با سلام به استاد عزیز و گرامی حاج آقا طاهرزاده دامت البرکاته: حلول ماه ربیع اول را به شما تبریک عرض می کنم سوال قرآنی داشتم ۱. در داستان حضرت یوسف علیه السلام یوسف صدیق و قصه آن حضرت علت اینکه حضرت زندان را انتخاب کرد چه بود چون در قرآن آمده حضرت یا به آن زن زلیخا تمکین می کرد یا زندان می رفت و حضرت زندان را انتخاب کرد که بهتر برای ایشان بود در آیاتی دیگر هست که حضرت یوسف چرا به آن شخص گفت که برای تعبیر خواب آمد سفارش من را به پادشاه بگوید و آن شخص یادش می رود و حضرت گریه می کنند چرا به خداوند نگفتند چرا به غیر خدا گفتند آیا این منافات ندارد چون حضرت هم معصوم هم عقل کل هست خطا و اشتباه هم ندارد؟ ۲. حضرت یعقوب خیلی حضرت یوسف را دوست داشت برادرهای آن حضرت به او حسادت کردند و او را در چاه انداختند و اذیت کردند آیا علت حسادت برادرها تقصیر نبی خدا حضرت یعقوب بود باز حضرت هم معصوم وصل به غیب هست خطا ندارد این چگونه هست؟ و آیا اینکه آن زن توبه کرد و بعد حضرت با یوسف صدیق ازدواج کرد آیا درست هست؟ ۳. در جریان قصه حضرت موسی علیه السلام اینکه فرعون غرق در دریا شد از حضرت موسی کمک خواست آن حضرت کمک نکرد و حضرت جبرییل آمد گل در دهانش زد ولی می گویند فرعون از موسی کمک خواست کمک نکرد به او از خدا نه ولی خدا گفته اگر از من کمک می خواست کمک می کردم آیا این درست یا خیر؟ ۴. آیا درست است نبوت از حضرت یوسف برداشته شده به خاطره اینکه دیر تر از حضرت یعقوب پیاده شده آیا اینها اسرائیلیات و احادیث دروغ نیست چون در قصه انبیا بسیار دست بردهاند و بسیار جریانها دروغی نسبت به انبیا علیه السلام وارد کردند و بسیار آن دروغ هست و واقعیت ندارد و احادیث زیاد از این اسرائیلیات نسبتهای ناروا ولی بی خودی دادند و الان استاد یک آخوند بی سواد آقا میری دیدهام نقد کرد حضرت نوح و دم از بخشش وغیره می زند با حاج آقا رفیعی بحث کردند و این آقا یک ذره سواد ندارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این که حضرت یوسف در زندان از آن شخص خواستند که سفارش او را بکنند. قرآن میفرماید: « وَ قالَ لِلَّذي ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْني عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنينَ (42) به این معنا که شیطان از یادِ آن فرد بُرد و نه از یاد حضرت یوسف «علیهالسلام». زیرا در آیه ۲۴ سوره یوسف متذکر میشود: « إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ» و مخلَصین را شیطان تصرفی ندارد.۲. و مسلّماً عظمت و صفای حضرت یوسف منجر به علاقه بیشتر حضرت یعقوب به حضرت یوسف بود و این یک امر ارزشمند است. ۳. نه! ازدواجی بین حضرت یوسف و زلیخا صورت نگرفت. ۴. اساساً بحث در کمکخواستنِ فرعون از حضرت موسی «علیهالسلام» در میان نبود. بلکه وقتی در حین غرقشدن میگوید ایمان آوردم به خدای بنیاسرائیل؛ که معلوم است که ایمانِ از سر اضطرار است خداوند در جواب میفرماید: « آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ» ﴿/یونس۹۱﴾ اکنون [که به نابودی خود یقین داری و زمان بازگشت به خدا سپری شده ایمان می آوری؟!] در حالی که پیش از این عصیان می ورزیدی و از تبهکاران بودی؟ و این ربطی به حضرت موسی «علیهالسلام» نداشت. و در مورد دروغی که به حضرت یوسف نسبت دادهاند که پدرشان و برادران در مقابل او سجده کردند. قضیه طبق آیه قرآن این است که میفرماید: «وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّداً» حضرت یوسف پدر و مادر خود را به تخت نشاند؛ و چون وارد شد همگى به خاطر او به سجده افتادند به اعتبار احترام به رحمت واسعه الهی. و همانطور که متوجه شدهاید عدهای به جهت بیسوادی و یا مأموریتی که دارند با تمسک به اسرائیلیات موضوع را واژگون میکنند و حُسن کار همین است که جایگاه مخالفان نظام معلوم میگردد. موفق باشید