخاب بزرگ
·
ده نكته از معرفت نفس
·
كربلا، مبارزه با پوچی ها (جلد 1و2)
·
زیارت عاشورا، اتحادی روحانی با امام حسینu
·
فرزندم این چنین باید بود (شرح نامه حضرت علی به امام حسن«علیهما السلام»، نهج البلاغه، نامه 31)
·
فلسفه حضور تاریخی حضرت حجتg
·
مبانی معرفتی مهدویت
·
مقام لیله القدری فاطمهi
·
از برهان تا عرفان (شرح برهان صدیقین و حركت جوهری)
·
جایگاه رزق انسان در هستی
·
زیارت آل یس، نظر به مقصد جان هر انسان
·
فرهنگ مدرنیته و توهّم
·
دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی
·
معاد؛ بازگشت به جدّی ترین زندگی
·
بصیرت حضرت فاطمهi
·
جایگاه و معنی واسطه فیض
·
آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود
·
صلوات بر پیامبرf؛عامل قدسی شدن روح
·
عوامل ورود به عالم بقیت اللهی
·
اسماء حسنا، دریچه های نظر به حق
·
امام خمینی و خودآگاهی تاریخی
·
امام و امامت در تکوین و تشریع
·
امام و مقام تعلیم به ملائکه
·
خویشتن پنهان
·
جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم
·
مبانی نظری و عملی حب اهل بیتh
·
ادب خیال، عقل و قلب
·
عالم انسان دینی
·
جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر در عالم
·
هدف حیات زمینی آدم
·
زن، آن گونه كه باید باشد
·
خطر مادی شدن دین
·
چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی
·
هنر مردن
·
راز شادی امام حسین(ع) در قتلگاه
·
تمدن زایی شیعه
·
حقیقت نوری اهل البیت
·
بصیرت و انتظار فرج
·
آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی ترین بُعد
هستی
·
سلوک ذیل شخصیت امام خمینی
[214] - سوره ی انعام، آیه ی 59.
[215] - مستدرك الوسائل، ج 7، ص 502.
[216] - در رابطه با وسعت نفس به کتاب «چگونگی فعلیت یافتن
باورهای دینی» از همین مؤلف رجوع فرمایید.