بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حضرت فاطمه الزهرا«سلام الله علیها»

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39102
متن پرسش

سلام و نور و رحمت: استاد گرانقدر امکان داره به غزلی یا بیتی از حافظ اشاره بفرمایید که در اون حافظ تعیّن نظرش حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها بوده باشد؟ برایتان از صمیم دل طول عمر خواستارم💫 رایحه ی زبان اشارت گونه تان ساحت رازگونگی را طراوت می بخشد🕊️

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً جناب حافظ با آن افقی که در نسبت با حقیقت در مقابل خود یافته است، با همان زبان اشاره سخنانی می‌گوید که چنانچه ما نسبت به وجود مقدس حضرت زهرای مرضیه«سلام‌الله‌علیها» با سخنان حافظ روبرو شویم، می‌یابیم که آن سخنان نسبت به روحانیت خاص حضرت نه تنها بیگانه نیست، بلکه سخن‌ها دارد. آری! غفلت از ما بوده است که با چنین حساسیتی با اشارات جناب حافظ در غزلیاتش روبرو نشده‌ایم. امید است از این غفلت آزاد شویم. موفق باشید

39087
متن پرسش

تک‌بیتی قدیمی به مناسبت فاطمیه: اسم قشنگ فاطمه یک اسم اعظم است ایام فاطمیه شبیه محرم است. شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است، وقتی متوجه مقام پیشاخلقتی حضرت باشیم که حاج آقا نجاتبخش در سخنان اخیرشان به خوبی بدان متذکر شدند. https://eitaa.com/matalebevijeh/18180 و همچنین نکاتی که حاج آقا بحرینیان متذکر آن هستند . https://eitaa.com/heyathonarisf/1989. موفق باشید

39084
متن پرسش

سروده‌ای در مورد این ایام فاطمی خدمت شما: «تا که در می‌بینی یا دیوار بر من گریه کن / یا علی!‌ در کوچه، در بازار بر من گریه کن» «ای علی جان کم‌کم از این شهر باید پر کشید / می‌روم از خانه‌ات؛ بسیار بر من گریه کن» «ذوالفقارت لرزه بر کاخ ستم انداختست / گرچه هستی حیدر کرّار، بر من گریه کن» «باورش سخت است این رفتن ولی جانِ علی / تا رسد هنگامه‌ی دیدار بر من گریه کن» «گاه با نقلِ کساء از فاطمه، آرام شو / گاه با «الجار ثمّ الدّار» بر من گریه کن» «میخ و پهلو یک مراعات نظیر نادر است / لفظ پهلو دیدی و مسمار بر من گریه کن» «ابر باش امّا زمان نیّت باریدنت / جای باریدن به گندم‌زار بر من گریه کن» «گریه‌هایت را کسی جز چاه خویشاوند نیست / جان زهرایت بیا بر یار، بر من گریه کن» «جز تبسّم‌های تو آرامشی هرچند نیست / خواهشی دارم بیا این‌بار بر من گریه کن»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر گریۀ حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و اعتراض آن حضرت در دل آن اشک‌ها، حکایت نگرانی بزرگی است که آن حضرت داشتند؛ که به حجاب‌رفتنِ تاریخی بود که با اسلام گشوده شده بود، باید در فهم آن نگرانی متوجه به حاشیه‌رفتن توحید بود به آن صورتی که مولای‌مان علی «علیه‌السلام» از آن برخوردار بودند و این فهم توحیدی که می‌توانست همۀ جامعه را فرا گیرد و جهان اسلام به افقی بلند نایل گردد؛ به حاشیه رفت و این است راز نگرانی مقدس زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها». و اخیراً در این رابطه عرایضی تحت عنوان «زهرای مرضیه و توجه به ظرفیت تاریخی که با اسلام گشوده شد»عنوان گردید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18193. موفق باشید

39078
متن پرسش

یادداشت قدیمی دیدم که روایت مقام لیله القدری حضرت زهرا (س) را معتبر نمی داند. شما به عنوان نویسنده کتابی که این روایات را شرح کرده چه دفاعی از این روایات دارید؟ او مدعی است: از میان روایاتی که قائلان به تأویل حقیقت شب قدر به حضرت فاطمه (س) برای اثبات مدعای خود بیان می کنند، تنها مضمون 4 روایت موافق با این مدعاست که همگی جزء اخبار آحاد ضعیف می باشند و هیچ گونه قرائنی نیز وثاقت صدوری آنها از معصومین (ع) را تأیید نمی کند و در میان قدماء نیز از شهرت برخوردار نبوده و تنها بر اساس ملاک های برخی اخباریون مبنی بر صحت تمامی احادیث کتب اربعه، می توان به صحت این روایات حکم کرد.‌ از این رو، چه با ملاک قدماء یعنی وثاقت صدوری و چه ملاک متأخران یعنی اعتبار اسنادی، احادیث تأویل شب قدر به حضرت فاطمه (س) معتبر نمی باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن عالِم ذوالفنون حضرت آیت الحق آیت الله حسن زاده توجه فرمایید که فرمودند: «از عظمت حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» در حیرت بودم تا اینکه استادِ بزرگ ایشان یعنی آیت الله شعرانی می‌فرمایند در این مورد به روایت مشهور حضرت صادق «علیه‌السلام» نظر کن که فرموده‌اند: «فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتَها، فَقَدْ اَدْرَكَ لَیْلَةَ الْقَدْر»؛ آیا به سخن اندیشمندی بی‌نظیر همچون آیت الله شعرانی می‌توان بی‌تفاوت بود؟ و البته عمده روایات غیر فقهی ما حساسیتی برای نقل سلسله سند در بین عالِمان نبوده است و نباید به جای توجه به محتوای روایات تنها به سلسله سند تکیه کرد وگرنه بسیاری از متون گرانقدر ما مانند «مناجات شعبانیه» و قسمت دوم مناجات امام حسین «علیه‌السلام» در روز عرفه، سلسله سند ندارد ولی به گفته آیت الله جوادی مگر می‌شود این نوع معارف جز از سرچشمه شخصیت‌های معصوم صادر شود؟ موفق باشید 

38877
متن پرسش

سلام استاد: ۵ سالی هست که توفیق شرکت در جلسات مباحثه سیر مطالعاتی شما رو دارم. دو سوال داشتم از خدمتتون: ۳ روز فاطمیه اول دعوت شدم نیم ساعتی برای خانم ها صحبت کنم پیشنهاد شما کدوم مبحث هست برای این ۳ روز؟ دوم اینکه برای دبیرستان دخترانه هم دعوت به همکاری شدم که هفته ی یک جلسه با بچه هایی که داوطلب هستند و دبیران جلسات مباحثه داشته باشیم نظر جنابعالی شروع از جوان و انتخاب بزرگ و ادامه ی سیر هست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به بحث «بصیرت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در کتاب مربوطه رجوع شود و متذکر این امر باشیم که حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» در عین نماد متعالی عبودیت، چگونه در زمانه خود و در مناسبات اجتماعی حاضر می‌شوند تا آن‌جایی که آن خطبه غرّاء را در مسجد مدینه ایراد می‌فرمایند که سراسر بصیرت تاریخی می‌باشد. ۲. در مورد دوم آری! بحث «جوان و انتخاب بزرگ» در راستای درک حضور ابدی انسان می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

38035
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوارم: ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب نقل می‌کند که روزی عباس عموی پیامبر(ص) نزد علی بن ابی طالب آمد و به ایشان گفت من عموی پیامبرم لذا میراث او- که چیزی جز دلدل و شمیشرش ذوالفقار و زره و عمامه‌اش نیست – به من می‌رسد. حضرت علی(ع) فرمود: میراث انبیاء به اوصیاء آنان می‌رسد نه به دیگران، حتی فرزندانشان. استاد جان، این فرموده امیرالمؤمنین شبیه به صحبت ابوبکر نیست که گفت: انبیاء ارث باقی نمی گذارند برای فرزندان خود و در آنجا حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام، این حدیث رو رد کردند و ادله قرآنی حضرت زهرا آوردند؟ متشکر از لطفتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میراثی که در راستای ادامه راه «موصی علیه» هست غیر از میراث عادی است. آری! شمشیر و زره مربوط به کسی است که بناست راه آن حضرت را ادامه ‌دهد. ولی ماترکِ عادی مربوط به ورثه است همان‌طور که کتاب‌های فرد متوفی به فرزند عالِم او می‌رسد و یا شمشیر او به فرزند ذکور او می‌رسد. البته در این مورد بحث‌های خاصش مطرح بوده است. موفق باشید

37756
متن پرسش

سوال أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- عَنْ أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ رَأَیْتُ الْخَضِرَ (علیه السلام) فِی الْمَنَامِ قَبْلَ بَدْرٍ بِلَیْلَهًٍْ فَقُلْتُ لَهُ عَلِّمْنِی شَیْئاً أُنْصَرْ بِهِ عَلَی الْأَعْدَاءِ فَقَالَ قُلْ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ قَصَصْتُهَا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ (علیه السلام) عُلِّمْتَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ وَ کَانَ عَلَی لِسَانِی یَوْمَ بَدْرٍ وَ أَنَّ أَمِیرَ لْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ اغْفِرْ لِی وَ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَقُولُ ذَلِکَ یَوْمَ صِفِّینَ وَ هُوَ یُطَارِدُ فَقَالَ لَهُ عَمَّارُ‌بْنُ‌یَاسِرٍ یَا أَمِیرَ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَا هَذِهِ الْکِنَایَاتُ قَالَ اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ وَ عِمَادُ التَّوْحِید. امام علی (علیه السلام)- امام صادق (علیه السلام) از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «یک شب پیش از جنگ بدر خضر (علیه السلام) را در خواب دیدم و به او گفتم که مرا چیزی تعلیم کن که به آن بر دشمنان نصرت یابم. گفت که بگو: یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ یعنی ای او ای کسی که اویی نیست مگر او و چون صبح کردم این خواب را بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قصّه کردم، به من فرمود: «یا علی (علیه السلام) اسم اعظم به تو تعلیم داده شده و در روز بدر این بر زبانم جاری بود و به‌درستی‌که امیرالمؤمنین (علیه السلام) سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را خواند و چون فارغ شد فرمود: یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ اغْفِرْ لِی وَ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ، بیامرز مرا و یاری کن مرا بر گروه کافران. و بیامرز مرا و یاری کن مرا بر گروه کافران. و علی (علیه السلام) در روز جنگ صفین این را می‌فرمود و حمله می‌برد عمّاربن‌یاسر به آن حضرت (علیه السلام) عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) این کتاب‌ها چیست و کنایه پوشیده و ناصریح سخن‌گفتن است». حضرت فرمود: «اسم اعظم خدا و عماد توحید است». تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۴۵۰ بحارالأنوار، ج۳، ص۲۲۲/ نورالثقلین؛ فیه: «و کان علی (یقول ذلک ... الی آخر» محذوف سلام علیکم حضرت امیرالمومنین (علیهم السلام) دانای دانایان و بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله داناترین مخلوقات است. چگونه ممکن است از حضرت خضر علیه السلام چیزی یاد گرفته باشند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که آخرین پیامبر و ائمه «علیهم‌السلام» جامع همه علوم لازم برای هدایت بشریت هستند؛ ولی بعضاً تفصیل آن احوالات و یا علوم، در شخصیت دیگری قابل نظر است مانند همان ارادتی که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در رابطه با عبودیت‌شان در زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» ملاحظه می‌کردند و آنچنان ارادت می‌ورزیدند به همان معنای «المؤمن مرآت المؤمن». حتی تفأل را هم در همین راستا می‌توان معنا کرد که پیامبر در مورد امری اگر در مسیر با اهل ایمان روبه‌رو می‌شدند، آن را به خیر می‌گرفتند و انجام می‌دادند. موفق باشید

37549
متن پرسش

سلام علیکم: در بعضی روایات داریم که فاطمه زهرا سلام الله علیها در برزخ اطفال شیعیان را که از دنیا رفته اند تربیت می‌کند. این مطلب با بحث حرکت جوهری چه می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت حکایت، حکایتِ همان عزمی است که آن اطفال در عین ثابته خود دارا هستند و حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» همان عزم را با نور مادرانه خود به ظهور می‌آورند. والله اعلم. موفق باشید

37482
متن پرسش

در صبحدم بارانی بهار و اردیبهشت برای معلمی می‌نویسم که واسطه لطف الهی برای جانهای ما شد. سلام و ارادتم تقدیم به شما استاد عزیز بضاعت اندک من برای تقدیم به روح مهربان شما، همین قطره‌های زلال اشکی است که در بین الطلوعین تاریخ در غربتِ غیبت امامان از چشمهای منتظرم جاری است. رهبر انقلاب در جواب جوانی که از میانه جمعیت فریاد زد دوستت داریم فرمودند خوش‌ به حالتون که اگه منو دوست دارید، میشه منو ببینید من شما را دوست دارم و نمی‌تونم ببینم. من در گوشه تنهاییم بارها این جمله را شنیدم و خود را مخاطب آن دیدم و با عشق او که تنها از قاب رسانه ها صورتش را و در ملکوت عالم حقیقتش را دیده‌ام اشک ریختم و به عشق او زندگی‌ام را صرف اسلام ِ انقلابی و انقلاب اسلامی کردم چرخ جهان با ولایت می‌گردد و ما که به عشق روح الله نفس می‌کشیم همه، همیشه دلتنگ هم هستیم اگر از من بپرسند مهمترین ویژگی رهبر انقلاب چیست قطعا خواهم گفت «عشق به خمینی» و ارادت شما استاد عزیز به روح الله قلب ما را به هم گره زد بارها در جلسات فرمودید، حس می‌کنید چقدر باهمید؟ آری استاد عزیز وسعت عشق روح الله با قلب ما کاری کرد که باکری و خرازی و متوسلیان تا کودکان و زنان غزه تا دانشجویان آمریکایی دردمند از احوال غزه را در عالَم انقلاب اسلامی ببینیم و بیش از هرکس نسبت به بچه‌های دغدغه مند انقلاب با وجود تمام اختلاف سلوک و سلیقه‌ها احساس برادری و یگانگی کنیم و به لطف الهی شما استاد عزیزم در گشودن این منظر واسطه لطف الهی بودید این پرسش را با نام مستعار نوشتم تا بتوانم چند جمله از احوال واقعی قلبم را بیان کنم و این اشکهای از سر شوق و درد و شُکر را تقدیم روح مهربانتان کنم. الحمدلله علی جمیع نعمه و آلائه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیای الهی و از همه مهم‌تر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌واله» به ما از آینده و از حضوری خبر دادند که انسان‌ها یگانگی خاصی را نسبت به همدیگر احساس می‌کنند که نماد آن حضور، تا آن‌جایی خواهد بود که به تعبیر روایات، گرگ و میش در یک آخور با همدیگر غذا می‌خورند که مثالی باشد تا بفهمیم چگونه دوگانگی‌های همچنانی هم جای خود را به یگانگی می‌دهد چه رسد به یگانگی‌ها که ریشه در فطرت دارد.
سلام بر اشک‌هایی که از آن گزارش دادید تا معلوم شود مسافر کدام روزگارید. سلام بر اینهمه یگانگی و دل‌تنگی از همدیگر. آیا از خود پرسیده‌ایم چه نسبتی بین حضرت زهرای مرضیه «سلام‌‌الله‌علیها» و جناب سلمان بوده که حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» به جناب سلمان گِله می کنند چرا به ایشان کمتر سر زده؟ چه نسبتی بین این دو بزرگوار در میان است که از نظر جنسیتی نامحرمند، ولی از نظر انسانی این اندازه یگانه‌اند؟ آیا این همان حضور ذیل اسلام عزیز نبود؟ 
سلام بر یگانگی قلب‌ها بین ما و کودکان غزه و دانشجویان ضد رژیم صهیونیستی آمریکا. یعنی سلام بر زندگی، زیر سایه دوستی‌ها که حقیقتاً اگر جان گرگان و سگانِ انسان‌نما از هم جدا هست و در این جدایی به حکم «لا یموت و لا یحیی» بین مرگ و زندگی دست و پا می‌زنند «متحد جان‌های مردان خداست»، و در این یگانگی «در عین حفظ حریم‌ها» نسبت به هم چه ایثارها دارند. آیا جز این است که خداوند ما را برای این نوع حضور خلق کرده؟ چرا آن را با ایجاد هرچه بیشتر دوستی‌ها و تواضع‌ها و ایثارها، پاس نداریم؟ موفق باشید    
 

37018
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: در فیلم حضرت مریم یه جا گفته حضرت مریم وقتی رفتن تو مسجد الاقصی چهار زن انجا بودن که یکیشون حضرت زهرا سلام الله بودن استاد میشه از این موضوع استفاده فرهنگی کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عرایضی در بحث «نسبت ما با مقام پیشاخلقتیِ حضرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» شده است https://lobolmizan.ir/special- post/922?mark=%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%A7%D8%AE%D9%84%D9%82%D8%AA%DB%8C حاکی از حضور حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» قبل از خلقت انسان‌ها که نمونه آن حضور را شما در آن روایت ملاحظه می‌کنید. موفق باشید 
 

36740
متن پرسش

 سلام استاد خدا قوت: لطفا نظرتون رو در مورد نوشته زیر بفرمایید که در مورد مقام عرفانی حضرت زهرا سلام الله علیهما است. ممنون. مقدمه اول اینکه، هر موجودی که در عالم هستی وجود داره، دارای یک ویژگی است که اگر اون رو نداشت اصلا وجودی رو دریافت نمی‌کرد و اون ویژگی قابلیت و پذیرش وجودی هست که اون موجود داره، یعنی اینکه هر موجودی ظرف پذیرش وجود خودش است، به عبارت دیگه موجودات از اون جهت که وجود خودشون رو از علت خود دریافت کردند، قابل هستند و اون علت، فاعل. این واقعیت در مورد کل عالم وجود هم صدق میکنه یعنی کل عالم وجود دارای یک جنبه پذیرش و قابلیت برای دریافت وجود خودش هست و اگه اون قابلیت رو نداشت عالم هستی موجود نمی‌شد، به این مقام در اصطلاح عرفانی می گویند مقام نفس کل، پس در عالم هستی حقیقتی به نام نفس کل هست که اگه نبود، عالم خلقت موجود نمی‌شد، به عبارت دیگه نفس کل، ظرف و بستر وجود عالم است. اما مقدمه دوم اینکه، هر مقام و حقیقتی که دارای تجرد تام هست، در هر یک از مراتب وجود از صقع ربوبی گرفته، یعنی تعین اول یا مقام احدیت و بعد از اون، تعین ثانی یا مقام واحدیت تا عوالم خلقی، یعنی عالم عقل یا جبروت، عالم مثال یا ملکوت و عالم ماده یا ناسوت، متناسب با مرتبه وجودی اون عالم، دارای مصداق و مظهر و تجلی تام است که این شامل  نفس کل هم میشه، دلیلش این هست که مجرد تام هیچ مانعی چه فاعلی و چه قابلی برای ظهورش نداره برای همین در تمام عوالم وجودی حضور داره. و مقدمه سوم اینکه، بین تجلی و صاحب تجلی یا همان ظاهر و باطن، سنخیت کامل وجود داره، چون در واقع یک چیز هستند در دو مرتبه. نتیجه اینکه، مصداق و مظهر نفس کل در عالم ماده، باید اولا کامل ترین موجود باشه یعنی انسان، اون هم در مقام فعلیت کامل، چون مقام نفس کل به وسعت تمام عالم وجود هست و حامل تمام کمالات وجودی و ثانیا جنبه قابلیت در اون غلبه داشته باشه، چون نفس کل مقام قابلیت عالم هستی است، این یعنی انسان کامل مونث (زن)، چون در زنها جنبه قابلیت و پذیرش، بر جنبه فاعلیت غلبه داره. و آن مصداق و مظهر کسی نیست جز صاحب عصمت کبری، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، حالا فهمیدید که چرا می‌گویند حضرت زهرا (س) مادر تمام عالم وجودند و واسطه فیض در خلقت عالم هستی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا اگر کسی متوجه باشد که بالاخره قبولِ تامّ فیض الهی مظهری می‌خواهد از جنس زن یا مادر، اگر در این عالم مصداق آن حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» نباشند، با آنهمه عظمت که نمونه آن را در خطبه آن حضرت در مسجد مدینه با آن ابعاد توحیدی فوق‌العاده ملاحظه می‌کنید؛ چه کس دیگری را از جنس زنان عالم سراغ دارید؟ موفق باشید

36637
متن پرسش

سلام بر استاد عزیزم: استاد متنی راجع به دو مقام حضرت فاطمه الزهراء نوشته ام. می‌خواستم نظرتان را بفرمایید. یا فاطر ّبحق فاطمه پرسید: از حضرت زهراء چه می‌دانی؟ گفتم: سلام و برکت خداوند بر حضرت فاطمه الزهراء دو مقام از ایشان بسیار دلنشین است! اولی مقام فَطَمیّت دومی مقام لیله القدری با تجلی مقام اولی، شیعیان از آتش بریده می‌شوند. آتشی که همه ما الان گرفتار آن هستیم. با تجلی مقام دومی، شیعیان ره صد ساله را یک شبه طی می‌کنند و به مقام یاری امام می‌رسند. با تجلی مقام فطمیّت، حرُ از آتش جهنم بریده شد و ره صد ساله را یک شبه طی کرد. و با تجلی مقام لیله القدری، حضرت عباس هم به مقام فرزندی حضرت زهراء رسیدند. خدایا بحق حضرت فاطمه الزهراء ما را هم از آتش تعلقات جدا کن و به مقام یاری امام عصر برسان. لانها فطمتْ هى و شیعتها من النار لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ https://eitaa.com/tabeensade

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است بخصوص با نظر به مقام لیلۀ القدریِ آن حضرت که انسان می‌تواند در جهانی که در مواجهه با آن حضرت است به نوعی حاضر شود که مقام حضور فرشتگان و روح است در جان انسان. جهانِ لیلۀ القدری حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» جهان عجیبی است که به «گفت» نمی‌آید. موفق باشید

36590
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار: می‌خواستم در مورد میزان اهمیت روضه خانگی از محضرتون سوال کنم؟آیا تقابل و تضادی با موکبهای خیابانی دارد؟ بنده در ایام عزاداری فاطمیه، در کنار فعالیت در موکبهای خیابانی مراسم روضه هم داشتم که مورد مذمت دوستان قرار گرفتم. و این اتفاق سوال و دو راهی در ذهنم ایجاد کرد. صحیح هست که روضه خانگی رو تعطیل کنیم و فقط در موکبهای خیابانی مشغول باشیم؟ موکبهایی که خالی از فعالیت فرهنگی تاثیرگذار هست وفقط تنوع غذاهای لذیذ و رنگارنگ نذری توش هست. ممنون هستم از بابت پاسخگویی شما استاد گرامی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جمع هر دو کار بهتر است تا هم با برقراری موکب‌ها، نوعی شعار دینی به ظهور آید و البته سنت حسنه روضه خانگی هم ارزش خود را دارد. موفق باشید

36554
متن پرسش

سلام استاد: «غضوا ابصارکم» در محشر برای همه است یا کسانی که با فاطمه (س) هیچ نسبتی ندارند؟ واگر برای همه نیست شدت و ضعف دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید برای اولیای الهی و ائمه معصومین «علیهم‌السلام» آن موانع در میان نباشد، بلکه نظر آن روایت به اهل محشر است به عنوان مردم و مؤمنین معمولی. و موضوع حضوری که با شدت و ضعف همراه باشد؛ در آن مقام نیز نکته مهمی است زیرا حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» علاوه بر آن‌که یک شخص‌اند، یک شخصیت نورانی می‌باشند. موفق باشید

36543
متن پرسش

از آنجایی که اربعین با سکوت هایش صحبت می‌کند. در مسیر اربعین یجایی نشسته بودم دیدم آنسوی موکب ها شهرکی قرار داشت و چرخ فلک و... روح آنجا ساکت ولی روح مسیر پر از وجود و محبت بود، و امسال مردمانی را دیدم که مسیر اربعین را با سالیان قبل فرق داده بودند، شاید بتوان گفت این محبت و گرمی یگانگی میهمان و میزبان و امام حسین (ع) دیگر گونه های دیگری را هم در خود نشان می‌داد، گویا استعدادی رو آشکار می‌کرد و چند قرائن دیگر باعث شد احساس کنم مسیر اربعین وقتش رسیده که آرام‌آرام به داخل شهرها سفر کند. از آن زمان وظیفه خود دانستم تا به قدر وسع کوچک خود، در شعاع این امر قرار بگیرم. ما کانون فرهنگی کوچکی داریم که نونهالان و نوجوانان فعالیت می‌کنند. امسال بجای ایستگاه صلواتی که فقط اعضای یک مسجد یا هییت یا مجموعه فعالیت می‌کنند را تعطیل و بجایش موکب های فاطمی زدیم فرق موکب ها این بود که سر هر کوچه یه موکب بود که یک نوعی اهالی محله ها را دعوت می‌کرد تا به این ایثار با محبت تشریف بیاورند، و با ۷ تا موکب، در کل محله روحی احساس می‌شد که انگار داخل گرمی محبت همان همسایه های قدیم وارد شدیم و ان شا الله در نظر داریم این امر رو در نیمه شعبان و غدیر و اربعین تداوم‌ بدیم و گسترش پیدا کنه این موکب های فاطمی هم با حرکت ایستگاه صلواتی فرق می‌کرد و با ابنکه ملهم از اربعین هست ولی حتی با حرکت مسیر اربعین کمی فرق داشت و آن سریان مسیر به داخل کوچه ها بود. داشتم فایل خطر بدعتهای غیر الهی و غیر اخلاقی رو گوش می‌کردم گفتم این نگاهم را به استادم بگم تا اگر اشتباه بدعتی درش هست، ما را متذکر تفکر اصیل خود و انقلاب کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است و این یک سنت حسنه است تا روح مردمان متوجه سرمایه‌های معنوی و تاریخی‌شان شود و معلوم گردد دل‌ها حتی در دنیای غربزده با این‌همه سرگردانی‌های بیهوده، هنوز در گرو دل‌سپاری به اولیای معصوم هستند و لذا وقتی همان انسان‌ها از آن سرگرمی‌های بیهوده خسته شدند، متوجه می‌شوند راه دیگری هست تا انسان‌ها را معنا ببخشند. چه اندازه برای خود بنده شادی‌بخش است وقتی در برقراری چنین موکب‌هایی شرکت داشته باشم و سهیم باشم. موفق باشید

36508
متن پرسش

سلام علیکم: وقتتون بخیر. آیه «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُريدُ زينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً» کهف (۲۸)
نظر به این دارد که پیامبر متمایل به کسانی شده بودند که پولدار بودند و گفته بودند اگر از فقرا دوری کنی ما به شما متمایل می‌شویم؟ چنین چیزی با عصمت حضرت تنافی ندارد؟ روایتی که می‌فرماید حضرت زهرا گردنبند داشتند و حضرت رسول با ایشان صحبت نکردند و رفتند تا آن را انفاق کردند، این روایت با عصمت حضرت زهرا منافات ندارد؟

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه می فرماید: اي پيامبر! آنچه بر تو واجب است، به سربردن با فقرايي است که همواره پروردگار خود را مي‌خوانند و در طلب وجه او هستند يعني با خواندن اسماي حسناي او به درگاه او تقرب مي‌جويند چون او را از طريق اسماءاش مي‌توان خواند. به عبارت ديگر اين‌ها مي‌خواهند خود را در جايي قرار دهند که صفات الهي اقتضاي آن را دارند. مثلاً آن قدر خود را ذليل جلوه دهند که عزت و عظمت و کبريايي او اقتضاي آن را دارد و آنچنان خود را در موقف جاهل و عاجز و ضعيف قرار دهند که علم و قدرت و قوت خدا آن را اقتضاء مي‌کند و اين است معني «يُريدُونَ وَجْهَهُ». و ديدگانت را از اين مؤمنين برندار و به خاطر زينت دنيا اينان را رها مکن و هيچ توجهي به توانگران کافرکيش نداشته باش و دنبال کساني که عنادشان با خدا موجب تسلطِ غفلت از حق بر قلبشان شده، مباش! که خدا چنان کيفرشان داده که ياد خدا را از دلشان ببرد و نتيجه‌ي اين غفلتِ قلب پيروي هوي و زياده روي است و تو اي پيامبر از چنين کسي که دنبال هواي خود است و کارش تجاوز از حق است، پيروي مکن.
اي پيامبر! اساس کار را بر اين بگذار که کار را با نيروهاي مخلص جلو ببري آن‌هايي که جهت روح خود را به کلي به سوي حق قرار داده‌اند. آن‌چه اي پيغمبر بر تو واجب است به سربردن با آن‌هايي است که به دنبال زينت زندگي دنيا نيستند که منظور ادامه‌ي کار با آدم‌هاي ساده و بي پيرايه‌اي است که انگيزه‌ي خودنمايي و دنياداري ندارند. رمز بقای دين در اين نکته است و هرگز آدم هايي که خود را با امکانات دنيايي قدرتمند جلوه مي‌دهند نمي‌توانند عامل پيشرفت دين باشند، هرگز دين با اين نوع آدم‌ها حفظ نشده و نمي‌شود.
دين الهي آمده است تا ما بتوانيم روح مان را با خدا مرتبط کنيم و در تقرب به خدا موفق شويم و بقيه‌ي امور همه فرعِ اين هدف است، حال اگر اين موضوع فراموش شود بقيه‌ي امور چه فايده‌اي دارد؟ بدين لحاظ به رسولش دستور مي‌دهد با افرادي باش که «يُريدُونَ وَجْهَهُ» وجه الهي را اراده کرده‌اند و تلاش دارند در اين عالم - ماوراء ظاهر زندگي دنيايي- به حق نظر کنند. اين‌ها کساني هستند که متوجه مقصد و مقصود دين هستند، بقيه اگر وارد دين شوند سعي مي‌کنند جهت دين‌داري را به سوي اهداف ديگري سوق دهند.
اين که به ما فرموده‌اند: بعد از معرفت به خداوند، هيچ عملي در اين دنيا بهتر از نماز نيست، به جهت آن است که در نماز، انسان در مسيري قرار مي‌گيرد که آن مسير، هدف دين‌داري است. نماز جاده‌ ارتباط روح به مقام اسمای الهي است و اين همه‌ مقصد و مقصود انسان است. خداوند مي‌گويد اي پيامبر با کساني به سر ببر و کارها را جلو ببر که در طلب وجه الهي هستند و جهت روح خود را در راستاي ارتباط با حق شکل داده‌اند و نه در جهت ارتباط با دنيا. به همين جهت تأکيد مي‌کند چشم از اين افراد برندار به سوي کساني که زندگي دنيايي را مدّ نظر دارند و در آخر با تأکيد فراوان مي‌فرمايد: «وَ لاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا» به هيچ وجه از کساني که قلبشان از ما غافل است چيزي و پيشنهادي نپذير. کساني که عنادشان با خدا موجب تسلط غفلت از ياد خدا بر قلبشان شده هيچ پيشنهاد درستي- حتي با ظاهر دلسوزانه- ندارند، بايد بفهمند ما هيچ توصيه‌اي از اين افراد را نمي‌پذيريم. چون اين افراد فقط دنيا را مي‌بينند و نظر به عالم غيب و معنويت ندارند تا ما را در راستاي آن اهدافِ بلند کمک برسانند. مضافاً اين‌که روشن مي‌کند پيروي از هوس و افراط در آن از آثار غفلت قلب است به همين جهت در آخر آيه فرمود: «وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً» يعني شاخصه‌ي اهل دنيا آن است که از هوس خود پيروي مي‌کنند و به طور کلي انسان‌هاي افراط کاري هستند، به خصوص در موضوع هوس‌راني.
ملاحظه فرموديد در مطالب قبل دو نکته مدّ نظر بود يکي اين‌که در آيه‌ي ۶ به پيغمبر «صلوات الله علیه و آله» مي‌فرمايد: ناراحت مباش که بعضي‌ها يا اکثراً دين نمي‌آورند، اين قاعده‌ دنياست. ديگر اين‌که فرمود: دين را عرضه کن و نگران مباش، وظيفه‌ تو آن است که با مسلمانان متدين و ساده زيست امور را جلو ببري و آن‌ها را رها نکن و از صاحبان قدرت و ثروت که دل در گرو دنيا دارند پيروي مکن. آيا راز بقاء جامعه‌ ديني همين دو نکته نيست؟
در مورد گردنبند حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» این‌طور در روایات داریم که «روزي پيامبر (ص) در مسجد نشسته بودند. عرب باديه نشيني وارد شد و گفت: «اي رسول خدا (ص)! من گرسنه ام، لباس مناسبي ندارم، پولي هم ندارم و مقروض نيز هستم، کمکم کنيد.» پيامبر (ص) فرموند:«اکنون چيزي ندارم.» سپس به بلال فرمودند: «اين مرد را به خانه دخترم، فاطمه (س) ببر و به دخترم بگو که پدرت او را فرستاده است.»
بلال آمد و داستان را خدمت حضرت زهرا (س) عرضه داشت. حضرت نيز در خانه چيزي نداشتند ولي، گردنبند خود را که هدية دختر حمزة بن عبدالمطّلب بود باز کردند و به بلال دادند و فرمودند: «اين گردنبند را به پدرم بده تا مشکل را حل کنند.» بلال بازگشت و امانتي را تحويل پيامبر (ص) داد.
رسول خدا (ص) فرمودند: «هر کس اين گردنبند را بخرد، بهشت را براي او تضمين مي کنم.» عمار ياسر آن را خريد و سائل را به خانه خود برد. به او لباس و غذا داد و دو برابر ميزان قرض به او پول داد. سپس عمار غلام خود را صدا زد و گفت: «اين گردنبند را به خانه رسول خدا (ص) مي بري و مي گويي که هديه است. تو را نيز به آن حضرت بخشيدم.»
غلام نزد پيامبر (ص) رفت. گردنبند را به ايشان داد و جريان را برايشان شرح داد. پيامبر (ص) نيز غلام و گردن بند را به حضرت فاطمه (س) بخشيدند.
غلام نزد حضرت زهرا (س) رفت. گردنبند را به حضرت داد و جريان را براي ايشان بيان فرمود. حضرت فرموند: «من نيز تو را در راه رضاي خدا آزاد کردم.» غلام خنديد.
حضرت راز خنده غلام را سوال کردند. و غلام پاسخ داد: «اي دختر پيامبر (ص) برکت اين گردن بند مرا به شادي آورد، چون گرسنه‌اي را سير کرد، برهنه‌اي را پوشاند، فقيري را غني نمود، پياده‌اي را سوار نمود، بنده‌اي را آزاد کرد و عاقبت هم به سوي صاحب خود بازگشت.» موفق باشید
 

 

36425
متن پرسش

با سلام و احترام: حضور تاریخی حضرت صدیقه طاهره (س) در جریان سقیفه و غصب خلافت، صرفا حضوری تحت امر امام زمانشون بوده، یا اینکه فهم و درایت و بصیرتی مختص خودشان و در راستای تعالیم امامشان بوده که این نوع حضور را رقم زدند؟ آیا اگر امام ایشان در کنار ایشان حضور فیزیکی نداشتند ایشان چنین تصمیمی را می‌گرفتند و دقیقا به همین شکل عمل می‌کردند؟ یا اینکه اگر امر امامشان نبود خودشان به چنین تشخیصی نمی‌رسیدند؟ آیا لازم هست یک زن، با بصیرت و تفکر قبل از قول امام به تشخیص امر امامش برسد؟ یا اگر حضرت زینب (س) منهای حضور امام سجاد (ع) در کربلا و مجلس یزید بودند، به تشخیص خودشان چنین عمل می‌کردند؟ یا به تشخیص امامشان نیاز داشتند؟ اینکه می‌گویند، ۵۰ نفر از یاران خاص امام عصر زن هستند، این خانمها، لازم هست دارای چه روحیات و خصوصیاتی باشند؟ آیا در عرض یاران آقا سپاه هستند؟ بلحاظ رتبه، مقام، مسئولیت، بینش، بصیرت و... یا تفاوتهایی وجود دارد؟ لازم هست فقط مطیع باشند؟ یا مبتکر و متفکر، بصیر و...؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آنچه خداوند در قرآن به پیامبر خود فرموده است نیز می‌توان فکر کرد آن‌جا که می‌فرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (نحل/۴۴)  ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه که بر جان مردم نازل شده است را برایشان تبیین نمایی. این نشان می‌دهد آنچه رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌خواهند برای مردم بگویند به صورت کلی و اجمالی بر جان مردمی که با حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در تاریخی که با آن حضرت شروع شده، نازل شده و رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مأمور تبیین آن می‌باشند. آری! با توجه به آیه فوق، همه منوّر به نوری هستند که بر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و اگر خود را با هوس‌ها و روزمره‌گی‌ها فریب ندهند، با تمام وجود می‌یابند که پیامبر و امام، قصه حضور آن‌ها را متذکر می‌شوند و از این جهت انسان در واقع به نور اولیای الهی در خود طلوع می‌کند. عرایضی در جزوه «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» شده است تا معلوم شود نقشی که انسان در تاریخ خود می‌تواند داشته باشد، ماورای زن بودن زن و یا مرد بودن مرد است. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/500?mark=%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1%20%D9%86%D8%B1%D9%85     

 

35532
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرامی: نام محمد صلوات الله علیه و علی علیه السلام و حسن و حسین علیهماالسلام گویا قبل از ایشان نبوده. اما انگار نام فاطمه علیهاالسلام قبل از حضرت زهرا علیهاالسلام بوده، مثلا نام مادر امیرالمؤمنین فاطمه بنت اسد بوده. پس آن معنای خاص بریده شده از آتش، صرفا برای حضرت فاطمه است؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! واژه «فاطمه» معانی مختلفی دارد و حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» مصداق یکی از معانی است که جنابعالی متذکر آن بوده‌اید. فاطمه: در لغت و اصطلاح عرب به زني گفته مي‌شود كه فرزند خود را از شير باز گرفته است فاطمه نام دختر پيامبر اسلام (ص) است كه فرمود: دخترم را از آن جهت فاطمه گويند كه: «ان الله عزوجل فطمها و فطم من احبها من النار» همانا خداوند متعال او و كساني كه او را دوست دارند از آتش جهنم باز مي‌دارد. همچنين امام باقر ( ع) فرمود: وقتي كه جده ام فاطمه (س) به دنيا آمد خداي عزوجل به فرشته‌اي وحي نمود كه نام فاطمه را بر زبان پيامبر گرامي اسلام (ص) جاري سازد به همين جهت نام « فاطمه» از اذكار ربّاني است. هر كس نام او فاطمه است فرشتگان آسمان با احترام از او ياد مي‌كنند و جان و مال او را از گزند آسيب‌ها و حوادث روزگار حفظ مي‌نمايند. همچنين دختري كه نام او فاطمه است از صفاي دل و هوش فراوان و آرامش روان برخوردار است به شرط آنكه با ذكر «فاطمه» (علیهاالسلام) و توجه قلبی، خود را به چشمه زلال عرفان او متصل سازد و از ارتكاب به گناهان كوچك و بزرگ پرهيز نمايد. موفق باشید

34549
متن پرسش

روز سوم و روز آخر و به تعبیری روز وداعِ اعتکاف مصادف شده است با وفات حضرت زینب (سلام الله علیها) گویا باید دستی از جنس دستی که بر قلب بانو گذاشته شد بر قلب معتکفین واقعی گذارده بشه تا صاحب قلبی صبور از جنس قلب زینبی شوند تا بتوانند وداع جانسوز رو انجام دهند و با تاسی به بانو رسالتی سنگین که همان دعوت به توحید هست را به خوبی بر دوش گیرند و با قلبی صبور از معشوق جدا شوند تا بروند که هر کدام رهبری شوند برای جاماندگان این طریق، تا آنان را نیز به این وادی عشق و عاشقی بکشانند. بر معتکف واقعی خیلی سخت است که بخواهد از حریم امن و نورانی الهی جدا بشود و حقا که صبری زینبی می‌طلبد برای این وداع.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. ملاحظه می‌کنید ما در این صحنه‌ها با زینبی روبه‌رو هستیم که نه‌تنها حضرت سجاد «علیه‌السلام» در وصف او می‌فرمایند: «أنتِ بِحَمدِ الله عالِمَةٌ غَيرُ معلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَةٍ» شما بحمدلله عالمی هستید بدون آن‌که از معلّمی تعلیم گرفته باشید و فهمی دارید بدون آن‌که انسانی به شما آن فهم را داده باشد؛ بلکه آن حضرت همین‌که به مدینه آمدند متوجه شدند با نور شهادتی که در نهضت اباعبدالله «علیه‌السلام» پیش آمد وجدان جهان اسلام را آماده کرده است تا رسالت دیگری به عهده بگیرند و آن، حضورِ غلبه نرم‌افزاری بر نظام استکباریِ امویان بود[1]. لذا بعد از حضور در مدینه در راستای حرکت نرم خود، طوری در جهان اسلام حاضر شدند که درست در حساس‌ترین مناطق یعنی در شام و در مصر که هر دو تحت تأثیر امویان بود، آن‌چنان نقش‌آفرینی کردند که ما در مصر شاهد جریان فاطمیون و علاقه شدید مردم مصر به اهل بیت «علیهم‌السلام» هستیم و در شام با جریان علویون روبه‌رو می‌باشیم. حرکت نرم حضرت زينب «سلام‌الله‌علیها» بعد از رفتن از مدینه آن‌چنان عمیق و دقیق است که حتی مزار آن حضرت به طور مشخص معلوم نیست در مصر است یا در شام، و این معجزه حضور نرم است تا همه روح‌ها و وجدان‌ها خود را متعلّق به حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» یعنی بانویی بدانند که قهرمان نهضت کربلا است.

حال آیا این ما نیستیم که با شهادت فرزندان ناب انقلاب اسلامی از جمله حاج قاسم سلیمانی باید زینب‌وار وجدان‌های مردممان و مردم جهان را متوجه جریانی کنیم که قاتلان بهترین انسان‌ها در ایران بودند؟ تا از این طریق جهت‌گیریِ فرهنگ مدرن که همراه با کفر و خشونت است، تغییر کند؟

در بستر نهضت نرم‌افزاری انتقام آری! ولی خشونت نه. مانند اشعاری که در جای خود انتقام است و شمشیر تیزی هستندکه بدون خونریزی دشمن را می‌کُشد. به گفته مولوی که در وصف حضرت علی «علیه السلام» می‌گوید:

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد              آب علمت خاک ما را پاک کرد

بازگو دانم که این اسرار هوست              زانک بی شمشیر کشتن کار اوست

با توجه به این امر یعنی در نسبت بین حقیقت و قدرت می‌توان به کربلا فکر کرد و شب عاشورا، که از یک طرف حضرت اباعبدالله«علیه‌السلام» فرمودند: همه افراد فردا شهید خواهند شد. زیرا حضرت خود را در بستر حقیقتی یافتند که شهادت آن را معنا می‌کرد و از طرف دیگر فردا با تمام نیرو جنگیدند و نشان دادند دارای قدرت روحی بزرگی هستند که ترس در آن راه ندارد. راستی! بین شهادتِ حتمیِ حضرت اباالفضل «علیه‌السلام» که از قبل می‌دانستند و آن‌همه دلاوری و قدرت‌نمایی، پیچیده‌ترین رازی نیست که می‌تواند مرز بین قدرت و خشونت را از هم جدا کند تا معلوم شود چگونه خشونت با ترس همراه است ولی قدرت، با پشتوانه‌ حقیقت، شجاعت‌آفرین است؟ و راهی می‌شود تا وجدان جامعه برای درک حقیقت به جوش آید.

باید به این نکته فکر کرد که انتقام سخت اگر انتقامی است پایدار و موجودیتِ دشمن را نشانه می‌گیرد، حتماً انتقامی است که در بستر حرکتی نرم نتیجه نهایی خود را آشکار می‌کند تا هویت تاریخی دشمن استکباری بی‌معنا گردد. مانند حرکت حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» به‌خصوص آن‌جایی که حضرت وصیت فرمودند مرا شبانه غسل دهید و کفن و دفن کنید. تا جریان مقابل هیچ کاری نتواند بکند، مگر آن‌که ناظر آب‌شدن و تبخیرِ به مرورِ خود در تاریخ باشد. «امّ ابیها»بودنِ حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» یعنی بعد از رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نیز باید این نهضت با روحِ مادرانه‌ آن حضرت ادامه یابد و پایدار بماند. لذا یک طرف خشونت است و جسارت به آستانه‌ آن حضرت، و یک طرف حقیقت است و شجاعت، و این است که شیعه در ذکر مصائب آن حضرت متوجه‌ رنجی می‌باشد که در مسیر به‌ظهورآوردنِ حقیقت در مقابل خشونت باید تحمل کرد تا معلوم شود پیروزی اصلی و انتقام سخت در حرکات نرم‌افزارانه نهفته است و هرکس باید در هر زمان مطابق دشمنی که در مقابل خود دارد، آن حرکت را به میان آورد.

در این مورد باز باید به حضور و نقش حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» بعد از حضور در مدینه در جهان اسلام فکر کرد و معجزه حضور نرم نسبت به وجدان‌هایی که پس از شهادت بیدار شدند و امکان گفتگو با آن‌ها در راستای درک حقیقت فراهم گشت. موفق باشید

[1] - در این مورد خوب است به سخنان رهبر معظم انقلاب بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی و حضور میلیونی مردم در تشییع پیکر آن شهید توجه فرمایید که فرمودند: «البتّه آنچه در شهادت او اتّفاق افتاد، اوّلین سیلی سختی بود که به آمریکا زده شد و تا آن زمان، مهم‌ترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت؛ بعد هم که خب برادرها یک سیلی‌ای زدند؛ لکن سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه نرم‌افزاری بر هیمنه پوچ استکبار که نیازمند همت جوانان انقلابی و نخبگان مؤمن ما است .

34520
متن پرسش

سلام و عرض ادب و تبریک میلاد مولی الموحدین امام علی علیه السلام: در خصوص اوضاع زنان و خانواده و نگرانی هایی که در پرسش ۳۴۴۹۶ مطرح شد می‌خواستم عرض کنم به نظر می‌رسد بعد از ۴۴ سال از انقلاب روشن شده که جریان انقلاب و حتی شخص رهبران انقلابی نتوانستند مسئله جایگاه زن را درست تبیین و ترویج کنند (گرچه کار را در عمل عمدتا فمینیستهای مسلمان!! دولت اصلاحات جلو بردند). بنده در مکاتبه ای که با استاد محسن قنبریان داشتم نکات خود را مفصل عرض کردم و دیدم ایشان هم پاسخی نداشتند. فی الواقع حتی از مباحث شبه فقهی و مغالطی ایشان در توجیه غیرمستقیم اوضاع فعلی هم حیرت کردم. استاد عزیز باید بپذیریم رهبران انقلابی ما و به تبع آنها بزرگوارانی چون شما و آقای قنبریان با وجود تمام ارادتی که به آنها داریم به دنبال جمع بین اسلام و فمینیسم بودند و این جمع جدلی ضرورتا یک جمع مکسر و مخرب از کار در آمده و اکنون زمان آن رسیده که از این راه توبه و تجدید نظر کنیم. امروز زنان مذهبی ما هم مگر نوادری به آسیبهای اشتغال بیرون برای ازدواج و خانواده دچار شده اند و این کاملا واضح است. می‌فرمایید زنان ما در چارچوب نگاه اسلامی احساس مظلومیت می‌کنند، باید پرسید مگر اشتغال در بیرون فی نفسه هیچ ارزشی در اسلام دارد مگر ابزاری باشد برای تامین معاش که آن هم به عهده مرد است؟ حدیث صریح از حضرت امیر (ع) هست که زنان در آخرالزمان به خاطر حب دنیا رو به اشتغال می آورند. باید پرسید که زن که سر هر بچه باید سه سال را مشغول حاملگی و شیردهی باشد چه طور می‌تواند به اشتغال بیرون منزل مشغول باشد که یا باید قید فرزند آوری و پروری را بزند یا با فشار کارفرما به عدم فرزندآوری یا حقوق کمتر مواجه شود یا تحت فشار دوجانبه اشتغال و مادری منگنه شود و تازه با ورود زنان به بازار دستمزد مردان هم کمتر شود تا با وجود اشتغال هر دو نفر هم نتوانند کفاف زندگی را دهند! آخر این از حماقتهای فمینیسم مدرن نیست که ما هم در کمال تعجب دچارش شدیم؟ در خصوص حق طلاق زنان و مردان بدون عذر هم تجربه دولت ریگان جلوی چشم ماست که چه طور با اجرای قانون حق طلاق بدون عذر برای زنان و مردان، زنان در درخواست طلاق گوی سبقت را از مردان ربودند و شاهد سونامی طلاق گیری زنان شدند، فلذا بعد از یک دهه قانون را لغو کردند با این که صدمه وارد شده بود. آیا این موید حکیم بودن شارع مقدس نیست در عدم اعطای حق طلاق به زنان؟ پس ظلمهایی که به زن ادعا شده اولا از ناحیه احکام شریعت نیست. برخی از این ظلمها توهم ظلم است. اما ظلمهای واقعی را هم اسلام با «عاشروهن بالمعروف» منع کرده است. شریعت مقدسه با برداشتن بار اشتغال از دوش زنان، سختی های حاملگی و بچه داری را برایشان جبران و با نوید سرورانگیز «الجنة تحت اقدام الأمهات» بهشت را هم برای آنها تضمین کرده، پس دیگر چه جای ناسپاسی و اعتراض به حکمت بالغه ربوبیه؟! استاد تجربه فمینیسم در غرب یک انحطاط و فاجعه کامل بوده است و امروز بنده به عنوان دانشجوی دکتری فلسفه و پژوهشگر در این زمینه دیدم حتی برخی محققین زن در غرب چه طور ندای بازگشت زن به آغوش خانه و فرزندان را می‌دهند ولی امروز ما هم با روشهای فمیمیستی شبه اسلامیِ اسلامگرا و انقلابی!! زنان این جامعه را به همان منجلاب فمینیسم غربی کشانده ایم و کار به آنجا کشیده که به شرکت زنان محجبه در لهویات و لغویات ورزش مدرن افتخار می‌کنیم که حتی برای مردانش هم به حکم «المومنون... الذین هم عن الغو معرضون» هم دست کم مکروه است! استاد این ره که می‌رویم به ترکستان است! پس باید ندای بازگشت زنان به خانه (البته مسکن تراز اسلامی یعنی غیرآپارتمانی) و فرزندان را بلند کرد. ما زن و مرد و خانواده و فرزندان را با این روشهای متناقض انقلابی!! قربانی کردیم! مکاتبات خود با استاد قنبریان را هم در ذیل می‌فرستم: سلام و ادب در خصوص مطلب زیر از استاد در خصوص طالبان و حضور زنان نکته ای داشتم • تحجر اگر حکمران جامعه ای شود چیزی از جنس طالبان می شود. کتاب نظام امارت اسلامی نوشته قاضی القضات طالبان با مقدمه هبه الله آخندزاده رهبر طالبان، مانیفست حکمرانی این گروهِ به حکومت رسیده است. • آنچه این روزها درباره منع زنان از کار و تحصیل در افغانستان می گذرد هم عمل به این کتاب است! • در جای جای کتاب زن، ضعیف و جای او در خانه معرفی شده است (ص۸۰ و ۸۱). نظام ربّانی درباره زن، بودن در خانه و تولد فرزند و سرپرستی اطفال است. (ص۱۵۱و۱۵۲). تعلیم زنان باید در خانه و توسط محارم باشد. اگر ناگزیر به خروج از خانه شد، معلم، زن باشد. اگر این هم میسر نشد، بایستی میان دانشجویان زن و معلم پرده ای باشد. (ص۲۵۴ و ص۲۶۲) نویسنده برای فتوای به حرمت اختلاط به این شعر فارسی هم تمسک می کند: "ز بیگانگان چشم زن کور باد / چو بیرون شد از خانه در گور باد"! • نزدیک به این فتاوا در کنج حجره های ما هم پیدا می‌شود؛ لکن اسلامِ خمینی و متفکران انقلاب درباره زن نظرشان چیز دیگری بود. آن نظر، غیرِ شرعیت از اجتهاد روشمند، مقبولیت با رأی مردم را هم از آن خود کرد. • تحجری که امام (ره) تا روزهای آخر از آن نالید و در منشور حوزویان هم از آن حذر داد، بعید است مشکلش، بودنِ خمینی بوده باشد و بعد از او به اصالت و زمانه شناسی برگشته باشد! ⚠️ توجه: هروقت در جامعه مظاهر غربزدگی - مثل کشف حجاب و...- بروز می کند، آن قرائت متحجر موجّه جلوه می کند! • گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، نقطه وسط و ثبات حرکت پاندولی جامعه است؛ هرچه حرکت به جانب تحجر منحرف شود، از آنسو به سمت غربزدگی برمی گردد و بالعکس! #زن # کتاب_نظام_امارت_اسلامی محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian من فکر می‌کنم چون طالبان در افکار عمومی و عملکردهای گذشته تصویر منفی دارد اگر کارهای خودش را مستند به سنت حقه و کتاب خدا هم کند احتمالا یک عده سنت و کتاب را هم انکار کنند تا منسوب به طالبانیسم نگردند گذشته از این نکته، تقسیم کار مطلوب بین زن و مرد در اسلام چنان که در توصیه حضرت رسول (ص) به حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) آمده ظاهرا شبیه همان چیزی است که در کتاب مذکور که البته من نمی‌شناسم آمده. حدیث مشهور از حضرت زهرا (س) که موید نبی (ص) هم قرار گرفت و حتی روحانیون ما از نقلش ابا دارند می‌گوید بهترین کار برای زن این است که نامحرم او را نبیند و او هم نامحرم را نبیند. بگذریم از حدیث علی (ع) که با لحن ذم گفتند در آخرالزمان زنان به خاطر حب مال رو به اشتغال می آورند یا وقتی شارع از اختلاط حتی در مسجد نهی کرده و در صورت قرارگیری زنان و مردان در کنار هم امر به نصب پرده کرده است چه طور با اشتغال زنان در فضای مختلط بین مردان نامحرم راضی است؟ عنایت کنید داریم در خصوص حکم اولیه و مذاق اصلی شارع هم صحبت می‌کنیم و سخن از شرایط استثنایی و ثانوی نیست حالا چه طور است با این احادیث واضح از اهل بیت معصومین علیهم السلام برخی روحانیون بسان فمینیستهای مسلمان! به اشتغال حضرت خدیجه قبل از بعثت در دوره جاهلی برای تشویق اشتغال زنان استناد می‌کنند؟! سخن در این نیست که زنان حق اشتغال خارج از منزل ندارند سخن در این است که آیا این عمل در اسلام به حکم اولی توصیه یا تشویق شده است؟ ظاهرا پاسخ منفی و حتی متضاد است، یعنی مذاق اولیه و اصلی شارع نهی از اشتغال زنان در بیرون است اما مشاغل ضروری مثل پزشک زنان و پرستار و معلم زن برای اناس اتفاقا خودش مورد توصیه شارع خواهد بود اما بنده دانشجوی دکتری فلسفه اسلامی این کشور در تربیت مدرس هستم و سابقه تحصیل در علوم سیاسی دارم و تحقیق و ترجمه از متون غربی هم مشغولم و به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه هم ارادت قلبی دارم لذا کسی نمی‌تواند مرا متهم یه تحجر کند اما به نظرم تقدیرها و تشویق های رهبران انقلاب از حضور اجتماعی زنان بعد از انقلاب در شرایط حفظ ساختارها و فرهنگ مدرن در عمل مصادره به مطلوب فمینیستها شد و امروز شاهد عوارض این مسئله هستیم. مثل رواج روابط خارج از عرف و انواع سوء استفاده ها از زنان در بازار، بروز سختگیری ها در ازدواج از طرف زنان شاغل و کاهش فرزند آوری. خوشحال می‌شوم پاسخ استاد قنبریان را در این خصوص بشنوم. رامین اساتید: سلام. برخی از اینها را در سخنرانی ها طرح کرده از جمله روایت حضرت زهرا (س) که غیر از ضعف سند خلاف سیره خود ایشان است (سخنرانی حبیسه یا محرره را بشنوید) مفصل تر هم در برخی دروس قم طرح شده که دروس در کانال گذاشته نمیشه حسامی (عبد الرحمن): http://mghanbarian.ir/lecture/6334/ این متن را از سایت تان پیدا کردم مطالعه شد ابهامات و اشکالات زیادی به نظر می‌رسد. به نظرم آیه «قرن فی بیوتکن» به تنهایی حکم اولی را برای زنان روشن کرده و تخصیصش به همسران نبی بلا وجه است. گرچه مخاطب زنان نبی (ص) بوده اند چون ایشان از حیث شایستگی برای الگو بودن مخاطب شدند و نه نفس زوجیت نبی (ص) چنان که نهی از تخضیع قول و تبرج جاهلی و امر به اقامه صلوة و زکات که متوالی آمده نمی‌تواند اختصاص به نساء نبی داشته باشد، فهکذا «قرن بیوتکن» پاسخ تان به فراز نامه ۳۱ هم نقضی بود تا حلی. اما وقتی آیه ۳۲-۳۳ احزاب را اصل بگیریم و به صراحت آن خطبه هم عنایت کنیم آنگاه موارد استثنا نیاز به توجیه دارد نه اصل امر به اقتران و توقیر فی البیوت. مثلا این که سلمان و ابوذر و امثالهم به خاطر قرب معنوی به اهل بیت و تقوای ممتاز، مجاز می‌شدند به ورود به خانه حضرت زهرا (س)، لذا اینها جزء مستثنیات می‌شود نه اصل احتجاب عمومی در برابر مردان. همین طور حضور زنان در جنگ جمل خصوصا که خود جنگ از شرایط اضطرار است نه شرایط عادی و عمومی. ضمنا توقیر فی بیوت مانند جمیع سایر احکام مطلق و بدون استثنا نیست چنان که زن با اذن شوهر مجاز به تردد به خانه اقوام و همسایگان و دیگر محافل ضروری هست و لذا با احتباس زانی فرق می‌کند. اما علت نظر مثبت مرحوم امام (ره) درباره مشارکت زنان در انقلاب هم به نظرم به خاطر جهات انقلابی و دینی در این حضور استثنایی بود و همین طور نوعی جدل با فمینیست ها. اما متاسفانه آن حضور معنوی و استثنایی و جدلی بعدا تبدیل شد به یک اصل رایج و عادی در جمهوری اسلامی که خلاف سیره (ع) معصومین و کل تاریخ فقاهت شیعه است و نتیجه آن هم این افتضاح اجتماعی است که امروز شاهدش هستیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «زنان و راز امیدواری به آینده» شده است، https://eitaa.com/matalebevijeh/11304 شاید به کار آید. موفق باشید

34443
متن پرسش

سلام به استاد محترم: با تبریک به جهت حلول ماه مبارک رجب و آرزوی توفیق جنابعالی در این ماه، حقیقتش احساس می‌کنم باید با روحیه‌ای بهتر از روحیه‌های قبلی وارد این ماه عزیز بشوم. چون از یک طرف احساس می‌کنم در دنیا خبرهایی است که در این ماه رجب می‌توان به توفیقات بیشتری دست پیدا کرد ولی از طرف دیگر نمی‌دانم چه کار کنم؟ فقط می‌دانم گویا خبری هست. پیش خود گفتم شاید این موضوع را با شما در میان بگذارم به امید آن‌که راهی گشوده شود. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله و به لطف الهی متوجه امر مهمی شده‌اید. آری! به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرماید: «بیزارم از آن کهنه خدایی که تو داری / هر روز مرا تازه خدای دگری هست»، باید از خود پرسید خدای بعد از اغتشاشات اخیر در نسبتی که باید با خود و با خدا و با انقلاب اسلامی داشته باشیم، کدام خدا است؟ این‌جا است که باید نظر به انوار و جلوات خدایی داشت که به زیباترین شکل به میدان آمد و حیله دشمنان انقلاب را که به بهانه‌های پوچ خواستند ضربه اساسی بزنند، خنثی کرد و ما در این ماه مبارک رجب با انگیزه رجوع به شأن خدای این زمانه می‌توانیم ماه رجب خود را آباد و آبادتر کنیم و در همین رابطه متن سخنانی که اخیراً عرض شده است تحت عنوان «ماه رجب و نظر به نیّت امروزین ما» خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

ماه رجب و نظر به نیّتِ امروزین ما

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ»

سلام و صلوات بر امامی که انسانیت را در بحرانی‌ترین شرایطِ تاریخی مدّ نظر قرار دادند تا هرکس در هر زمانه‌ای که هست، بیشتر به خود آید و از خودبیگانگی فاصله بگیرد، به‌خصوص در تاریخی که تاریخ بحران انسانیت و بی‌مأوایی او می‌باشد. با تبریک نسبت به میلاد حضرت باقر «علیه‌السلام».

1- اولین نکته‌ای که باید در این زمانه در ماه رجب بدان فکر کرد، انگیزه و نیّتی است که باید با ورود در این ماه در خود زنده نگه داریم و از خود بپرسیم راستی را! ما در اعمال این ماه به دنبال چه چیزی باید باشیم تا همچون حضرت زهرای مرضیه و حضرت علی مرتضی «سلام‌الله‌علیهما» که با عبادات خود متوجه حضور اسلام در تاریخِ پیش رو تا ظهور حضرت مهدی «عجلّ‌الله‌تعالی‌فرجه» شدند، به حضوری نایل شویم که افقِ در پیش رویِ امروزین‌مان که همان انقلاب اسلامی است، برایمان گشوده و گشوده‌تر گردد. در این راستا است که باید به راز عبادات طولانی حضرت زهرا و حضرت علی «علیهماالسلام» فکر کرد تا اعمال ماه رجب برای ما شیرین و شیرین‌تر گردد.

۲. آیا می‌توان در این ماه به درک خود، ذیل اراده الهی نظر کرد، به آن صورتی که شهدا بدان نایل شدند؟ و فهمیدند چگونه باید عمل کنند تا خود را در قبضه اراده الهی به سوی حقیقت جلو و جلوتر ببرند؟

۳. رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: ماه رجب، ماه استغفار و ماه من است و نیز فرمودند: ماه رجب، «رجبُ الأصب» است یعنی ماه جاری‌شدن رحمت خداوند. آیا توانسته‌ایم با معناکردنِ استغفار در این ماه، خود را در معرض و در فضای رحمت الهی قرار دهیم؟ رحمتی که ما را فرا گیرد و با امیدواری نسبت به آینده‌ای که با انقلاب اسلامی در پیش داریم از هرگونه پوچی و افسردگی برهاند؟ [1]

۴. به ما فرموده‌اند در این ماه ذکر «اَستَغفِرُاللهَ وَ اَسئَلُهُ التَوبَهَ» را زیاد تکرار کنیم بدین معنا که از یک طرف از حضرت پروردگار درخواست داریم که با نور غفران خود، موانع رجوع به خودش را در ما برطرف نماید و از طرف دیگر از او رجوعش به جان خودمان را طلب می‌کنیم تا مطابق شأن این زمانه، به ما نظر کند و جان و قلب ما متوجه حقیقت این زمانه در آینه‌هایی شود که به ظهور آمده‌اند، به همان معنایی که فرمود: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ»(الرّحمن/29). خدا را در شأنِ توجه به ما در این حوادث بیابیم.

۵. آیا درک مشروعیت نظام اسلامی با فهم معنای انسان که بنا دارد از تاریخ سکولاریته خارج شود، همان درک رجوع خداوند به بشریت در این زمانه نیست تا استغفارهای ما معنای حقیقی خود را به خود بگیرد؟ از او تقاضا می‌کنیم تا هر مانعی که موجب می‌گردد حقیقت این انقلاب را درک نکنیم و در نتیجه یا گرفتار غرب‌زدگان شویم و یا سرگردانِ متحجّرین، از ما برطرف کند.

۶. رعایت آداب ماه رجب می‌تواند عامل رسیدن به شعوری باشد، ماورای علم‌های آموختنی، یعنی رسیدن به شعور و علوم لدنی و علم حضوری، با رجوع به ادعیه، به‌خصوص ادعیه ماه رجب. لذا همواره باید در درون ادعیه این ماه منتظر شعور و فهمی باشیم که ما را از جهان غرب‌زدگی به جهانی وارد کند که انقلاب اسلامی بدان اشارت دارد و می‌تواند مشکلات امروزین و فردای ما را در درون خود مرتفع نماید. این است مرز دیانت واقعی و بی‌دینیِ پنهان.

۷. آری! ماه رجب، ماه زنده‌نگه‌داشتنِ دینداری واقعی است تا گرفتار دینداریِ تکراری و فرسوده نباشیم و لذا از یک طرف نسبت به خودبینی خود استغفار می‌کنیم و در ادامه از طرف دیگر با ذکر «وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» رجوع او را نسبت به خود طلب می‌کنیم تا ما را به دامان گشوده خود راه دهد، برای درک راستی و درستی که پس از آن استغفار برای انسان پیش می‌آید. در دل رجوع او به ما است که همچون حضرت حق، انسانیت انسان‌ها را پاس می‌داریم، و اگر در این زمانه با دلسوزی لازم و گشودگی نسبت به انسانیت انسان‌ها به خوبی حاضر باشیم، بهره‌ای که باید از ماه رجب ببریم، نصیب ما خواهد شد، إن‌شاءالله.

                     والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

https://eitaa.com/matalebevijeh/12739

[1] - رهبر معظم انقلاب اخیراً در سخنان خود با مداحان تأکید فرمودند: « آن چیزی که ملت را نگه می‌دارد «امید» است و «وحدت».(22دیماه)

34288
متن پرسش

سلام استاد گرامی: در مورد حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» بسیار شنیده‌ایم ولی همیشه برای بنده این سوال هست که واقعاً چرا خداوند به آن حضرت آن طور که شایسته شأن آن حضرت باشد، کمک نکردند؟ به طوری که گویا دشمنان آن حضرت پیروز شدند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً به نکته بسیار دقیقی اشاره می‌کنید بخصوص که در قرآن هم داریم: «وَ لِلهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ» و از این جهت هرگز نباید حضور تاریخی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» را طوری گزارش داد که از حضور حماسی و انقلابی و تاریخیِ آن حضرت غافل شود. اخیراً عرایضی تحت عنوان «نظر به حضور تاریخی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در خطبه فدکیه» شده است که ذیلاً متن آن گفتار و لینک صوت آن تقدیم می‌شود. موفق باشید

*  نظر به حضور تاریخی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها»  در خطبه فدکیه

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ»

* درک ظرفیت تاریخی و هنر حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها»

۱. از حضور حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در مسجد مدینه و طرح آن خطبه با آن محتوای خاص، متوجه می‌شویم چگونه حضرت متوجه ظرفیت تاریخی شده‌اند که با اسلام شروع شده و جریان سقیفه‌ساز از آن غفلت داشت. درک ظرفیت تاریخی، هنر بزرگ اولیاء الهی است که متوجه می‌شوند شرایطی پیش آمده تا بگویند «آنچه را باید بگویند». مهم نیست که بسیاری نشنیدند، ولی بالاخره آنچه باید گفته می‌شد، گفته شد.

*تاریخی توحیدی و انتظار حقیقی در وارستگی انسان

۲. درک تاریخی که با اسلام و توحیدِ خاص اسلامی شروع شود، انسان را منتظر گشایش‌هایی نسبت به خود و دیگران می‌کند و این است معنی وعده رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که به زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» خبر دادند: «مهدی امت، از ما است». و در جای دیگر می‌فرمایند: «الْمَهْدِیُّ مِنْ عِتْرَتِی، مِنْ ولد فَاطِمَة؛»

*چرا باید به آینده انقلاب اسلامی امیدوار بود؟

۳. اگر حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در آخرین کلمات خود در آن خطبه فرمودند: «فَاعْمَلُوا إنَّا عَامِلُونَ وَ انتَظِرُوا إنَّا مُنتَظِرُونَ» شما انجام دهید آنچه را می‌توانید انجام دهید، ما نیز آنچه را می‌توانیم انجام می‌دهیم، شما منتظر باشید، ما نیز منتظر خواهیم بود. با این جمله خواستند آنان را متوجه نگاه خود به آینده تاریخی کنند که با اسلام پیش آمد و پس از آن کلمات، اشاره به وعده خداوند کردند که فرموده است: «وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون‏» (شعراء/227) بدین معنا که مقابله هر جریان با مسیری که با اسلام شروع شده است، به شکست و ناکامی می‌انجامد و این است راز امیدواری ما به آینده‌ای که با انقلاب اسلامی شروع شده، هرچند استکبار با تمام قدرت مقابل آن ایستاده.

*باز نظر به سیره حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و گفتگو از اسلام در قالب انقلاب اسلامی

۴. در این زمانه این مائیم که باز باید به حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» رجوع نماییم و به گفتگویِ آن حضرت در مسجد مدینه و توجه‌دادن به تاریخی که دیروز، با اسلام در مقابل جاهلیت گذشته شروع شد توجه کنیم و امروز در همان راستا در مقابل جاهلیت مدرن به تاریخی نظر داشته باشیم که اگر هزاران مانع در مقابل خود دارد، ولی به جهت حقّانیت این تاریخ یعنی انقلاب اسلامی، هرگز امید در ما نمی‌میرد زیرا بالاخره: «إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً».

*مطالبه‌گری و اعتراض، آری، ولی اغتشاش و براندازی، نه!

۵. اگر آقای سلیمان کتانی نام کتاب خود را «فاطمه زهرا، زهی در نیام» گذاردند، خواستند بفرمایند حضور فاطمه «سلام‌الله‌علیها» یعنی اعتراض بر هر انحرافی که جامعه را از اصالت‌هایش جدا می‌کند. اعتراضی در بستر گفتگو و تبیین و نقدی متفکرانه و عالمانه و تذکر به افقی که با اسلام پیش آمده است. این اعتراض غیر از اغتشاشات بی‌ریشه‌ای است که جریان براندازِ آمریکایی- اسرائیلی در عین بی‌ریشه‌گی، بدان دامن می‌زند و خود را گرفتار انواع ناکامی‌ها و افسردگی‌ها می‌کند.

*غفلت از حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و تحجّرِ وهّابی‌گری

۶. با سقیفه راه آینده‌ای که اسلام می‌توانست بپیماید، گم شد و حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در خطبه خود متذکر آینده و تاریخی شدند که با اسلام پیش می‌آید وگرنه بدون تذکرات حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» می‌توان همچنان در تاریخ جاهلیت بود و در عین حال به ظاهر عبادات اسلامی مشغول گشت.

*غفلت از «غدیر» و نفیِ «دیگری»

۷. در غدیر، سیاست و حاکمیت نظر به وجود متعالی انسان دارد، تا انسان‌ها هر کدام به حکم «الْمُؤمن مِرآتُ الْمُؤمن» آینه دیگری شوند و با غفلت از غدیر یعنی با غفلت از وسعت انسانی که امام علی «علیه‌السلام» می‌تواندآینه انسانیت او باشد، روحیه نفی دیگری و روحیه تکفیری جایگزین آن شد، روحیه‌ای که هیچ فهمی از دین جز فهم محدود خود را نمی‌پذیرد.

*مقابله با جاهلیت دوران و پذیرفتن هزینه‌های آن

۸. حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» با درک عظمت اسلام  و نحوه ادامه آن با انسانی معصوم، متوجه شدند از مأموریت تاریخی خود نباید غافل شد هرچند مقابله با جاهلیت دوران، چه در امروز و چه در دیروز بی‌هزینه نیست، مأموریتی که در این روزها بسیجیان و نیروهای انتظامی با درک هزینه از دست‌دادن جان، آن را به جان خریدند و خدا می‌داند به خوبی می‌دانستند با مادرِ معنوی‌شان حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» محشور می‌شوند و این را چون قبل از شهادت‌شان درک کرده بودند این اندازه نسبت به شهادت بی‌قرار بودند. گواه ما، مادران و همسران شهدای امنیت است.

*درک تاریخ توحیدی و تأکید بر «مقاومت»

۹. مشکل جریان سقیفه‌سازان، همان بی‌تاریخی است و گرفتاری در اکنون‌زدگیِ دوران جاهلیت و غفلت از تاریخی که با اسلام شروع شده بود، امری که حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» متذکر آن بودند. همانند جریان اغتشاش‌گر این دوران که در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده تا انسان را معنا ببخشد، حاضر نیست و همان‌طور که زهرای مرضیه و حضرت علی «علیهما‌السلام» در مقابل آن جریان کوتاه نیامدند، انقلاب اسلامی بر تأکید بر وجه الهی و فطری انسانیِ انسان‌ها در مقابل این جریان کوتاه نخواهند آمد.

*مشکلاتی که امکان عبور از آن بود

۱۰. با غفلت از تذکرات حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و توجه به افقی که با اسلام پیش آمده بود، جامعه آن روز مسلمانان با اموری روبه‌رو شد که امکان آن را داشت تا با آن مشکلات روبه‌رو نشود، امری که بحمدلله جامعه تشیع امروزین با بصیرت لازم متذکر آن شد و در همه مراحل انقلاب اسلامی در مقابل فشارهای بیرونی و سقیفه‌سازانِ درونی ایستادگی و مقاومت کرد. باشد که به حکم «بَشِّرِ الصّابرین» نتایج صبر و مقاومت خود را در افول استکبار جهانی نظاره کند.

إن‌شاءالله. به امید آینده‌ای که مردم ما پاداش «صبر» و «مقاومت» خود را به بهترین نحو بچشند.

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

https://eitaa.com/matalebevijeh/12429

34189
متن پرسش

با سلام: بنده از یکی از موسسات رسانه ای تهران مزاحمتون میشم. ما برای این ایام قراره بسته معرفی کتاب داشته باشیم. یکی از کتب استاد تو بسته ما هست. کتاب مقام لیله القدر حضرت زهرا. برای تبلیغ نیاز به فایل با کیفیت رو و پشت جلد کتاب داریم. با توجه به کمبود وقت، بسیار بسیار ممنون میشیم اگر این فایل رو سریعا در اختیار ما بذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقاضای‌تان خدمت جناب آقای توکلی که مسئولیت انتشارات را به عهده دارند، ارسال شد. إن‌شاءالله جواب در اسرع وقت داده می‌شود. موفق باشید

34155
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: شبهه ای در ذهن بنده هست که تا حالا جواب های زیادی رو در موردش شنیدم ولی من رو قانع نکرده. و اون این هست که چطور ممکنه که غیرت الله حضرت امیر علیه السلام در خانه باشند و با این وجود حضرت زهرا علیها السلام به تنهایی پشت در خانه بیایند و با اون جماعت صحبت کنند که بعد منجر به اون حادثه تلخ بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «بصیرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» شده است از آن جهت که جلسه‌ای در خانه حضرت با بعضی از اصحاب رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در رابطه با کودتایی که منجر به خلافت ابابکر بود تشکیل شده بود و خلیفه دوم خبر دار شد و خواست بزعم خود خانه را آتش بزند و آن جلسه را به هم بریزد. و زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» با شجاعت کامل در مقابل کسی ایستادند که در تندی مشهور بود و متأسفانه مداحان ما طوری موضوع را مطرح می‌کنند که سنت خدا در عزّتمندی مؤمنین فراموش می‌شود و متوجه نیستیم به همان معنایی که خداوند فرمود: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» (منافقون/8) هیچگاه خداوند طوری صحنه‌ها را به‌وجود نمی‌آورد که مؤمنین تحقیر شوند، حتی اگر به قیمت شهادت حضرت امام حسین «علیه‌السلام» باشد. موفق باشید      

34152
متن پرسش

سلام: وقت بخیر استاد! استاد داشتم خطبه فدکیه رو مطالعه می‌کردم رسیدم به آخر داستان که حضرت زهرا سلام الله علیها از مسجد برگشتن خانه و با امام علی علیه السلام گفتگو هایی داشتن راستش من کسی نیستم که بخوام ایراد بگیرم ولی هر جور فکر می‌کنم نمیتونم گفته های حضرت زهرا به امام علی رو بپذیرم چون کلماتی بکار برده شده در معنی خیلی تند و یه جورای طعنه زدن به امام و برداشت نوعی تعلل کردن از امام رو میرسونه اصل خطبه که کاملن مشخصه ولی همون آخرش رو اگه لطف کنید تبیین کنید. ممنون میشم خدا خیرتون بده.🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب خود تحت عنوان «زندگانی فاطمۀ زهرا «سلام‌الله‌علیها» دقیقاً همین اشکال را مطرح می‌کنند و می‌فرمایند این قسمت به احتمال زیاد، ساختگی باشد زیرا آن کسی که این قسمت را جعل کرده است متوجه نبوده حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در خانه، خطبه نمی‌خوانند. در حالی‌که جملاتی که از حضرت با همسرشان در خانه نقل شده است، همان حالت سجع‌گونه خطبه‌ای را دارد که در مسجد مدینه نقل کرده‌اند. علاوه بر این اساساً فضای سخن، فضایی نیست که بتوان آن را به حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» نسبت داد. موفق باشید  

نمایش چاپی