بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38336
متن پرسش

با سلام: شما در یکی از صوت هایتان فرمودید که علامه طباطبایی در حین انجام عملی دیدند که کلاغ‌ها الله الله می‌گویند. سوال: آیا علامه اسم جامع الله را شهود کردند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن‌جا بحث در رابطه انتقال به نور اسم «الله» است از طریق آنچه کلاغ‌ها انجام دادند و این به جهات نفس مستعد علامه طباطبایی است و انتقال نفس ایشان به اسم مبارک «الله» در هر موقعیتی. موفق باشید

38335
متن پرسش

با سلام: وقتی عارف مظاهر را می‌بیند، چگونه اسماء و صفات را در مظاهر می‌بیند؟ آیا از طریق تفکر و فکر کردن به آن می‌رسد یا اینکه با مجاهده و تزکیه نفس به آن می‌رسد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد روحانیتی در میان است که بر اساس آن حضرت مولی الموحدین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما رَأَيْتُ شَيْئاً الّا وَ رَأَيْتُ اللَّه قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَه» هيچ چيزى را نديدم مگر آن‏كه «الله» را قبل از آن و بعد از آن و با آن ديدم‏. موفق باشید

38334
متن پرسش

با سلام: آیا در تفکر عرفا در باب شناخت ذات خداوند که آن را عنقای مغرب نام گذاری کرده اند آیا بر اساس تنزیهی محض نگاه می‌کنند یا اینکه نگاهشان در اینجا هم، هم تنزیهی است و هم تشبیهی؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مقام «سبحان اللهی» حضرت معبود بسی بالاتر از آن است که عقل و حتی قلب بتوانند بدان دست یابند. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید». موفق باشید

38333
متن پرسش

با عرض سلام و احترام: سن و سالی از من گذشته. از جوانی در باب معارف اسلامی مطالعات زیادی کرده ام. کتابها و نوارهای آیت الله حسن زاده آملی و شما را کار کردم. چند وقت پیش مناظره یک آتئیست را به طور اتفاقی گوش دادم. شک در دلم نسبت به خدا ایجاد شد. ترسیدم. سوال من این است که چرا با این‌همه تلاش برای کسب معارف اسلامی باز هم شک در دلم ایجاد شد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عبور از شک در بودنِ خدا با براهین عقلی محکم، کار ساده‌ای است. آنچه مهم می‌باشد لرزش در ایمان به خداوند است که کار می‌برد. عرایضی در ماه رمضان اخیر تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهم‌السلام» و عرفا»https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81#sound-row-5094  شد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38278
متن پرسش

با سلام: آیا اسم ولی معادل اسم الله است؟ اگر جواب آری است، آیا علی (ع) مظهر آن است؟ آیا می‌توان گفت امام خمینی (ره) هم مظهر اسم ولی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت «الله» به حکم «الله ولی الذین آمنوا» در جامعیت خود ولیّ اهل ایمان می‌باشد و اولیای الهی یعنی پیامبران و ائمه مظهر ولایت الهی‌اند و ذیل آنان، علمایی که در جامعیت معارف الهی و هویت ایمانی قرار دارند. موفق باشید

38277
متن پرسش

با سلام: آیا درست است که بگوییم خداوند جامع اسم ظاهر و باطن است. اما وقتی نوبت ظهور در یک مظهر می‌رسد، از این دو اسم فقط یکی از آنها یعنی یا ظاهر و یا باطن به آن مظهر، ظهور می‌کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌‌طور است. مانند نفس انسان و قوای نفس که در چشم به قوه بینایی، و در گوش به قوه شنوایی ظاهر می‌شود. موفق باشید

38271
متن پرسش

با سلام: در بحث برهان صدیقین آیا درست است بگوییم هر کمالی مانند: علم، قدرت، نافع، قابض، باسط، باطن، اول، آخر و...، به جامعیت در عین وجود، وجود دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مشروط به آن‌که بین صفات ذات مثل علم و حیات با صفات فعل که مربوط به نسبت خداوند با مخلوقات است، بتوانیم جدا کنیم. موفق باشید

38270
متن پرسش

با سلام! در برهان صدیقین داریم که علم کمال است. عین کمال عین علم است. قدرت کمال است. عین کمال عین قدرت است. حالا آیا این درست است که رزاقیت کمال است. عین کمال عین رزاقیت است. قابض کمال است. عین کمال عین قابض است؟ نمی‌دانم منظورم را درست منتقل کردم یا نه. توضیح بیشتر اینکه منظورم آن است که: آیا کمالاتی مانند رزاقیت، قابض، ممیت، باسط، ضار، نافع، ظاهر، باطن و...، عین کمال هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در بحث «برهان صدیقین» مطرح شد صفاتی مانند رازقیت که در نسبت با مخلوق پیش می‌آید، ذاتیِ خداوند نیست تا شامل آن قاعده‌ای باشد که می‌فرمایید. موفق باشید

38248
متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: ارتباط با خدای تاریخی ارتباط با خدای تشبیهی است نه تنزیهی در حالی که توحید هم تشبیه هم تنزیه است یا حرکت بین تشبیه و تنزیه است. اگر این مطلب درست باشه، پس ما باید علاوه بر ارتباط با خدای تشبیهی که اسم تاریخ ماست، باید با خدای فراتاریخی هم مرتبط باشیم، درسته؟ اگر درسته چطور با خدایی که در تاریخ هم طلوع نکرده مرتبط باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور خداوند است در تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم تا ذیل اراده او در این تاریخ حاضر شویم. حال ماییم و انوار الهی. ما را در آن رؤیت چه به مباحث مفهومیِ تنزیه و تشبیه؟!! «تا به دریا سیر اسب و زین بُود / بعد از آنش مرکب چوبین بود». موفق باشید 

38245
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد معظم. اخیرا جناب دکتر دینانی در مصاحبه با شبکه ی عمانی مطالبی گفتند از جمله: «ابن عربی بعضی حرف های ظاهرا کفر آمیز دارد که ظاهرش کفر و باطنش توحیدست، ابن عربی می‌گوید اولین موحد خداوند است، دومین موحد ابلیس ست چون به غیر خدا سجده نکرد و غیرت داشت و سومی حضرت محمد. ما می‌گوییم ابلیس لعین اطاعت نکرد استکبار کرد اما تاویل باطنی قرآن این نیست. این غیرتِ توحیدست. تکوین با ظاهر فرق دارد، قرآن و حدیث ظاهرست، باطن این حرف ها همین ابن عربیست. دیانت را تاویلی نکنیم دچار مشکل می‌شویم، شرع و ظاهر برای عوام ست. متکلمین نمی‌فهمند، فلاسفه و ملاصدرا می‌فهمند. صوفی ها خوب فهمیدند» سوالم اینست: قبلا بحث تحریف و اضافه شدن برخی مطالب به مطالب ابن عربی را مطرح کرده اید، همچنین موضوع استبصار او را طرح کرده بودید، این مطالبی که جناب دینانی گفته اند از کدام بخش است؟ تحریفات؟ یا مطالب قبل از استبصار؟ و یا مطلبی همچون تفسیر ذیل که مشابه آن در آثار ابن عربی بسیار زیادست: ابن عربي در ذيل آيه «خَتَمَ الله عَلي قُلُوبِهِمْ وَ عَلي سَمْعِهِمْ وَ عَلي أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيم» مي‌گويد: «خلاصه مفهوم اين آيه چنين است: يا محمد، اينان كه محبّت مرا در دل پنهان داشتند (كافران)، برايشان تفاوتي ندارد. چه آنان را به وعيد خود بيم دهي و چه بيم ندهي به سخن تو ايمان نمي‌آورند؛ زيرا اينان جز مرا نمي‌بينند و درك نمي‌كنند. چگونه به تو ايمان آوردند در حالي كه بر دل‌هايشان مهر (محبّت خود) زده‌ام. تا جايي براي چشم‌هايشان پوششي از بهاء و عظمت خود افكنده‌ام تا ديگري را هرگز نبينند. اگر توجّه‌شان را از سوي خود به تو معطوف دارم، به رنج و اندوه مي‌افتند. در حالي كه محو جمال والاي من گشته‌اند و مبهوت، به اين منظر تابناك مي‌نگرند. پس چگونه اينان را از خود بازدارم و متوجّه بيم دادن‌هاي تو كنم!» پذیرش این مطالب با مبنای باطنی ها (تضاد باطن و ظاهر به خلاف ارتباط بطن با ظاهر) چه مشابهت و چه تفاوتی دارد؟ ارتباط این مطالب با مطالب عین القضات همدانی و منصور حلاج چیست که می‌گفتند: «هر کس در این معنی راه نبرد، ابلیس داعی است در راه، و لیکن دعوت می‌کند ازو، و مصطفی دعوت می‌کند بدو. ابلیس را به دربانی حضرت عزّت فروداشتند و گفتند: تو عاشق مایی، غیرت بر درگاه ما و بیگانگان از حضرت ما بازدار.» «ای دریغا گناه ابلیس عشق او آمد با خدا و گناه مصطفی دانی که چه آمد؟ عشق خدا آمد با او» سیر این افکار و عقاید چه ارتباطی با تصوف دارد؟ از تصوفی که در زمان ائمه می‌زیستند تا به حال؟ منظور جناب دینانی از تاویلی کردن دین چیست؟ همان چیزی که در احادیث متوار تحت عنوان تفسیر به رای معرفی شده؟ متشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نکته‌ای که آیت الله محی الدین الهی قمشه‌ای در این رابطه با عدم سجده شیطان به آدم فرموده‌اند بسیار کارساز است. آن‌جا که می‌فرمایند: 
جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید     ورنه بر بوالبشری ترک سجود این همه نیست
همه حرف جناب ابن عربی آن است که حضرت حق در جلوه اسمای حسنایش در میان است و به اسماء حسنایش هست. و این راز بزرگی است در مکتب ابن عربی که چگونه ما او را از طریق اسماء حسنایش آن هم در آینه و مظاهر اسماء حسنایش بنگریم، وگرنه اگر به او نظر کنیم بدون اسماء‌اش، موحد هم که باشیم، شیطانیم. و ابن عربی به صورت‌های مختلف می‌خواهد این نکته را متذکر شود. و این درست مقابل این کلام الهی است که می‌فرماید: «له الاسماء الحسنی فدعوه بها». آری! رجوع به او به همان معنای «فدعوه بها» از طریق اسماء حسنا می‌باشد، آن هم از طریق مظاهرِ اسماء حسنا، که به گفته حضرت صادق آل محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»: «نحن والله الاسماء الحسنى التي لا يقبل الله من العباد عملا إلا بمعرفتنا» . و درک این موضوع از ظرائف توحید است و بحث آن بسی حساس و دقیق می‌باشد به همان معنای مرز کفر و ایمان. موفق باشید 
 

38232
متن پرسش

با سلام: آیا عینینت ذات با صفات ذاتی خداوند (که در احادیث آمده است)، همان سخن عرفا ست که می‌گویند وحدت عین کثرت است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به اعتبار احدیت ذاتی‌اش همواره با همان احدیتش در نزد خود حاضر است و از این جهت علم او عین حیات او و اراده او عین سمع اوست. و این غیر از نسبت ما با او می‌باشد که در جلوات او به عنوان کثراتی که عین وحدت‌اند، او را مدّ نظر داریم. موفق باشید

38231
متن پرسش

سلام علیکم: استاد یزدان پناه در صفحه ۲۲۷ کتاب مبانی عرفان نظری می فرمایند: «این ذات مطلق و یگانه حق تعالی است که به واسطهٔ داشتن تمام کمالات در مقام ذات به صورت اندماجی خود را در موطن کثرت با جلوه های گوناگون ظاهر می سازد. از همین رو یکی از اموری که عارف در هر موطن و هر مقامی در پی آن است شناخت اسمی است که در آن موطن غلبه دارد و بر آن مقام حاکم است تا چگونگی تجلی حق در آن موطن را به حقیقت دریابد.» حال سئوال این است: اگر انقلاب اسلامی را کشف امام خمینی از بطن تاریخ این زمان بدانیم و قاعدتا برای آن حقیقتی را بخواهیم متصور باشیم، در موطن و مقام انقلاب اسلامی، چه اسمی غلبه دارد؟ و تجلی حق در این موطن با چه اسمی است؟ یعنی حضرت حق در امروز تاریخ ما با چه نمودی ظاهر شده است؟ و بعد از انقلاب اسلامی، حوادثی چون طوفان الاقصی، اربعین و... آیا هر کدام دربردارنده اسمی خاص هستند و یا نه همه ذیل اسم کلی ای که انقلاب اسلامی آن را نشان می دهند جمع هستند؟ و خدا می‌داند اگر با این دید به انقلاب اسلامی بنگریم، چه عظمتی دارد و امام چه کاری کرده اند کارستان. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور نور محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به جلوه «اسم الله» بیندیشید به حکم: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» از آن جهت که باید از طریق انقلاب اسلامی بشر، به عنوان خلیفۀ الله در این آخرین دوران به خود آید و در ظرفیت ِ آخرالزمانی خود که گسترده‌ترین ظرفیت است، حاضر شود. موفق باشید

38221
متن پرسش

با سلام: فرض کنیم که اسماء الله چشیدنی باشد. فرض کنیم که مثلاً یک سیب مانند یک کپسول حاوی اسم رحمان باشد. با خوردن سیب من اسم رحمان را می‌کشم. چون می‌گویند اسماء الله بی مظاهر نمی‌شود. خوب در فرض بالا ما سیب را مظهر اسم رحمان قرار دادیم. حال فرض کنیم که همه اسماء الله را در یک کپسول به نام الله داریم. و این الله از طریق یک مظهری چشیده شود.  فرض کنیم آن مظهر حوری بهشتی باشد. پس وقتی خدا به ما حوری بهشتی می‌دهد ما اسم الله را می‌کشیم. مطالب بالا چیزهایی بود که در ذهنم آمد و سعی کردم در قالب جملات بیان کنم. نمی‌دانم تا چه اندازه توانستم منظورم را برسانم. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تجلی اسمای الهی از طریق مظاهر می‌باشد. بنابراین ما در آینه مظاهر می‌توانیم با انوار اسمای الهی نسبت برقرار کنیم. موفق باشید

38219
متن پرسش

با سلام: به نظر شما با روی کار آمدن انقلاب اسلامی ایران کدام اسم از اسماء الله به صحنه آمده است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این موارد کار آسانی نیست که بتوان متذکر اسم یا چند اسم باشیم. موفق باشید

38218
متن پرسش

با سلام: من وقتی به جهان اطراف خودم می‌نگرم، احساس می‌کنم که یک قدرتی در جریان است که دارد آن را اداره می کند. از ذرت اتم تا موجودات زمینی و... آیا می‌توان گفت که در عبارات بالا من دارم یکی از اسماء الله به نام رب را شهود می‌کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله وقتی که رجوع ما به حضرت ربّ باشد. موفق باشید

38217
متن پرسش

با سلام: در شعر زیر که شما از آن استفاده می کنید: دریا موج گوناگون بر آمد زبیچونی به رنگ چون درآمد و... آیا منظور آن است که دریا همان ذات خداست که بیچون بود و این موجها که آمدند این دریا را به رنگ چون در آوردند. آیا منظور از این موج‌ها اسماء الله می‌باشد یا همین موجوداتی (مانند آدم، کوه، ملک و....) که می‌بینم می‌باشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از او که «لیس کمثله شیئ» است همه عالم ظاهر می‌شود و معلوم است که تمام عالم بر مبنای اسمای حسنای او به ظهور می‌آیند. موفق باشید

38200
متن پرسش

با سلام: آیا می‌شود که مثلاً اسماء الهی به شکل انسان تجلی کند. مثلا اسم رب به شکل یک انسان تجلی کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند والدین کودک که به نور ربوبیت حضرت ربّ مسئول تربیت و تأمین فرزندشان می‌باشند. موفق باشید

38198
متن پرسش

سلام علیکم: نسبت وجود با خدا چیست؟ طبق معنایی که هیدگر از وجود بیان می‌کند آیا وجود غیر الله هست یا ذات اقدس الهی یا فراتر یا پایین تر از الله هست مثلا عقل اول؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر هایدگر وجود، همان حقیقت است و به نظر می‌آید از نظر صدرا می‌توان وجود را همان توحید قلمداد کرد. به هر حال وجود، مبنای مبناها است. موفق باشید

38177
متن پرسش

با سلام: آیا شناخت اسمای خداوند بدون مظاهر ممکن هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! در این مورد خوب است به کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید 

38172
متن پرسش

سلام علیکم: به حکم آیه «لم یلد و لم یولد» خداوند از آنجایی که زایش ندارد و غم قصه خنده عصبانیت خشنودی و این قبیل احساسات در او راه ندارد چون نوعی زایش است پس این تعابیری که در روایت و قرآن هست که خداوند با فلان کار عصبانی می شود خشم می گیرد یا خشنود می شود راضی می شود بنده تا آنموقع خوب بوده بعد گناه کرده خدا عصبانی می‌شود پس این چیزا ها با توجه به روایت امام حسین در جواب تفسیر الصمد به مردم بصره در خدا نیست پس منظور این احساساتی که خداوند در اثر اعمال بندگان پیدا می کند چیست؟ خودم در نظرم این است که منظور این است انسان با اعمالش جوری رفتار می کند که شایسته چیزی که ما نام آن را خشم یا خشنودی و رضایت می گذاریم از طرف خدا می کند و این خشنودی و عصبانیت ها در ذات او نیست بلکه عدالت او ایجاب می کند با ما آنطور که رفتار کردیم رفتار کند به علاوه فضلش که ما نام آن را حال خشنودی یا عصبانیت می گذاریم حال اگر شما نقدی یا حرفی در تکمیل دارید ممنون می شم بفرمایید با تشکر از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته حکما، خداوند محل حوادث نیست ولی همین‌که بنده‌ای از بندگان او طوری عمل کنند که دیگر شایسته رحمت او نباشند و او از رحمت خود دریغ کند؛ به معنای غضب است. موفق باشید

38128
متن پرسش

سلام استاد: قبلا از حضورتان سوال شد اصول دین یعنی چه، اصول اصول دین یعنی چه، اصول اصول اصول دین یعنی چه؟ پاسخ سرراستی ندادین بیشتر بر این مبنا که تعبیر شاعرانه است یعنی اصل دین است وقتی این عبارت معنا نداره، یا شما معنای آن را نمی دانید چرا همیشه افراد رو به آن ارجاع می دهید؟ البته خودم مثنوی رو دوست دارم اما اصل دین ارتباط با خداست آن هم با اتصال به امام اصل دین این است، معارف هیچ گاه اصل اصل اصل دین نیستند البته شاید اصل معارف دین در برخی موارد باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید و شدت توحید فکر کنید. موفق باشید

38059
متن پرسش

با عرض سلام: افرادی همچون آیت الله حسن زاده آملی در سیروسلوک خودشان به مقاماتی رسیدند و اموری را مشاهده کردند. سوالی که از محضر جنابعالی دارم آن است که استفاده از بیانات و کتابهای جنابعالی آیا ما را به چنین مقاماتی می‌رساند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، توجه به توحید هرچه بیشتر حضرت ربّ العالمین است در همه امور و رفع حجاب‌هایی که مانع می‌شود تا ما با حضرت محبوب مأنوس باشیم. حال با هر کتاب و هر جلسه و هر کس که باشد. موفق باشید

38048
متن پرسش

«خداوند متعال مجرد مطلق است و لذا حضوری مطلق و بدون محدودیت دارد.» آیا می توان گفت که خداوند متعال با توجه به عنایت و نظر خاصی که به بعضی چیزها دارد مثل کعبه و وجود پیامبر عزیز و اولیاء علیهم السلام، در آنجاها حضور شدیدتری داشته و لذا انسان خدا را در محضر اینها بیشتر حس می کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خداوند در همه جا و همواره به طور کامل و مطلق است. منتها در بعضی مظاهر در نسبت با ما ظهور بیشتری دارد و میدان تجربه قرب در آن مظاهر برای انسان بیشتر فراهم می‌شود. موفق باشید

38028
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. استاد نسبت به جواب این سؤال بیگانه نیستم اما از شما پاسخ رو شنیدن به ما قوت قلب میده. استاد نظر به ذات داشتن چه تفاوتی با نظر به کشف و شهود داشتن یا حتی نظر به اسماء داشتن داره؟ علامه حسن زاده بیشتر به کشف کردن و شکار کردن تشویق می‌کنند ولی امام خمینی (ره) فقط نظر به ذات دوختن رو تاکید دارند. استاد من میتونم مصباح الانس رو کار کنم؟ خدا حفظ تون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مصباح الانس» البته که در جای خود بسیار عالی است و در این مورد که می‌فرمایید همان نگاه نظر به وحدت در عین کثرت و نظر به کثرت در عین وحدت مهم است که همه عزیزان اهل عرفان متوجه آن هستند. موفق باشید

38026
متن پرسش

سلام: ببخشید استاد من دنبال یک پناهگاه و یک لحظه آرامش می‌گردم پیدا نمی کنم. این دنیا بستر امتحان و سختی های مختلف هست، مرگ هم که سختی های فراوان خودش را دارد. برزخ هم درگیر حساب و کتاب، احوالات قیامت هم که وحشتناک هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در محضر خداوند و توجه به توحید ربوبی، ما را در آغوش خدا قرار می‌دهد. کتاب «با دعا در آغوش خدا» https://lobolmizan.ir/book/608?mark=%D8%AF%D8%B1%20%D8%A2%D8%BA%D9%88%D8%B4  که روی سایت هست، ان شاءالله در این مورد می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

نمایش چاپی