بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ورزش

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36097
متن پرسش

سلام حضرت استاد: دو تا سوال از خدمتتون داشتم. یک اینکه دستورالعمل ابتدایی یکی از عرفا مبنی بر تمرکز قوا را که فکر کنم از میرزاجواد آقا ملکی تبریزی بود یه جا خوندم در کتب شما اما الان نمیدونم کجاست؟ میشه راهنمایی بفرمایید. دو اینکه سیر مطالعاتی شما را جسته گریخته کار کردم و به حرکت جوهری رسیدم و در اون زمین گیر شدم. در حال حاضر حس می‌کنم قرآن به شدت در روحم اثر گذاره آیا شروع کنم سیر قرآن شما را؟ چگونه؟ سه اینکه من کتاب های شما رو بعضا شده هر اثر رو به خصوص جوان و انتخاب بزرگ و ادب خیال عقل و قلب و معرفت النفس رو شاید ده بار بیشتر هرکدام رو خوندم و هربار که میخونم انگار بیشتر از قبل نصیبم میشه. به نظرتون این کار درسته یا وسواسه؟ چهار اینکه دارم میرم سربازی عقیدتی سیاسی ارتش و خیر سرم طلبه هستم. چطوری میتونم دوستان سربازمون رو وصل کنم به مباحث؟ چه مدخلی مناسبه برای اثرگذاری در سربازان جوان؟ پنجم اینکه آیا برای ورزش، کوهنوردی در طبیعت بکر نزد شما موضوعیت داره؟ برای تمرکز در حین ورزش آیا محتوایی هم به ذهن می‌دهید؟ جملاتی برای راهگشایی و دست یابی بهتر به تمرکز حین ورزش بفرمایید؟ آیا تمرکز به اراده های ممتد در بینایی و شنوایی هم می‌تواند کارساز باشد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خود بنده هم در جریان نیستم که مرحوم آیت الله ملکی کجا فرموده اند؟ هرچه هست بسیار نکته اساسی است جهت به وحدت‌آمدن اندیشه. ۲. حال که دل در گرو قرآن است خوب است که فعلاً از ادامه حرکت جوهری بی خیال شوید. ۳. پیشنهاد بنده آن است که سعی بفرمایید از هر کتابی نکات اصلی آن را انتخاب و یادداشت کنید و در مراحل بعدی، همان یادداشت‌ها مدّ نظر باشید. ۴. همان سبک شخصیت صبور و حکیم و دلسوز و ایثارگرتان، خود به خود نقش‌آفرین خواهد بود. ۵. مهم آن است که از ورزش و سرِ حال نگهداشتن بدن غفلت نشود، حال به هر شکلی که پیش آمد. ۶. آری! همواره باید وجه وَحدانی نفس ناطقه در هر حالتی در میان باشد. موفق باشید

36010
متن پرسش

سلام استاد: اضافه وزنی که دارم گاها در مسیر بندگی برایم مشکل ساز می‌شود. خواب و خوراکم زیاد می‌شود برای نماز خواندن خسته می‌شوم به زانوهام فشار میاید و... سوالم این است که با توجه به اینکه شما خیلی از جریانات حاکم بر جامعه رو دستپخت مدرنیته می‌دانید و درست هم هست، برنامه های کاهش وزن در غالب رژیم های غذایی که بالاخره توجه انسان را به خود می‌کشاند و تا حد زیادی ناخوداگاه توجه به تن رو برای انسان افزایش می‌دهد می‌تواند روش مناسبی برای کاهش وزن باشد؟ یا پیشنهاد دیگری دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه باید در این مورد مدّ نظر قرار داد اولاً: کنترل غذا و ثانیاً: تنقلات نخوردن و ورزش و پیاده‌روی داشتن است. چیز دیگری نمی‌دانم. موفق باشید

35140
متن پرسش

به نام خدا. با عرض سلام و احترام: بنده فردی هستم که بسیار دغدغه مندم و می خواهم کاری انجام دهم که پیش خدا و اهل بیت سربلند شوم، اما مشکلی که دارم این است که به قول های که به خود و خدا می دهم نمی توانم به خوبی عمل کنم، مثلا برای نماز اول وقت، برای مطالعه، برای احترام به پدر و مادر، برای انجام وظایف کاری ام و... خیلی اراده ام ضعیف است، گاهی همه چیز یادم می رود و روح خسته ام فقط می خواهد بخوابد یا فیلم ببیند و به کاری مشغول نشود، از دست خودم عصبانی هستم، توقعم از خودم بالاست ولی گویی توان انجامش را ندارم، می دانم. ناامیدی گناه کبیره است ولی از بس خودم پیش خودم شرمنده شده ام، دیگر نمی دانم کی اصلاح می شوم و آیا واقعا اصلاح می شوم؟ من خدا و اهل بیت را می خواهم، من زندگی شهادت گونه را می خوام، من حیات طیبه که هیچ غصه و دغدغه ی دنیا نداشته باشم را می خواهم هرچند دنیا را نداشته باشم، اما از خودم ناامید می شوم، البته خدا کمک می کند و دوباره امیدوارم می شوم، و می گویم اگر خدا بخواهد همه چیز درست می شود، ولی خسته شده ام از خودم، از اینکه نمی تونم اونطوری که باید باشم بشم، چه کار کنم؟ مشکل اصلی در اراده است؟ اگر بله چطور اراده ام را قوی کنم؟ ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته در عین انکه نباید به خودتان سختگیری کنید سعی کنید یک برنامه منظم ولی متوسط برای خود تنظیم کنید و مطابق آن عمل نمایید. نسبت به ورزش کردن و بدن منظم پیداکردن نیز کوتاهی نکنید. انشائالله خداوند کمک تان خواهد کرد. موفق باشید

34928
متن پرسش

سلام: من متولد ۱۳۷۱/۰۳/۱۴ از شهر اصفهان. بنده از زمان فارغ‌التحصیلی رشته معماری در سال ۱۳۹۵ افرادی در فامیل پدر و مادر بشدت حسادت کردند و هم دچار چشم زخم شدم و هم برای بنده طلسم کار کردند و علائم را داشتم و مهر خداوند از دلم بیرون رفت و چندین بار به خودکشی فکر کردم و به انجام این عمل نزدیک شدم که هزاران شکر بحول و اراده الله از این شرایط خارج شدم و لطف خدا شامل حالم شد. اما از همان سال ۹۵ دست به هرکاری زدم نشد و مجبورم همچون نیازمندان دستم رو جلوی دیگران دراز کنم برای تامین مخارج خیلی کم مثل اینترنت و شارژ و .... خیلی هم دلم می‌خواهد روی خود کار کنم و بعد ازدواج کنم که بخاطر تنگ دستی امکانش نیست. از حضرت استاد عاجزانه تقاضا مندم که در حق این بنده حقیر لطف کنند و بنده را راهنمایی کنند که بحول و قوه الهی از این مشکلات خارج شوم و افکار شومی که شیطان هر روز در ذهنم به واسه بیکار و مجرد بودنم ایجاد می‌کند خلاص شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به حکم وظیفه دعاگو خواهم بود و إن‌شاءالله به لطف الهی مشکل حل می‌شود. خودتان هم جهت سلامتی بدن‌تان با ورزش و جهت سلامتیِ افکارتان با دنبال‌کردن معارف الهی همّت لازم را به کار ببندید. نکاتی در کانال https://eitaa.com/man_video هست که می‌تواند مقدمه خوبی باشد. موفق باشید

34455
متن پرسش

عرض سلام و ارادت: استاد بزرگوار می خواستم نظرتون را در مورد ورزش یوگا بدانم آیا به عنوان صرفا یه ورزش میشه در باشگاه انجام داد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به مطالعاتی که بنده نسبت به «یوگا» داشته‌ام به نظر می‌اید همان‌طور که جنابعالی متوجه شده‌اید به عنوان یک ورزش و با نظر به تمرکزاتی که در آن هست، قابل استفاده می‌باشد. ولی بعضی از تئوری‌هایی که در آن مطرح است بیشتر، توهّمی است که ما نباید معطل آن باشیم. موفق باشید

34329
متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد عزیزم: همان طور که مستحضر هستید انسان دارای ابعاد گوناگون است. تربیت و رشد انسان در مکتب اسلام ناب مبتنی بر رشد همه ابعاد انسانی است. لذا برای تربیت یک انسان جامع اسلامی که بر مسیر صراط مستقیم حرکت کند باید برای تربیت اعتقادی، اخلاقی، علمی، جنسی، جسمی، روانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دفاعی و فرهنگی او برنامه ریزی کرد. بر اساس مقدمه فوق، به خصوص در دوران هجمه فکری، فرهنگی، رسانه‌ای و جنگ اقتصادی اجانب به حریم نظام اسلامی و آلوده شدن سطح وسیعی از جوانان و نوجوانان به انحرافات گوناگون، به نظر شما در شرایط امروز، کدام یک از وجوه فوق که به صورت تفصیل در زیر آمده، در راه‌اندازی یک طرح تعالی‌بخش برای نجات جوانان و رشد آنان در سطح یک شهر باید محور باشد و نسبت بقیه انواع تربیت با آن چیست؟ ۱. تربیت اعتقادی مستقیم از طریق پاسخ به شبهات ذهنی. ۲. تربیت اخلاقی مستقیم از طریق اصلاح سبک زندگی در امثال برگزاری مجالس آل الله صلوات الله علیهم اجمعین و انس با زندگی‌نامه شهدا. ۳. تربیت علمی از طریق ارائه آموزش‌های مؤثر و مورد نیاز به همراه مهارت افزایی در خصوص کنترل خشم، ارتباط مؤثر و... ۴. تربیت جنسی و تسهیل شرایط ازدواج و همسریابی و مشاوره در این خصوص و تبیین مسئله حجاب و پوشش ۵. تربیت جسمی و آموزش‌ها و مهارت‌های لازم در نوع تغذیه و ورزش و تندرستی ۶. تربیت روانی و ارائه مشاوره‌های روانشناختی و خانوده ۷. تربیت سیاسی با رویکرد تقابل با جنگ روایت‌ها، دشمن‌شناسی و تبیین کارآمدی انقلاب اسلامی و محور قراردادن ارشادات و مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامی از مردم و جوانان. ۸. تربیت اقتصادی از طریق کارآفرینی و توانمندسازی جوانان در حوزه اشتغال مبتنی بر خلاقیت و روش‌های نوین. ۹. تربیت اجتماعی از طریق اصلاح شبکه روابط در امثال رسیدگی به حال محرومان، اردوهای جهادی، راهیان نور، زیارت مشهد و قم با رویکرد ارتقای مسئولیت‌پذیری اجتماعی. ۱۰. تربیت دفاعی و ارائه آموزش‌های نظامی و دفاع شخصی و تبیین عناصر جنگ شناختی و سواد رسانه‌ای. تربیت فرهنگی که به نوعی حاصل جمع همه موارد فوق است. سؤال فوق از بابت تنظیم ایده اولیه برای انسجام‌بخشی به فرایندهای هدایتی و تربیتی در سطح یک شهرستان با جمعیتی حدود ۷۰ هزار نفر است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب متوجه ابعاد تربیتی که باید انسان‌ها متذکر آن باشند، شده‌اید. حقیقتاً اکثر مواردی که می‌فرمایید در جای خود اولویت دارد. عمده آن است که این امور در دلِ حضور در تاریخ انقلاب اسلامی و توجه اصلی به آن، هرکدام پیش آمد را باید دنبال کنیم. با این افق که در دلِ انقلاب اسلامی است که بنا داریم وارستگیِ خود را در این ابعاد رشد دهیم و به جهانی که استکبار در حال افول است، فکر کنیم. موفق باشید

34096
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد مهربان و راهنمای آخرت ساز ما: استاد من متاسفانه به خاطر اضافه وزنی که دارم چند روزی هست که باشگاه بدنسازی می‌روم و در باشگاه هم آهنگهای ناجوری با صدای بلند پخش می‌کنند. و من خیلی اذیت می شوم و احساس می‌کنم روحم افت می‌کند از یک طرف اضافه وزنم و از طرف دیگه جو باشگاه که با روحیات من جور نیست و مهمتر است و اطراف ما هم دیگر باشگاه نیست. لطفا راهنمایی فرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع آهنگ‌ها حکم موسیقی مطرب را ندارد. بنابراین شما کار خودتان را بکنید و به خود، سخت‌گیری در این مورد ننمایید. موفق باشید

34059
متن پرسش

استاد عزیز و گرامی سلام و رحمت و برکت خدا بر شما. اگر زحمتی نیست نظرتون را راجع به متن زیر بفرمایید. کمال تشکر. امروز روزی است که هر آنچه از واجبات یا مستحبات یا مباحات منجر به اتحاد و همدلی ما ایرانیان شود، نه تنها اشکالی ندارد بلکه امری لازم و ضروری است. و فوتبال و بازی‌های تیم ملی از مباحات ضروری است. أَلَم يَجعَل كَيدَهُم في تَضليلٍ ان شاء الله با برد تیم ملی، همه کیدهای دشمنان مبنی بر فرقه فرقه کردن ایران اسلامی نابود شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز این سخن، سخنی است بسی درست و آگاهانه. حقیقتاً برای از بین‌بردن گسلی که بین مردم ایجاد کرده‌اند، به هر کارِ مباحی که دست بزنیم آن کار مباح برای ما برکت هزار امر واجب را پیش می‌آورد. به هر حال بخواهیم و نخواهیم، امروز ما در جهانی زندگی می کنیم که بیرون از جهان مدرن نیست و از این جهت فوتبال، جزو جهان ما شده است، آری! باید تلاش کرد از وجوه توهّمی آن کم کنیم و با انگیزه‌های دیگری به آن بپردازیم. مثل آن‌که آن را یک بازی برای تقویت بدن و راه‌هایی برای تمرین هماهنگی‌ها بدانیم. موفق باشید

34052
متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد: لطفا نظرتان را در مورد متن زیر بفرمائید؛ آنچه در تاریخی که به سر می‌بریم مشاهده می‌شود این است که، دنیای غرب آرمانهای ظلمانی اش نرم و تدریجی کل عالم را فراگرفته است، آنقدری که توهمات ذهنی مان را واقعیت، و حقیقت را دست نیافتنی می‌پنداریم. حال ابهاماتی پیش میاد که آیا این پدیده ایی که الان با آن مواجه هستیم آیا واقعا نسبتی با حقیقتِ انقلاب اسلامی دارد و یا توهم زده ایم که این هم پدیده قدسی است که می‌تواند یک نحوه حضور خاصی و با شدت ایجاد کند. مثلا همان مثالی که در مورد ۸ سال دفاع مقدس زدید قطعا نمونه ای از آن نحوه حضور خاص رزمندگان در آن تاریخ شد که بود خود را یافتند، در آن بودنی که بود توحیدیست. اما مثال دیگر، همین بازی فوتبال که فرمودید «دین داری توهمی» با ابعاد گوناگونش در ترویج تجمل و اسراف، هم در وقت و مال انسان ها و هم در استعدادهای وجودیشان. لکن به نظر می‌رسد انگار مواجهه با این پدیده ها که آیا توهم اند؟ و یا واقعیتی که نسبتی با حقیقت دارند، خیلی مواقع به خاطر تعارضاتی، مشکل می‌شود. مثلا چرا حضرت آقا که اهل فوتبال نیستند، در آن زمانی که جام جهانی چندین سال قبل مسابقه فوتبال ایران و آمریکا بوده، وقتی مواجه با پخش فوتبال از تلویزیون و گل آقای استیلی به آمریکا می‌شوند، خوشحال میشوند و بازی را ظاهراً تا آخر هم تماشا می‌کنند و از خوابشان هم می گذرند؟ اگر این پدیده توهمی است که غرب برای عبور از پوچی هایش برای خود و ملت ها تعریف کرده و از طرفی نسبتی با حقیقت انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی هم ندارد و البته این همه انتشارِ تجمل و اسرف را هم در پی دارد، چگونه باید این نوع مواجهه و رجوع حضرت آقا، این حکیم الهی را متوجه شد؟، که در موارد مشابه دیگر و پدیده های دیگر،عمیق با پدیده ها روبرو شویم و هم در تاریخی که به سر می‌یریم و ناچار هستیم برای عبور از توهمات تاریخی نیز اقداماتی انجام دهیم با چه رویکردی برخورد کنیم و رجوع شود که آن حضور و بود الهی را که دنبالش هستیم، از دست ندهیم و هم لذت متعالی ببریم و هم فهم عمیقی را از مسئله ها و پدیده ها داشته باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً نکات مهمی است آنچه مدّ نظر آورده‌اید. آری! انسان نمی‌تواند در زندگی خود به‌کلّی از خیال و توهّمات شیرین عبور کند. زیرا بازی و حتی امور جنسی شرعی، در عین آن‌که وجوهی از توهّم است چاشنی زندگی است. می‌ماند در مسیر رسیدن به حقیقت، این نوع بازی‌ها و تغذیه توهّم، غیر از آن است که انسان خود را در اختیار توهّم و سیطره آن قرار دهد. ۲. همچنان‌که جناب آقای دکتر یامین‌پور در سخنان اخیر خود در دانشگاه جندی‌شاپور می‌گویند به هر حال، جهان جدید و بشر جدید جهانی را دنبال می‌کند که در توهّمات خود آن را ساخته و حتی خود را در توهّماتش می‌سازد.[1] این‌جا است که باید سعی کنیم با حضور معنوی که بشر جدید در خود می‌تواند زنده نگه دارد، جهان خود را نورانی و معنوی کند زیرا خداوند همه اسمای نورانی و الهی خود را در درون این انسان قرار داده. ۳. عنایت داشته باشید که مقام معظم رهبری در رابطه با پیروزی تیم‌ها در مقابل رقیبانشان از آن‌ها به جهت این‌که مردم را خوشحال می‌کردند، تشکر می‌نمودند. آری! در مورد آمریکا قضیه فرق می‌کند به همان معنایی که «اگر یک مو هم از خرس بکَنیم، غنیمت است». موفق باشید

[1] - https://eitaa.com/matalebevijeh/12139

34040
متن پرسش

سلام: اگر انقلاب اسلامی برای خداوند اهمیت دارد چرا ظاهرا به تیم ملی امداد غیبی نرسید و احتمالا در ادامه نیز با تحقیر از ولز و به خصوص آمریکا شکست می خوریم. ولی عربستان سعودی آرژانتین که گویا شانس اول قهرمانی بوده است را شکست می دهد، آل سعود که بعضا وهابی هستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع حضور، حضور تقابل جبهه حق با جبهه باطل نیست که حضرت حق مددکار جبهه حق باشند. از طرفی مگر در جبهه‌های دفاع مقدس با آن‌همه حقّانیتی که جبهه انقلاب اسلامی در مقابل یورش جهان استکبار داشت، همواره ما پیروز می‌شدیم؟ و مگر با درک درست همان شکست‌ها نبود که توانستیم در جایگاه جهانیِ خود در امروزِ تاریخ‌مان حاضر شویم؟ موفق باشید

34039
متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با توجه با اتفاق بازی اول تیم ملی و نخواندن سرود توسط بازیکنان تیم، و اینکه دارن برای پرچم و نام جمهوری اسلامی ایران بازی می کنند اما در حین حالا حرکت اشتباه و بازیکنان و نخواندن سرود ما را بسیار ناراحت و غمگین کرد، الان در دو بازی باقی مانده نمی دانم باید چه حسی نسبت به تیم داشت از طرفی بخاطر نخواندن سرود بسیاری از این مجموعه تیم ناراحت و عصبانی هستم و از طرفی هم نام مقدس جمهوری اسلامی در میان است؟ آیا از باخت تیم ملی می‌شود ناراحت نشد؟ یا اگه پیروز بشن چطور میشه برای بازیکنانی که هدف اصلی که جنگیدند برای نام مقدس جمهوری اسلامی است را فراموش کرده اند خوشحالی کرد؟ لطفاً تحلیل کلی خودتان را نسبت به این موضوع بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نکات سؤال و جواب شماره 34039 به نظر می‌آید با توجه به این‌که بازیکنان در زیر فشار تحریم بازی به هر حال بازی کردند و در بازی خود، کوتاهی ننمودند؛ نباید نسبت به نخواندن سرود حساسیت به خرج داد به‌خصوص که به گفته آقای رسایی: «نگاهی به تیم ملی فوتبال در سال‌های گذشته نشان می‌دهد، هیچگاه خواندن یا نخواندن سرود ملی در ابتدای بازی‌ها موضوع قابل اهمیت و به معنای یک کُنش سیاسی نبوده است. اما این روال عادی در چند هفته اخیر، توسط جریان رسانه‌ای سعودی صهیونیستی، تبدیل به یک موضوع حیثیتی شد. در حقیقت آنها از این موضوع عادی که سابقه داشته و در ابتدا به هیچ وجه هم با انگیزه‌های سیاسی نبوده، در راستای اهداف خود بهره سیاسی بردند و متأسفانه خیلی از دلسوزان فعال مجازی با مواضع تند و شدید و غلیظ خود، با حمله به بازیکنان تیم ملی، در زمین آنها بازی کردند و به آن دامن زدند. هنگام پخش سرود، نخواندن آن الزاما با هدف و انگیزه و به معنای بی‌احترامی به سرود ملی نیست.». https://eitaa.com/Roshangari_ir/71237 . موفق باشید

34038
متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده: لطفا اگر ممکن است راجع به متن زیر نظرتان را بفرمایید که آیا از فضای پیش آمده در کشمکش های سیاسی و فرهنگی و فوتبالی، این نوع نگاه به قضیه درست است؟! متن: 🇮🇷 برای ایران 🇮🇷 خداقوت برغیورمردان ایرانی مستطیل سبز. آنچه به ذهن می‌رسد این است که این جوان ها همگی دنبال افتخار آفرینی برای کشوراند لکن خب تحت تاثیر رسانه ها و یا به دلایلی دیگر این نقص عدم قرائت سرود ملی در تیم ملی کشورمان دیده شد اما دلیل نمی‌شود که این جوانان فداکار و پرشور را متهم به بی غیرتی و .. کنیم، در ضمن این برخورد پیش آمده در بازی و مسدومیت آقای بیرانوند ما را ناراحت کرد و این حادثه بوجود آمده را ان‌شاءالله تفعُّل به خیر می‌دانیم و به نظر می آید که عدم قرائت سرود ملی توسط بازیکنان را نمی‌توان علت کم کاری و باخت تیم ملی و یا مسدومیت آقای بیرانوند دانست و این نوع نگرش و برخورد را می‌توان از روی تعجیل افراد و یا جهل افراد و حتی در حالت دشمنانه و مرض، تهمت ناروا دانست و ظاهرا این قضیه، یک «قضیه ی اتفاقی» است و نمی‌توان علت تامه باخت تیم ملی ایران و مسدومیت آقای بیرانوند عزیز را، به خاطر عدم قرائت سرود ملی دانست و قضاوت عجولانه و ناروا کرد . برای_ایران پرچم_ایران_بالاست

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصحیح   بنده: با این نگاه کاملاً موافق هستم از آن جهت که بالاخره ورزشکاران با تمام وجود مقابل تیم کشور انگلستان بازی کردند و نشان دادند می‌توان به تیمی گل زد که فوتبال در آن کشور، بنیان‌گذاری شده است و فرهنگ آن‌ها با فوتبال عجین است و البته در عین آن‌که در مثال مناقشه نیست، می‌توان از آن صحنه این نتیجه را گرفت که مانند دفاع مقدس با آن‌همه هجومی که از همه جوانب به ما شد و به یک معنا ضربه محکمی در ابتدای حمله به ما زدند، ولی طوری به خود آمدیم که با جمع بین وسایل نظامی ساخته و پرداخته‌شدن جهان مدرن و روحیه قدسی و معنوی، صحنه را به پیروزی تبدیل کنیم و این نشان می‌دهد که حتی می‌توان با پشتکار در این نوع صحنه‌ها نیز از جهان مدرن عقب نیفتاد. و این عرض بنده با توجه به جواب سؤال شماره 34035  می‌باشد که از قول جناب آقای دکتر رضا داوری عرض شد فوتبال اگر عملاً به دین تبدیل شده است، ولی دین توهّمی است آیا می‌توان این فضای توهّمی را طوری مدیریت کرد که نوعی عقلانیت در آن حاضر شود و در این راستا به فضای مجازی نیز ورود کرد و عبرتی را برای آینده خود مدّ نظر آورد و در این راستا فهمی را در میدان فضای مجازی به میان آورد؟ موفق باشید      

34035
متن پرسش

با عرض سلام: استاد مردم و ملت عزیز و وفادار ایران همینطور که علاقه مند به ورزش قهرمانانه و ملی هستند و مدافع تیم ملی فوتبال ایران اند لکن از بی توجهی بازیکنان و رزمنده های ایرانی میدان مستطیل سبز نسبت به قرائت سرود ملی ناراحت هستند و علاوه بر آن، حادثه اول بازی ایران و انگلستان را، یعنی: برخورد دو بازیکن که منجر به مسدومیت آقای بیراوند عزیز شد را نسبت به همین غفلت می‌دانند که البته خب قضاوت ظاهری تندیست و همچنین در باطن شاید منصفانه و حقیقی هم نیست لکن ابهامات و تعارضات را با چه دیدگاهی و چگونه باید مواجه شد که صفا و وفاداری همه بازیکنان را نسبت به ملیت و هویت ایرانی متوجه شد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همان‌طور که استاد رضا داوری می‌فرمایند دیگر فوتبال یک بازی نیست، نوعی دینداری است. [1] به هر حال باید نسبت به فوتبال بخصوص فوتبال ما در جام جهانی بیشتر فکر کرد از آن جهت که متأسفانه بعضی به اصطلاح بازیکنان منتسب به ایران، آن را تضعیف کردند. این‌جا است که وظیفه مردم همان‌طور که ملاحظه کردید تقویت همین تیم بود با ضعف‌هایی که می‌فرمایید در مقابل آنانی که به‌کلّ آن را تحریم نمودند. آری! در این موارد اغماض رواست تا اینان همچنان در اردوگاه تیم ملّی ایران حاضر باشند. موفق باشید

 

[1] - : «امروزه بيش از هر زماني جهان از وَهم پر شده است. گرچه تصور مي‌كنيم ما بر اوهام غلبه كرده‌ايم و در عصر تكنولوژي و علم ديگر وَهم وجود ندارد، اما جهان ما پر از اوهام است. بازي به خودي خود وَهم است و نتيجة بازي هم در وَهم ما اهميت دارد وگرنه در حقيقت، نتيجة بازي اهميت ندارد. يك توپ فوتبال از يك خط پنج سانتي‌متري رد شود يا نشود، در زندگي واقعي و حقيقي مردم چه اثري دارد؟ مظفرالدّين‌شاه اين را درك كرده بود. هنگامي كه او را در پاريس براي تماشاي فوتبال برده بودند، پس از اتمام بازي پرسيده بود كه اين‌ها چند نفر هستند؟ پاسخ داده بودند ۲۲ نفر، گفته بود ۲۱ توپ ديگر بخريد و به آن‌ها بدهيد تا همه به دنبال يك توپ ندوند. وي اين حرف را خيلي جدّي گفته بود، او درك كرده بود كه اين كار، كاري عبث و بيهوده است. حتي اول انقلاب، يكي از همكاران ما معتقد بود كه فوتبال حرام است زيرا كار لغوي است. اما آيا فوتبال لغو است؟ پس چرا وقتي يك توپ، پنج‌سانتي‌متر از يك خط رد مي‌شود ۳۰۰ ميليون نفر شادي مي‌كنند و يا ۳۰۰ نفر ديگر گريه مي‌كنند؟ .... فوتبال زندگي ماست، اگر فوتبال وَهم است – كه وَهم است – پس جهان ما پُر از وَهم است. اين نمونة بسيار خوبي است. اين كم ضررترين وَهمي است كه در جهان ما وجود دارد، ما چنان به وَهم دلبسته هستيم كه وَهم‌ها را تشخيص نمي‌دهيم. تفكر آينده نبايد اوهام را كنار بگذارد، بلكه بايد بر آن‌ها غالب شود. تفكر مي‌تواند او را از اين غفلت‌ها برهاند». نشرية كتاب هفته، شماره 62 شنبه 2 دي‌ماه 1385.

33995
متن پرسش

سلام وقت بخیر. بنده چند وقتی هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بعضی موارد روانپزشکان در این مورد کارهایی کرده‌اند که خوب است نسبت به پیشنهادهای آن‌ها فکر کنید. ولی از ورزش و مطالعه و انس با دوستان غفلت نشود. پیشنهاد می‌شود سری هم به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

33327
متن پرسش

بسم رب الشهداء. با سلام خدمت استاد طاهرزاده: 🌹 قطعا شما از فریضه فوری «جهاد تبیین» آگاهید. الحمدلله خداوند متعال توفیق درک قطره ای از اقیانوس ظهور حقیقت در این انقلاب قدسی را و شناخت امامت جامعه را به بنده حقیر و دیگران داده، در مقابلِ شناخت ظلم و شرک زمانه. خب امروز بیان و شناخت و معرفت دادن به مردم نسبت به حقیقت زمانه و ظلم زمانه یک امر ضروریست، لکن با توجه به اینکه خداوند متعال مسجدی را در جهت جهاد تبیین در اختیار بنده حقیر قرار داده، نمی‌دانم، چگونه باید این جوان ها و نوجوانانی که مسئله شان آرمان های دیکته شده غرب است را وارد مسجد و میدان کرد، و مسجد را از سه چهار نفر پیرمرد و میان سال به یک پایگاه و مرکزیت تبدیل کرد! برای بیان و تبیین افق پیش رو از طریق انقلاب اسلامی و آرمان های انقلاب. بعضی وقت ها حس می‌کنم انگار هر کسی (حتی یک جوان ۱۸ ساله) دنبال اثبات خود و ایجاد دَر و دُکان خود با نام اهل البیت و اسلام است نه معنا کردن و دیدن خود ذیل دستگاه حق و تقابل در مقابل دستگاه ظلم. اگر امروز نبی اکرم (ص) و یا حضرت امام (ره) بودند، در قدم اول در جهت جذب دلهای این جوان ها و افراد آخرزمانی برای ورود مساجد و بعد تبیین مبانی توحیدی انقلاب اسلامی چه کار می‌کردند؟!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که سیره علمای گذشته ما بود با خوشرویی و ارتباط با نوجوانان و یا جوانان حتی در کوچه و محل و در حدّی که در فعالیت‌های ورزشی آن‌ها هم شرکت کنیم، موجب دلگرمی آن‌ها نسبت به مسجد و روحانیت می‌شود. ۲. با آنان راه  می‌آمدند و افقی را مقابل آن‌ها می‌گشودند و متذکرشان می‌کردند که برای رسیدن به آن افق باید تقوا پیشه کنند. موفق باشید

33040
متن پرسش

سلام و عرض ادب: بنده ۱۳سالمه و به خاطر مسائلی دو بار خودکشی ناموفق داشتم. با اینکه از آخرت می‌ترسم ولی با این حال خیلی وسوسه میشم که دوباره این کارو انجام بدم. تمام ترسم اینکه نتوانم جلوی خودم رو بگیرم و مورد بعد بحث شهوت و میل جنسی هست که با این سن در من به وجود اومده و درحال بیشتر شدن است چه کنم که بر گناهانم غلبه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه ابعاد معرفتی خود را از یک طرف و اراده خود را از طرف دیگر تقویت کنید إن شاء الله از این معضلات عبور خواهید کرد. در مورد اول کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «آشتی با خدا» را که هر دوی آنها روی سایت هست پیشنهاد می‌شود و در مورد دوم ورزش کردن و پیاده روی و حضور با رفقای ایمانی در مسجد. موفق باشید

32968
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرانقدر: فردی پشت سر هم خواب های وحشتناک می‌بیند به طوری که دیگر می‌ترسد شب ها تنها بخوابد. خواب می‌بیند اجنه دنبال وی می‌کنند. راه حل رهایی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله با تعمّق در معارف توحیدی و با صله رحم و خوش‌خُلقی و خوش‌برخوردی با انسان‌ها و دلسوزی و خدمت به آن‌ها و حضور در فعالیت‌های انقلابی و ورزش؛ مشکل حلّ می‌شود. موفق باشید

32885
متن پرسش

سلام: من یه پسر ۱۷ ساله هستم و میل جنسی در این سن در من خیلی زیاد است و بارها و بارها بخاطر این به گناه افتادم ولی هر بار خیلی پشیمون میشم و از خدا و امام زمان خجالت می‌کشم و حتی روم نمیشه نماز بخونم ولی بازم شهوت بر من غلبه میکنه، امکان ازدواج هم که نیست من چطوری مبارزه کنم و جلوی خودم رو بگیرم؟! دیگه خسته شدم میخوام از این لجنزار گناه رها بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در محافل مذهبی و تعمق در معارف الهی و فاصله‌گرفتن از صحنه‌های تحریک‌کننده شهوات؛ نورِ عصمت را که لذت‌بخش‌تر از امور دنیایی است، احساس می‌کنید. از فعالیت‌هایی مثل ورزش و انس با رفقای مذهبی غفلت نکنید. زندگی‌نامه شهدا، جهان نورانیِ آن‌ها را در مقابل شما می‌گشاید تا با عزمِ بزرگ آن‌ها زندگی خود را شکل دهید. موفق باشید

32863
متن پرسش

سلام آقای طاهرزاده عزیز: دلنوشته ای با بغضی شکسته در گلو برایتان ارسال می‌کنم. جوانی ۲۸ ساله هستم. نزدیک ۱۰ سال هست که در فضای مسجد و جلسات قرآن و گروههای مطالعاتی شهید مطهری و جنابعالی (مانند شرح ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری و ...) هستم. و تحت تاثیر این فضاها و گروههای مطالعاتی در این ۱۰ سال سعی کردم زندگی خودم را رنگ و بوی دینی ببخشم. حداقلش این است که سعی کردم واجبات و محرمات رو انجام بدم. به عنوان مثال آنقدر در مسئله کنترل چشم در این ۱۰ سال مراقبت کردم که حتی زن برادر خودم را هم ندیدم. الان مرتکب گناهی شده‌ام که هیچ وقت فکر نمی‌کردم دچار این قضییه بشوم. نمی‌خوام گناهم را توجیه کنم ولی در سنی هستم که نیاز به ازدواج دارم و غریزه جنسی به شدت در من غلیان دارد. از طرفی شرایط ازدواج را ندارم. از نظر مالی هیچی ندارم. هیچی! لیسانس دارم ولی به ناچار کارگری می‌کنم. تازه به صورت مداوم هم نیست. خلاصه مسئله جنسی آنقدر بر من فشار آورد که نتوانستم کنترلش کنم. تا اینکه نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که نزدیک یک سال است که به کرار مرتکب دیدن فیلمهای مستهجن شدم. هر بار هم که مرتکب شدم به شدت ناراحت شدم و افسرده شدم که چرا این کار را کردم و خودم را نابود کردم. یادآوری مطالب شما در کتابهای ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری آتش درونم را چند برابر میکنه. چون می‌فهمم دارم چه بلایی سر نفس و صورتها و ملکات نفسانی خودم می آورم. ولی چه کنم که زور غریزه جنسی از دانسته‌هایم بیشتره. هر دفعه تصمیم گرفتم که دیگر سمت این کار نروم ولی به دو ماه نکشیده دوباره غریزه جنسی بر من فشار آورد و دوباره سمت این کار رفتم. اصلا باورم نمی‌شود که این من بودم که همچین کاری کردم. اصلا به من نمیاد همچین کاری بکنم. استاد محترم احساس می‌کنم هر کاری در این ده سال کردم همه به باد رفت. هر چند خدا می‌داند هیچ وقت قائل به این نبودم که کاری کردم. ولی نسبت به چشمانم خوشحال بودم که خدا توفیق داده و چشمهایم را کنترل کردم. به والله قسم خجالت می‌کشم با خدا و اهل بیت صحبت بکنم. نماز که می‌خوانم از خجالت می‌خواهم‌ آب بشوم. چندین مرتبه قول دادم به خدا و اهل بیت که دیگر نروم سمت این کار ولی دوباره و چند باره رفتم. و همین بدقولی خجالتم رو چندبرابر میکنه. حالم خراب است. از خودم ناامید هستم. اصلا بعید نیست که یکی دو ماه دیگر دوباره این کار را تکرار کنم. شما را به حضرت زهرای مرضیه قسمتان می‌دهم یه کاری برام بکنید. به خدا همین الان که این اسم مبارک رو به زبون آوردم خجالت کشیدم. همیشه در مجالس روضه، در مراسم احیا شب قدر، سر مزار شهدا و امامزاده ها یا در گوشه خانه با اشک و گریه و ضجه از این بزرگواران خواسته‌ام که کاری بکنند که دیگه من نرم سمت این کار ولی چند روز بعد دوباره مرتکب این گناه می‌شوم. استاد گرانقدر! دستم به دامنتان. به قدری این مسئله برایم مهم هست و به قدری از خودم بدم میاد که حاضرم سینه خیز بیایم محضرتان و کف پایتان را ببوسم. کمکم کنید از این لجن‌زار بیرون بیایم. شاید این بزرگانی (خدا و اهل بیت و شهدا و امامزاده‌ها) که بهشان توسل کرده‌ام جوابشان را در لسان شما گذاشته‌اند. الله اعلم شما یادم دادید از رحمت خدا مایوس نشم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که روایات ما متذکر این امر شده اند که بعضاً انسان مومن را به نوعی گرفتار نوعی گناه می کنند تا از عجب، آری! از عجب که بدتر از گناه است نجات دهند و بدین لحاظ از آن جهت که انسان مومن از گناهی که مرتکب شده متنفر است، می‌توان موضوع نجات از عجب را در آن گناه مدّ نظر داشت و جایی برای مأیوس شدن از ادامه دینداری نمی ماند بخصوص که شیطان نیز در این جریان فعال است که به هر شکلی انسان مومن را گرفتار گناهی بکند و سپس القاء نماید که زحمات انسان بر باد رفته است در حالیکه هرگز چنین نیست و به هر حال خداوند با الطاف خود کاری می‌کند که گناه برای انسان شیرین نباشد و اینجا است که در احوالات عرفا داریم بعضاً در یک گناهی که مرتکب شده اند ۷۰ مرتبه توبه کرده اند زیرا متوجه نقشه های شیطان در آن گناهی که مرتکب شده اند بوده اند و از رحمت الهی مأیوس نگشته اند. جا دارد که اولاً: سعی کنیم از صحنه هایی که شرایط انجام گناه فراهم می‌شود، پرهیز نماییم و ثانیاً: با روزه داری میل جنسی خود را در شرایطی که ازدواج فراهم نیست، قابل کنترل کنیم و از آن مهم تر اگر ذهن خود را مشغول امور الهی و بدن خود را مشغول فعالیتهایی  مثل ورزش بنماییم، از آن مهلکه ها إن شاءالله فاصله می‌گیریم. موفق باشید    

32810
متن پرسش

سلام وقت بخیر: من چند سال هست خیلی ضعف شدید دارم همینطور کمر درد شدید هرچقدر هم پیش دکترهای گیاهی و شیمیایی می‌رم خوب نمیشم خیلی طب سنتی و اصول غذایم رو خیلی رعایت می‌کنم ولی اصلا افاقه ایی نکرده و همینطور ترس شدید دارم و از ترس شب ها نمیتونم بخوابم و کابوس می‌بینم و کلا زندگیم خیلی به هم ریخته. یک حاج آقایی که دعا نویس بود و مورد اعتماد به من گفتن که دچار جن زدگی شده ای و شما رو طلسم کرده اند. یک شخصی رو فرستادن که بیان داخل خونمون و خونه رو تخلیه اش کنند. اون آقا گفتند که داخل خونه طلسم گذاشتند و خودت و همسرت رو طلسم کردند. و همینطور من چند سالی هست که حرز امام جواد رو مینوشتم برای خودم و خانوادم و کلا بعضی از دعا و قرآن ها رو می‌نویسم برای دوری از چشم زخم و سلامتی. الان این آقا به من گفتند که همه مریضی هایی که این چند ساله داری بخاطر نوشتن این دعا هاست، بخاطر اینکه میگن شما اذن نوشتن دعا و قرآن رو ندارید. میخوام ببینم گفته این ها تا چه حدی صحت دارند که اگر حرفشون درست هست اجازه بدم بیاند داخل خونه ام؟ اگه میشه من رو راهنمایی کنید، من سردم گمشدم و واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم و نا امید شدم و اگه میشه میتونم باهاتون تماس بگیرم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر برای نوشتن دعا و قرآن باید از کسی اجازه گرفت؟!! به هر حال نباید خودتان و زندگی‌تان را به دست چنین افرادی بدهید که موجب سرگردانی شما می‌شود. با ورزش و با درمان‌های طبی اعم از طب جدید و سنتی همت کنید به یاری خدا از این نوع ضعف‌ها و بیماری‌ها عبور نمایید و در حدّ خود نیز راضی باشید. اگر فرصت کردید مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، إن‌شاءالله نکاتی در عزم و اراده شما برای عبور از این نوع سختی‌ها در شما ایجاد خواهد کرد. موفق باشید

32803
متن پرسش

سلام علیکم: من دو سال بیشتر هست با یه سری تفکرات منفی و دست کم گرفتن خود... و حسادت به بقیه و مقایسه کردن درگیر بودم. الان نمیتونم خودم رو آروم کنم و احساس یه فاصله زیاد می‌کنم. با خدا بعضی وقتا به رفتار های دیگران ذهنم درگیر میشه و فکرم میاد پراکندگی افکار دارم به شدت می‌خوام با خدا حرف بزنم نمیتونم. خیلی می‌ترسم از این شرایط. مدام ذهن من مقایسه می‌کنه مثل یک خوره افتاده به جونم. استاد خواهشاً یه راهکار عملی بدین، می‌خوام درست بشم، خیلی اذیت میشم. چیکار کنم این افکار تموم بشه و ذهنم به یک ثبات برسه واقعا خسته شدم😔

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در محضر آیت الله حسن‌زاده بودیم فرمودند: «در زندگی به این نتیجه رسیدم اگر خودم با برنامه‌هایی که می‌توانم به ذهن خود بدهم، ذهنم را مدیریت نکنم؛ ذهنم مرا بازی می‌دهد». و در همین رابطه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تدوین شده است که خوب است به آن کتاب رجوع شود. و بعد از آن با مباحث «معرفت نفس» و ورزش و تدبّر در قرآن إن‌شاءالله به نتایج خوبی خواهید رسید. موفق باشید

32765
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرانقدر: برای نجات کسیکه از بیماری روحی و روانی و افسردگی و افکار منفی و خود خوری رنج می‌برد و عزت نفس و اعتماد به نفس او از بین رفته چه راهی سراغ دارید؟ لطفا راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: سعی بفرمایید به قول معروف «ره چنان رو که رهروان رفتند». به افراد قابل اعتماد اطراف‌تان اعم از آشنایان و رفقا نظر کنید و با روحیه آن‌ها خود را در زندگی حاضر نمایید. ثانیاً: چندان به خودتان فشار نیاورید و با توکل به خدا از فعالیت‌های اجتماعی و ورزش و داشتن فعالیتی نه چندان سنگین غفلت نکنید. موفق باشید

32564
متن پرسش

سلام استاد گرامی: وقت عالی بخیر. نظر شما درباره واکنش ما به برنامه عصر جدید چیست؟ برنامه ای است که ظاهرا بیشتر آکروبات بازی و سرود و نقاشی و تئاتر نشان میده و ما بینش شاید یک اثر هنری ارزشی هم نشون بده. نمیدونم در مجموع اثر خوبی داره روی جوونا یا نه؟ فکر می‌کنم اشکالش این باشه که جوونا رو علاقه مند کنه به همین نوع کارها که بیشتر خودنمایی توش مطرح هست و اونها رو نسبت به فعالیت های عمیق مثل مطالعه و عبادات بی رغبت کنه. البته این استنباط من هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور مستقیم هیچکدام از برنامه‌های عصر جدید را نتوانسته‌ام تماشا کنم مگر آن کلیپ‌های خوبی که رفقا به طور گزینشی از آن برنامه گرفته‌اند که عموماً کلیپ‌های خوبی بوده است. به نظر بنده باید همه جوانب موضوع را بررسی کرد و این‌که مسئولان تنظیم برنامه عصر جدید، مخاطب خود را چه کسانی قرار داده‌اند و آیا نسبت به آن مخاطب، چشم انداز و افقی مقابل او گشوده‌اند؟ هرچند که آن افق چندان هم آرمانی نباشد. ولی در هر صورت باید در راستای معنابخشی به انسان باشد و عبور از پوچیِ دوران. موفق باشید

32501
متن پرسش

به نام حق استاد دلسوز سلام علیکم: استاد بنده یک روز در هفته شرح مقالات را گوش می دهم که الان جلسه ی نهم هستم و یک روز کتاب مقالات را مطالعه می کنم و یک روز هم (یک ساعت) سیر مطالعاتی را با نکته برداری پیش می روم. دعاهای کمیل و ندبه و صباح و عهد را مداومت دارم ولی غالبا حواسم پرت می شود. برای چهار روز باقی مانده از هفته چه پیشنهادی دارید تا به لطف خدایمان بهتر در این راه پیش بروم؟ و استاد امان از این زبان که دیوانه ام کرده گاهی اصلا انگار نه انگار که عضوی از بدن من است و باید از من فرمان ببرد چکار کنم که انقدر حرف نزنم؟ خدا روحتان را به خودش نزدیک کند و لبخند امام زمان روزیتان ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از اُنس با قرآن از طریق تفسیر، غافل نباشید و پیشنهاد بنده آن است که ابتدا صوت‌های سوره آل‌عمران که در سایت هست را دنبال فرمایید. ۲. از ورزش و فعالیت‌های بدنی غفلت نفرمایید. موفق باشید

32314
متن پرسش

با سلام: آیا برای شرکت در مسابقات مختلف نیازی هست که حتما آن عملکرد درجهت خاصی باشد یا اینکه بر اساس تشخیص خود می توانیم شرکت کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحب‌نظر نیستم. آنچه لازم می‌دانم که در کلیت ورزش رعایت شود، مطالبی است که در قسمت آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» عرض شد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!