بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عید سعید فطر

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32733
متن پرسش

 بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض رحمت و ادب و احترام استاد گرامی: در روز قیامت که از آن به «یوم ندعوا کل اناس بامامهم» تعبیر شده است مردم با عالمان و اساتید خود فراخوانده می شوند، چرا که یکی از انواع پیشوایی، پیشوایی و امامت علمی است و در آنجا آشکار می شود که متعلمین از شئون وجودی این استاد و عالمند و ندا می آید که یاران سلمان، یاران مقداد، یاران خمینی، یاران علامه طباطبایی حاضر شوند و با هم محشور باشند. در آن روز به شفاعت‌شان محتاجیم و در حال حاضر به رسم ادب الهی دعاگوی شما هستیم. اما یک سوال هم از محضرتان داشتم الحمدلله به لطف الهی و فضل و عنایتش در محضر کلام شما در ماه مبارک رمضان جهانی دیگر گشوده شد از رحمت بی منتهای الهی و معاشقه با حضرت حق در کاممان ریخته شد فقط یک نگرانی همیشه داشته و دارم برای نگهداری این الطاف رحمانی آن هم در ایام عید فطر هست که به رسم دیرینه به شهرستان می‌رویم برای صله رحم در کنار پدر و مادر خود و همسر و خانواده ها، اختیاری برای روزه گوش و ... نیست سعی در روزه زبان از مباح هم عملا مقدور نمی‌شود چون با صله رحم در تضاد می افتد. همیشه حضور در جمعی که انتخابی نیست از بابت نور مومنانه اما لازم شرعی است از بابت دستور دین به صله رحم بنده حقیر را نگران می‌کند و هرچه می‌گویم خدا هست نگران نباش اما هجمه شیطان در این جمع برای غفلت آسیب رسان می‌شود استاد محترم جمع این دو چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این را طبیعی بدانید که ما در دل بهارهای معنوی با خزان‌های خطورات روبه‌رو می‌شویم و در دل همین تقابل‌ها، ساخته خواهیم شد آن‌گاه که طمأنینه خود را حفظ کنیم. ۲. به هر حال باید به سوی مردم رفت و در مواجهه با همین مردم، دینداری خود را شکل داد زیرا:

ز آب خُرد، ماهی خرد خیزد / نهنگ، آن بِه که در دریا ستیزد.

موفق باشید   

32729
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرانقدر: طاعات قبول. استاد جان سوالی برایم مطرح شده، ممنون میشم پاسخ دهید: استاد جان، شما می‌فرمایید اینکه در ماه‌های رمضان و شعبان و رجب، شرایط خاصی به لحاظ معنوی حکم فرماست، قراردادی نیست و یک پدیده واقعی و حضوری است، حال با توجه به اینکه زمان این ماه ها قراردادی است، یعنی از این هلال تا آن هلال رمضان است، آیا تاثیری ندارد؟ در واقع ببینید در ماه های شمسی، فروردین همیشه یک موقع است ، دی همیشه یک موقع خاص است اما رمضان و.‌..چرخشی است و این چرخش قرارداد است، پس چطور حالات واقع شده در آن قراردادی نیست و حقیقی است؟ مثلا شب عید فطر که آنقدر مقام دارد، خب اگر ما مقلد حضرت آقا باشیم بصورت قراردادی وضع کردن که استهلال با چشم مسلح هم قبول است و لذا نظرشان با مراجعی که به چشم غیرمسلح فقط عقیده دارند فرق می‌کند بنابراین مثلا بعضا یک روز زودتر از بقیه عید فطر اعلام می کنند، خب حالا من و همسایه ام که یکی مقلد رهبری و دیگری مثلا مقلد آقای مکارم است، هر دو در یک افق و مکان زندگی می‌کنیم چطور عید فطر من یک روز زودتر است؟ آنوقت آن برکات و انوار شب عید فطر برای عید من نازل می شود و یا عید ایشون که فرداست؟ پس این برکات و معنویات قراردادی می شود، یعنی برای من امشب است برای همسایه دیوار به دیوارمون فرداشب، وگرنه چطوری است؟ بعد من چطور به قول شما مثل امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان وداع کنم و رمضان رو وجودی در نظر بگیرم که مقابلم است و با او خداحافظی می‌کنم، در حالی که ما قرار گذاشتیم نهمین حلول را رمضان نام بگذاریم؟ کاش تونسته باشم سوالم رو درست و کامل مطرح کنم. رحم الله لوالدیک

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیت زمان‌ها می‌باشد و آن هم در کلیت آن‌ها به همان معنایی که روح و اراده‌ای در پشت این زمان‌ها نهفته است و اولیای الهی و انبیای ربّانی از آن به ما خبر داده‌اند. مثل آن‌که قوه بینایی در پشت عضوی به نام چشم حاضر است و آن غیر از قوه شنوایی است که در پشت عضوی به نام گوش حاضر می‌باشد، با این‌که هر دو عضو، مادی هستند. پس بحث در ظرفیت زمان‌ها در میان است آن‌هم به صورت کلی، و تلاش برای آن‌که آن زمان‌ها را – مثل عید فطر- پیدا کنیم. به همین جهت هم این عمل را به عهده امام مسلمین گذاشته‌اند و مسلّماً خداوند او را در این امر مدد می‌رساند. حال اگر عده‌ای در این مورد آن‌طور که می‌فرمایید تلاش لازم را نمودند ولی موفق نشدند، بالاخره خداوند با رحمت خود نقص کار آن‌ها را جبران می‌کند. موفق باشید

30960
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: ۱. این جمله درست است که انسان باید خداوند را در قلب خود رویت کند؟ ۲. ماه رمضان تقریبا خوب طی شد، شب عید فطر هم خوب بود، ولی نمی دانم چرا روز عید فطر این اندازه ورق برگشت و انگار نفس اماره فقط خودنمایی کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! ولی رؤیت حق به چه معناست، جای بحث دارد. عرایضی در جلسات ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ سوره جاثیه که کتاب آن روی سایت هست، در این رابطه شده است. ۲. آری! «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید

30951
متن پرسش

سلام استاد گرامی ضمن تبریک عید فطر. سوال من در مورد فطریه است این موضوع برام مقداری گنگه: مبلغ فطریه برای هر نفر بر مبنای قوت غالب منطقه، سه کیلو گندم، جو، برنج، خرما، کشمش و مانند آنها و یا معادل قیمت اینها به نرخ آزاد پرداخت گردد، فطریه بالاخره چقدره، واقعیت اینه ما برنج یا نان خالی نمی خوریم، اینجا هم می گه قوت غالب حکم اسلامیش چیه؟ با توجه به اینکه اسمش زکات هست آیا منظورشون معادل یک دهم غذایی هست که در ماه رمضان مصرف می کنیم یا ... برای نمونه می گویند کفاره روزه غیرعمدی، برای هر روز، یک مد (حدود ۷۵۰ گرم) طعام است این میشه زکات معادل چهار وعده غذا. اگر در این مورد توضیح دهید ممنون می شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قوت غالب، تعبیر فقهاست و به معنای غذاهایی است که در شهر رواج داره و لازم نیست به لحاظ یک نفر سنجیده بشه که غالبا چی میخوره. بنابر این همه ی اهل شهر میتونن سه کیلو گندم یا برنج یا هر چیز دیگه ای که در غذاهای مردم به کار میره را حساب کنند و خودش یا پولش رو به فقیر بدهند. البته اگر تمکن مالی دارند بهتره به این بهانه، بیشتر به فقرا کمک کنند. ۲. یک دهم یا یک بیستم مربوط به زکات امواله و ربطی به زکات فطره نداره ۳. کفاره مربوط به باب دیگری است و ربطی به فطریه ندارد.

30955
متن پرسش

سلام به استاد گرامی و با قبولی طاعات و تبریک به جهت عید سعید فطر. راستش با جوابی که به سؤال شماره 30948 تحت عنوان «بهترین حضور در عهدی که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم» دادید احساس کردم مطلب می تواند بیش از این حرفها باشد و آن جواب مقدمه‌ای هست برای این که ما با شروع عید فطر به تولد دیگری فکر کنیم. خواستم اگر ممکن است در این رابطه یعنی در رابطه با عید فطر و نوع زندگی که باید شروع کنیم، نکاتی بفرمایید. پیشاپیش از اینکه وقت شما را می‌گیرم، پوزش می‌طلبم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع عید فطر بسیار بزرگ‌تر از آن است که تنها خوشحال باشیم که وظایف دینی خود را انجام دادیم و تمام شد. آری! سال‌های قبل در رابطه با عید لقاء الهی‌بودنِ عید فطر عرایضی شد و در امسال یادداشتی را که امروز تنظیم شد را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید
باسمه تعالی

عید فطر و شروعی دیگر

وقتی در ماه رمضان دل به دریا زدید و با همّتی بزرگ تا کناره‌های رؤیت حضرت مجبوب جلو رفتید؛ هان! متوجه باشید حال که راز خدایی بر زبان دارید و جان شما پیک کلام ازلی شده، آن را پاس دارید. این نتیجه تلاش و صبر آن‌هایی است که به برتر از نیازهای حیوانی خود نظر کردند.
حال که آسمان به سوی شما گشوده شد، باید خود را وقف ایثارها و خوش‌خلقی‌ها و خوش‌بینی‌ها کنید، به پاس این همنشینی با فرشتگان، به پاس زندگی در تاریخی که شهید حاج قاسم‌ها در آن متولد شدند و خود را در جاودانگی تجربه کردند و فهمیدند در سایه چه کسی آرام گیرند آن‌جایی که آن شهید بزرگوار در وصف مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» فرمود:
«والله! والله! والله! از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.»
در جنگ بین ظلمات و نور، از رنج مقدس و غم از دست‌رفتن عزیزان در این جنگ نباید هراس داشت. آن‌که به دل طوفان می‌زند، زبان خداوند است و اجازه ندارد اجازه دهد این شعله برافراشته، یعنی انقلاب اسلامی را عده‌ای که تا دیروز مدعی انقلابی‌گری بودند با شعارهای عوامانه خود، خاموش کنند.
کسی که با آسمان‌ها به گفتگو در می‌آید از آذرخش آسمان نمی‌ترسد، حتی اگر آن آذرخش‌ها، مقدسانِ نادانی باشند همانند خوارج.
تنها با ایمانی پارسایانه می‌توان به «عید فطرِ» رمضانی رسید که در آن زندگی با طراوتی دیگر شروع می‌شود و تنها در پرتو تسلیم، دلیرانه در مقابل حکیم بزرگ دوران می‌توان در خدمت مردم بود وگرنه از مردم و از انسانیت دم‌زدن و رهبریِ رهبر معظم انقلاب را مدّ نظر نداشتن، شیطانی را تداعی می‌کند با 6000 سال عبادت، چون کوری سرگردان با وجودی سراسر غضب.
در بستر انقلاب اسلامی و با حضور در کناره‌های رؤیت حضرت محبوب، تنها چیزی ارزش دارد که جان‌ها را به سوی حقیقت، به شکوفایی دعوت می‌کند. کافی نیست وقتی به سخن می‌پردازند، سخنان خوب بگویند و دم از انسانیت بزنند اما در دل آن سخنان، نهادهای مقدس نظام اسلامی را نفی کنند و تلاش نمایند مردم را در مقابل آن‌ نهادها قرار دهند و با روحیه کودکانه خود، نقش و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب را نادیده بگیرند.
چگونه آن کلام دوستانه‌ای که از دل آن مرد شجاع چون چشمه‌ای معنوی از عمق کوه وجدان این ملت بیرون آمد و چون قطره‌های بلورین ما را به نیروهای پنهان عالم آگاه کرد؛ فراموش ‌کنیم؟ آن‌گاه که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.»
از چه ملتِ ما را به سازش و دوستی با دشمنان انسانیت دعوت می‌کنند؟ ملتی را که رهایی‌اش جز در نبرد با مستکبران نیست؟ شهدای ما رؤیای رفاه غربی را از سر به در کردند که آن‌چنان آبدیده و آسمانی شدند.
در عید فطر می‌توان غرق در شوق الهام شد و زندگی را در بستری که به سوی آینده توحیدی است، دنبال کرد. با طبیعتی خدایی باید خویشتن را خداگونه آشکار نمود تا از دهان‌تان موسیقی عشق و حماسه به ظهور آید، عشق و حماسه‌ای که در طنین سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» به گوش‌ها می‌رسد تا همچون سردار دل‌ها، جاویدان ادامه یابید.
بنیادی‌ترین روحی که در عید فطر شروع می‌شود، نظر به جانب بالا است و با تمام وجود و یک‌پارچه ایمان و عزم‌شدن.
مقدس می‌تواند همیشه مقدس بماند اگر انسان مغرور تعریف و تمجید عوام نشود و از سنت‌های حضور در جهان بیکرانه الهی غفلت نکند.
آن کسی که در زندگی فقط یک راه را می‌بیند و آن راهی است که تنها به او ختم شود، اگر مردم به او رأی ندهند، به هیچ‌کس رأی نمی‌دهد.
عید فطر، عیدی است برای شروعی دیگر و گام‌زدن در جاده‌ای که مردم ما در انتخابات پیش رو به حاکمیت مردانِ مردی نظر می‌کنند که در تراز انقلاب اسلامی باشد. با نظر به «جهانی میان دو جهان»، تا نه از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی غافل شویم و نه از زندگی در دنیای جدید فرار کنیم.
والسلام

27930
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: با توجه به دعای قنوت روز عید فطر. یعنی روز عید فطر تجلی جلال الهی است؟ و سوال دوم آن لقاء وصل کامل که برای روز عید می گویند همان تجلی جلال است‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. زیرا در جلال حضرت معبود افقی گشوده می‌شود که جمالش نیز متعالی است. موفق باشید

19692
متن پرسش

سلام و عرض ارادت: شما در جواب سوال مربوط به اشعار آقای میثم مطیعی فرمودید لازم است هویت نهضت خود را بوسیله شعارهایمان تببین کنیم. من خودم را از ارادتمندان این مداح عزیز می دانم، اما سوال بنده از حضرتعالی این است که اولا مگر حضرت آقا در خطبه های نماز عید فطر نفرمودند نیاز کشور در موقعیت فعلی به اتحاد و انسجام است! خب مگر تریبون نماز فطر و مخاطبین آن را فقط از یک جناح خاص تشکیل می دهند! چرا در شرایط حاضر ما بوسیله اشعاری موج وحدت شکنی را در جامعه القا کنیم؟ مگر ما موظف به این نیستیم که موقعیت شناس باشیم؟ تقریبا همین‌ مضامین شعری در نماز عید فطر پارسال توسط همین مداح نیز خوانده شد، ولی آیا واکنش ها همین طور بود؟ خب شرایط کشور در سال گذشته بسیار متفاوت از امسالی بود که روز قدس آن اتفاق افتاده بود و بعضی هم از تعبیر آتش به اختیار رهبری سو تعبیر کرده بودند! خب چرا نسنجیده و بدون در نظر گرفتن قواعد بازی و جنگ رسانه ای عمل کنیم؟ حتی اگر همین‌ اشعار در مراسم های بیت رهبری یا دیدار شعرا با آقا خوانده می شد، به این شکل بهانه دست پوچ اندیشانی نمی دادیم که اصل مضامین شعر و مطالبه گری های حقیقی را به حاشیه راندند و رییس جمهور و دولت را مظلوم نشان دادند (هر چند غیر واقعی) دوما از مصاحبه حضرتعالی با جناب یاسر عرب می توان فهمید ما باید برای دیگران حق فکر کردن و نظر دادن قائل بشیم، و از دگر ستیزی دوری کنیم، با این تفاسیر چرا باید از تریبون نماز عید فطر به گونه ای بهره ببریم که برای مردم تصور مصادره طلبی و نادیده گرفتن رای مردم و توهین به رییس جمهور قانونی کشور (هر چند غیر واقعی) تلقی شود؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید تقریباً همه‌ی مضامین اشعاری که آقای مطیعی خواندند، سخنان رهبری بود که در سال‌های اخیر مطرح کرده بودند. و آقای مطیعی در فضای حماسی آن را ادا کردند. مشکل این‌جاست که عده‌ای از سیاسیون طوری خود را تعریف کرده‌اند که مثلاً اگر برجام نقد شود، به آن‌ها بر می‌خورد. در حالی‌که نقد برجام، نقد آمریکاست نه نقد دولت. خطری که کلیّت ما را تهدید می‌کند آن است که شعارهای اصلی انقلاب به جهت موضع‌گیری‌های بعضی از جریان‌های سیاسی فراموش شود. و این مسئله‌ی بسیار حساسی است که هرگز نباید به آن تن داد. به نظر بنده دولت باید طوری خود را تعریف کند که تأکید بر شعارهای انقلاب، موجب نقد دولت نگردد. هرگز نباید حرّیت و آزادگیِ انقلاب را گرفتار موضوعاتی کرد که دولت‌ها برای خود به‌وجود آورده‌اند. به قول بعضی‌ها دولت یازدهم کاری کرده که گویا مثل نقد هولوکاست که در دنیا جرم است، نقد برجام جرم حساب شده است!! و از آن خطرناک‌تر نقد سند 2030 می‌باشد!!! چه شده است نقد چنین سندی که هویت ملی و دینی ما را نشانه رفته است، برای دولت گران می‌آید؟! آیا در این حالت که چنین سندهایی نقد شود، قراردادنِ تریبون نماز جمعه برای جبهه‌ی خاصی است؟ یا تریبون نماز جمعه، آزاد از هرگونه جبهه‌بندی باید فضای نقد هر انحرافی باشد و این ضامنِ آزادگی ما است. رضا خان به مرحوم مدرس پیغام داد که «پا روی دم ما نگذار». و مرحوم مدرس آن مردِ حرّ آزاده در جواب گفته بود «اعلیحضرت بفرمایند دم‌شان را کجا گذاشته‌اند که ما روی آن پا نگذاریم». این که نمی‌شود که هرجا سخنی گفته شود که به زعم دولتیان خوش نمی‌آید آن را سخن خطی و گروهی قلمداد کرد. انتقاد، روحِ یک ملت است و جواب انتقاد، روح‌افزاییِ روح‌هاست. موفق باشید  

19687
متن پرسش

تحلیل سیاسی، فرهنگی با رویکرد «نقد درون گفتمانی» بخش سوم «آقای میثم مطیعی عزیز و دوست داشتنی، استدعا داریم پرونده درخشان خود را لکه دار نکنید‼️ هر چند که بنده از ارادتمندان و دوستداران جناب مطیعی به دلیل مدیحه سرایی ها و مرثیه سرایی های که با مضامین انقلابی همراه است، می باشم!! اما مع الاسف اشعاری که در عید فطر خواندید کام ما را تلخ کرد!! هر چند بنده اطمینان دارم که از سر دلسوزی خواندید! و علی رغم کانال ها و سایت های که شما را به عقده گشایی یا ابوکینه متهم نمودند!! اما برای همگان روشن هست که این چنین نیست!!! آقای مطیعی عزیز!! شما دیروز در مقابل رئیس جمهوری این گونه شعر سرودید که حدود 24 میلیون مردم به وی اقبال داشتند، و هرکدام از آن ها به دلایل غلط یا صحیح به جناب روحانی رأی دادند، و ما نیروهای انقلاب سعی کنیم که با همین افراد دست در دست هم برای فائق آمدن بر معضلات و بن بست ها یکپارچه بشیم! آقای مطیعی عزیز!! کلیت مضامین اشعار دیروز شما را می پذيرم و مورد تأیید هست! اما استحضار داشته باشید که شما با مردمی مواجه هستید، که این لحن و سبکی را که انتخاب کردید را به عقده گشایی یا تندروی متهم می کنند، نه این که مثل دوستان مان حماسی بودن اشعار را استنتاج نمایند!! بنده گمان می کنم سرودن و خواندن چنین اشعاری جزء صدمه به «اتحاد» کشور و ملت که دست آورد چندانی ندارد، امیدوارم که حضرتعالی به عنوان یکی از مداحان نزدیک به بیت رهبری از این پس دقت بیشتری به خرج دهید!!! لذا بهتر هست انتقادهای خویش را از مجاری صحیح به گوش دستگاه های نظارتی برسانیم!» سلام استاد عزیزنظر جنابعالی در مورد یادداشت فوق چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در جایگاه تاریخی خاصی قرار داریم که هویت نهضت خود را از طریق شعارهای‌مان دائماً باید زنده نگه داریم مثل شعارهای اصحاب امام حسین«علیه‌السلام» در روز عاشورا در مقابل جبهه‌ی کفر و استبداد یزیدی. در این حال اگر بخواهیم از این کلیّتِ حضور خود دست بشوییم، از «خود» دست شسته‌ایم. همچنان‌که رهبری عزیز با شعار «من انقلابی هستم» مواظب بودند فضای مذاکره‌ی دیپلمات‌ها هویت ما را شکل ندهد. آیا می‌توان در آن حالت به بهانه‌ی آن‌که دولت در حال مذاکره‌ی دیپلماسی است، هویت خود را نادیده بگیریم؟ حتی در این‌جا بحث شعر و شاعری هم نیست تا کسی بگوید اشعار ضعیف یا قوی بود، قصّه‌ی حماسه است و حماسی‌زیستن و زنده‌بودن، که امروز معنای زندگی در حماسی زندگی‌کردن است. دولت هم باید معنای خود را در عمقِ تعلقش به همین نحوه شعارها، خود را ادامه دهد. پس مسئله مافوق نظر به موضوعات جزئی است تا بگوییم چه کسی بدش می‌اید و چه کسی خوشش می‌آید. همه نیاز دارند که در فضای چنین روحیه‌ی حماسی، خود را معنا کنند. مثل آن‌که ما با پرتاب موشک‌های خود به مقر تروریست‌ها، خود را معنا کرده‌ایم و مثل فرانسه و انگلستان، گرفتار پیداکردنِ فرد تروریست نشدیم. مگر در آن‌جا همه در جبهه‌ی حماسی واحد مشخص نکردند ما از جنس دیگری هستیم؟ این‌جا نیز ما همه و یک‌صدا روشن کردیم «چه هستیم» و «چه باید باید باشیم». موفق باشید  

11040
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم با سلام: سوالی یکی از دوستان مطرح کردند که من نتوانستم جواب قانع کننده ای بدهم در توان ما نیست. سوال مربوط به سالهای قبل است. چند سال پیش چرا کشور ما دو روز را عید فطر گرفتند؟ این باعث شک برای بعضیها می گردد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ممکن است یک مرجع تقلید بفرماید که نماز مسافر در 20 کیلومتری شکسته می‌شود و مرجع دیگری بفرماید نماز مسافر در 5/22 کیلومتری شکسته می‌شود، وظیفه‌ی مکلّف در بحث عید فطر هم بستگی به نظر مرجع تقلیدش دارد، به این شکل که ممکن است یک مرجع تقلید بفرماید اگر ماه را با تلسکوپ ببینند کفایت می‌کند ولی مرجع تقلید دیگر بفرماید به صرف دیدن با تلسکوپ اثبات نمی‌شود که فردا اول ماه است و لازم است با چشم غیر مسلح دیده شود و به همین خاطر ممکن است به نظر یک مرجع تقلید امروز عید فطر باشد و به نظر مرجع تقلید دیگر، فردا عید باشد. به هر حال در این مسأله بایستی به نظر مرجع تقلید خود نگاه کنید. البته در صورتی که حاکم حکومت اسلامی شب عید فطر حکم کند که فردا عید فطر است، قضیه متفاوت می‌شود. بنابر این روشن شد که مسأله صرفا فقهی و علمی است ولی متأسفانه برخی آگاهانه یا نا آگاهانه این مسائل را سیاسی کرده و سعی دارند فتوای علمی مراجع را سیاسی جلوه دهند. موفق باشید

9267
متن پرسش

سلام: روزه‌داری چه نتایج مشخصی برای انسان به همراه می‌آورد؟ و در چه آیه و چه سوره‌ای از قرآن در این باب حرف زده شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ خداوند در سوره‌ی بقره آیه‌ی 183 می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» از طریق روزه‌داری روح انسان آماده‌ی اُنس با حضرت پروردگار می‌شود. 2ـ از طرفی در رابطه با نتایج تقوا می‌فرماید: « وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه‏» (بقره/282) پس می‌توان در رابطه با روزه‌ی ماه رمضان امیدوار به علمی بود که در اثر عمل حاصل می‌شود. 3ـ ما چند نوع علم داریم یکی علمی که با مطالعه و تجربه و استدلال به دست می‌آید و دیگر علمی که در سرّ و ضمیر‌های پاک حاصل می‌شود؛ ضمیر‌هایی که در اثر ریاضت تزکیه شد‌ه‌اند. این علم در خلوت‌های معنوی برای انسان‌ها ظاهر می‌گردد و موجب می‌شود تا از یک طرف حقایق غیبی برای انسان ظاهر شود و از طرف دیگر انانیت و منیت انسان از منظرش غایب گردد و گوش انسان نسبت به نفخه‌های الهی شنوا گردد؛ بر عکس آن‌هایی که «لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها» که گوش جانشان کر شده. علمی که در اثر روزه و تقوای حاصل از روزه به دست می آید علمی است که از طرف خدا به انسان داده می‌شود و آیه 65 سوره‌ی کهف در وصف آن فرمود: « فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» علمی که یک نحوه هم‌زبانی با قرآن را نصیب افراد می‌کند زیر ا قرآن نیز در همین ماه نازل شده. 4ـ امیدوار بودن به تجلی نو به نو مستلزم آن است که جان انسان همواره آماده‌ی آن تجلی باشد. آن‌کس که در مسیر نظر به حق قرارگرفت دائما به وسیله‌ی آن علم قدسی به سوی حقیقتی برتر دعوت می‌شود و این معنای انتظاری است که سالک از طریق روزه داری می‌تواند به آن وارد شود و دریای بی‌کرانه‌ی حقیقت را بر روی خود بگشاید. 5ـ نظر به حقیقت وجود ویژگی خاصی است که در انسان نهفته است و موجب می‌شود که همواره او را در تحولی متعالی‌تر از قبل قراردهد و مفتخر به مطلع الفجری بعد از مطلع الفجر نماید تا ان‌شاءالله طلوع خورشید لقاء در عید فطر محقق گردد. عرایضی در کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا» داشته‌ام که در سایت، کتاب را می‌توانید مطالعه بفرمایید. موفق باشید

8616
متن پرسش

با سلام 1. علت اینکه ما در خیلی اوقات در هنگام ارتکاب گناه میدانیم خدا و امام زمان (عج ا00) دارند ما را می بینند ولی باز به گناه ادامه می دهیم چیست؟ چه چیزی در دینداری ما کم است؟ 2. شما میگویید انسان بعد از یک ماه روزه داری در ماه رمضان در شب عید فطر بهترین نتیجه را میگیرد اما بارها شده که ما بعد از این و یا بعد از 15 روز روزه داری ماه رجب و اعتکاف و در حضور قلب بودن در همان شب عید یا بعد از اعتکاف با یک گناه کبیره بسیار بسیار بد تمام سرمایه خود را به فنا میدهیم انسان در این حالت به حد یاس هم میرسد چرا اینگونه می شود؟ برای جبران گذشته چه باید کرد؟ اصلا قابل جبران است؟

متن پاسخ

باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- از برکاتی که فاصله‌گرفتن از گناه نصیب ما می‌شود غافل می‌شویم در آن مرحله تنها به خواسته‌های نفس امّاره نظر داریم 2- گفت: «آبِ گِل خواهد که در دریا رود.... گِل گرفته پای آب را می‌کشد». بعد از 15 روز روزه‌داری و اعتکاف، روح می‌خواهد به دریای نور وجود سیر کند، یک‌مرتبه صورت‌های ذهنیِ لذات نفس امّاره ظهور می‌کند و انسان را متوقف می‌کند. این‌که این صورت‌های ذهنی ظهور می‌کند و پای روح را به پایین می‌کشد، نشانه‌ی آن است که آن 15 روز، راه را باز کرده، پس دوباره ادامه دهید تا آرام‌آرام قدرت جذب انوار الهی بر قدرت جذب صورت‌های ذهنی لذات نفسی غلبه کند و إن‌شاءاللّه به جایی برسید که از نفس گذشته، وارد قلب شوید و دیگر حظّ نفس در میدان نباشد. موفق باشید

2270
متن پرسش

بسمه تعالی . . . سلام علیکم استاد عزیز. . . بنده همون جوانم که تغییرم دادید(سوال 22 35)،استاد همه اون زمان، تغییر منو محال و معجزه دونستن ما قدر ندونستیم،الحمد لله جواب اون سوالم که فرمودید شب قدر 23 به ما رسید و برای ما ساخت و تکمیل شدیم و انشاالله منتظریم ببینیم عید فطر چی قراره بدن. . . ولی استاد یه چی هست اونکه یه غمی اومده تو دلمون از بقیه ماه رمضان که داره تموم میشه نمیدونیم بعدش چیکار کنیم،یعنی میمونه نمیمونه راستش این دعای 45 رو که فرازاش رو میخونیدیم دیدیم راسته والا. . . خلاصه استاد یه چیزی بگید ببینیم با این غم باید چه کنیم؟چه کنیم که بعدش بتونیم شکمو دست بگیریم،زبونو کنترل کنیم،تحملو زیاد کنیم و . . . از بقیه برکات ماه برامون دائمی بشه؟اگر منبع مطالعاتی هست بفرمایید؟(استاد وقتی جوابمون رو میدید این دلمون با بعضی حرفاتون صفا میشه،وقتی رو جوابتون فکر میکنیم میبینیم انگار این جواب قبلش تو دلمون بود اما توجه نداشتیم. . . استاد وقتی جامعه رو گرفتن ازمون به شدت ناراحت شدیم و با خدا درگیر شدیم،آقا رو تحدید کردیم که دیگه جامعه نخونیم خب استاد سخته بخدا بگیرن،به درو دیوار میزنید تا بخونید اما نمیشه،البته نه اینکه ایشون محتاجن،خواستیم ارواح عممون این بحر رحمت دل آقا رو به جوشش در بیاریم تا اینکه شب قدر که سخنرانی 40 حب اهل البیت رو گوش دادیم رسیدیم به اینکه و " بالمومنین رعوف رحیم" آره میدونستیم،اما اون شب با اون جواب شما و اون بخش از ابوحمزه که فرمودید و یه فراز از ابوحمزه انتخاب کردیم که در این فراز از قضا همون حرف شما بود. . . دیگه آخر شبمون ساخته شد و شرمندگی گرفت تمام وجودمون رو و سوختیم از بی غیرتی. . .خدا کنه انشاالله خداوند به حقیقت صاحب الامر علیه السلام برای تمام مسلمانان جهان بهترین تقدیر رو رقم بزنه از جمله شما استاد عزیز و بقیه علماء و بخصوص رهبر عزیزمون و انشاالله نظام اسلامی رو برای ما حفظ کنه. . . ) موفق باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حفظ روحانیّت ماه رمضان با ورع ممکن است و ورع به آن معنی است که نه تنها از گناهان فاصله‌ بگیریم، از شبهات نیز باید فاصله بگیریم. امام باقر می‌فرمایند: «إِنَّ أَشَدَّ الْعِبَادَةِ الْوَرَعُ» سخت‌ترین عبادت ورع است. معلوم می‌شود «ورع» چیزی بالاتر از عمل به اعضاء و جوارح است، بلکه باید در سخت‌ترین میدان که میدان قلب است وارد شد و در آن حوزه عمل نمود و شخصیت خاصی را برای خود شکل داد. در واقع «ورع» بیش از آن که یک عمل باشد ایجاد یک «عالَمی» است برای خود که خصوصیات خاص خود را دارد. حضرت صادق برای رسیدن به عالَم «وَرع» می‌فرمایند: «الْمُتَوَرِّعُ یَحْتَاجُ إِلَى ثَلَاثَةِ أُصُولٍ، الصَّفْحِ عَنْ عَثَرَاتِ الْخَلْقِ أَجْمَعَ وَ تَرْکِ خَوْضِهِ فِیهِمْ وَ اسْتِوَاءِ الْمَدْحِ وَ الذَّم» شخصی که اهل ورع است باید سه اصل اساسی را رعایت کند، از لغزش‌های مردم کاملاً چشم‌پوشی کند، در امور مردم دخالت و تجسس نمی¬کند و مدح و نکوهش مردم برایش مساوی است. حضرت در ادامه می‌فرمایند: «أَصْلُ الْوَرَعِ دَوَامُ الْمُحَاسَبَةِ وَ صِدْقُ الْمُقَاوَلَةِ وَ صَفَاءُ الْمُعَامَلَةِ وَ الْخُرُوجُ مِنْ کُلِّ شُبْهَةٍ وَ رَفْضُ کُلِّ عَیْبَةٍ وَ رِیبَةٍ وَ مُفَارَقَةُ جَمِیعِ مَا لَا یَعْنِیهِ وَ تَرْکُ فَتْحِ أَبْوَابٍ لَا یَدْرِی کَیْفَ یُغْلِقُهَا وَ لَا یُجَالِسُ مَنْ یُشْکِلُ عَلَیْهِ الْوَاضِحُ وَ لَا یُصَاحِبُ مُسْتَخِفِّی‏الدِّینِ وَ لَا یُعَارِضَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَا یَحْتَمِلُ قَلْبُهُ وَ لَا یَتَفَهَّمُهُ مِنْ قَائِلٍ وَ یَقْطَعَ مَنْ یَقْطَعُهُ عَنِ اللَّه‏» اصل ورع آن است که انسان همواره به حساب خود برسد و راست سخن بگوید و ارتباط خود را با مردم نیک سازد، از شبهات دورى کند، شک و شبهه و عیب‏ها را از خود جدا سازد، از هرگونه لغوی خوددارى نماید، درهائى را به روى خود باز نکند که بعد نتواند آن‌ها را ببندد، با کسى که او را خوب نمى‏شناسد هم‏نشین نگردد. با کسانى که دین را سبک مى‏شمارند رفاقت نداشته باشد، در مسائلى که تحمل آن را ندارد و دلش آن‌ها را قبول نمى‏کند معارضه نداشته باشد، اگر سخنى را از گوینده‏اى نفهمید با او مخالفت نکند و گفته‌ی کسى را که از خدا قاطعانه سخن مى‏گوید بشنود. وقتی انسان در چنین عالَمی که روایت فوق متذکر آن است قرار گرفت، در عالَم «ورع» وارد شده و نتیجه‌ای نصیب او می‌شود که همه‌ی اسلام برای تحقق آن نتیجه آمده است. رسول خدا می‌فرمایند: «مَن لَقَی اللّهَ سُبْحانَهُ وَرعاً أعْطاهُ اللّهُ ثَوابَ الإسلام کُلّه»هرکس در حالی‌که دارای ملکه‌ی «ورع» است، خدا را ملاقات کند خداوند ثواب تمامی اسلام را به او عطا می‌فرماید. به همین جهت حضرت صادق می‌فرمایند: «عَلَیْکُمْ بِالْوَرَعِ فَإِنَّهُ لَا یُنَالُ مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالْوَرَع‏» بر شما باد که «ورع» پیشه کنید زیرا به دست نمی‌آید آنچه نزد خدا است مگر از طریق «ورع». این یک قاعده است که با «تمرکز» بر پاکی‌ها و نظر به عالم معنویت و دوری از گناه، آرام‌آرام ملکه‌ی وَرع در جان انسان ظهور می‌کند. «ورع» بالاتر از تقواست و حالتی از حذر است که اگر در انسان شکل گرفت او را بسیار محتاط می‌نماید تا آنجا که نه‌تنها از گناه که حتی از شبهه هم بیمناک و فراری است و حریمی را در اطراف خود ایجاد می‌کند که روایات در وصف آن به سپر نام برده‌اند و امیرالمؤمنین در این رابطه می‌فرمایند: «الْوَرَعُ جُنَّةٌ مِنَ السَّیِّئَات‏» ورع همچون سپر است در مقابل گناهان و زشتی‌ها. در حالی‌که برای تقوا تعبیر لباس را به کار می‌برند و می‌فرمایند: «لِباسُ التَّقْوَی» یعنی تقوا لباس است. اصل قضیه از این قرار است که ابتدا باید با تمرکز و توجه قلب بر روی وظیفه و اوامر و نواهی الهی، روحیه‌ی نگهداریِ خود از لغزش‌ها در ما ایجاد شود. اگر توجه انسان بر روی حرام الهی شدید شد و مواظب بود گرفتار گناه نشود آرام‌آرام ملکه‌ی «ورع» در او ظهور می‌کند. ورع دریچه‌ای است بسیار متعالی و آنچنان انسان را از حجاب‌های بین خود و پروردگارش آزاد می‌کند که تا ملاقات خداوند و نظر به اسماء حسنای او جلو می‌برد. تا تمرکز قلبی و روحیه‌ی نگهبانی از خود نسبت به محارم الهی در انسان پیدا نشود، «ورع» شروع نمی‌شود در همین رابطه در حدیث قدسی داریم: «ابْنَ آدَمَ اجْتَنِبْ مَا حَرَّمْتُ عَلَیْکَ تَکُنْ مِنْ أَوْرَعِ النَّاس‏» ای فرزند آدم! از آنچه بر تو حرام شده اجتناب کن تا با ورع ترین مردم باشى. یک وقت ممکن است ما قالب و صورت ظاهری گناهان را بشناسیم و انجام ندهیم، مثل آن که دزدی نمی‌کنیم، ولی یک وقت دل ما بر دوری از گناه تمرکز دارد و از خود طوری نگهبانی می‌کند که به گناه نزدیک نشود، در این حالت است که «وَرع» ظهور می‌کند. با توجه به مجموعه‌ی روایات می‌توان این طور نتیجه گرفت که «ورع» آن توانایی و قدرتی است که به توفیق حق، اجتناب از گناه و دوری از محرمات را در نفس انسان پدید می‌آورد تا انسان بتواند در ساحت آن ورع، مراتب ترقی و کمال را با سرعت طی کند و به کسب فضائل بیشتری نائل آید و به مقام قرب الهی برسد. موفق باشید.

326
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی. من طبق گفته ی شما که فرمودید نتیجه ی ماه مبارک رمضان در روز عید فطر به ما نشان داده میشود( یا چیزی شبیه به این) انتظار درک این روز را داشتم اما هیچ چیزی در روز عید فطر به من داده نشد ! و اگر بگوییم که هیچ چیزی از سفره ی خداوند در ماه رمضان بر نداشتم هم که این طور نبوده چون در شب های قدر و روز های بعد از آن حالات عجیبی داشتم و به شهود احساسات جالبی داشتم. میخواهم ببینم علتش چیست که هیچ چیز عایدم نشد ؟ ممکن است قلبم در روز عید فطر آنقدر حجاب گرفته که این ادراک از من سلب شده یا از همان ابتدا هیچ چیزی نداشتم و اگر حالاتی داشتم از صدقه ی سر بزرگواری بوده که در آن شب خدمت ایشان بودیم ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی علیکم السلام نمی‌دانم چرا انتظار دارید که از طریق احوالات جزئیه مزد و اجر شما را بدهند؛ وقتی مطمئن هستید که با پروردگار کریمی روبه‌رویید که می‌خواهد به هر بهانه‌ای بنده‌پروری کند دیگر مطمئن باشید اگر شما یک قدم جلو رفته‌اید او قدم‌ها جلو آمده است. موفق باشید

87
متن پرسش

بسمه تعالی سلام علیکم با توجه به مطالبی که مرحوم ختمی لاهوری در شرح غزل ساقیا امدن عید مبارک بادت فرموده و با نظر به سایر ابیات حافظ (علیه رحمه) در مورد ماه مبارک رمضان و عید فطر این مطلب به ذهن می آید که ظاهرا همه ماه رمضان برای عید آن است یعنی مؤمن سالک یک ماه روزه می گیرد و دیگر اعمال آن ماه را انجام می دهد تا در عید رمضان از دست ساقی باده استغراق بنوشد در حالیکه از دعاها و سایر مطالب اهل البیت علیهم السلام مخصوصا امام سجاد علیه السلام در مورد ماه رمضان برمی آید که خود ماه رمضان پراست از عنایات حضرت حق مخصوصا در سحرها و مرحوم امام هم می فرماید ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد ولی حافظ می گوید به عید رمضان افتاد ظاهرا یک قطره از ان اشکهایی که امام سجاد علیه السلام در فراق ماه مبارک رمضان ریخته اند امثال حافظ نریخته اند و یک حالت خوشحالی از سپری شدن ماه مبارک رمضان و رسیدن عید و نوشیدن باده استغراق در آنها دیده می شود هرچند عید رمضان جایگاه خاص خود را نزد اهل البیت علیهم السلام دارد لطفا توضیحی بفرمایید که علت این تفاوت بین عرفای مثل حافظ با امام سجاد علیه السلام در چیست ؟

متن پاسخ

جواب: علیک السلام؛
مسلّم در متون دینی ما؛ هم نظر به ماه رمضان به عنوان بستری خاص برای تعالی مؤمنین، و هم نظر به عید فطر به عنوان شرایطی که روزه‌داران مورد عنایت خاص قرار می‌گیرند، شده است. و مسلّم آن بصیرتی که ائمه معصومین دارند که می‌توانند به تمام ابعاد ماه رمضان از بدو تا ختم، نظر کنند بقیه ندارند، ولی با این‌همه اثبات شیئ نفیِ ما عدا نمی‌کند، شاید نظر به تجلیات انوار الهی در عید فطر آنچنان شدید بوده که حافظ و امثال او را به نطق در آورده که آنچنان در وصف آن بگویند، ولی خودشان در حال خود با ماه رمضان نیز رمز و رازها داشته باشند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!