بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انبیاء «علیهم السلام»

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
متأسفانه هیچ نتیجه ای در جزوات یافت نشد!
یادداشت ویژه ای با موضوع انتخابی یافت نشد
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37145
متن پرسش

سلام استاد گرامی: معنای ایمان به کتب انبیا گذشته چیست؟ آیا محتوای کتب انبیا بیش از قرآن است و محتوای قرآن ما را نسبت به محتوای کتب انبیا گذشته کفایت نمی کند؟ در این صورت ایمان به کتب قبلی چه فایده ای دارد؟ در غیر این صورت یعنی عدم کفایت ما به کتب انبیا گذشته و به محتوای آن دسترسی نداریم که ایمان به آن فایده ای داشته باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن نیست که ما باید برویم و کتب دیگر انبیاء را مطالعه کنیم تا به آن‌ها ایمان بیاوریم؛ بحث در نظر به حضور توحیدی انبیاء در طول تاریخ است و ایمان به آن‌ها به عنوان کسانی که در طول تاریخ متذکر توحید و هدایت بشریت بوده‌اند. موفق باشید

36993
متن پرسش

سلام استاد: وظیفه حضرت خضر الان و بعد از ظهور در عالم چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در خدمت حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» می‌باشند ذیل اراده‌های آن حضرت در مدیریت این عالم. موفق باشید

36908
متن پرسش

سلام وقت بخیر: زرتشت هنگامی که اهورا مزدا عبادت میکرده منظورش از اهورا مزدا خدایی که در ذهن خودش ساخته بوده یا خدای یکتاست؟ وقتی زرتشت اهورا مزدا می‌پرستید احترام و پرستش آب و خاک و آتش چگونه شکل گرفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت زرتشت «علیه‌السلام» یکی از پیامبران خدا بوده‌اند و مانند دیگر پیامبران، یکتاپرستند و احترام به مظاهر طبیعی غیر از پرستش آن‌ها است که ظاهراً بعداً پیش آمده. موفق باشید

36799
متن پرسش

با سلام و درود خدمت استاد گرامی: استاد هدف از نزول وحی و رسالت انبیاء الهی هدایت بشر است یا تسهیل هدایت بشر؟ چراکه اگر به این قائل باشیم که هدایت بشر صرفاً از طریق نزول وحی از جانب پیامبران ممکن است این به آن معناست که نزول وحی و وجود انبیاء برای هدایت بشر امری ضروری ست و بدون آن بشر حتماً به گمراهی میرود. ولی اگر هدف از نزول وحی از طریق پیامبران تسهیل هدایت بشر باشد این به معنی آن است که هدایت بشر بدون وحی و وجود نبی هم ممکن است ولی بسیار دشوارتر است؛ به طور مثال از طریق خودشناسی و تعمق بشر در فطرت خویش که این فطرت نیز وجهی الهی دارد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده فکر می‌کنم، مبنای وحی الهی در جلوه ربوبیت حضرت حق، همان فطرت است. ولی گویا بشر در زندگی زمینی خود ابعاد فطری‌اش را فراموش کرده و از این جهت به گفته علامه طباطبایی حضور انبیاء ضرورت پیدا می‌کند تا انسان‌ها به معنای واقعی به فطرت خود برگردند، هرچند ممکن است عده‌ای که به یک معنا مستضف‌اند و از نبوتِ نبیّ محروم می‌باشند، به نحوی در صداقت خود قدم‌هایی به جلو بردارند؛ ولی جایگاه آن‌ها اگر پیامبر داشتند، بیش از این ها بود که در آن هستند. در این مورد خوب است به آیه ۳۰ سوره روم نظر کنید که چگونه پیام خدا از طریق پیامبر در خطاب به انسان، این می‌باشد که: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ».

موفق باشید

36563
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده گرانقدر: برای کسانی که می گویند خدا را قبول داریم اما دین و شریعت را قبول نداریم مطالعه چه کتابی از آثار خود را پیشنهاد می کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «چه نیازی به نبی» متذکر این امر است که برای انس با پروردگار، راهی را انبیای الهی مقابل ما گشوده اند که همان شریعت الهی می باشد. موفق باشید

36403
متن پرسش

سلام علیکم وقتتون بخیر: ما شنیده بودیم با توجه به آیه ۱۲۴ بقره همه پیامبران از نسل ابراهیم امامند، اما یکی از اساتید به نظرم نکته دقیقی فرمودند، فرمودند ابراهیم قبل از اینکه به مقام امامت برسد، معصوم بود ولی به مقام امامت نرسیده بود، معلوم می‌شود هر نبی ای نمی‌تواند جانشین رسول الله باشد، ابراهیم وقتی به مقام امامت رسید که حاضر شد فرزندش را ذبح کند پس امام چنین جایگاهی دارد. نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صرفِ ذبح فرزند، نمی‌توان بحث مقام امامت را به میان آورد زیرا قرآن می‌فرماید: « وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ» آری! آن حضرت در عین پیامبربودن، در میدان امتحاناتی قرار گرفتند که پس از آن فرمود: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» مهم، امتحاناتی است که در دل آن‌ها معلوم شد آن حضرت شایسته امامت می‌باشند در راستای حضوری خاص برای بشریت. و از نسل ابراهیم، امامانی در جهان حاضر شدند به مصداق آیه: «وَجَعَلنَا مِنهُم أَئِمَّة يَهدُونَ بِأَمرِنَا» که بحث هدایت به امر در میان می‌آید و آن نکات ظریفی که علامه طباطبایی در این رابطه مطرح فرمودند. موفق باشید

36378
متن پرسش

درباره علت اذن خداوند برای افزایش زمان زندان حضرت یوسف علیه السلام بنظر من چون در آیه گفته شیطان کاری کرد که زندانی حرف یوسف را فراموش کنه پس اشتباه یوسف نبوده بلکه امتحانش بوده مثل ایوب. آیا درست برداشت کرده ام؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همین‌طور است که می‌فرمایید. و علامه طباطبایی بر اساس آیه ۲۴ همان سوره که می‌فرماید: «إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ» می‌فرمایند شیطان بر مخلَصین سلطه‌ای ندارد که بخواهد فرد را گرفتار فراموشی کند و بنابراین ضمیر فراموشی، به آن کسی ارجاع داده می‌شود که از زندان آزاد شد. موفق باشید

36339
متن پرسش

سلام: با توجه به مبنای المیزان لطفا مبحث ترک اولی یا سهو النبی بعضی پیامبران مثل حضرت یونس یا یوسف را توضیح دهید. چطور با عصمت قابل جمع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر قیّم «المیزان» به خوبی روشن می‌کند که نه در این موارد سهو النبی در کار بوده و نه ترک اولی. که در هر دو مورد علاوه بر رجوع به المیزان ، می‌توانید به عرایضی که در شرح سوره انبیاء و یا سوره یوسف شد، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/776?mark=%D8%A7%D9%86%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%A1
 https://lobolmizan.ir/sound/746?mark=%DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81. موفق باشید

 

35861
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: پیرو سؤال ۳۵۸۲۸، آیا این جملات درست است؟ «خوب بودن حکم عقله، نه دین. و اگر هیچ پیغمبری برای بشر نمیومد بشر تا الآن باید تمام این مفاهیم را خودش می فهمید و رعایت می کرد. دین نیومده که ما را انسان کند. انسان سازی وظیفه ی ماست.» این جملات با این آیه از سوره ی جمعه که می‌فرماید «هو الذین بعث فی الامیین رسولا متهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه» در تناقض است؟ اساساً دین برای چه هدفی آمده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند پیامبران را مبعوث می‌کند تا برای مردمان نشانه‌های نظر به خداوند را و راه‌های پاک‌شدن را به آن‌ها تذکر دهند و کتاب و فرهنگ و حکمت را به آن‌ها بیاموزند. حال اگر آنان به دنبال خوب‌شدن و تقوای هرچه بیشتر باشند، می‌پذیرند وگرنه با همه این امور باز ابوجهل، ابوجهلی خود را ادامه می‌دهد. موفق باشید

35854
متن پرسش

سلام استاد: سوال کننده ۳۵۸۵۲ هستم اگر منظور نسبت به انسانهای مومن است پس چرا وقتی به حضرت موسی ندا شد که کسی بدتر از خودش را معرفی کند فرعون را معرفی نکرد!؟ حتی از معرفی یک سگ ابا کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این در رابطه با نسبت خود حضرت بود با خداوند از نظر وجودی. این غیر از نظر به نظام ارزشی است که مسلّم خود خداوند متذکر می‌شود مؤمن و کافر مساوی نیست. ولی در عالم وجود اگر ملاحظه کنید هر موجودی نقشی دارد. شاید یک پشه نقش مهم‌تری حتی از یک انسان دارد. موفق باشید

35805
متن پرسش

سلام علیکم و رحمته الله: با عرض تشکر فراوان از شما استاد گرانقدر. استاد ببخشید در مورد حضرت خضر نبی صوتی از شخص شما موجود هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. تنها عرایضی در شرح سوره کهف شده است. موفق باشید

35596
متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به اینکه ادیان الهی براساس رشد فکری انسانها بصورت تکمیلی بر بشریت عرضه شده اند چرا خدا در سوره نحل آیه ۱۲۳ به پیامبر می‌فرماید از دین ابراهیم تبعیت کن در حالی که بایستی از دین مسیح تبعیت می‌کرد و قاعدتا دین مسیح از موسی پیشرفته تر و دین موسی از دین ابراهیم متکامل‌تر باید باشد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت به حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» نظر می‌شود که آن حضرت در عین آن‌که پیامبر اولوالعزم بوده‌اند و به حضور جهانیِ شریعت الهی تأکید داشتند؛ در موضوعِ امام‌بودن نیز بنیانی را شکل دادند که همه پیامبران بعد از آن حضرت ذیل آن حضور معنای نبوت خود را ادامه دادند زیرا فرمود: «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» (بقره/۱۲۴) ملاحظه می‌کنید که می‌فرماید پس از آن امتحانات، موضوع امامت برای شخصیت آن حضرت شروع شد و او آغازی است که بقیه انبیاء از آن به بعد در نسبت با آن آغاز، هر کدام نبوت خود را ادامه دادند. موفق باشید    

34873
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: استاد عزیز اگه بخواین به یک نوجوان چند تا کتاب معرفی کنید چه کتاب هایی رو معرفی می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً با توجه به همین نوع سؤالات، کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» تدوین شده است. إن‌شاءالله اگر موضوعات آن را در گفتگوهای دوستانه با جوانان در میان بگذاریم، امید است که آن‌ها در افقِ دید خود متوجه این نوع حضورها بگردند. موفق باشید

34830
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: احساس می‌کنم هدفی تو زندگیم ندارم اصلا برام سوال شده زندگی چیه؟ با اینکه مطالعات خوبی در مورد هدف خلقت و انسان شناسی و... داشتم حتی بحث معرفت نفس و گم شدن انسان ها. به مباحث انقلاب اسلامی که دارید که می‌رسم احساس می‌کنم این چیزی هست که بهش نیاز دارم اما زندگی که نمیدونم چیه طبق این مباحث جلو نمیره و تو اون فضا قرار نمی‌گیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره این قصه روحِ زمانه است که بپذیریم مهمانِ ناخوانده‌ای به نام نیهیلیسم در سر درِ این تاریخ ایستاده است و باید نیهیلیسم را با تمام وجود درک کرد تا جایگاه دینداری و درک حضور انسانی خود را در نزد خود بیابیم. مشکل ما آن است که هنوز گمان نمی‌کنیم راهی در پیش است که آن روبه‌روشدن با احساس پوچی در خود می‌باشد و با درک چنین احساسی، تازه جایگاه آموزه‌های دینی و با نظر به عبور از این نوع نیست‌انگاری، معنای خود را پیدا می‌کند. گویندگان مذهبی ما با حرف‌های خوب خود، ما را متذکر اموری متعالی می‌نماید ولی اگر آن نوع پوچی که در پیش است را مدّ نظر قرار ندهند، همان می‌شود که جنابعالی با آن روبه‌رو شدید. در حالی‌که قرآن عموماً صفت انبیاء را با واژه «مبشرین و منذرین» می‌آورد تا معلوم شود اگر راهی برای سعادت هست، خطری نیز در میان است و اگر خطر را درست نفهمیم، معنی جایگاه بشارت‌ها، درست معلوم نمی‌شود به همان شکلی که می‌بینید آن‌طور که شایسته است نتوانسته‌ایم از بشارت‌های انبیاء استفاده نماییم. موفق باشید  

34807
متن پرسش

پیام شما: سلام و عرض ادب و آرزوی سلامتی خدمت استاد عزیز. ممنون می شم نظر حضرتعالی رو در مورد متن زیر بدونم. با تشکر. سوال: اگر از نظر خداوند یک مسلمان واقعاً پاک با یک مسيحی واقعاً پاک یا بودایی واقعاً پاک تفاوت نداشته باشد، پس تفاوت دستورات این ادیان برای چيست؟ پاسخ: پيشفرض این سؤال گویا این است که مثلاً نماز خواندن، به این نحو خاص که در اسلام هست، انسان را به مقصد می رساند اما به نحو دیگری نه. اما مخّ دین اعمال باطنی است نه اعمال ظاهری و در اعمال باطنی بين ادیان تفاوتی نيست. نماز و روزه و دیگر اعمال ظاهری نيستند که ما را به خدا می رسانند به تعبير حضرت علی (ع) «فراوانند کسانی که روزه می گيرند اما از روزه فقط گرسنگی و تشنگی می فهمند و فراوانند آنها که شب زنده داری می کنند اما از آن فقط خستگی و ضعف نصيبشان می شود.» در تمام این اعمال ظاهری آنچه مهم است باطن است، وگرنه فيزیک اعمال یک منافق با یک مسلمان واقعی که فرقی ندارد. آنچه در ادیان متفاوت است ظاهر اعمال است، باطن اعمال متفاوت نيست. یعنی باطن نماز که عرض راز و نياز است در ادیان متفاوت نيست. حال اگر ظاهر نمازم بسيار هم آراسته باشد اما از این باطن تهی باشد، به هيچ جا نرسيده ام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه ادیان توحیدی راه‌هایی هستند به سوی خداوند و هرکس در هر دینی که باشد اگر مزه توحیدی آن دین را در جان خود بچشد، توحیدِ دیگر ادیان را هم تصدیق می‌کند و در همین رابطه در قرآن داریم: «لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ ۚ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ ۚ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَٰئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا» (162/ نساء) ملاحظه می‌کنید که بحث در مورد علمای اهل کتاب است که در عین حال ایمان به توحید و دیانتی دارند که برای حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده. موفق باشید

34595
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: ۱. چگونه نور اعتکاف از بین نرود و در دل باقی باشد و بتوانیم آن نور را نگه داریم؟ ۲. این گفته که در قرآن بیان شده از جمله پل صراط یا شب اول قبر، عذاب قبر، آیا تقریب به ذهن ما هست چون آنجا پل نیست مثل دنیا نیست و یا مثالی مثل دنیا آورده اند برای فهم ما از این مفاهیم هست؟ چون آن عالم با این عالم فرق می کند برای بیشتر فهم این مفاهیم قرآن درک آنها مثل عذاب قبر، فشار قبر، تنگی لحد و عذابها باید چه کنیم؟ با خواندن آیات عذاب یک ترسی و وحشتی وجودمان را می گیرد چه کار کنیم که این ترس را داشته باشیم؟ چه کنیم بیشتر اسما الهی را در زندگی حس کنیم و از کجا بفهمیم اسما جلال و یا جمال در ما تجلی کرده و اسما و صفات در دل آمده یا نه؟ ۳. آیا درست است اگر انبیا علیه السلام ولایت حضرت علی پذیرفتند به مقام انبیا رسیدند یا از اول پذیرفته بودند حدیثی هست جعلی که می گوید چون حضرت نوح و یا حضرت یونس که در ماهی رفت وقتی پذیرفت نجات یافت در صورتی که پذیرفته بودند واین درست نیست آیا شما تأیید می کنید؟ بعضی مواقع آقایان مداح ها و واعظین نسبت ناروا می دهند به حضرت انبیا و اهل بیت مثلا می گویید حضرت زینب سرش را به محفل زد یا حضرت ابا عبدالله حضرت علی اصغر علیه السلام را به میدان آورد برای آب در صورتی این گونه نیست. حضرت آیت الله فاطمی نیا این موارد را رد می کردند و صحیح آن را بیان می کردند. نظر حضرتعالی را می خواستم. یا حضرت علی علیه‌السلام سر در چاه کردند می گفتند در هیج جا سندی برایش نندیدند و یا حضرت قاسم اسبش رفت در بین دشمن زیر دست و پای دشمن قرار گرفت آن را هم رد کردند گفتند اسبش نرفته و از طرف دشمن به این طرف آمده اند و یا قضیه مرد نابینا که آمد خانه حضرت زهرا علیه السلام گفتند آن هم صحیح نیست. ما باید چه کنیم با این روضه های دروغ؟ آیا کتاب القطره و کتاب بحار الانور مجلسی چون حدیث ضیعف زیاد دارد چون دست بردند در احادیث مجلسی و کتب تعبیر خواب و کتب طب رضا را هم رد کردند، گفتند راوی آن یکی هست هیچ وقت حضرت رضا علیه السلام برای مأمون علیه لعنت طب نگفتند، مأمون کوفت بخورد لعنت خدا بر او باد. نظر حضرت عالی را می خواستم. چه کتب حدیثی و کتبی برای عاشورا و وقایع تاریخی همچون از انبیا بخوانیم؟ این درست است حضرت یوسف صدیق علیه‌السلام گفت در زندان به آن شخص گفت سفارش به حاکم مصر بکند؟ آیا حضرت یوسف علیه السلام معصوم مگه نبودند؟ مگه عصمت نداشتند که نباید به غیر خدا بگویند فقط از خداوند متعال استمداد می گرفتند و اینکه دیرتر به پدرش رسید مقام انبیا را از او گرفتند آیا اینها درست هست؟ یا حضرت آدم علیه السلام و تمام انبیا هیچ وقت خطا و اشتباه نداشتند می گویند حضرت آدم ترک اولی کردند. آیا این کلمه درست است یا نه چون آنها عصمت داشتند ولی اهل بیت مقامشان از انبیا بالاتر هست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی،سلام علیکم: ۱. با هرچه دقیق‌تر در رعایت تقوای الهی، إن‌شاءالله آثار نوری اعتکاف می‌ماند. ۲. آری! پلی است که با صورت برزخی خود نمادِ عبور ما از دنیا به سوی بهشت است مثل عبوری که از غرب به سوی جهان انقلاب اسلامی می‌توان داشت و صورت برزخی آن حقیقتاً پلی خواهد بود از جنس قیامت. ۳. بالاخره همین‌که می‌فرمایید آری! بعضی از این گفته‌ها یا ساختگی و یا ذوقی است و بعضی از آن‌ها با استنباط‌های ما تطبیق نمی‌کند. به نظر می‌آید با مطالعه آثار عالمانی دقیق همچون حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و علامه طباطبایی و شهید مطهری می‌توانیم سره را از ناسره باز یابیم. اتفاقاً در مورد حضرت یوسف «علیه‌السلام» علامه طباطبایی می‌فرمایند وظیفه آن حضرت بود تا از ابزارهایی که خداوند برای رهایی او به‌وجود آورده است، استفاده کند و این امر، هیچ منافاتی با عصمت آن حضرت ندارد. زیرا صراحت آیه قرآن است که می‌فرماید: «قَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ» و به جهت آن‌که شیطان از یاد آن طرف که بنا بود به عزیز مصر، مظلومیت حضرت یوسف را متذکر شود؛ برد، حضرت یوسف همچنان در زندان ماندند. نه آن‌که شیطان از یاد حضرت یوسف ربوبیت ربّ را به فراموشی رساند!! زیرا در چند آیه قبل می‌فرماید: «إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ» (یوسف/۲۴) و معلوم است که شیطان بر مخلَصین تصرفی ندارد. و این عظمت تفسیر قیّم «المیزان» است که قرآن را با قرآن تفسیر می‌کند و این‌جا است که ایشان می‌فرمایند کلیه روایاتی که حکایت از آن دارد که شیطان یاد ربّ را از حضرت یوسف «علیه‌السلام» برد، به کلّی مردود است. زیرا با قرآن نمی‌خواند. موفق باشید      

34237
متن پرسش

سلام و عرض احترام خدمت استاد گرامی. مسئله ای که دارم این است که اساسا کودکی چیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟ به چه انسانی کودک می‌گويند؟ کودکی تاریخی چیست؟ و بشر در چه مرحله ای از تمدن خود کودک بوده و الان در چه مرحله ای قرار دارد؟ بنده فکر می‌کنم امروز، بشر در نوجوانی قرار دارد چرا که او به دنبال هویت گمشده و حقیقی خود می گردد. زیرا با پشت سر گذاشتن دوران مدرن، و نرسیدن به مطلوب خویش؛ امروز به دنبال چیزی اصیل است. و در شرایط و روزگاری به سر می برد که اگر بهترین برنامه مادی و معنوی و اخلاقی را به روشی درست به او عرضه کنیم، عقل بشر امروز با آغوش باز آن را می پذیرد. و این شرایط روحیِ بشرِ امروزِ تاریخ، ویژگی های دوران نوجوانی یک فرد انسانی را به ذهن می آورد. و سوال بعدی اینکه آیا روزگاری بوده که بشر کاملا کودک بوده باشد؟ و در برخورد با پرسش های بنیادین خود، عقل به جایی نبرد و سرگرم امور لغو و بازیچه باشد؟ به نظر می رسد دوران کودکی بشر همان زمانی بود که عالم را اساطیری تفسیر می‌کرد و تلقی انسان انگارانه ای از خدایان داشت، و سرگرم داستان ها و افسانه ها بود. لطفا نظر خود را بیان بفرمایید‌‌. حال پرسش اساسی تر، نقش و جایگاه و اهمیت کودکی در نگاه اسلام، شیوه مواجهه با کودک، و انتخاب یک رویکرد تربیتی و فکری است. نقش تفکر در شکل گیری و ماندگاری تمدن ها چیست؟ تفکر در افق تمدن نوین اسلامی چه جایگاهی دارد؟ در باب مفهوم کودکی در تمدن نوین اسلامی، حرف بزنید. چگونه می‌توان بشر امروز را در تعقل ورزی اش یاری کرد تا از گذرگاه های حساس عمر تاریخی اش به سلامت گذر کند؟ لطفا به سوال های بنده به قدر فرصت تان توضیح بدهید و البته مشتاق معرفی منابع هستم، از تفاسیرقرآن و آیات مرتبط، منابع فلسفی و مقالات، و آثار خودتان هرچه که اندکی مرتبط هستند را لطفا به بنده معرفی کنید. ان‌شاءالله قصد دارم به صورت یک مقاله پژوهشی بر روی این مسائل کار کنم. سپاسگزار و دعاگوی تان هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از آن جهت که حتی تا قبل از حضرت نوح «علیه‌السلام» شریعت به معنایی که بشر با آداب خاص شرعی خود را بپروراند؛ نبوده، و بیشتر با همان کشش‌های روحانی خود نسبتی با خداوند داشته؛ می‌توان گفت مانند کودکی انسان در واقع با امور درونی خود به‌سر می‌برده و در همین راستا می‌توان گفت هر اندازه انسان‌ها بر مبنای قواعد و به تعبیر علامه طباطبایی اعتباریات زندگی را مدیریت کنند و آن اعتباریات مبتنی بر نفس‌الأمر و احکام الهی باشد؛ بشر از کودکی خود به سوی بلوغش قدم برداشته. و این‌جا است که باید پذیرفت اگر انسان‌ها در این دوران همچنان از شریعت و قواعد عقلانی زندگی فاصله بگیرند، به همان اندازه در کودکیِ دوران خود هستند و برعکس، هر اندازه در افق توحیدی تاریخی که در آن حاضرند خود را جستجو کنند، به بلوغ خود رسیده و آینده‌داری برایشان معنا دارد. عرایضی تحت عنوان «سنت سقوط تمدن‌ها از نظر قرآن در المیزان» https://lobolmizan.ir/leaflet/368?mark=%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7  شده است. که می‌توانید در سایت «لب المیزان» جزوه آن را مطالعه فرمایید. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهان بین دو جهان» و مباحث «رابطه مردمی‌بودن نظام اسلامی و آزادی» در این مورد می‌تواند راه‌گشا باشد، إن‌شاءالله. موفق باشید

34191
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیزم: ۱. در ذیل آیات سوره مبارکه نمل از آیات ۱۸ الی ۲۶ از موجوداتی (نمله و هدهد) صبحت می‌شود که نسبت به پیامبران دارای علومی هستند که پیامبران (در ظاهر متن قرآن) نداشته اند؟ آیا علم پیامبر احاطه اش فقط در حیط رسالتش بوده و نیازی به دانستن آنچه آنها می دانستن نبوده یا اینکه می دانستن ولی مامور به ظاهر بوده اند ولی آگاه به این علوم بوده اند؟ ۲. اگر در فرض بالا جواب قسمت دوم درست است. ظاهر قرآن که می فرماید «لا یشعرون و لم تحط به» چگونه با می دانستن در باطن و عمل به آنچه که امر شدن در ظاهر هم خوانی دارد؟ ۳. اگر به سوالات بالا جواب دهیم حالا در داستان حضرت یونس علیه السلام ترک اولی یا هرچیز دیگر که باعث گرفتار شدن در دل ماهی شد را چگونه با دانستن این ماجر می توانیم یکی بدانیم؟ در همین آیات واژه ظن را چگونه بررسی کنیم؟ و خطاب های سنگینی که در صورت نگفتن این ذکر بیان شده است. همان طور که می‌دانید علم عصمت آوراست. یعنی اگر همان طور که هست اهل البیت و پیامبران می دانند حقیقت و باطن گناه را به هیچ وجه انجام نمی دهند پس این ابتلائات پیامبران از عدم علم بوده است؟ از طولانی شدن سوال عذر خواهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنچه در جواب سؤال شماره 34190 عرض شد پیامبران علم ذاتی ندارند تا آن حدّ که در قرآن داریم: «قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي‏ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» (188/ اعراف) بگو: «من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند؛) و اگر از غيب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى‏ كردم، و هيچ بدى (و زيانى) به من نمى‏‌رسيد؛ من فقط بيم‏ دهنده و بشارت‏ دهنده ‏ام براى گروهى كه ايمان مى ‏آورند! (و آماده پذيرش حق اند). آری! حتی حضرت یونس «علیه‌السلام» گمان نمی‌کردند ترک‌کردنِ قوم‌شان منجر به آن سخت‌گیری‌ها می‌شود و به همین جهت که با بصیرتِ پیامبرانه خود متوجه شدند قرار گرفتن در شکم ماهی نوعی تنبیه الهی است؛ ندا سر دادند: «سبحانک إنّی کنتُ من الظالمین». موفق باشید

34092
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: در  مورد حضرت آدم که فرموده «لم نجد له عزما» با توجه به اینکه در تکوین هر انسانی ماجرای آدم و نزدیکی به شجره که عبارت باشد از ورود به دنیا وجود دارد این عبارت چه معنایی دارد؟ در مورد ائمه و پیامبران اولوالعزم که به دنیا آمده اند چه معنایی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شد که باید بین مقام آدمیت که قبل از هبوط است و قصه همه آدمیان می‌باشد؛ و حضرت آدم به عنوان ابوالبشر، تفکیک کرد. در آیه مذکور، راز هبوط آدمیت را متذکر می‌شود و به همین جهت همه آدمیان حتی ائمه و پیامبران در زمین قرار گرفته‌اند با این تفاوت که آنان با اولوالعزمی خود در زمین نسبت به سایر انسان‌ها دارای همتی بس متعالی بوده و هستند. موفق باشید

34089
متن پرسش

سلام استاد جان: ترک اولی در مورد پیامبران درست هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی همان‌طور که در جواب سؤال شماره 34086 عرض شد باید متوجه معنای ترک اولی باشیم از آن جهت که بدان معنا نیست که پیامبران در بین دو انتخاب، آن‌که ارجحیت نداشته است را انتخاب کرده باشند. موفق باشید

34086
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: یکی با استفاده از آیات و واژه اجتباه برای یونس نتیجه می‌گیرد که او ترک اولا هم نکرد یکی با استفاده از همین واژه و آیات نتیجه می‌گیرد که یونس از پیامبری مدتی ساقط شد و بعد خدا او را برگزید. من فوق لیسانس علوم قرآنم و گاهی واقعا می‌مانم کدام قول درست است. آیا اینکه بگویم خوش به حال کسانی که یک نفر را قبول دارند که همه اقوالش برایشان حجت است و مساله تمام می‌شود برایشان آیا ناشکری کرده ام؟ چون من اصولا گیر اشخاص نیستم که چون فلانی گفت پس حتما درست است و لاغیر و لذا گاهی در انتخاب می‌مانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مبنا را باید بر قرآن گذاشت و در دل قرآن روایات را مدّ نظر قرار داد. کاری که حضرت علامه در تفسیر «المیزان» انجام دادند. به نظر بنده ظرائف خوبی را در رابطه با معنای ترک اولی در مورد پیامبران و از جمله در مورد حضرت یونس «علیه‌السلام» بیان می‌کنند حاکی از آن‌که آن حضرت منتظر نماندند تا حکم خدا بیاید، و نه آن‌که بین دو حکم، حکمی را انتخاب کردند که اولی و ارحج نبود. گویا همین اندازه نیز برای پیامبر خدا شایسته نبود و خود آن حضرت نیز در شکم آن نهنگ متوجه این امر شدند و اظهار داشتند: «سبحانک انّی کنت من الظالمین». موفق باشید

34084
متن پرسش

سلام استاد: راجع به نظر استاد مستحسن راجع به خطای یونس چه نظری دارید؟ درسته به نظرتون؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد مستحسن متذکر روایت خوب و ارزشمندی در نسبت با حضرت یونس «علیه‌السلام» می‌شوند. برای بنده قابل استفاده بود. موفق باشید

34078
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: استاد بعضی افراد می‌گویند هر کس با صلاحی که بقیه را کشته؛ کشته خواهد شد مثل حضرت علی که با شمشیر کشته شدن ولی حضرت عیسی اصلا از شمشیر. استفاده نکردن و بعد هم عروج کردن. می‌گویند دین حضرت عیسی بهتر است که اصلا جنگ و قتل در آن نبوده و لی دین اسلام همش با جنگ و قتل بوده و امروز تعداد مسیحیان بیشتر از مسلمانان هستند به خاطر اینکه اونا دستشون بهتر از ماست. باید چی بگیم به این افرادی که از این حرفا میزنن؟ ممنون استاد جان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حق و باطل‌بودنِ عمل است در زمان و زمانه خود. آری! حضرت عیسی «علیه‌السلام» در آن شرایطی که بنی‌اسرائیل در اوج خشم و سنگدلی بودند، با سیره و روش خود تلاش کردند آن قوم را به تعادل برگردانند و متأسفانه به قول قرآن با انکار و کفر آن‌ها روبه‌رو شدند و نتیجه‌اش آن شد که در جنگ جهانی اول و دوم همان‌هایی که به ظاهر مسیحی بودند، بیش از ۶۰ میلیون از افراد خود را به قتل رساندند. و اسلام به عنوان آخرین دین، در تعادل کامل بین رحمت تامّه نبوی و غضب حکیمانه آن حضرت، در قرآن جمع کرد. لذا یک جا در خطاب به پیامبر خود می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» (آل‌عمران/159)  به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد. و در جای دیگر به رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» امر می‌کند:

«فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ...»(محمد/4) چون با کافران رو به رو شوید باید شجاعانه آنها را گردن زنید.

آیا کوتاه‌آمدن در مقابل چنگیزها و هیتلرها، بی‌تفاوتی نسبت به مظلومان نیست؟! موفق باشید

33720
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: به دنبال دلایل صرفا عقلی جهت اثبات نبوت هستم. لطفاً راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، در این مورد إن‌شاءالله راهنما خواهد بود. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AA

33682
متن پرسش

کل جمهوری اسلامی حرم است از این جمله بالاتر چی داریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی مسیر نور همه انبیاء و شهدای صدر اسلام و کربلا و انقلاب اسلامی منجر به تحقق جمهوری اسلامی شده، حقیقتاً جمهوری اسلامی «حرم» است تا مردمی که به دنبال اُنس با حقیقت‌اند با نظر به کلیّت نظام، خود را در مغز هستی حس کنند. موفق باشید

نمایش چاپی