بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37155
متن پرسش

عنوان: معاد. با سلام و احترام: استاد لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. در نهایت در همه ی انسان ها همه ی اسماء بالفعل می شود و یا تعداد آن در هر کس متفاوت است؟ ۲. فشار اخروی بدون آتش، یعنی چه جوری؟ سپاسگزارم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! این‌طور نیست که در همه انسان‌ها اسمای الهی که به آن‌ها تعلیم شده تا مرز فعلیت آن اسماء جلو بروند، امری که نماد کامل آن، انسان‌های کامل می‌باشند. ۲. به گفته حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن فشار، شبیه فشار حالت غضب است که البته صورت پیدا می‌کند. موفق باشید

37143
متن پرسش

سلام: سوالاتی از تفسیر المیزان ۱. در آیات ۳۵ تا ۳۹ سوره بقره در بحث روایتی؛ علامه پس از بیان احادیث این تنیجه گیری را می فرمایند: «در نتیجه مکثی که مردگان در برزخ و رسیدن روز قیامت دارند؛ مکث زمینی است و در همین زمین زندگی می کنند. همچنانکه آیه «قال کم لبثتم فی الارض عدد سنین. قالوا لبثنا یوما.... و آیه یوم تقوم الساعه یقسم المجرمون.... در هر دو آیه وقتی سوال از زندگی برزخ می کنند؛ می پرسند: چقدر در زمین مکث کردید. پس معلوم می شود زندگی برزخی در همین زمین است.) خب مگر ما در معرفت النفس نمیگیم پس از مرگ جسم به خاک رفته و حقیقت ما که روح است به مسیر ادامه می دهد. خب مگر روح غیر مادی نیست چگونه در دنیای مادی برزخ وجود دارد؟ ۲. در آیه ۱۰۲ و ۱۰۳ سوره بقره در داستان «واتبعوا ما تتلو ا الشیاطین ...» هاروت و ماروت را دو ملک بابل معرفی می کند. مگر مَلَک در منطقه ای مادی به نام بابِل زندگی می کند؟ ۳. در آیات ۱۰۸ تا ۱۱۵ سوره بقره علامه پس از بحث روایتی و در مورد «فاینما تولوا فثم وجه الله» مطلبی می فرمایند که می خواستم توضیح بفرمایید: (این را هم باید دانست که اگر آن طور که باید و شاید اخبار ائمه اهل بیت را در مورد عام و خاص و مطلق و مقید قرآن دقیقا مورد مطالعه قرار دهیم؛ به موارد بسیاری برخواهیم خورد که از عام آن یک قسم حکم استفاده می شود و از همان عام بضمیمه مخصصش حکمی دیگر استفاده می شود. مثلا از عام آن در غالب موارد استحباب و از خاصش وجوب فهمیده می شود و همچنین آنجا که دلیل نهی دارد از عامش کراهت و از خاصش حرمت و همجنین از مطلق قرآن حکمی و از مقیدش حکمی دیگراستفاده می شود؛ و این خود یکی از کلیدهای اصلی تفسیر در اخباراهل بیت است و مدار عده بی شماری از احادیث آن بزرگواران بر همین معنا است؛ و با در نظر داشتن آن شما خواننده می توانی در معارف قرآنی دو قاعده استخراج کنی. اول اینکه هر جمله از جملات قرآنی به تنهایی حقیقتی را می فهماند و با هر یک از قیودی که دارد از حقیقتی دیگر خبر می دهد حقیقتی ثابت و لا یتغیر و یا حکمی ثابت از احکام را. مانند آیه شریفه: «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون» که چهار معنا استفاده می شود معنای اول از «قل الله» دوم از «قل الله ثم ذرهم» سوم از «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم» و معنای چهارم از کل آیه. دوم اینکه اگر دیدید دو قصه و یا دو معنا در یک جمله ای شرکت دارند؛و آن دو جمله در هر دو قصه آمده و یا چیز دیگری در هر دو ذکر شده؛ می فهمیم که مرجع این دو قصه به یک چیز است و این دو قاعده دو سِر از اسرار قرآنی است که در تحت آن اسراری دیگر است و خدا راهنما است.) لطفا این دو قاعده خصوصا دومی را توضیح دهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در برزخ از آنچه در دنیا می‌گذرد، منقطع نیست و این نکته مهمی می‌باشد که علامه طباطبایی به کمک آیات مذکور متذکر آن می‌شوند. ولی این بدان معنا نیست که انسان در برزخ مانند دنیا اراده‌های دنیایی در راستای انتخاب و اختیار جهت تکمیل خود داشته باشد، زیرا وقتی طرف پس از مرگ و حضور در برزخ می‌گوید: «رَبِّ ارْجِعُونِ . لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ» در جواب او گفته می‌شود: « كَلَّا ۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ». در مورد ملکین هاروت و ماروت نیز قضیه از آن قرار است که آن‌ها نازل شده‌اند در دنیا. در مورد نکات دیگر که فرموده‌اید خوب است که رفقای کاربر به آن نکات توجه فرمایند. موفق باشید

37140
متن پرسش

با سلام: من مدت های مدیدی هست که اکثر خوابهایم همراه با خواب دیدن است. خواب های روز مره تا خواب های جنگ وجدال و... در حالیکه در طول روز هیجان وجدال خاصی ندارم. و برعکس همسرم که درگیری های ذهنی و عملی فراوان دارند؛ به ندرت خواب می بینند. به نظر شما چه کنم که خواب باعث آرامش باشد؟ (ضمنا کتاب ادب خیال عقل و قلب را هم مطالعه کرده ام که مطالب مفیدی دارد که خلاصه آن را برای استفاده همسفران ارسال می کنم: - جسم بستر تعالی روح - خیال مایه ی نشاط و شعف و یا زباله دان کثرت ها؟ - عقل قوت استدلال - قلب؛ بعد اصلی انسان - ورزش معبری برای احساس حضور خود در جسم - خیالات مانع شناخت جهت اصلی (علامه حسن زاده : خود را مشغول کنید تا خیالات شما را مشغول نکند.) ریشه خیالات سوء: جز خدا را منشاء اثر بدانیم و برای آن ها تاثیر مستقل قائل شویم. به اندازه ای که انسان در قوه واهمه به غیر خدا اصالت دهد؛ به همان اندازه صورت های کاذب به عنوان عوامل تاثیرگذار ظاهر می شوند. (دستورالعمل آیت الله بهجت جهت اصلاح ریشه خیالات سوء: اولا علم تو استاد توست. ثانیا گناه مکن.) استعدادها متفاوت است و هر کس باید اندیشه ی مناسب استعداد خود را پیدا کند. آیت الله بهاء الدینی همراهی در اسفار نکردند. اما چون خدا استعداد اسفار خواندن را به ایشان نداده بود؛ پس جای خالی آن را هم در خود حس نمی کردند و فردای قیامت حس نمی کنند که یک بعدی از ایعاد وجودشان را جواب نداده اند. برای هرکسی راهی جهت ارتباط با عالّم غیب هست .هیچ وقت نباید همه مثل هم باشند. بالاترین مقام: انس با قرآن.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! برای سیر در صراط که با عبور از جهنم همراه است؛ مواجه شدن با این امور به نظر می‌آید طبیعی باشد. مهم آن است که در متن جهنم و با روبه‌روشدن با زبانه‌های آن، بتوانیم توجه خود را به جای دیگری که همان حضور توحیدی است، معطوف داریم تا آرام‌آرام که البته چندان آسان نیست، به بهشت نزدیک و نزدیک‌تر شویم. موفق باشید

37134
متن پرسش

سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر آیات ۶۳ تا ۷۴ بقره درباره اینکه برنگشتن نفس متوفی به جسم در حالی که امکان استکمال دارد قسر دائمی نیست. چنین مطلبی فرموده اند: «اين نفوسی كه در دنيا از قوه بفعليت در آمده، و بحدی از فعليت رسيده، و مرده‌اند ديگر امكان استكمالی در آينده و بطور دائم در آنها باقی نمانده، بلكه يا هم چنان بر فعليت حاضر خود مستقر می‌گردند، و يا آنكه از آن فعليت در آمده، صورت عقليه مناسبی بخود می‌گيرند، و باز بهمان حد و اندازه باقی مي‌مانند و خلاصه امكان استكمال بعد از مردن تمام مي‌شود. ‏پس انسانی كه با نفسی ساده مرده، ولی كارهايی هم از خوب و بد كرده، اگر دير می‌مرد و مدتی ديگر زندگی می‌كرد، ممكن بود برای نفس ساده خود صورتی سعيده و يا شقيه كسب كند، و همچنين اگر قبل از كسب چنين صورتی بميرد، ولی دو مرتبه بدنيا برگردد، و مدتی زندگی كند، باز ممكن است زائد بر همان صورت كه گفتيم صورتی جديد، كسب كند. ‏و اگر برنگردد در عالم برزخ پاداش و يا كيفر كرده‌های خود را می‌بيند، تا آنجا كه بصورتی عقلی مناسب با صورت مثالی قبليش درآيد، وقتی درآمد، ديگر آن امكان استكمال باطل گشته، تنها امكانات استكمالهای عقلی برايش باقی مي‌ماند، كه در چنين حالی اگر بدنيا برگردد، مي‌تواند صورت عقليه ديگری از ناحيه ماده و افعال مربوط بان كسب كند، مانند انبياء و اولياء، كه اگر فرض كنيم دوباره بدنيا برگردند، مي‌توانند صورت عقليه ديگری بدست آورند، و اگر برنگردند، جز آنچه در نوبت اول كسب كرده‌اند، كمال و صعود ديگری در مدارج آن، و سير ديگری در صراط آن، نخواهند داشت، ‏و معلوم است كه چنين چيزی قسر دائمی نخواهد بود، و اگر صرف اينكه (نفسی از نفوس مي‌توانسته كمالی را بدست آورد، و بخاطر عمل عاملی و تاثير علت‌هايی نتوانسته بدست بياورد، و از دنيا رفته) قسر دائمی باشد، بايد بيشتر و يا همه حوادث اين عالم، كه عالم تزاحم و موطن تضاد است، قسر دائمی باشد.» لطفاً در این باره توضیحی بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث خوبی است. شاید بتوان این نکات را در این روایت جمع کرد که امام على علیه السلام فرموده‌اند: «إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابَ وَ غَداً حِسابٌ وَلا عَمَلَ.» امروز روز عمل است و حسابى در كار نيست. و فردا روز حساب است و مجالى براى عمل نيست. بنابراین در عالم خارج از زندگی دنیایی حضور، تنها حضور در نتیجه اعمال است و کمال به معنای تبدیل قوه به فعل، آن‌جا نیست مگر رفع حجاب نسبت به آنچه در عمق اراده انسان نهفته بود. موفق باشید

37132
متن پرسش

با سلام و احترام: صوت های معاد را گوش می کنم. آیا این برداشت درست است: همین الان هم آواز وحشت آمیز نکیر و منکر در جان حوادث دنیا شنیده می شود. دنیا، یعنی انسان در رحم وحشت نکیر و منکر. وقتی که قرار است در حوادث، افق را گم نکنی؛ و این حوادث بعضا فقط تحیر است که از کجا آمده؛ بلندت می کند و انگار پادشاهی و یا به زمین می کوبد و انگار رحمی ندارد و تو باید در نقطه ی بی قضاوتی و بی واکنشی فقط به انجام وظیفه ات بیندیشی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و به این‌که نکیر و منکر متذکر آن می‌باشند که باید با عمق بیشتری به حیات دینی نظر کرد تا «ثُمَّ يَفْسَحَانِ لَهُ فِي قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ ثُمَّ يَفْتَحَانِ لَهُ بَاباً إِلَى الْجَنَّة» که گشودگیِ جان است در برزخ  به سوی بهشت. موفق باشید

37125
متن پرسش

سلام استاد عزیز: سوالی دارم در خصوص معاد جسمانی. می‌دانیم که لذت های دنیا از آخرت منفک و غیر قابل قیاس اند و نیازهای دنیوی مثل خوردن و آشامیدن و... در قیامت وجود ندارد. پس اینکه گفته می‌شود بهشتیان از میوه های بهشت می‌خورند و هر میوه از میوه دیگر مزه بهتر دارد یا امثال لذائذ دیگری که به لذائذ بدن مادی دنیوی شباهت دارد، چه معنایی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آن ظهورات، حکایت از بهره‌مندی از عقاید و اخلاق و اعمال ما دارد که حقیقتاً صورت پیدا می‌کنند و جان ما را بهره‌مند می‌نمایند به همان صورت‌هایی که قرآن از آن‌ها خبر داده. عرایضی در این مورد در شرح سوره واقعه شده است. خوب است به آن رجوع شود.https://lobolmizan.ir/sound/689?mark=%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87 موفق باشید

37076
متن پرسش

با سلام: انسان در دنیا برای شنیدن ابزاری دارد به نام گوش. آیا در برزخ و قیامت ما ابزاری به نام گوش برزخی و گوش قیامتی، برای شنیدن داریم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر؛ در عالم مجردات، تمام وجود انسانْ دیدن و شنیدن است و جسم انسان، صورتِ همان ملکات او است. موفق باشید

37060
متن پرسش

عرض سلام و احترام خدمت شما: ضمن تشکر از پاسخگویی شما، لطفا در مورد پرسش ۲ و ۳ هم راهنمایی بفرمایید. (11663 4) عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله ابن بکیر، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن قول الله عزوجل: یوم تبدل الارض غیر الارض قال: تبدل خبزة نقیة یأکل منها الناس حتى یفرغوا من الحساب، فقال له قائل: إنهم لفی شغل یومئذ عن الاکل والشرب فقال: إن الله عزوجل خلق ابن آدم أجوف ولا بدله من الطعام والشراب، أهم أشد شغلا یومئذ أم من فی النار؟ فقد استغاثوا والله عزوجل یقول: وإن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب. الکافی بابا الاکل مع الضیف در رابطه با این حدیث: ۱. مفهوم «خلق ابن آدم اجوف» چیست؟ اجوف در این حدیث به چه معنا است؟ ۲. معنای طعام و شراب اخروی چیست؟ ۳. وجه و دلیل نیاز انسان به غذا و شراب اخروی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سؤال و جواب 37046 رجوع فرمایید. موفق باشید

37057
متن پرسش

با سلام: در کتاب معرفت نفس و حشر در باب معاد فرمودید که عده ای به معاد جسمانی عنصری اعتقاد دارند. عده‌ای همانند اشراقیون به معاد مثالی اعتقاد دارند. شما معاد مورد نظر ملاصدرا را خارج از این دو دانستید. منظور شما را درست متوجه نشدم. اگر می‌شود کمی واضحتر از معاد مورد نظر ملاصدرا توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. معاد جسمانی در نگاه صدرایی، معادی است که روح انسان در هر مرتبه و مقامی بدون جسم نیست، ولی جسمی مناسبِ آن مقام. در این مورد عرایضی در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C   شده است. موفق باشید

37046
متن پرسش

(11663 4) عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله ابن بکیر، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن قول الله عزوجل: یوم تبدل الارض غیر الارض قال: تبدل خبزة نقیة یأکل منها الناس حتى یفرغوا من الحساب، فقال له قائل: إنهم لفی شغل یومئذ عن الاکل والشرب فقال: إن الله عزوجل خلق ابن آدم أجوف ولا بدله من الطعام والشراب، أهم أشد شغلا یومئذ أم من فی النار؟ فقد استغاثوا والله عزوجل یقول: وإن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب. الکافی بابا الاکل مع الضیف با سلام خدمت استاد عزیز در رابطه با این حدیث: ۱. مفهوم «خلق ابن آدم اجوف» چیست؟ اجوف در این حدیث به چه معنا است؟ ۲. معنای طعام و شراب اخروی چیست؟ ۳. وجه و دلیل نیاز انسان به غذا و شراب اخروی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «اجوف» به معنای خالی بودن و نیازمندبودن است و لذا از این جهت همواره انسان در ذات خود اجوف و نیازمند به غیر است حتی در قیامت، جهت رفع نیاز خود نیازمند انس با انوار الهی می‌باشد. موفق باشید

37040
متن پرسش

استاد عزیز با سلام و عرض ارادت: من سوالی خدمتتون پرسیدم اما متوجه جوانب پاسخ شما نشدم. اگه ممکنه کمی بیشتر باز کنید. سوال من این بود: در روایت داریم. قیامت هم اکنون حاضر و موجود است و بقول معصوم (ع) هرکه غیر این را بداند از ما نیست. اما در کتاب برهان تا عرفان در بخشی شما می‌فرمایید: وقتي جهان مادي از مادّه بودن خارج شد و به فعليّت رسيد و نوراني گشت، ديگر آن جهان از نظر درجة وجودي، وجودي است برتر كه نقص‌هاي عالم مادّه در آن نيست و اين همان قيامتِ عالم مادّه است. طبق بحث حركت جوهري، هم اكنون جهان دارد قيامت مي‌شود. متن پاسخ شما: عالم ماده در درون و در ذات خود دارد قیامت می‌شود و به مرتبه‌ای از «وجود» می‌رسد که آن مرتبه، اکنون هست زیرا حرکت بدون غایتِ مفقود ممکن نیست من متوجه پاسخ شما نشدم، قیامت درجه شدیدتری نسبت به عالم برزخ و ماده است و قیامت هم اکنون حاضر است. اگر حاضر است پس چگونه شما می‌فرمایید: جهان دارد قيامت مي‌شود. اگر هم جهان مادی دارد با حرکت جوهری به قیامت مبدل می‌شود ، پس یا قیامت فعلا بالقوه است (که این برای عالم شدیدتر معنی ندارد) یا اصلا وجود ندارد. متاسفانه ذهن امثال من مادی زده است و کمی تصور این ساختار سخت است. ممنون میشم توضیح بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد عالم ماده هنوز به آن مرتبه از وجود نرسیده است، نه آن‌که آن مرتبه از وجود در مقام خود حاضر نباشد. مانند جوانی برای کودک، که آن کودک هنوز در نسبت به خود به آن مرحله نرسیده؛ ولی جوانی در جایگاه خود حاضر است. موفق باشید

37038
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرانقدر: من کتابهای مربوط به مباحث معاد شما را کاملا مطالعه کرده ام اما باز در مورد جسمانی بودن (از جنس بدن مثالی نه از بدن مادی) معاد برخی آیات پاسخی نیافته ام. مثل آیات زیر صریحا اعلام می‌کنند که جنس بدن اخروی و برزخی، گوشتی و مادی است: «أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ» یا «بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ» یا «ائذا متنا وکنا ترابا وعظاما ائنا لمبعوثون.يَقُولُونَ أَئِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ. أَوَءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ.قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَٱلۡأٓخِرِينَ.لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ» .... حتی در سایت آقای مکارم ایشان صریحا می‌فرمایند: از اين آيات و مانند آنها به خوبى استفاده مى شود كه رستاخيز با آخرين بدن صورت مى گيرد، قانون خرد نيز اقتضا مى كند كه چنين باشد؛ زيرا بدنى كه عصاره و فشرده همه بدن هاى دوران عمر است در حقيقت هميشه با روح بوده است و از هر جهت تناسب و سنخيت با آن دارد، و روح تنها با آن مى تواند زندگى كاملى داشته باشد بنابراين، مشكلى از اين جهت در امر معاد جسمانى پيدا نخواهد شد. همانگونه که قرآن فرموده همان جسمى كه خاك و متلاشى گشته، به فرمان خدا جمع آورى مى شود و لباس حيات نوينى بر آن پوشانده می شود. پس با این وجود و این آیات که صریحا به جنس بدن در قیامت اشاره دارند، می‌توان باز هم قائل به این بود که جنس بدن در عوالم دیگر مثالی و مطابق آن نشئه خواهد بود و نه مادی و گوشتی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در دروس خود مبتنی بر روایتی که نقل فرموده اند، روشن کردند آیه مذکور در موقعیت جدال است نسبت به کسانی که تأکید بر آن داشتند که اساساً آن‌گاه که بدن انسان تبدیل به خاک می‌شود امکان برگشت برای آن نیست. در این مورد عرایضی در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C  شده است. موفق باشید

37001
متن پرسش

استاد عزیز و گرانقدر سلام و رحمه الله: سوال اول: همانطور که جنابعالی در کتاب معاد فرموده اید، عین عمل در آخرت ظاهر می شود و چون قوه واهمه انسان در عالم آخرت به آسودگی بیشتری می رسد می تواند صورتهای متناسب با ملکات خود را ظاهر کند که همان بهشت یا جهنم اوست. (صفحه ۱۱۳ کتاب معاد) اگر بهشت یا جهنم جایی است متناسب با صورت مانوس با قوه واهمه، پس بهشت هرکس مخصوص خود اوست و جهنم هرکس مخصوص خود اوست. در اینصورت چگونه گفته می‌شود که یه جایی داریم مثلا بنام سقر که از نفس او جهنم پدید آمده است. خب حالا ما یک جهنم داریم که آدم گناهکار را به آن می‌اندازند یا شخص جهنم خود را خودش می‌سازد؟ یا مثلا گفته می‌شود در بهشت جایی داریم مخصوص فلان گروه. یا مثلا گفته می‌شود که مثلا در بهشت نهرهایی جاری است و میوه هایی و... . خب اگر قوه واهمه شخص صالح بهشت او را طبق صورت مانوس او می سازد، شاید صورت مانوس او این گونه که قرآن می گوید نباشد. اگر بهشت او قبلا آماده است و باغ و بستان خود را دارد که دیگر آن مسئله ای که شما در ص ۱۱۳ کتاب فرمودید موضوعیت ندارد. سوال دوم: ملاصدرا در حرکت جوهری می گوید نفس برای ظهور نیازمند ماده است. سپس می فرماید با گذشت زمان هم ماده حرکت می کند و هم نفس آن شخص. تا جایی که نفس آن شخص دیگر در بودن خود نیازمند بدن مادی خود نیست. این زمان چه زمانی حادث می شود؟ اگر مثلا در 1 سالگی حادث می شود، پس این درست است که بگوییم نفس انسان ۶ ماهه با مرگ او هم نیست و نابود می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً قرآن همان حضوری که در قیامت برای انسان پیش می‌آید را گزارش می‌دهد و حقیقتاً انسان با آن میدان، بر اساس قواعد جاری در عالَم و آدم حاضر می‌شود. ۲. حرکت جوهری، در ذات عالم ماده واقع می‌شود و انسان با توجه به نسبتی که با بدن خود دارد، در آن سیر قرار می‌گیرد و این امر، چیزی نیست که بخواهیم برای آن زمان تعیین کنیم. موفق باشید

36995
متن پرسش

چگونه برهان عقلی اعتقاد به خدا و معاد و... میتواند حجاب قلب شود و نگذارد که نور به قلب بتابد؟ راستگو بودن یعنی چه؟ در سوره مریم پیامبران را می‌گوید بسیار راستگو بودند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظر به حضور حضرت حق در عالم و نظر به مقام معاد که هم‌اکنون حاضر است، باید حضوری باشد و متوقف‌شدن در مفهوم آن‌ها کافی نیست. عرایضی در این مورد در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ  می‌شود» شده است. ۲. یعنی نسبت به حقیقت و ارائه آن، توجه ویژه‌ای دارا بوده‌اند تا آن‌جایی که حتی قرآن در مورد خداوند می‌فرماید: «وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا» چه کسی راستگوتر از خداوند است در ارائه مطالب. موفق باشید

36985
متن پرسش

با سلام: شما در یکی از سخنرانی های خودتان فرمودید که در برزخ بود یا قیامت که، شش صورت به ملاقات انسان می آید که یکی می‌گوید نماز تو هستم و... لطفاً اصل حدیث و آدرس حدیث را می‌خواستم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قال الصادق «علیه‌السلام»: «اِذا دَخَلَ الْمُؤمِنُ قَبْرَهُ كانَتِ الصّلوةُ عَنْ يَمينِهِ، وَالزَّكوةُ عَن يُسارِهِ، وَالْبِرُّ مُطِلُّ عليه. قالَ: فَيَتَنَحَّي الصّبرُ ناحيةً. فَاِذا دَخَلَ عَلَيهِ الْمَلَكانِ اللّذانِ يَليان مُسائَلَتَهُ قالَ الصّبرُ لِلصّلوة و الزّكاةِ وَ الْبِرِّ: دوُنَكُم صاحِبَكُمْ فَاِنْ عَجَزْتُمْ عَنْه فَاَنَا دُونَهُ» (اصول کافي، ج 1، ص 65، (کتاب‌الايمان و الکفر- باب الصبر).
چون مؤمن به قبر داخل شد، نماز او در جانب راست و زكات او در جانب چپ او قرار گرفته و كارهاي خير او بر او اشراف داشته است. حضرت در ادامه فرمود: پس صبر از او فاصله گرفته در جانبي قرار مي‌گيرد. وقتي ملكينِ سؤال، بر او وارد شدند، صبر او به نماز و زكات و کار خير او مي‌گويد از صاحب خود محافظت كنيد و اگر چنانچه شما عاجز شديد من او را حفظ مي‌كنم.
به طوري كه ملاحظه مي‌كنيد همان طور كه نماز و زكات و صبر، انسان مؤمن را در دنيا حفظ مي‌كنند، در برزخ نيز در مقابل ملكين به كمك او مي‌آيند و تجسم مي‌يابند و اين به جهت آن است كه اين اعمال در روح او تثبيت شده و جزء عقيده او گرديده است. موفق باشید
 

36938
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در مورد آیه ۸۱ سوره یس سوالی داشتم که می‌فرماید (ما قادریم مثل آن ها را خلق کنیم) این که واژه مثل را به کار برده برخی می‌گویند منظور این است که بدن مادی ما دوباره خلق می‌شود ولی چون زمان به عقب برنمی‌گردد آیه واژه مثل را بکار برده است چون زمان بعد چهارم است. آیا این حرف درست است؟ واقعا همین بدن مادی خلق میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همینکه فرمود: مثل بدن است؛ یعنی همان بدن نیست. از طرفی این آیه در مقابل کاری است که اُبَیِ بن خلف انجام داد و استخوان‌های پوسیده را آورد و گفت «من یحی العظام و هی رمیم» و آیه مذکور خواست جواب او را بدهد. وگرنه در جای دیگر روشن نموده بدن انسان و زمین آنچنان در قیامت متعالی می‌گردد که سخن میگوید. در این مورد خوب است به جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA رجوع فرمایید. موفق باشید

36867
متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز در حال حاضر آیا کسی در عالم قیامت یا عالم عقل بجز ملایکه ی مقرب الهی حضور دارند؟ امامان الان در عالم مثال حضور دارند یا در عالم عقل؟ امام زمان اکنون در عالم عقل وجود دارد یا در هرسه عالم؟ آیا عالم عقل همان قیامت است و آیا بهشت و جهنم در عالم عقل هستند و اکنون در آنجا وجود دارند؟ چه کسانی اکنون در بهشت و جهنم سکونت دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا «صلوات‌علیه‌وآله» از یک طرف می‌فرمایند: «الآن قیامتی قائم» و از طرف دیگر حقیقت آن حضرت همان عقل است؛ پس هر آن کس به هر اندازه که از طریق معارف الهی و عبادات ربّانی به آن حضرت نزدیک و نزدیک‌تر باشد، در عالم قیامت و عالم عقل حاضر است به همان معنایی که عالم برزخ نیز نحوه‌ای از حضور در قیامت است. موفق باشید

36832
متن پرسش

سلام استاد گرامی: در رابطه با این روایت از امام صادق چند سوال دارم؟ ۱. چرا حضرت تبدل غیر ارض را با تبدل نام توضیح داده اند به دلیل قرابت و انس ذهنی مخاطب یا دلیل دیگری؟ ۲. اجوف بودن انسان به معنای نیازمندی انسان است یا معنای دیگری دارد؟ ۳. در دنیا بدن تحلیل یا نقصان یا زمینه رشد دارد که با غذا ما یتحلل جبران می شود یا نقصان برطرف می شود یا رشد محقق می شود. غذای قیامتی با بدن قیامتی چنین نسبتی دارد؟ با تشکر از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمی‌دانم به کدام موضوع اشاره می‌کنید؟ ۲. به نظر می‌آید نکته خوبی است از آن جهت که فرمود: «انتم الفقراء الی الله» ۳. در دنیا همان غذاها عامل  «بَدَلِ ما یتحلل» است. ولی در قیامت که بدن قیامتی صورت عقاید و اعمال ما می‌باشد، نیاز به «بَدَلِ ما یتحلل» ندارد. موفق باشید

36701
متن پرسش

سلام و عرض ادب: بنده بعد از ۳ سال بحمدلله کتاب المیزان را تمام کردم. البته در هر سوره ای شرح شما را هم گوش می‌دادم و خلاصه برداری می‌کردم. الان میخوام برنامه جدیدی را شروع کنم در مباحث معرفتی، شما چه پیشنهادی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با رجوع به کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» و شرح صوتی آن می‌توانید معارف خود را عمیق و عمیق‌تر کنید. موفق باشید

36687
متن پرسش

سلام علیکم: در بحث معاد جایی فرموده بودید که ۷۰۰ سال طول میکشه که انسان نام پیامبرش را بخاطر بیاورد و درجایی فرمودید پس از مرگ متقدمین از اموات تازه وارد در مورد اهل دنیا می‌پرسند. گویا جایی عجیب است یا بنده بد متوجه شده ام ۱. اگر ۷۰۰ سال برای به یاد آوردن یک نام طول می‌کشد پس در موارد دیگر طبیعتا خیلی زمان بیشتری نیاز است پس چگونه است که اموات از فرد تازه فوت شد می‌پرسند؟ ۲. روابط ارواح در برزخ چگونه است با یکدیگر ارتباط دارند؟ از اهل زمین خبر دارند؟ تا چه حد؟ پنجشنبه چگونه و از چه چیزی آزاد می‌شوند؟ روی عالم ماده تاثیر گذارند؟ جایی خواندم که ارواح فقط در عالم خودشان هستند که در اینصورت با روایات مذکور همخوانی ندارد. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن مورد ۷۰۰ سال برای کسانی است که منکر نبوت و نبی نبوده‌اند، ولی مشغله‌های دنیایی زیادی برای خود ساخته‌اند و از این جهت این مربوط به همه نیست. ۲. در همین مورد هم، متفاوت‌اند و عرایضی در کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» شده است. ۳. از عصر پنج شنبه تا عصر جمعه اموات راحت‌تر می‌توانند با کسانی که بر سر مزارشان می‌روند و برایشان طلب مغفرت می‌کنند؛ ارتباط برقرار نمایند. ۴. آری! در کلّ همینطور است که اموات در عالم خودشان هستند. موفق باشید

36667
متن پرسش

سلام استاد: این روایت رو که در مورد سوال و جواب از اهل بیت هست چطور میشه تفسیر کرد. مگر از اهل بیت سوال و جواب میشه؟ ... قال : أتاني الروح الأمين ـ يعني جبرئيل ـ إنها إذا هي قبضت ودفنت يسألها الملكان في قبرها: من ربك فتقول: الله ربي، فيقولان: من نبيك فتقول: أبي، فيقولان: فمن وليك فتقول: هذا القائم على شفير قبري علي بن أبي طالب، ألا وأزيدكم من فضلها ان الله قد وكل بها رعيلاً ... منبع: بشارة المصطفی لشیعة المرتضی علیهماالسلام، صفحه ۲۲۰ (البته روایت از صفحات قبلش شروع میشه؛ اما این تیکه‌ش توی صفحه ۲۲۰ هست)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به اعتبار آن‌که ائمه «علیهم‌السلام» نیز در جایگاه انسانیت انسانیِ‌شان قرار دارند و انسان می‌باشند؛ باید در موطن قبر و برزخ، وجوهِ متعالی خود را با همین جواب‌هایی که می‌دهند ظاهر کنند و به همین جهت آنان نیز در راستای بندگی خداوند عبادت می‌کنند و البته این غیر از مقام نور عظمت آن‌ها است که فوق فرشتگان می باشد. موفق باشید

36665
متن پرسش

سلام استاد عزیز: کتاب معاد آیت الله شجاعی را مطالعه می‌کردم. ایشان منشا بدن قیامتی را همین بدن دنیوی که متناسب ساحت قیامتی می‌شود می‌دانند اما به نظرشما بدن قیامتی را همین اعمال و عقاید دنیوی می‌سازد خواستم نظر شما را دراین مورد بدانم. با تشکر از شما استاد عزیز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که آن استاد معظم که رحمت خداوند بر روح پاک او باد، فرموده‌اند. و معاد جسمانی هم به همین معنا می‌باشد که بدن انسان مطابق ملکات انسان در قیامت شکل می‌گیرد. که بحث آن مفصل است. اخیراً عرایضی تحت عنوان «معاد در نگاه علامه طباطبایی» شده است که در روزهای آینده در کانال «مطالب ویژه» و سایت «لُبّ المیزان» قرار خواهد گرفت. موفق باشید

36554
متن پرسش

سلام استاد: «غضوا ابصارکم» در محشر برای همه است یا کسانی که با فاطمه (س) هیچ نسبتی ندارند؟ واگر برای همه نیست شدت و ضعف دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید برای اولیای الهی و ائمه معصومین «علیهم‌السلام» آن موانع در میان نباشد، بلکه نظر آن روایت به اهل محشر است به عنوان مردم و مؤمنین معمولی. و موضوع حضوری که با شدت و ضعف همراه باشد؛ در آن مقام نیز نکته مهمی است زیرا حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» علاوه بر آن‌که یک شخص‌اند، یک شخصیت نورانی می‌باشند. موفق باشید

36531
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: صوت تفسیر سوره حمد را گوش کردم من در زمینه فلسفه و منطق مطالعه نداشتم فقط کتاب شهید مطهری رو خواندم در مورد سیر مطالعاتی در زمینه فلسفه و منطق میشه بفرمایید که از چه کتاب هایی می تونم برای مطالعه استفاده کنم تا کتاب برهان صدیقین و سوره حمد رو بهتر متوجه بشوم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن موضوع «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، زمینه فهم «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن فراهم می‌شود تا مطالعه کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» که آنهم با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. پس از آن اگر لازم دیدید به کتاب شریف «بدایۀ الحکمه» از علامه طباطبایی همراه با شرح صوتی  استادان مربوطه رجوع فرمایید. موفق باشید

36518
متن پرسش

استاد عزیز سلام: گاهی تو بحر زندگی خودم و اطرافیان که میرم می بینم به علت اینکه خیلی چیزها رو شوخی گرفتیم عادی گرفتیم نمیدونم شاید بشه گفت سراپای وجود پر از آتشه حالا مثلا خودم احکام وعقاید را بیشتر رعایت کنم ولی نمیدونم این سهل انگاریه که خیلی زندگی رو شوخی گرفتیم مثل اینکه از اینکه با حرف وعملمون داریم تو جامعه در چه مسیری چه جریانی رو تقویت می کنیم تا عادی شدن فساد و گناه اقتصادی و... استاد گاهی نگاه می کنم میگم بعضی شاید بشه گفت یک مظلومیتی دارند که از روی جهل سراپای وجودش رو آتش می پسنده. استاد در حشر که اولین و آخرین و موثرین در هر کار خلافی آشکار می‌شوند، تکلیف ما چی میشه؟ التماس دعا برای نجات

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که توانسته باشیم در بستر دینداری بدون افراط و تفریط عمل کنیم، در ابدیت خود به درستی و با صفا حاضر خواهیم بود. موفق باشید

نمایش چاپی