بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: زن ، ازدواج ، خانواده، مرد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39344
متن پرسش

دختری دارم ۲۶ ساله، یکی از همکاران پسر که تفاوت فاحش فرهنگی با ما دارد خواستار ازدواج با وی است، دخترم دایم می گوید من با معیار شما نمی‌خواهم ازدواج کنم، احتمال زیاد ازدواج با این فرد یعنی سهل انگاری آنچه الان مقید است از جمله حجاب و نماز و اصول اولیه دینی، وظیفه من و پدرش چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر احتمال می‌دهید چنین خطری پیش می‌آید، شما باید احتیاط کنید و نپذیرید به امید آن‌که شخصی برای خواستگاری به میدان آید که لااقل به حدّاقل دینداری مقیّد باشد. موفق باشید

39329
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار: بنده بارها در صحبت های شما مطلبی را شنیده ام تحت این موضوع که همسران هر کدام جهان های متفاوتی دارن و ما نمیتونیم همدیگر رو توی جهان خودمون بیاریم ولی میشه که هرکس تو جهان خودش ولی ذیل یه جهان مشترک ادامه بدیم. استاد بنده هرچی فکر کردم درست متوجه نشدم که چطور ما میتونیم به این شکل عمل کنیم. آخرش آدما میخوان طرف مقابلشون اونطوری که اونا دوست دارن رفتار کنه در غیر اینصورت بهش منتقد میشن. همچنین اصلا چطور میشه به این ساحت تفکر وارد شد و به نوعی از همسر عبور کرد؟ تقاضای من از شما معرفی صوت یا کتبی است که بتونه گره ذهنی بنده رو باز کنه و من شفاف تر متوجه این موضوع بشم. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نکتۀ مهمی است. هرکس می‌خواهد طرف مقابلش آن‌طور که او دوست دارد عمل کند. ولی دوست‌داشتن‌های او باید بر چه مبنایی باشد؟ بر مبنای اسلام و سیرۀ انسان‌های معصوم و یا بر مبنای امیال خودش؟ با توجه به این امر، حال باید همسر خود را در تاریخی که در آن هستیم درک کنیم که بحث آن مفصل است. پیشنهاد می‌شود کتاب «بشر جدید و آیندۀ قدسی پیشِ رو» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

39312
متن پرسش

عرض سلام خدمت استاد محترم و تبریک به مناسبت حلول ماه رجب: استاد امسال ان اشالله قرار است اعتکاف مادر و کودک که پارسال پا گرفت، دوباره برقرار گردد: ۱. پیشنهادتان در گفتگویی که قرار است با خانم ها به سبک دیالوگ داشته باشیم چیست؟ ۲. ممکن است پیامی مثل پیام پارسال برای مادران مرقوم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم توجه عمیق و دقیق به آخرین بیانات رهبر معظم انقلاب است که با فرازهای دقیقی که دارد می‌توانیم نسبت به آن فکر و گفتگو کنیم. در این مورد در رابطه حضور در تاریخ جدید، کتاب اخیر«بشر جدید و آیندۀ قدسی پیش رو» می‌تواند میدانی برای تفکر باشد. ۲. چه اندازه زیباست که انسان در خانۀ خدا به امید بهره‌مندشدن از رحمت واسعۀ او که ما را متوجۀ آیندۀ توحیدی بشر می‌کند، چند روزی معتکف باشیم و مطمئن گردیم از طرف حضرت معبود، بخلی نیست. موفق باشید

39286
متن پرسش

سلام: سوالی همیشه با خوندن و شنیدن زندگینامه شهدا ذهنم رو درگیرمیکنه اما جوابی براش ندارم و همسر شهیدی هم کنارم نیست که ازش بپرسم یا مردهای زمان جنگ. اینکه ماه ها در جبهه بودن. یا همسرانشون تعریف میکنن هروقت از جبهه برمیگشتن مدام دور کارای دیگه بودن نهایت ۴ روز میموندن. میتونم بنویسم چکارایی ولی طولانی میشه. بعد سریع می‌رفتن و دو سه ماه دیگه برمیگشتن. می‌خواستم بدونم مگه اینها مرد نبودن و غریزه نداشتن؟ پس این‌همه روایات راجع به غریزه جنسی و سفارش بهش. چرا اصلا در شهدا وجود نداشت؟ آیا گناهی بر گردنشون نبوده که از این زنها اینقدر دوری می‌کردن؟ اون خانمها چطور سر می‌کردن این‌همه نبودن رو؟ یعنی اون شهدا خیال پردازی از همسرشون در جبهه نداشتن؟ که خب بُعدِ اصلی یاد زن و شوهر خلوت های دو نفره شونه دیگه. یا برعکس همسراشون نداشتن؟ یا مردهای اطلاعاتی که تا چندماه ماموریت دارن کشورهای دیگه. اینکه این مردهای جنگ و شهدا اینجوری بودن باعث میشه فکر کنیم پس چرا اینقدر مبلغین و روایات تاکید داره روی ازدواج و غریزه. اتفاقا اگر مثل همین کتابهای شهدا که هیچ ردی از غریزه و شهوت نیست توی کتابها و گفته های مبلغین نباشه این غریزه تاثیرشو درونِ آدم یا از دست میده یا خیلی کم میشه و باعث میشه تو فکر مسائل مهمتری باشه. ولی از بس زیاد از ازدواج میگن تبدیل به یه آرزوی دست نیافتنی میشه. وقتی هم ازدواج می‌کنی از بس سفارش شده همش تو فکر رابطه ای و نمیتونی به مسائل بزرگتر فکر کنی که مثلا مدت طولانی بری شهر دیگه برای خدمت. فکر میکنی زندگی فقط همینه. اون روایت ائمه که میگن زندگیت به ۴ بخش در طول روز باشه و یک بخشش به کار شخصی و رسیدگی به لذت حلال. آدم دیگه مگه فکر سوریه رفتن به سرش میزنه. میگه هر روز باید تو فکر زنت باشی. نمیدونم این شهدا و مردهای جنگ و زنهای این مردها چطور اسلام رو فهمیدن که ما نفهمیدیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جایی که بنده با آن عزیزان آشنا بودم، آن‌ها در عین حضور در جبهه و جنگ، زندگی را رها نمی‌کردند و دلیل آن هم وجود فرزندان‌شان است. آری! شرایط آنچنان حساس بود که زن و شوهر هر دو پذیرفته بودند باید خود را با آن شرایط تطبیق دهند. شرایطی که هرچه بیشتر در فضای دفاع از اسلام و مسلمین، خود را حاضر کنند زندگی خود را زیبا و زیباتر و لطیف و لطیف‌تر کرده‌اند که نمونۀ آن را شما در سرداردل‌ها حاج قاسم شهید می‌یابید. موفق باشید

39274
متن پرسش

با سلام: جناب استاد ارجمند در طی دیدار رهبری با بانوان در بزرگداشت خانم فاطمه سلام الله، ایشان در بخش هرچند کوتاه ولی بسیار مهم که حضرتشان تاکید فرمودند اهل فن پیگیر این موضوع باشند گوشزد کردند مسائل زوجیت در اسلام و قرآن با مساله ضدیت هگل و مارکس و امثالهم متفاوت است. آن‌ها بنا هرچیزی را صرفا در ضدیت و تقابل صرف می‌دانند در حالیکه زوجیت خیلی فراتر از ضديت واقع شده. از جناب عالی که اهل فن این زمینه الحق برانصاف هستید در خواست داشتم مطالبی ولو کوتاه جهت فهم بیشتر موضوع معرفیمان بفرمایید. ممنون از لطفتان به برکت وجود قرآن و اسلام و رهبری و حضرت‌ عالی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است. به این نکتۀ مهم بیندیشید که وقتی دو انسان نسبتی به عنوان همسرِ یکدیگر با همدیگر پیدا کنند، دو انسان هستند در نسبت انسانی خود، به طوری‌که در فضای زوجیت، هرکدام آینۀ دیگری می‌شوند و در زوجیت خود انسانیت خود را در گستردگی که با همسر خود احساس می‌کنند، می‌یابند. حضوری وسیع‌تر که برای هر دو زوج پیش می‌آید. و از این جهت زوجیت در اسلام مورد تأکید است.
البته اگر بنا به مصلحتی برای انسان چنین امری مقدّر نشود، خداوند به نحوه‌ای دیگر جبران می‌کند تا آن زن و یا آن مرد نسبت به آن گستردگی انسانی محروم نباشد. موفق باشید 
 

39260
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: در بحث سلوک در ادوار زندگی انسان؛ انسان باید در تمام دوران های زندگی اش بدنبال چه باشد که بلوغ آن حاصل گشته و بتواند از دوره بعد زندگانی خویش بهترین استفاده را داشته باشد؟ و من جمله برای بحث ازدواج؛ انسان در دوران مجردی چه چیزی را باید حاصل کرده باشد تا بلوغی باشد برای ورود به عالم همسری و پدر بودن؟ اساسا در زندگانی متاهلی انسان باید از برای چه وارد آن شده باشد و دنبال چه باشد؟ والله ۱. اگر برای صرف ارضاء جنسی باشد!؛ ۲. اگر برای محبت های تو خالی باشد!؛ ۳. اگر برای صرف گذر زندگی روز مره باشد! رابطه آن‌با عالم غیب و در نظر با حضور قیامتی انسان چیست؟. استاد عزیز لطفا به صورت تفصیل توضیح دهید. ما همچنان عاقل نگشته ایم که با یک اشارت کارمان پیش رود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف در یک کلمه است و آن «قولوا لا اله الله تفلحوا» می‌باشد. آری! آن‌گاه که انسان به لطف الهی نسبت خود را با حضرت محبوب مطابق معارف توحیدی و عبادات الهی شکل دهد، جهت او به سوی رحمت بیکرانۀ حق گشوده می‌شود و در این مسیر به طور طبیعی زندگی شکل خود را در مسیر همسرداشتن و پدربودن پیدا می‌کند و در همین رابطه است که نباید خود را مشغول چنین دغدغه‌هایی کرد، مگر آن‌که پای در راه گذاشت و جلو و جلوتر رفت. و این‌جا بود که باز تأکید می‌شود در کنار دروس رسمی طلبگی که بحمدلله بدان مشغول هستید، از تأمل و تدبّر در قرآن غفلت نشود. موفق باشید

39259
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: در اطراف ما جوانی ۲۰ ساله که اتفاقا دانشجو هم هست چند وقتی کار دانشجویی پیدا کرد با درآمد ۲ الی ۳ تومن طوری که به درسش هم آسیبی نرسد. مدتی که کار کرد اینجور که می‌گفت محل تحصیل و کارش پتانسیل گناه بالایی داشت، به این فکر افتاد که ازدواج کند. اطرافیان مدام ملامتش می‌کردند که با توجه به قیمت طلا و بی‌کفایتی مسئولین و وضعیت اقتصادی و با این درآمد کم چرا می‌خواهد چنین کاری انجام دهد. این جوان پاسخ می‌داد که روزی من به دست خداست و به میزان تلاشم. و به شدت دنبال دختری می‌گشت که شرایطش را درک کند. اعتقادش این بود که توکل و تلاش می‌تواند چاره‌ساز بشود. واقعا وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم الان چقدر به این جنس از توکل و ایمان نیازمندیم چه از طرف پسر و چه از طرف دختر با آن نگاه وسیع! به ظاهر کاری دیوانه‌وار است که خب کسی حاضر به انجامش نیست ولی وقتی پای اجرای احکام اللهی به میان آمده، چنین مردمانی هم هستند که اینگونه جولان بدهند!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه بنده در این کلمات بصیرت و ایمان احساس می‌کنم. آری! بوده است و باز خواهد بود این نوع حضور که جوانان ما باید آزاد از روزمرّگی‌های اهل دنیا همدیگر را درک کنند و به سادگیِ تمام در کنار هم زندگی را شروع نمایند و مطمئن باشید وقتی نیّت آن‌ها خیر باشد، خداوند در آن حدّ که آنان زندگی را ساده بگیرند، شرایط تحقق آن زندگی و ادامۀ آن را فراهم می‌کنند حتی در محدودۀ یک اتاق در کنار خانواده. موفق باشید

39252
متن پرسش

سلام استاد: خسته نباشید یک سوال: چرا ازدواج سنت پیامبر (ص) است مگر در ادیان دیگر ازدواج نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت این سخن را در تذکر به عده‌ای از آن صحابه فرمودند که برای عبادت بیشتر، ترک همسران‌شان کرده بودند و حضرت خواستند بفرمایند اگر در مسیر و سنت پیامبر خود می‌خواهند باشند؛ به بهانۀ عبادت بیشتر، نباید ترک همسر، کرده و از ارتباط با آن‌ها خودداری کنند. موفق باشید

39237
متن پرسش

سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد بزرگوار: استاد بنده ۲۷ سالمه، سه تا پسر دارم، زندگی متاهلی پر از تنشی دارم، همیشه دعوا، کتک کاری، فحش و ناسزا، توهین و تحقیر شوهرم. همیشه به من شک داره میگه دست خودم نیست همش دارم عذاب می‌کشم دلم برای بچه هام میسوزه، اونا هم تو این آتیشی که برپاست دارن می‌سوزند. هیشکی رو ندارم شوهرم یکی از دوست داران شما هست، کتابهای شما رو میخونه،عاشق رهبری هست، عاشق ولایت و معصومین علیهم السلام هست ولی اخلاق و رفتارش خیلی بده، نمیدونم چکار کنم. بخدا خسته شدم از زندگی. اصلا آرامش ندارم تو رو خدا بهم بگید چکار کنم؟ ممنونم ازتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان قسم خورده است تا این نوع افرادی را که اهداف خیر و خوبی دارند؛ به زحمت بیندازد و از راه مستقیم خارج کند. ولی از آن‌جایی که کید شیطان ضعیف است ان شاءالله مشکل حل می‌شود و این افراد به خود می‌آیند. موفق باشید

39141
متن پرسش

سلام استاد: بنده عاشق دختر خانمی شدم و از ایشون خواستگاری کردم. اما متاسفانه به دلیل مهریه زیاد که پدرشون تعیین کردن بهم خورد. دائم در فکر و خیال من هستن ایشون و از همه جای زندگی افتادم. خواستم نصیحتی بفرمایید تا مرهمی باشه برای این دل بنده که بی تابه. چگونه از ابن شرایط برای رشد خودم بهره ببرم؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این سایت نمی‌تواند در این موارد ورود کند؛ همین اندازه عنایت داشته باشید که به هر حال انسان، وسعت آن را دارد که در مواجهه با چنین احساساتی هرچند پاک باشد، عبور کند و موانعی که مانع نتیجه‌گیری می‌شود را به نحوی برای خود مصلحت بداند. موفق باشید

39139
متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. نظرتون راجع به مطالبه گری قانون حجاب چیه؟ یکی از شاگردان شما نظرشون این بود که تو این شرایط منطقه که فلسطین باید در منظر باشه، درست نیست! پس بگذارند عرصه برای برهنگی و مکشفه بودن فراهم باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید باید منتظر باشیم ببینیم بالاخره مجلس محترم در مورد لایحه عفاف و حجاب به عنوان یک قانون چه تصمیمی را ارائه می‌دهند. از آن جهت که موضوعِ قانونی‌بودنِ حجاب غیر از شرعی‌بودنِ آن است و حتی آنانی که معتقد به شرعی‌بودنِ آن نیستند، در نظام شهروندی، به عنوان قانون باید آن را رعایت نمایند. موفق باشید

39124
متن پرسش

سلام: من قصد ازدواج دارم اقدام هم کردم اما هنوز قسمت نشده از طرفی وضعیت آمار طلاق نگران کننده است برای من. لطفا دعا کنید و دستورالعملی بفرمایید جهت اینکه همسر خوبی خداوند عنایت کند به بنده. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله با ذکر «آیت الکرسی» رفع مانع می‌شود. موفق باشید

39120
متن پرسش

با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار می‌شود، مشاهده می‌شود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمی‌دهد. مضافاً بر این‌که این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بی‌حجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده می‌شود. لطفا این مورد را توضیح دهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 39095 در این مورد شد. موفق باشید

39095
متن پرسش

با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار می‌شود، مشاهده می‌شود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمی‌دهد. مضافاً بر این‌که این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بی‌حجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده می‌شود. لطفا این مورد را توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آن نمایشگاه ملاحظه کردید رهبر معظم انقلاب این خانم‌ها و دختران را از خود ما می‌دانند و تنها با برخورد پدرانه و دلسوزانه باید آن‌ها را در شرایط مناسب متذکر حجاب کامل کرد از آن جهت که آگاه شوند که شخصیت خودشان در آن حجاب و عفاف متعالی و فاخر می‌شود. متأسفانه دشمنان ما با تبلیغات خود فضای دلسوزانه امر به معروف را تیره کرده‌اند و این‌جا است که باید با روشی خاص این فضا را تبدیل به فضای محبت کرد تا ذهنیت‌های منفی از میان برود. موفق باشید

39048
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد با توجه به شرایط جامعه، که حجاب و مسائل اعتقادی کمرنگ تر شده برای بعضی مردم، نوع روابط ما با اونها به چه صورت باشه؟ دوستان دیرینه، فامیل، خیلی از اطرافیان خیلی نظراتشون با ما متفاوت شده از طرفی هم نمیشه قطع ارتباط کرد. اما به دلیل اینکه فرزند دارم و نگران تربیتش هستم، خواستم از جنابعالی کمک بخوام در این زمینه. پیشاپیش از پاسختون متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً نیز عرض شده مسئله، مسئله بسیار ظریفی است. آری! قطع رحم نباید صورت بگیرد ولی شاید بتوان در فرصت‌های مناسب موضوع را با فرزندان‌مان در میان بگذاریم که بهتر است مثلاً فلانی آن کار را نمی‌کرد و یا آن ظاهر را رعایت می‌نمود بدونه ایجاد بدبینی. موفق باشید 

39038
متن پرسش

عرض سلام و ادب: به لطف خدا جلسه ای داریم هفتگی که مباحث معرفتی برای نوجوانان مطرح میشه و حدود ۱۴ نفر از نوجوانان دختر و پسر شرکت می‌کنند. فضایی که داریم دخترها در یک سمت اتاق و پسرها در سمت دیگر می نشینند. آیا مشکلی نداره یا باید حتما پرده زده بشه بین آنها؟ تشکر از وقتی که می گذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حضرت امام خمینی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان کلاس‌ها طوری بود که خانم‌ها یک طرف کلاس بودند و آقایان طرف دیگر. و خانم‌ها از در ورودی پایین وارد می‌شدند و در محل خود قرار می‌گرفتند و آقایان از در ورودی بالا. و هیچ اختلاطی در ورود و خروج آنها نسبت به کلاس پیش نمی‌آمد. با این حال مسئولان دانشگاه دستور داده بودند که پرده‌ای بین خانم‌ها و آقایان کشیده شود تا همدیگر را نبینند و تنها هر دو گروه استاد را ببینند. خبر به حضرت امام رسیده بود فرموده بودند سریعاً پرده را بردارند و حتی وقتی مسئولان مربوطه درخواست کرده بودند که اجازه داده شود به مرور این کار انجام شود؛ حضرت امام فرموده بودند سریعاً برداشته شود و نباید اسلام را زشت نشان داد. می‌ماند که به هر حال باید فضا طوری مدیریت شود که حالت اختلاط نامحرم پیش نیاید و از این جهت می‌توان به حالت جلو نشستن برادران نیز فکر کرد. اگر احساس می‌شود نوعی نزدیکی غیر عرفی در آن فضا پیش می‌آید. موفق باشید

39013
متن پرسش

سلام به شما: مدتی بود که درد دلم زیاد شده بود و مرهمی می خواستم. یک سال و نیم می‌شود که دور از خانه دانشجو ام. از آن زمان تاکنون تجربه تنهایی شدید باعث شده که به بدشکلی گرفتار بشوم. من انسان مذهبی هستم و فکر می‌کنم اگر در مسیری که خدا رهنمود داده حرکت کنم آن موقع خوشبختم و سعیم بر همین بوده تا الان. از کودکی مشکلات عاطفی داشته ام از کتک خوردن و کم توجهی و... ولی به لطف خدا محکم ماندم؛ قرآن می‌خواندم و نمازم نیز برقرار بود. آسیب هایی که به من رسیده الانم مرا در ارتباطات دچار مشکل های زیادی کرده است. جامعه گریز شده ام. با کتب جنابعالی و هیئت و مسجد همیشه مأنوس بودم. الان در یک شهر سکولار، سنی مذهب و بی عقیده دانشجوام. تنهای تنها. هیچ قراری ندارم. نه دانشگاه، نه خوابگاه نه کافه نه مسجد هیچ چیز نمی تواند غم و تنهایی مرا بهبود ببخشد. رمقی در من باقی نمانده و نمی دانم پس از این چه بر من عارض می‌شود. یک انسان که هیچ ندارد و هیچکس در زندگی‌اش نیست هر روز در آینه رو‌به‌روی من است. از این خودم می‌ترسم. همه بلا استثنا تنهایی خود را با عشق و درس و... پر می کنند. دختر و پسر دست در دست هم با شوق به دانشگاه می‌آیند، حسابی درسشان را می خوانند، لذت می برند و خوشحال اند. ولی من... گوشه ای مشغولم به خودم، خودی که دیگر توان پذیرش خودش را هم ندارد. می‌خواستم ازدواج کنم چون اگر قراری بجویم رنج از روی من برداشته می‌شود. بارها تصورش را کردم؛ هر روز و هر ساعت؛ واقعا لذت بخش می‌شود. این دانشجوها انسانهای جالبی اند. روال طبیعی ای طی می کنند؛ با دختری آشنا می شوند، پیشنهاد می‌دهند، رابطه‌ای شکل می‌گیرد، برای هم تلاش می‌کنند، ارتقا و رشد شخصی درشان اتفاق می افتد، اعتماد به نفس می گیرند و به معنای واقعی پیشرفت می کنند. من عقب ماندم؛ چون می‌خواهم در این مسیر خدا هم راضی باشد. یعنی اصلا دلم راضی نمی شود که وارد روابط غیر شرعی شوم. اوضاع هر روز سخت تر و نگران کننده تر می شود. داشتن دوست‌دختر آسان است؛ کم‌خرج است و همه حاضرند. ولی ازدواج، مغزم سوت می کشد. من تلاشم را می‌کنم، صبح تا ظهر دانشگاهم و ظهر تا شب سرکار، ماهانه ۳ میلیون درآمدم است و عملا هیچ دختری حاضر نیست که چنین پسری را حتی نگاهش کند. خب من ۵ سال دیگر ان شاءالله درآمدم بیست برابر همین مقدار است ولی تا آنموقع قطعا دوام نخواهم آورد. امشب که موقع تنهایی بدنم سست شد داشتم از پله‌های خوابگاه به زمینِ ۳ متر پایینتر پرت می‌شدم که خدا نجاتم داد. تنهایی شدید، بیماری بسیار کشنده‌ای ست. مشکل قلبی و عدم اعتماد به نفس و جامعه گریزی را من انتخاب نکرده ام. داشتم به این فکر می کردم که ای کاش خدا نیم‌نگاهی به منم می‌کرد. یعنی منی که موقعیتش را داشتم و وظیفه ام این بود که خودداری کنم سزاوار یک نگاه خدا نیستم؟ در وضعیتی که انسانها مرا تنها گذاشته اند خدا هم باید از من رو برگرداند؟ وقتی همه هم‌اتاقی هایم کنار دوست‌دختر هایشان لم داده بودند من کنج اتاق نشسته بودم و فقط خود خوری می کردم. به خودم می‌گفتم فلانی آخر تورا چه به ازدواج؟ هیچ نداری که دلگرمی یک دختر باشد. بعد تازه ازدواج کنی دست دختر را بگیری و بیاری اینجا؟ با درآمد ۳ میلیونی؟ احمقی پسر؟ با ۲۰ سال سن دوره های ازدواج را شرکت کردم، کتابهای ازدواج اسلامی را خوانده‌ام ولی وقتی خدا بخواهد تو را ذلیل کند می‌کند. حالا سگدو بزن. هیچ‌اثری ندارد. ولی آن پسری که به دین و اسلام فحاشی می کند، یک شبه می‌شود سوگلی خدا و همه چیزش جور می‌شود. ازدواج می‌کند، الکل را کنار می‌گذارد و... ولی تو، بنشین و دعا کن اگر توانستی کاری کنی. چرا نمی شود؟ چون او نمی‌خواهد. زمانی منم سرشار از شور بودم. درس می‌خواندم، رشته خوبی قبول شدم، می‌خواستم موسیقی بیاموزم، زبان می‌خواندم، کتابخوان بودم، مسجدی بودم، ذوق برای ارتباط با مردم داشتم و لذت از زندگی می‌‌بردم. ولی وقتی یک نیاز در وقت طبیعی خودش برطرف نشد همه چیز تمام شد. بزرگیِ آن نیاز نه با معنویت حل شد نه چیزهای دیگر. اگر توصیه به نماز و قرآن می کنید باید بگویم که هم نماز می‌خوانم هم قرآن ولی هر دوی اینها از من متنفرند. چرا؟ چون بی ذوق به سراغ شان می‌روم. اصلا ذوق هیچ چیز در من باقی نمانده. اینجا اکیپ های مختلط وجود دارد که عضو آنها می‌شوی و لذت دوران دانشجویی را می‌بری. ولی لذت آلوده به گناه. من نمی‌دانم این چه گناهی است؟ این افراد هر روز موفق‌تر از دیروز اند. شادند، شوخند، بالنده‌اند، گرمند، درسخوان اند و ورزشکار. آری! انگیزه‌ای که ایجاد می کند فراتر از تصور است. ولی من از این تجمعات گریختم و جدا شدم آنقدر دور شدم که به چشم یک جامعه ستیز با من رفتار می شود. هر رفیقی هم از قبل داشتم بعد از رفتن به دانشگاه و آشنایی با یک دختر دیگر سراغی از من نگرفت و این واقعا ضربه اساسی به من بود. از این طرف هم دختر و پسرهای مذهبی را می بینم که دست در دست هم در حرم امام علی (ع) می نشینند و می‌خندند و با حمایت خانواده از زندگی لذت می‌برند. من دچار شوک شده‌ام. واقعا جزو دسته مذهبی هم دیگر به حساب نمی آیم. یعنی آن لذت حلال هم نمی‌چشم. مسئله ازدواج را با پدرم مطرح کردم و ایشان فرمودند که حمایتی نخواهند کرد و خب البته اشکالی ندارد برای من عادی بود. الان شب و روز سعی می‌کنم که بیشتر بخوابم تا کمتر فکر کنم زیرا افکارم به‌شدت آزار دهنده است. آدم افسرده‌ای نبودم. از کلاس اول تا سال دوازدهم شاگرد اول بودم و آموزش قرآن را تا آخر پیگیری کرده بودم. خطاطی می‌کردم و عاشق موسیقی سنتی بودم. می‌خواهم شدت این نیاز را برایتان روشن کنم. ولی الان خیلی پیر شده ام، موهایم تک و توک سفید شده که در خانواده‌مان سابقه اینچنینی نداشتیم. من واقعا معذرت میخوام که این احساسات ناخوشایند را با شما در میان گذاشتم. من کسی را ندارم واقعا. امیدوارم که درکم کنید. آدم قوی ای بودم که باصلابت رفتار می‌کردم ولی الان در ضعیف ترین نسخه خودم به سر می‌برم. با تپش قلب و گرفتگی سینه و سستی اندام دارم با جنابعالی گفتگو می‌کنم. لطفا راهنمایی ام کنید تا بتوانم از این وضعیت خلاص شوم. من اهل گناه نیستم، اهل فساد نیستم، اهل دختربازی و روابط نامشروع نیستم ولی زندگی مسیر جهنم را به روی من باز کرده و زمان مرا به داخل آن سوق می‌دهد. برای من و امثال من خیلی دعا کنید چون واقعا ما غریب افتاده ایم‌. از تازه عروس و داماد های مذهبی هم که اهل شوآف هستند می‌خواهم که کمی و فقط کمی این عمل شان را کنار بگذارند چون همین، باعث حال خرابی مجردهاست. مجردی که نه درآمد خوبی دارد و نه حمایت خانواده را. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به بعضی از سؤالات کاربران بخصوص در سالهای اخیر توجه بفرمایید با اینکه آن نوع مشکلات که جنابعالی متذکر آن هستید؛ ندارند، ولی ملاحظه خواهید کرد که احوال آن‌ها به همان معنای تنهایی خاص از همین جنس است. زیرا با آنچه شما روبرو هستید و باید بالاخره روبرو می‌شدید، پس از مدتی که گمان نمی‌کردند با چنین روحیه‌‌ای روبرو شوند، روبرو شده‌اند زیرا این تقدیر تاریخی است که بشر جدید با ظرفیت خاصی که دارد با آن روبرو خواهد شد و راه حل آن و عبور از آن، مشغول‌کردن خود با اموری که به نحوی امور دنیایی است، ممکن نیست و نوعی پنهان کردن مسئله‌ای است که به هر حال برایشان پیش می‌آید که متأسفانه به طلاق‌های عاطفی و یا طلاق‌های واقعی کشیده می‌شود. تنها راه، آری! تنها راه، حضور در تاریخی است که بسیجیان واقعی در آن حاضر شدند و رهبر معظم انقلاب اخیراً از آن به عنوان یک فرهنگ ملی سخن گفتند، امری که ما را در آینده‌ای بزرگ حاضر می‌کند که نمونه آن را در کاربری که سؤال شماره 39014 مطرح فرموده‌اند ملاحظه خواهید کرد. اخیراً نشستی در رابطه با سخنان رهبر معظم انقلاب در رابطه با بسیج، پیش آمد که خوب است نظری به آن بیندازید. موفق باشید

38952
متن پرسش

سلام و نور خدمت استاد عزیز: استاد خواستم در جهت علوم قرانی که برخی افراد ادعا می‌کنند با توجه به نام فرزند و مادر می‌توان عدد هر نامی را دراورد که در کدام طبقه ظلمانی و نورانی قرار دارد و بر طبق آن می‌توان سن ازدواج، عدد موفقیت، عدد حصار، عدد سرنوشت را بدست آورد و برهمین اساس می‌توان طالع بینی کرد. آیا درست است؟ واقعا چنین چیزی صحت دارد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این حرف‌ها قابل اعتماد نیست. موفق باشید

38902
متن پرسش

با سلام و عرض خدا قوت: با توجه به کاهش رشد جمعیت و مطالبه جدی رهبری در مورد فرزند آوری بنده خیلی دوست داشتم در این جهاد شریک باشم با اینکه در ابتدای زندگی مشترک قرار دارم اما نگرانی که وجود دارد این است که همسرم علی رغم اینکه انسان متشرعی است اما در پایبندی به اصول و احکام به نظرم در سطح بالایی قرار ندارد و فکر می‌کنم اگر صبر کنیم این مسئله اصلاح شود و بعد اقدام به فرزند آوری کنیم بهتر باشد. به نظر شما اهم و مهم در این مسئله کدام است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نگران رزق او هستید، آن فرزند، رزق خود را با خود می‌آورد حتی زودتر و بیشتر. و اگر نگران تربیت او هستید کافی است ما خودمان امور اخلاقی را رعایت کنیم، او خودش انتخاب می‌کند و این برای ما هم خوب است. موفق باشید

38851
متن پرسش

سلام استاد: با این وضعیت خراب جامعه از نظر حجاب و ماهواره و... مهمانی های دورهمی. آیا از نظر شرعی باید بی مهابا شوهرامون رو آزاد بگذاریم هر مهمانی هر جا، به هر میزان می‌خواهند بروند؟ یا باید طبق اصولی درست و مشخص و زمانی توافق شده رفت و آمد کرد؟ آخه اینجوری که بخواییم بریم مهمونی ولی کم بمونیم که این خود مایه ی کدورت است. ۱. آیا ما انجام وظیفه کرده ایم و دیگر کدورتی که پیش میاد گردن ما نیست؟ ۲. آیا اگر این تصمیم رو بگیریم که شوهرمان خودش به تنهایی مهمانی برود به هر زمانی و هر نوع پوششی که آن مهمانی دارند. درست است؟ چون من خودم حرص می‌خورم که همراه او شوم. ۳. بنظرم میاد اعتماد صد درصد کردن در این مورد حماقت است، منکه خودم دارم شرایط رو می‌بینم آخه چرا پیشگیری نکنم؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته حساسی است که نمی‌توان با یک قاعده کلی مسئله را روشن نمود از آن جهت که نه قطع رحم صحیح است و نه حضور در جلساتی که گناهان علنی صورت می‌گیرد. به هر حال، تذکر به همدیگردادن در جای خود ان شاءالله مؤثر است. موفق باشید

38846
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد اگر کسی اهل ریسک کردن نباشد و بسیار عاقلانه و محتاط گام بردارد، و با این روش از زندگی مادی و معنوی اش حس کنیم عقب افتادن است آیا همسر او وظیفه دارد که او را هل دهد؟ با توجه به اینکه دو فرزند دختر و پسر داشته باشند و از پدر الگو می‌گیرند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هرکس با روحیه خاصی می‌تواند زندگیش را ادامه دهد. سخت‌گیری‌ها عموماً موجب ناامیدی طرف می‌شود. موفق باشید

38822
متن پرسش

با سلام: بنده خانمی مقید به حجاب هستم. اخیرا با کمرنگ شدن حجاب در جامعه، تمایلی به حضور در اجتماع و بیرون از منزل ندارم، وقتی بیرون می‌روم با دیدن خانم های بدون روسری به شدت احساس ناراحتی می‌کنم، از طرفی نمی‌دانم نوع مواجهه درست با این خانم ها چیست؟ آیا تذکر لسانی وظیفه ماست؟ اگر تذکر لسانی جزء واجبات هست، چون جرأت تذکر ندارم ترجیح می‌دهم بیشتر در خانه بمانم، چون می‌ترسم در آخرت بخاطر این موضوع گرفتار شوم، با این دوری از اجتماع هم به شدت از نظر روحی اذیت می‌شوم. در واقع انگار خودم را در خانه زندانی کردم. واقعا نمی‌دانم در این وضعیت چکار کنم. توصیه جنابعالی به بنده چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در حدّ یک انسانی که امروزه جهت امور رفع نیاز خود لازم است که در اجتماع باشد، با همان سبک و سیاق یک خانم محجبه حاضر می‌شوید و اگر شرایط پیش آمد و طرف مقابل آماده بود که به او تذکر بدهید امر به معروف می‌کنید زیرا لازمه امر به معروف، آمادگی طرف مقابل است که ظاهراً هنوز شرایط این نوع برخورد که برخورد شرعی و دلسوزانه است؛ در اکثر موارد فراهم نیست. بیشتر از نظر قانونی باید موضوع کنترل گردد. امری که اساساً به عهده نهادها و مسئولان مربوطه است. موفق باشید

38790
متن پرسش

سلام و نور: وقت حضرتعالی بخیر. استاد از کجا بفهمیم که نقش ما در دنیا و رسالتی که باید انجام بدیم چیه؟ دوست دارم منشا اثر باشم. استاد صفایی حائری جمله معروفی دارن: شغل ها مهم نیست مهم نقش ها هستند، باید ببینیم که نقشمان را در ضمن چه شغلی می‌توانیم ایفا کنیم. من به خاطر علاقه به پزشکی وارد رشته تجربی شدم. اما در کنکور موفق نبودم. مدتی فلسفه خواندم. مطالعه‌ی کتاب‌های شهید مطهری و استاد صفایی حائری و فلسفه را در حاشیه دارم و قصد آکادمیک خواندن در این زمینه ندارم. به روانشناسی هم علاقمند هستم. هم علوم آزمایشگاه دوست دارم. الان به شدت مردد هستم. که برای بهمن ماه ورود به رشته علوم آزمایشگاه کنم یا روانشناسی‌. یا نه دوباره کنکور بدهم برای رشته پزشکی. زمان به سرعت در گذر است. به راستی نقش ما در این دنیا چیست که شغل و رشته‌ی مناسب این نقش را پیدا کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد فرموده‌اند بنگرید چه راهی در مقابل شما قرار می‌گیرد، راهی که برای طی‌کردنِ آن چندان گرفتار تنگناها نگردید، به همان معنایی که جناب عطار فرمودند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

38756
متن پرسش

سلام وقت بخیر: استاد آیا عین ثابته ما پیش از ورود به دنیا همسر را نیز انتخاب کرده؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد عین ثابته، شخصیتِ کلی انسان است و مواردی مثل انتخاب همسر مربوط به حضور دنیا و انتخاب خاص دنیایی است در عین آن‌که تقدیراتی نیز در این موارد در میان است. موفق باشید

38755
متن پرسش

عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: در جامعه نقشی که من به عنوان انسان انتخاب می‌کنم مهم هست یا نه؟ مثلا من می‌گویم به عنوان معلم خدمت کنم با وجود سختی بسیار زیاد و حقوق ناچیز و مشقت هایی که حقوق کم در جامعه ایجاد می‌کند، به جهت اینکه می‌توانم در تربیت نسل هایی موثر باشم، بهتر است، نسبت به اینکه مثلا شغلی مثل کار با کامپیوتر را انتخاب کنم. البته در هر دو شغل رضای خدا و هدف رسیدن به اوست. ففط می‌خواهم بدانم اگر شغلی را که می‌توانستم موثر در تربیت انسان باشم تغییر دهم، بعد که فرصتم تمام شود پشیمان نخواهم شد که چرا مشقت همان شغل را تحمل نکردم؟ اگر نوع شغل تاثیری ندارد، مثلا من به عنوان یک خانم خانه دار باشم و مشقت کار بیرون و منزل را با هم نداشته باشم باز هم پشیمان نخواهم شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته مهمی توجه دارید. آری! نباید زندگی را ساده گرفت و از وسعت ‌دادن به آن و عمق‌بخشیدن به آن غفلت کرد. البته یکی از جایگاه‌هایی که این مهم تحقق می‌یابد، شغل شریف معلمی است وقتی انسان متوجه باشد هرکدام از دانش آموزان جهانی هستند که می توان در جهان آن‌ها با آن‌ها همراهی کرد و در این همراهی راه را از چاه نشان داد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!