بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شرح احادیث، دعا و کتب

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40613
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «الدُّنيا تُسْلِمُ» يعنی چی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:
خوار گذاشتن: اسلم العدو. (منتهی الارب)
أسلَمَ العدوَّ: دشمن را خوار کرد
 استعاره شده به این شکل که دنیا با انسان مثل یه دشمن برخورد و او را خوار می‌کنه

وقتی در کنار فقره دیگه بهش نگاه کنیم، معنی ش کاملتر میشه: 

«الدين يعصم و الدنيا تسلم»
یعنی :دين انسان را نگه می‌داره، جایگاه خودش رو بهش می‌ده ولی دنيا با رهاسازی و عدم حفظ در جایگاه خودش، خوارش می‌کنه.

40607
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: یه حدیث که داخلش راجع به به چیزایی که سبب سستی و غمگین شدن و در نهایت کاهلی تو کارها میشه ما رو مهمان می‌کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه سخنی و حدیثی بالاتر از «رهنمودهای حضرت امام باقر علیه السلام به جابر بن یزید جعفی» که از عظمت سخنان و رهنمودهای آن حضرت حقیقتاً انسان مدتها می‌تواند خود را در میدان حضور با محبوب حقیقی‌اش یعنی حضرت حق احساس کند. https://lobolmizan.ir/sound/1376?mark=%D8%AC%D8%B9%D9%81%DB%8C  موفق باشید

40596
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: در دعای اعددت در بند آخر آمده «لکل طاعة و ومعصیهِ ولا حول ولاقوه الا با لله العلی العضیم.» ۱. چرا برا ی طاعت و معصیت که ضد هم هستند اینطور گفته شده؟ ۲. در دعای عدیله قسمت «سمیع بصیر مرید کاره». منظور از مرید کاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکتۀ خوبی است زیرا در هر حال باید نظر به حضرت پروردگار داشت تا از معصیت ما را رهایی بخشد و در طاعت ما را مدد رساند 2- در این مورد خوب است به https://www.islamquest.net/fa/archive/fa69108 رجوع فرمایید. موفق باشید

40568
متن پرسش

سلام علیکم حاج آقا: در پایان دعای عدیله نوشته شده هر که خواهد از آن (عدیله عند الموت) سالم بماند استحضار کند ادله ی ایمان و اصول خمسه را با ادله ی قطعیه و صفای خاطر و بسپارد آن را به حق تعالی (و عقاید حقه) معنی این کلمات چیه؟ منظور از استحضار ادله ی ایمان و ادله ی قطعیه و صفای خاطر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی آن نکات را که در آن دعا می‌فرماید به قلب خود برسانیم مانند آن‌که می‌فرماید: «وَاَشْهَدُ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَمُسآئَلَةَ الْقَبْرِ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ، وَالصِّراطَ حَقٌّ، وَالْميزانَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْکتابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ حَقٌّ، وَالنَّارَ حَقٌّ، وَاَنَّ السَّاعَةَ اتِيةٌ لارَيبَ فيها...». موفق باشید

40565
متن پرسش

استاد راه تمرکز حقیقی در نماز و رسیدن به حقیقت آن از نگاه جنابعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود صوت‌های شرح کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8. موفق باشید

40544
متن پرسش

در پرسش ۴۰۵۲۰ فرمودید نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند «من رانی فقد رای الله» (هرکس مرا ببیند خدا را دیده است)، آدرس این نسبت حدیثی که دادید را بیان نمایید. ظاهراً تصور می‌کنم این انتسابی که داده اید از برداشت جناب ملاصدرا و صحبت عین القضات همدانی در تمهیدات نشات گرفته که به نظر می‌رسد برداشت ذوقی و اشتباه از حدیث «من رانی فی المنام فقد رای الحق» بوده است. تمام احادیث با این ادبیات به اشکال ذیل است که با برداشت ذوقی و دلخواسته ی حضرت ملاصدرا و حضرت عین القضات متفاوت است: من رآنی فی المنام فکأنما رآنی فی الیقظه. (أمالی المرتضى، دار الفکر العربی‏، ج‏۲، ص: ۳۹۴) من رآنی فقد رأى الحق فان الشیطان لا یتمثّل بی (مجمع الزوائد، دار الکتب العلمیه، ج ۷، ص۱۸۱) من رآنی فقد رأى الحق فان الشیطان لا یتکوّننی (صحیح البخاری، دارالفکر، ج ۸، ص۷۲) من رآنی فقد رأى الحق فإن الشیطان لا یتزیّى بی (الجامع الصغیر، دارالفکر، ج۲، ص۶۰۲ من رآنی فقد رآنی فان الشیطان لا یتشبه بی (کنز الفوائد، دار الذخائر، ج‏۲، ص: ۶۳) بنابر این لفظ الحق که در حدیث آمده به معنی اینست که اگر کسی مرا در خواب یا حالات دیگر ببیند، حقیقتا خودم را دیده، نه اینکه الله را دیده، ضمنا لفظ الحق در لسان وحی و اهل بیت به وسعت ادبیات تصوف و عرفانِ امروزی برای حضرت حق به کار برده نمی‌شده، بلکه دلالت اصلی اش به حقیقت، درستی و مطابقت با حق بوده است. اگر آنچه به رسول الله ص نسبت دادید منبعی دارد بفرمایید. با توجه به اینکه اصلاح انتساب خلاف واقع عمومی به نبی اکرم (ص) باید عمومی باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید که بیشتر بحث رؤیت آن حضرت «فی المنام» است و اساتید محترم همان را توسعه داده‌اند و بر همین اساس به هر حال متوجۀ مظهریت حضرت رسول الله «صلی‌الله‌علیه‌وآله» به عنوان نور حضرت حق و حضرت «الله» می‌شویم و این غیر از تمثل حضرت «الله» است در جمال رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله». موفق باشید

40501
متن پرسش

سلام علیکم: در کتاب واسطه فیض ص ۲۴۵ از نظام احسن در تکوین نام برده شده .حرکت در تکوین مفهوم نیست. در تشریع مشکلی ندارد. لطفا در صورت امکان توضیح بفرمایید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمی‌کند. حضور تکوینی، همان حرکت جوهری در بستر «وجود» و شدت‌یافتنِ آن است در همان بستر. موفق باشید

40489
متن پرسش

سلام وقت بخیر: چه طور می توانم بفهمم ایمانم به خدا و قیامت و اهل بیت علیهم السلام واقعی است یا فقط ادعا است؟ تو مسیر خود سازی خیلی تلاش می‌کنم سعی می‌کنم دایم ارتباطم را با خدا و اهل بیت داشته باشم اما گاهی وقتی اشتباهی می‌کنم بعدش خیلی خیلی پشیمان میشم تو ارتباطم دچار شک میشم نه این که خدای نکرده شک در وجود خدا داشته باشم یا حضور اهل بیت را بخوام انکار کنم. در نحوه ارتباط خودم و مسیری که دارم میرم شک می‌کنم گاهی به قدر نامید میشم چند روز تمام مطالعاتم را کنار می‌گذارم احساس نا امیدی از خودم می‌کنم. این که حضورشان را احساس نمی‌کنم را گناه کار بودن و بی لیاقتی خودم می‌دانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک برای تشخیص حق از باطل، سیره و عمل اولیای الهی می‌باشد و تدبّر در قرآن و معارف قرآنی از طریق تفاسیر همچون المیزان و یا رجوع به روایات اخلاقی همچون کتاب شریف «جامع السعادات» که عرایضی در شرح آن شده است که می‌توانید به کانالhttps://eitaa.com/jameo_saadat «شرح کتاب جامع السعادات ملا محمدمهدی نراقی» رجوع فرمایید. موفق باشید

40460
متن پرسش

سلام استاد عزیز: با توجه به دغدغه ای که در نوشتن کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود داشته اید، آیا فکر می‌کنید که این مسئله همچنان در این تاریخ نیز وجو دارد یا خیر، چرا که بنده احساس می کنم این مسئله در تاریخ امروز و نوجوان امروز حل شده است چرا که می‌بینم جوان و نوجوان امروزی چنان چه با مسئله ای ارتباط وجودی و حضوری برقرار نکند آن را دنبال نمی‌کند بخلاف نسل ما. آیا تصور بنده را درست می دانید یا اشتباه می‌کنم. از این جهت می‌پرسم که ببینم همچنان طرح مباحث کتاب ذکر شده در جمع مربیان و تذکر به این مسئله جا دارد یا زمان آن گذشته یا لااقل دیگر مثل سابق مطرح نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعیت آن است که هر اندازه با مفاهیم، هرچند آن مفاهیم مهم باشند نمی‌توان زندگی کرد و در این زمانه این نکته بسیار جدی شده به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب فرمودند نگران تبلیغ هستند. موفق باشید

40423
متن پرسش

با سلام و احترام محضر استاد گرامی: طبق توصیه حضرتعالی کتاب ادب خیال قلب و عقل را مطالعه کردم، آنچه بعنوان مهمترین دستورالعمل از این کتاب دریافتم مطالعه آثار عالمان عالم دار بود و حتما مهم نیست که آن استاد زنده باشد بلکه او می تواند ولو در قید این حیات نیست، امر راهنمایی را انجام دهد. و امام خمینی بعنوان یک استاد بی مثال در این زمانه معرفی شدند. من خودم خیلی شخصیت حضرت امام را ستودنی می دانم و بعد از مطالعه کتاب شما هم واقعا عزمی را احساس کردم که از این رهبر بزرگ الهی استعانت کنم تا در درون ما هم مانند جامعه مان انقلاب کبیری رقم بزند. انقلابی برای حرکت به سمت الله. منتهی با توجه به اینکه ایشان آثار متعددی دارند و برخی هم برای امثال ما که تخصص حوزوی نداریم زبان سنگینی دارد، می‌خواستم ببینم گام های پیشنهادی حضرتعالی در ادامه این فرایند گزینش چیست؟ بعبارتی حالا که عالم ایشان را برگزیده و دوست دارم از راهنمایی ایشان مدد ببرم، حالا در گام های بعدی چه کنم؟ بویژه کدام آثار را و با چه ترتیبی بخوانم و همچنین اگر اقدامات عملی یا معنوی خاصی جهت برقراری ارتباط با ایشان لازم است جهت برخوردار شدن از ادب ایشان در تربیت خیال و قلب و عقل بفرمایید. خیلی متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آری! «آب دریا را اگر نتوان کشید / پس به قدر تشنگی باید چشید». از این جهت ان شاءالله با اُنس طولانی با کتاب «آداب الصلوات» ایشان همراه با شرح صوتی آن کتاب که روی سایت هست؛ به نحوی نسبت ما با حضرت محبوب از طریق انسانی بزرگ یعنی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به میان خواهد آمد. 
https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 علاوه بر آن خوب است با مطالعۀ کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» بیشتر از بیش متوجۀ راهی شویم که این مرد الهی در مقابل ما گشوده‌اند. موفق باشید
 

40396
متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد طاهرزاده: سوالی که برای بنده پیش آمده بود این که با توجه به روایت «لاَ يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لاَ يَسْتَوِي بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَدا» از امیرالمومنین (ع) اینکه حضرت عالی بعضا در سخنان خود بعضی از موضع گیری ها و رفتار اهل بیت رو با رهبری یا امام خمینی مقایسه می‌کنید و یا از اصحاب ابوذر رو با حاج قاسم سلیمانی مقایسه می‌کنید از چه دیدگاه است؟ با تشکر از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان جهت که در آینۀ شخصیت اولیای الهی که اصلِ حقیقت انسانیت هستند، می‌توان اندازۀ هرکس را معلوم کرد. زیرا ملاک، انسان‌های کامل هستند و اینکه فرمود هیچ‌کس را نباید با آنان قیاس کرد؛ به آن معناست که بخواهیم آن افراد دیگر را در حدّ آن انسان‌های کامل قرار دهیم. وگرنه اساساً همه باید خود را و جایگاه خود را در نسبت با اولیای معصوم بسنجند که چه اندازه از آن عزیزان دور و یا چه اندازه به آنان نزدیک‌اند. موفق باشید

40391
متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی تقدیم استاد محترم: استاد جان حضرتعالی در دروس معاد فرمودید که منیت محتضر از زمانیکه سنگ لحد رو روی جنازه اش می‌گذارند دیگر تمام و کمال از بین می‌رود و فرشتگان الهی می آیند و کفن رو از تن او درمیاورند و لباس بهشتی بر تن او می‌پوشند و از طرفی در دعای عهد داریم که اگر زمان ظهور حضرت حجت ارواحنا له الفدا من مرده بودم «إن حال بینی و بینه الموت فاخرجنی من قبری مؤتزرا کفنی» من را از قبر بیرون بیاور درحالیکه کفن پوش هستم. این دو مورد رو چگونه با هم جمع کنیم؟ مگر نه اینکه شما فرمودید دروس معاد رو با دیدگاه قوانین دنیایی و مادی تحلیل نکنیم و با قوانین برزخی نگاه کنیم. سپاس یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً چنین جمله‌ای در کتاب معاد و درس معاد در میان نیست که مطرح شود: «منیت محتضر از زمانیکه سنگ لحد رو روی جنازه اش می‌گذارند دیگر تمام و کمال از بین می‌رود و فرشتگان الهی می ایند و کفن رو از تن او درمیاورند و لباس بهشتی بر تن او می‌پوشند» اساساً نگاه مباحث معرفت نفسی به معاد از این جنس‌ها نیست. بحث بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد از آن جهت که در معاد جسمانی متذکر می‌شوند حتی جسم شما مطابق اخلاق و عقاید شما شکل می‌گیرد. آری! «مؤتزراً کفنی شاهراً سیفی» در دعای عهد به معنای «کفنم را بر دوش انداخته، شمشیرم را آخته» است. این عبارت به آمادگی کامل برای یاری امام زمان (عج) اشاره دارد، به گونه‌ای که شخص حتی با کفن نیز آماده خروج از قبر و جهاد در رکاب ایشان است. موفق باشید

40313
متن پرسش

سلام و درود و نور و رحمت و عزت الهی تقدیم شما استاد بزرگوار: بی‌نهایت ممنونم از اینکه وقت گرانبهاتون رو برای ما اختصاص میدید. در مورد پرسش ۴۰۳۰۷ فراز پایانی دعای عهد «اللهم و سر نبیک محمد (ص) برؤیته و من تبعه علی دعوته وارحم استکانتانا بعده» نمی‌فهمم چه جور دیدنی و رؤیتی هست برای حضرت محمد (ص) که ایشون مسرور میشن. منظور همون ظهور جهانی ایشون هست؟ پس اگر اینطوره چرا در ادامه دعا می‌فرماید «وارحم استکانتانا»؟ یعنی ما مردم عادی از ظهور آقا مسرور نمیشیم و استکانت یعنی چه حال و روزی که ما داریم؟ و جزء مسروران نیستیم. استاد: اساسا چرا روایات ظهور حالت ابهام گونه دارند؟ من واقعا از خوندن کتابهای در مورد حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف لذت نمی‌برم چون همشون ابهام دارند. خداییش فقط با دروس شما درباره آقا امام عصر علیه السلام و تفاسیر قران شما وجودم از ابهام درمیاد. استاد جان ی سؤال دیگه هم دارم وقتی دروس معاد رو گوش میدم خیلی حال خوب و عجیبی بهم دست میده و احساس می‌کنم با یک سیر وجودی با شما همراه میشم و خیلی دست و پا زدنهای الکی که به اسم مجاهده دارم و اساسا هیچ اثر وجودی هم در من ندارند رو دیگه لازم نیست انجام بدم، انگار یک جور تحول قلبی و حرکتی یا یک جور مقلب القلوبی یا یک نظر و عنایتی بهم میشه یا بهتر بگم بقول فرمایش خودتون شنیدن دروس معاد شما عین شدن میشه در وجودم، این حالت رو زمانی بهتر متوجه میشم در وجودم که قران خوندنم تغییر میکنه، لذت خاصی از قرآن می‌برم. سؤالم اینه که استاد شما چطور اینقدر با یقین دروس معاد رو درس می‌دید؟ ببخشید جسارتا انگار خودتون هزار بار مرگ رو چشیدید و طی کردید. جوری که شما درس میدید منم خودم رو می‌بینم که هزار بار مرگ رو و منزلهای برزخی رو طی می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در آن فراز عرض می شود: خداوندا! و مسرور فرما پیغمبر خود محمد «صلوات الله علیه و آله» را به دیدار امام. و مسرور فرما هر که را متابعت کرده پیغمبر یا امام را بر دعوت او.  آری! رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» در مظهر مقدس حضرت مهدی در واقع، صورتِ نهایی خود را در عالم متعیَّن می یابند و البته و صد البته هر آنکس که به دنبال صورت نهایی انسانیت است با به ظهورآمدن وجود مقدس حضرت مهدی «عجل الله تعالی علیه» به اعتبار نسبتی که با آن حضرت در جمال آن حضرت می یابد، مسرور می شود و این مائیم و در انتظار چنین حضوری، و معلوم است که روایات اصلی ما در رابطه با مقام ظهور، فوق العاده ارزشمند است مشروط بر آنکه در نسبت با حضرت صاحب الامر «عجل الله تعالی علیه» حالت اُبژگی نداشته باشد بدین معنا که به جای احساس نهایی خودمان در آن حضرت، تنها به باور نسبت به آن حضرت اکتفا کرده باشیم. ۲. آری! مهم آن است که هم اکنون در وسعت ابدیت خود، خود را جستجو کنیم و خدا می داند تمام آیات مربوط به معاد، حکایت چنین موضوعی است. موفق باشید  

40307
متن پرسش

سلام درود و نور و رحمت الهی: استاد جان حتما کتاب عصر ظهور شیخ علی کورانی رو مطالعه فرمودید، من هر چند سال یکبار این کتاب رو میخونم ولی هیچی ازش نمی‌فهمم، چرا؟ خیلی ابهام گونه و رمزالود نوشته شده و هیچ کدوم از روایاتش و حوادثش قابل فهم وتطببق نیست. آیا دلیل خاصی داره و شیخ علی کورانی عمدا اینطوری تألیف کرده یا من نمی‌فهمم؟ سوال دومم درباره عبارت پایانی دعای عهد هست که می‌فرمایند حضرت محمد صلوات الله علیه و اله با رؤیت حضرت حجت ارواحنا له الفدا مسرور میشن، می‌خواستم بدونم این چه مدل رؤیتی هست؟ یقینا منظور مکاشفه و عالم رؤیا و شهود و عقل نیست، یک مدل دیداری هست که برای عوام قابل ادراک و شدنی هست که با توجه به سخن معصوم علیه السلام، مردم این مدل رؤیت رو از خدا طلب می‌کنند, و متوجه شادی پیامبر میشن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:۱-همان‌طور که آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» می‌فرمایند عموماً روایات مربوط به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حالت تأویلی دارند و نباید در محدودۀ ظاهری آن روایات متوقف شد. ۲. نمی‌دانم منظور کدام فراز از آن دعا می‌باشد؟ موفق باشید

40197
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کتاب تحف العقول صفحه ۶۶۹حدیثی از امام صادق (ع) دیدم که می‌فرمود: از زنان بد دوری گزین و از زنان شایسته نیز برحذر باشید و چون شما را به کار نیکویی فرمان دادند مخالفت ورزید تا این که در فرمان به بدی در شما طمع نکنند. این حدیث چه معنایی دارد؟ به طور مثال مگر زهیر به توصیه همسرش به دیدار امام حسین نرفت و سعادتمند شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید، آری! اتفاقاً جناب زهیر به توصیۀ همسر محترمشان  تا آن‌جاها که گفتنی نیست، صعود کردند. و از این جهت به نظر می‌آید در مورد این احادیث باید موضوع پیروی از شهوات افراطی مدّ نظر باشد وگرنه در علاقه‌مندی به همسر تا آن‌جا در اسلام نظر هست که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «حُبِّبَ إلَيَّ مِن الدُّنيا النِّساءُ و الطِّيبُ ، و جُعِلَت قُرَّةُ عَيني في الصّلاةِ» . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از دنيا، زنان و عطر نزد من محبوب هستند، و نور چشم من در نماز قرار داده شده است. موفق باشید

40141
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: در آستانه عرفه التماس دعا. استاد جان، با توجه به اینکه در تفاسیر و روایات آمده که خداوند مقام امامت را بعد از خلت و نبوت به حضرت ابراهیم عطا فرمود، جایگاه حدیث زیر چیست که می فرماید بعد از آدم (ع) هرگز زمین بدون امام نبوده؟ امام باقر عليه السلام: وَاللَّهِ، ما تَرَكَ اللَّهُ أرضاً مُنذُ قُبِضَ آدَمُ عليه السلام إلّا وفيها إمامٌ يُهتَدى‏ بِهِ إلَى اللَّهِ، وهُوَ حُجَّتُهُ عَلى‏ عِبادِهِ، ولا تَبقَى الأَرضُ بِغَيرِ إمامٍ حُجَّةٍ للَّهِ‏ِ عَلى‏ عِبادِهِ. به خدا سوگند، خداوند از هنگامى كه آدم عليه السلام را قبض روح كرد، زمين را بدون امامى كه با او به خدا ره جويند، رها نكرد و او حجّت بر بندگان خداست و زمين، بدون امامى كه حجّت خدا بر بندگانش باشد، باقى نمى‏‌ماند. الكافی جلد۱ صفحه ۱۷۹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری وقتی هدف خلقت به حکم «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ،»؛ خطاب به حضرت پیامبر می‌فرماید اگر تو نبودى، جهان را نمى ‏آفريدم،  می‌فهمیم که همواره باید انسان کاملی در زمین باشد که او مقصد خلقت است و در هر زمان با جلوه و شخصیت خاصی به میان می‌آید فرمود:  «لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها.» اگر حجت در روي زمين نباشد، زمين، مردم را به كام خود فرو مي‌‌كشد. موفق باشید

40080
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: برای رهایی از گناه عصبانی شدن با فرزندان چه راهکاری ارائه می دهید. بسیار تلاش کردم و از خدا خواستم ولی متأسفانه این رذیله داره همه ایمان ام را می گیره. و باعث از بین رفتن حرمت بین من و فرزندانم شده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رجوع به مباحثی که متذکر رذیلۀ خشم می‌باشد، خوب است. در این مورد می‌توانید به شرح کتاب «جنود عقل و جهل» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید. 

40015
متن پرسش

سلام: از یه طرف امیر المومنین (یا یکی دیگر از معصومین) می‌فرمایند نعمتهای بهشت را هیچ گوشی نشیده و چشمی ندیده حتی به قلب هیچ بشری خطور هم نکرده، ولی از طرف دیگه در سوره بقره اهل ایمان می‌گویند اینها رو که در دنیا هم حس می‌کردیم! این تضاد رو توضیح دهید لطفا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی با آن نعمت‌ها در قیامت با آن شرایطِ گسترده روبرو می‌شوند، متوجه می‌گردند احوالاتی که در دنیا در ازای اعمال صالح و روحانیت توحیدی برایشان پیش آمده، نحوه‌ای از همین الطافی است که در بهشت، اکنون با آن روبرو هستند. ولی قبل از آن فکر آن را هم نمی‌کردند آنچه را که در بهشت با آن روبرو می‌شوند، قبلاً در ازای ایمان و عمل صالح خود چشیده‌اند در عین آن‌که همان را هم در دنیا نمی‌توانستند وصف کنند. موفق باشید 

40010
متن پرسش

امام صادق عليه السلام از قول حضرت رسول صلوات الله علیه فرمودند: خداوند تعالى قرار داده براى برادرم علی بن ابى طالب علیه السلام فضائلی را كه از كثرت و زيادى شمرده نمی شود،  پس هر كس یكی از فضائل او را بخواند با اقرار به آن، خداوند گناهان گذشته و آينده او را می بخشد  و هر كس یک فضیلت از فضائل او را بنویسد تا وقتى كه اثر آن نوشته باقى باشد ملائكه براى او استغفار می كنند  و هر كه گوش فرا دهد به يكى از فضائل او خداوند گناهان او را كه از راه گوش انجام داده می ‏آمرزد  و هر كه تماشا كند (بخواند) به نوشته اى از فضائل او خداوند گناهانی را كه او از راه چشم مرتكب شده می ‏آمرزد. سپس فرمود نگاه به علی بن ابى طالب علیه السلام عبادت است خداوند ايمان بنده ‏اى را نمی ‏پذیرد مگر با ولایت او و بیزاری از دشمنانش. أمالی شیخ صدوق، مجلس بیست و هشتم، حدیث ۱۰، صفحه ۱۰۸ هر کس یکی از فضائل حضرت علی (ع) را بخواند با اقرار به آن، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد. چطور چنین چیزی امکان دارد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر به نحوی نسبت خود را با انسانی که آیینۀ انسانیت انسان است به عنوان انسان کامل برقرار کنیم، به نحوی در نسبت با شخصیت او، شخصیت خود را شکل داده‌ایم و این نکتۀ بسیار ظریفی است وقتی ما نسبت خود را با اولیای معصوم معنا کنیم. و از این جهت عرض شد: «https://eitaa.com/matalebevijeh/19308 . به این جمله از پیامبر اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که شیعه و سنی بدان آگاه هستند؛ فکر کنید که حضرت فرمودند: «حُبُّ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ حَسَنَةٌ، لَا یَضُرُّ مَعَهَا سَیِّئَةٌ، وَ بُغْضُهُ سَیِّئَةٌ لَا تَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»؛ دوستى على «علیه‌السلام» کار نیکی است که با داشتن آن، گناه زیانى نمی‌رساند و دشمنى على گناهی است که با وجود آن کار نیک سودى ندارد. نسبت انسان با انسان‌های بزرگ، مسئلۀ بسیار مهمی است مانند نسبتی که شهید آوینی با حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پیدا کرد و همه چیزش را پیدا کرد. واین یعنی «گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود» موفق باشید

39938
متن پرسش

شهادت حضرت صادق علیه السلام تسلیت باد. امام صادق (علیه‌السلام): إِنَّ اَلْإِيمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ اَلسُّلَّمِ يُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلاَ يَقُولَنَّ صَاحِبُ اَلاِثْنَيْنِ لِصَاحِبِ اَلْوَاحِدِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى اَلْعَاشِرِ فَلاَ تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ وَ إِذَا رَأَيْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ فَارْفَعْهُ إِلَيْكَ بِرِفْقٍ وَ لاَ تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لاَ يُطِيقُ فَتَكْسِرَهُ فَإِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ. اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴. ايمان همچون نردبانی كه از پلّه پلّه آن بالا می‌روند ده درجه است. پس كسى كه در پلّهٔ دوم است نبايد به آن كه در پلّه اول است بگويد: «تو هيچ ارزشی ندارى» تا برسد به پلّهٔ دهم. پس آن كه را از تو پایین‌تر است دور نينداز كه بالاتر از تو نیز ترا دور اندازد. پس اگر کسی را دیدی که یک درجه از تو پائين‌تر است، با نرمی و مدارا او را به سوى خودت بالا بیاور و چيزى را كه طاقت ندارد بر او تحميل نكن كه او را می‌شكنى و هر كس مؤمنى را بشكند، بازسازی او بر گردن خودش خواهد بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این تذکر فوق العاده مهم حضرت صادق آل محمد، مهم و مهم‌تر است زیرا وقتی انسان‌ها در راه ایمان قدم گذارند همه برای ما مهم و ارزشمند می‌باشند و جایگاه هرکسی را در آن راه یعنی راهِ ایمان باید محترم شمرد. مشکل از وقتی شروع شد که راه‌های دروغینی پیدا شدند که اساساً راهی از ایمان به حساب نمی‌آیند مانند آنکه امثال آقای مهندس بازرگان خواستند دین را با علم نجربی تطبیق دهند و اصالت را به داده‌های علم تجربی دادند. و یا به گفته استاد احمد فردید گمان کردند پیامبر خدا، دانشمند بزرگی است. و از این مشکل نباید غفلت کرد وگرنه از حضرت امام و رهبر معظم انقلاب که نماد ایمان در این تاریخ هستند غفلت می‌شود. باز برگردیم به روایت، و به مراحل ایمان مردم و احترام به همۀ آن‌هایی که در مسیر ایمان قرار دارند با درجات مختلف. بنده مادران شهدا را عاقل‌ترین و ایمانی‌ترین انسان‌های این دوران می‌دانم. تذکری در آخر سؤال شمارۀ 39940 بدان پرداخته شده است. موفق باشید           

39871
متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد: تشکر از لطفتون بابت وقتی که به مخاطبین هدیه میدید: استاد در جلسه دوشنبه هفته پیش به دعایی در زیارت امیرالمومنین اشاره فرمودید: «اللهم ارزقنی عقلا کاملا و لبا راجحا...» با توجه به این‌که مقام عصمت مقام یقین به معنای: لاریب فیه است و در مقام عصمت انتخابگری ونخبه گزینی بی معناست وهرچه هست فقط حق وحقیقت است؛ آیا این دعای منقول از امام سجاد را میشه در راستای اشارت و دعوت ما دانست؟ و آیا میشه گفت: به میزانی که قوت عقل و ایمان شدیدتر بشه، انتخابگری بشر از معنا می‌افتد به این لحاظ که فقط حق را می بیند و برای غیر حق ظهوری نیست تا جایی که حتی انتخاب خوب و خوب تر هم رنگ می بازد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا می‌داند آنچنان میدان گشودۀ نظر به حق بی‌منتهاست که: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» چه مشکلی از این زیباتر که انسان به‌خصوص اولیای الهی هر اندازه در آن حاضر و حاضرتر شوند و در راستای عبودیت حضرت محبوب جلو و جلوتر روند؛ باز «حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم / 
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم». این‌جا است که از درون جان ندا سر می‌دهد: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلاً كَامِلاً وَ لُبّاً رَاجِحاً...». حال آن، چه عقل مبارکی است که متوجۀ نور «ربّ» می‌گردد و منوّر به آن حکمت می‌شود که خیر کثیر است «که صاحبدل بداند وان چه حال است». از آن عجیب‌‌تر تقاضای «وَ لُبّاً رَاجِحاً» که انسان در این فراز طلب بنیانی را می‌کند که از هر خوبی به خوب‌ترین‌ها نظر نماید و روحی رجحان‌دهنده در او شکل بگیرد که آن احوالِ احوال‌ها می‌باشد، حضوری که به کم قانع نشود یعنی: «غرقِ حق خواهد که باشد غرق‌تر». موفق باشید  
 

39829
متن پرسش

سلام: این چهار معنا را با مثال برای فهم قرآنی هر آیه توضیح می‌فرمایید در حقیقت توضیح علامه را متوجه نشدم فیض کاشانی روایتی را از امیرالمؤمنین نقل کرده که جالب توجه است. حضرت می فرمایند: «مَا مِن آيَةٍ إِلَّا وَ لَهَا أَربَعَةُ مَعَانٍ: ظَاهِرُ وَبَاطِنُ وَحَدٌ وَمَطلَعْ؛ فَالظَّاهِرُ التَّلَاوَةُ وَالبَاطِنُ الفَهمُ وَالحَدُّ هُوَ أَحكَامُ الحَلَالِ وَالحَرَامِ وَالمَطلَعُ هُوَ مُرَادُ اللَّهِ مِنَ العَبد بِهَا » هیچ آیه ای از قرآن، نیست مگر آنکه چهار معنا دارد یکی، ظاهر دوم، باطن سوم حد، چهارم مطلع. علامه طباطبایی در شرح این حدیث می‌نویسد: «ظهر» قرآن عبارت است از همان معنای ظاهری که در ابتدا به نظر می‌رسد و بطن قرآن آن معنایی است که در زیر پوشش معنای ظاهری نهان است حال چه اینکه یک معنا باشد یا معانی متعدد باشد چه اینکه به معنای ظاهری نزدیک باشد و چه اینکه دور باشد و یا اینکه بین آن ظاهر و این معنای دور معانی دیگری واسطه باشد اما حد قرآن عبارت است از خود معنا به معنای ظاهری و باطنی و مطلع قرآن عبارت است از معنایی که حد از آن طلوع می‌کند و آن باطن متصل به حد است.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر در این مورد کار آسانی نیست و احتمالاً باید به شرایط تاریخی مخاطبان نظر کرد. با این‌همه می‌توان گفت احتمالاً روایت مذکور از دو زاویه به قرآن نظر انداخته. یکی زاویۀ دوگانۀ ظاهر و باطن که همان نظر به معنای اولیۀ آیه باشد و دیگر معنایی که با تدبّر به دست می‌آید. و در زاویۀ دیگر که بحث حدّ و مطلع را به میان می‌آورد، گویا منظور از حدِّ آیه همان معنای مشخصی است که بالتبادر به ذهن می‌آید و مطلع، معنایی است که پیرو معنای اولیه طلوع می‌کند و افقی را در مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

39817
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر و با تشکر از راهنمایی های شما: لطفاً از سخنرانی‌های شما هر کدام را که خودتان صلاح می‌دانید به بنده معرفی فرمایید تا در گروه بگذارم. باقریان. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از بحث «ده نکته در معرفت نفس»، مباحث مربوط به دعای «مکارم الاخلاق» و روایت «ای هشام» و بحث‌های قرآنی مانند سوره زمر و روم و عنکبوت ان شاءالله می‌تواند مفید باشد. موفق باشید 

39737
متن پرسش

سلام و احترام: ببخشید مزاحم میشم، در اعمال روزهای ماه رمضان در مفاتیح الجنان، قبل از دعایی که با این عبارت شروع میشه: «الهم هذا شهر رمضان، الذی انزلت فیه القرآن، هدی لناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر الصیام و هذا شهر القیام و......» ، نوشته «بخواند هر روز این دعا را که شیخ و سید نقل کرده اند:» . منظور از «شیخ و سید» کی هستن و آیا این دعا رو امامان معصوم گفتن؟ خیلی ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از «شیخ»،  شیخ طوسی است که یک کتاب دعا دارند به نام «مصباح المتهجد» که یکی از منابع شیخ عباس قمی در نوشتن مفاتیح بوده
منظور از سید هم «سید بن طاووس» هست که کتاب های متعددی در اعمال روز، هفته، ماه و سال دارند و این کتابها هم از منابع مفاتیح بوده.

و اما این که آیا این ادعیه از ائمه هست یا نه، پاسخش اینست که این بزرگواران (مخصوصا شیخ طوسی هم به اقتضای روش فقهی اش و هم به خاطر این که به عصر معصوم نزدیک تر بوده) کتابهای دعا و اعمال رو بر اساس روایات ائمه علیهم السلام می نوشتند؛ یعنی وقتی در کتابشون فلان عمل رو میارند، منظورشون غالبا اینه که این عمل از ائمه یا نزدیکان ائمه «علیهم السلام» نقل و سفارش شده. موفق باشید

39735
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: این روایت از حضرت امیرالمومنین: «كم أطردت الأيام أبحثها عن مكنون هذا الامر، فأبى الله إلا إخفاءه.» پیرامون مرگ را با توجه به مقام فنای ایشان و اینکه خواست آنها همان خواست خداست چطور جمع می‌گردد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: « اى مردم. هر كس چيزى را كه از آن مى گريزد، به هنگام فرار خواهد ديد. مدت عمر هر كس چونان میدانى است كه در آن ميدان به سوى مرگش مى رانند. فرار از مرگ، گرفتار آمدن است به چنگ آن. چه روزگاران كه براى دانستن راز اجل كنجكاويها نمودم، ولى مشيت خداى تعالى آن بود كه هر بار پوشيده ترش دارد. هيهات، دانشى است در خزانه اسرار.» و این یعنی ما همچنان در هر شرایطی و در هر انتخابی حضور ذیل ارادۀ الهی را مدّ نظر داشته باشیم. در این صورت است که اگر زندگی دنیایی خود را مدیریت می‌کنیم ولی در همان حال، حضور در ابدیت خود را نیز مدّ نظر داریم.. موفق باشید 

نمایش چاپی