بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: توحید و اسماء الهی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39295
متن پرسش

سلام و درود: چرا خداوند در امر اداره جهان هستی کارگزار گرفته است؟ چرا مستقیم وارد عمل نمی‌شود؟ چه جاهایی خود خداوند مستقیم وارد می شود؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود مطلق حضرت حق با شدیت وجودی که دارد چگونه در اموری که مرتبۀ وجودی نازله‌ای دارند مستقیماً مواجه شود؟ در این مورد خوب است به کتاب عدل الهی شهید مطهری رجوع فرمایید یا به بحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست. موفق باشید

39283
متن پرسش

سلام استاد: ۲ سوال داشتم: ۱. فرق نفخه با نفحه چیست؟ ۲. خداوند با اسم غنی در جنگ ظهور پیدا می‌کند یعنی چه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرموده‌اند نفحه، لطیف‌تر است. ۲. این‌که او بالاتر از آن است که شکست موقت جبهۀ حق به معنای شکستِ خداوند باشد. موفق بیاشید

39246
متن پرسش

 اون میگه توحید نیست و تو میگی توحید هست ولی باید بیاریمش روی زمین، اون میگه نیست ولی باید بیاریمش و تو میگی بله همینطور هست که می‌فرمایید، تا حالا به عجز رسیدید استاد؟ حتما تا این سنتون یکبار رسیدید دیگه، میخوام بگم من هر روز در عجز و سوختن هستم، حس بی‌کسی تمام وجودم رو گرفته و هیچ بشری هم نیست که دستی برای بلند شدنم دراز کنه؛ خدا کو استاد جان؟ من هیچ نمی‌یابمش، به من نگو حرکت کن تا ببینیش تا بیاد تا بهت بده تا فلان تا فلان، نه من اصلا دیگه نمیخام تو انقلابتون باشم تو انقلابی که بیخدایی از باخدایی اومده تو جامعه‌ای که دارم خفه میشم و حتی شما چه کار میتونید بکنید؟ مگر نمیگید خودتون رو تو آینه‌ی روح الله بینید؟ ، باباااا اینجا نیست انگاری نیست که نیازه نیاز، تا کجا آدم میتونه قدم برداره؟ آدم وقتی نیازش برآورده نشه چجوری دیگه میتونه راه بره؟ درگیر نیازش میشه دیگه کارهاش رو درگیر میکنه انگار دیگه نمیتونه هیچ جا پا بزاره دیگه باید توی لجن دیدش، ایمان بیاریم؟ به چی؟ به کی؟ خدا داره زجرمون میده و شیرمون رو داره میکشه بعد انتظار داره که بهش ایمان بیاریم؟ من نمیگم یه خونه بده یه ماشین بده یه فلان بده یه. من میگم حالا که منو نیازمند کردی خودت جوابمو بده، پس چرا نمیده؟ اینطور نیست که خدا ناتوانه؟ اینطور نیست که خدا مرده و دیگه هیچ خدایی وجود نداره و نخواهد داشت؟ خدا کو؟ خدا کو؟ نیازمند کرده جواب نمیده؟ بعد شما میاید برای من تعریف می‌کنید که ای بیاید دیندار باشید ای بیایید ایمان بیارید ای بیاید فلان و فلان؟ خودتون این نیازی که ما جوونا می‌کشیم رو می‌کشید؟ این نیاز دست خود ما نیست. این نیاز هر روز بیشتر و بیشتر میشه، دیگه جانم این حرفاتونو نمیشنوه نمیخواد که بشنوه، انگار که فلجی شدم توی این زمونه، فکرم نکنید فقط این یه درد رو دارم، دردام زیاده که اگه بخوام بگم سردرد می‌گیرید ولی این دیگه دست خود بیصاحبم نیست که توش خویشتن رو تا ابد حفظ کنم اختیاری روش‌ ندارم میاد و به شدتم میاد. دنیا بزرگتر از ایناست دنیا توی دردای بزرگتر از این غرق شده آدمو چیزای بیشتر از این دارن از دست میدن که این روسری حاشیه‌ترین مسالشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که نیچه خیلی زودتر خبر داد «برهوتی در پیش است». و امثال حضرت امام خمینی با توجه به درک زمانه راهی را گشودند که سیاست و دیانت در هم تنیده شود و از این جهت عرض شد این نوع احوالات اگر کسی نخواهد خود را فریب دهد؛ به سراغ او خواهد آمد و این‌جا است که به سخن دکتر فردید می‌اندیشم که گفته بود یا باید شهید شد، یا باید آلمانی خواند. به این معنا که در تفکر متفکرانی مانند کانت و هگل و هایدگر می‌توان معنایی از خود پیش آورد که در آنچه از آن گزارش داده‌اید به یک معنا، زندگی را تجربه نمود. آری! خوب است در این مورد نیز فکر کنید که چگونه با حضور در انقلاب اسلامی یا به رسم شهیدان و یا به رسم آوینی، جهانی برای خود شکل دهیم که زمین را به آسمان متصل می کند. شاید عرایض اخیر این‌جانب در باره سوره مدّثّر تحت عنوان «ما و بشر جديد و آينده قدسی پيش رو» میدانی برای تفکر بگشاید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18360 موفق باشید

39238
متن پرسش

استاد عزیز سلام:۱. استاد در مورد بحث توحید واقعا هر چقدر که فکر می کنیم جز این نتیجه نمی گیریم که وضعیت جامعه و زندگی و... جز با توحید واقعی قابل حل نیست. به وضعیت کف جامعه که نگاه می کنیم ما از توحید خیلی دور هستیم ولی جز این هم راهی نیست. ای کاش حوزه های علمیه و مساجد و... این اصل مهم را برای زندگی ما بیشتر برنامه ریزی کنند. ۲. استاد آیا موثق ترین روایات ما اصول کافی است؟ با تشکر از پاسخ تان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است. باید با نور خداوند زندگیِ زمینی را به آسمان معنویت متصل کرد. ۲. به هر حال روایات کتاب شریف «اصول کافی» بسیار ارزشمند است ولی به گفتۀ صاحب‌نظران این‌طور نیست که آن را مطلق بینگاریم هرچند بنده به لطف الهی از آن اثر شریف بهره‌های زیادی برده‌ام و توصیۀ مؤکد بنده به رفقا آن است که حداقل یک مرتبه آن اثر شریف را مطالعه فرمایند. موفق باشید

39215
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: شما در سوره اعراف در بخش اسماء الهی می‌فرمایید: که برای دیدن اسما الله باید چشم و گوش دل باز شود. آیا منظور شما از باز شدن گوش و چشم دل، خیال می‌باشد؟ با تشکر از الطاف استاد عزیزم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در نفس خود قوایی دارد که اگر آن قوا منوّر به نور ایمان گردد به حکم حدیث قرب نوافل، با دیدن و شنیدن هرچیز منتقل می‌شود به انوار اسمای الهی. و البته به گفتۀ آیت الله تربتی این امور، چشیدنی است و نه شنیدنی. نکتۀ خوبی که کتاب «فضیلت‌های فراموش شده» مطرح کرده. موفق باشید  

39171
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: آیا می توان گفت که امام معصوم (ع) همان تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت بصورت انسانی می‌باشد؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است به اعتبار آن‌که مصداق کامل فعلیت‌یافتۀ خلیفة اللهی هستند که خداوند همه اسماء را بر جانشان تعلیم داده است. موفق باشید 

39157
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: در رابطه با حدیث زیر سوالی داشتم: «حضرت باقر (ع) تمام اين مسير را با تمام ابعاد آن چنين بيان فرموده اند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّی يَنْظُرَ إِلَی اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَی اللَّه »(1) هركس مايل است بين او و خدا حجابی نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامي از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را می بيند و خدا نيز او را می بيند.» سوال: اینکه در حدیث آمده که حجابی بین خدا و بنده نخواهد بود و خداوند بنده را می‌بیند و بنده خدا را، آیا این دیدن در عالم خیال است که اسم جامع الله به صورت انسانی تجلی می‌کند؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که ما را متوجه نظر و سیره شخصیت اولیای الهی می‌کنند که آینه نمایش انوار و اسماء الهی می‌باشند؛ عملاً ما با جان خود متوجه نور اسمای الهی در آینه آن‌ها خواهیم شد همان‌طور که جناب عدی بن حاتم آنچنان در شعف دل‌دادگی به مولایمان علی«علیه السلام» شده بود و حقیقت را در آینه وجود آن حضرت لمس نموده بود که وقتی معاویه از او خواست تا آن حضرت را توصیف کند نشان داد معنای حدیثی که متذکر شده‌اید، چگونه است. https://www.aparat.com/v/c036yu1    موفق باشید

 

39128
متن پرسش

سلام استاد: فرمودید: «خداوند ابتدا با رحمت واسعه خود به میدان می‌آید و رحمت او همه را در بر می‌گیرد ولی در مورد انسان و با توجه به اختیاری که دارد اگر نسبت به آن رحمت، گشوده نباشد و آن را که انبیاء با شریعت الهی به میان می‌آورند؛ انکار کند عملاً از رحمت الهی محروم می‌گردد.» رحمت الهی رو دو نوع رحمت فهمیدم، یکی رحمانیت یکی رحیمیت. رحمانیت برای مومن و کافر در آخرت هست. کافر رحمانیت الهی را در اسم غضب و جهنم می یابد و مومن رحمانیت الهی را در قالب اسم رحیم و بهشت. اگر اسم رحمان همه اسماء را در برگرفته باشد نمی‌شود جایی باشد که رحمانیت خدا نباشد حتی جهنم. وسعت کل شی ء همان رحمانیت است. این برداشت به نظرتون درست نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. ولی شروعِ اولیه نسبت خداوند با مخلوقات به اسم رحمان پیش می‌آید مگر آن‌که مخلوق، کاری کند که حضرت رحمان، رحمتش را دریغ نماید و جهنم، شرایطِ قبض اسم رحمان حضرت حق است. موفق باشید 

39110
متن پرسش

سلام استاد: رحمان همان رحمتی است که وسعت کل شی ء، پس دنیا و آخرت ندارد و حتی جهنمیان هم مشمول رحمانیت خدا هستند، همه اسماء هم بعد از الله ذیل رحمانیت خدا ظهور می‌کنند. آیا این برداشت درست است؟ اگر درست است چطور علامه در المیزان ذیل سوره حمد در بحث روایتی فرموده اند اینکه روایت فرموده رحمان اسم خاص است به صفت عام یعنی هرچند شامل مومن و کافر می‌شود ولی رحمتش خاص دنیاست، خب این مطلب چطور با شمول رحمانیت خدا قابل جمع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند ابتدا با رحمت واسعه خود به میدان می‌آید و رحمت او همه را در بر می‌گیرد ولی در مورد انسان و با توجه به اختیاری که دارد اگر نسبت به آن رحمت، گشوده نباشد و آن را که انبیاء با شریعت الهی به میان می‌آورند؛ انکار کند عملاً از رحمت الهی محروم می‌گردد. موفق باشید

39108
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: می خواستم بدانم وقتی که می گوییم، عارف اسمی از اسماء الله را شهود می‌کند، آیا همانند پرسش و پاسخ 39010 ، این شهود با قوه خیال است؟ با تشکر از الطاف استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! صورتی که حامل معنا باشد نه این صورتهای عادی که در خیال افراد معمولی شکل می‌گیرد. موفق باشید

39092
متن پرسش

در روایت شریفه آمده که العلم نور، در آیه شریفه ۳۵ سوره نور هم آمده: الله نور و جالب آنکه در انتهای آیه صحبت از علم الله شده که بکل شی علیم است. (معلوم: کل شی است و عالم: الله). اگر طبق روایت و آیه علم نور باشد و خدا هم نور یعنی الله مطلق علم و علم مطلق است. حال معلوم چیست؟ معلومات ما چیزی جز علم ما نیست، علم هم که طبق آیه و روایت نور خداست، در انتهای روایت هم علیم بودن خدا به اعتبار علم به بساطت کل شی است، این آیه با اندک تاملی مثبت اصالت وجود و وحدت وجود خواهد بود. ممنون می‌شوم استاد نکاتی بفرمایید تا بهرمند شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا غیر از وجود، معلومی که واقعیت داشته باشد و اعتباری نباشد، در صحنه نیست و علم به وجود، همان حضوری است که انسان خود را منوّر به علم الهی احساس می‌کند که البته راهِ حساسی می‌باشد. موفق باشید

39065
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: در زمینه تجلی اسم جامع الله به صورت انسان در قوه خیال، من صوت های جهان گمشده در عالم خیال، حوری بهشتی در صوت های دخان، واقعه، و یک سوره دیگر که الان حضور ذهن ندارم را گوش دادم. اگر در باره همین مطلب (تجلی اسم جامع الله بصورت انسان در قوه خیال) اگر منابع دیگری از خودتان و دیگران اگر امکان دارد که معرفی بفرمایید! با تشکر از زحمات شما!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل و مبنای این مباحث را جناب ابن عربی در کتاب «فصوص الحکم» مطرح فرموده است که البته اگر به کمک استاد آن مطالب دنبال شود، نکات خوبی برای انسان پیش می‌آید. به هر حال نباید بین آینه بودن آن صورت‌ها با حالت جسمانی و مادی بودن آن صورت‌ها، خلط صورت بگیرد. موفق باشید

39064
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: در رابطه با تجلی اسم جامع الله به شکل انسان در قوه خیال مشکلی دارم. اینکه ائمه تجلی اسم جامع الله هستند و مظهر این اسم شریف هستند مشکلی ندارم. اینکه خدا در شب معراج بصورت انسانی بر پیامبر (ص) تجلی کرد و گفت من خدای تو هستم، مشکل دارم. آخر مثلاً وقتی علی (ع) مظهر اسم جامع الله است نمی‌گوید من خدا هستم. اگر قرار باشد هر کسی مظهر اسم جامع الله باشد باید بگوید من خدا هستم. مثلا همان گونه که پیامبر (ص) در معراج می‌گوید من پروردگارم را به زیباترین صورت دیدم. وقتی حضرت علی علیه السلام را می‌بیند باید بگوید پروردگارم را دیده‌ام. نمی‌دانم منظورم را درست منتقل کردم یا نه؟ لطفاً اگر امکان دارد توضیح بفرمایید! از اینکه با سوالاتم مزاحمتان می‌شوم عذر می‌خواهم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که در روایت داریم رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» از حضور معراجی خود این‌طور فرمودند: ««رأیت ربی لیله المعراج فی احسن صوره» ولی به معنای آن نیست که آن صورت، صورت انسانی باشد. و در مورد نظر به اولیای الهی هم نور جامع الهی در آینه وجود آن‌ها برای سالک پیش می‌آید نه آن‌که جسم آن‌ها نور جامع الهی باشد. موفق باشید

39010
متن پرسش

سلام علیکم: وقتی صحبت از رویت قلبی خدا توسط عارف می‌شود، آیا منظور تجلی اسم جامع الله به صورت انسانی در قوه خیال عارف می‌باشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است از آن جهت که خیال اهل عرفان «عکس مَهرویانِ بستان خدا است». موفق باشید

39006
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: در بحث سوره واقعه فرمودید که خدا به تمام اسما و کمالاتش به جامعیت بر مقربین به صورت حوری بر آنها تجلی می‌کند. می خواستم ببینم که در شب معراج طبق حدیث زیر (: ‌قال رسول الله ‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)‌: رایت ربّی ـ تبارک و تعالی ـ فی احسن صورةٍ؛ فقال فیما یختصم الملا‌ ‌الاعلی یا محمّد؟ قلت: انت اعلم، مرّتین. قال: فوضع الله کفَّه بین کتفی، فوجدت بَردها بین‌ ‌ثدیی، فعلمتُ ما فی السماوات و ما فی الارض. ثمّ تلی هذه الآیة: ‌ «‌وَ کَذَلِکَ نُرِی ابْرَاهِیمَ‌ ‌مَلَکُوتَ السَّمَوَاتِ وَ الْارْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِی) آیا این اتفاق برای حضرت خاتم (ص) رخ داده است؟ با تشکر از پاسخ گویی شما استاد بزرگوار!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مکرر فرموده‌اند هنوز خنکی آن دست را بر روی کتفم احساس می‌کنم زیرا حضرت حق به جلوۀ ربّانی خود در آن عالم که عالم صورت‌های برزخی و متعالی است، به این صورت برای پیامبر خدا ظهور کرد به همان معنای ظهور انوار اسماء در مظاهر مختلف. موفق باشید

39001
متن پرسش

سلام علیکم: می خواستم ببینم که اسم جامع الله در عرفان، مساوی عین هستی در برهان صدیقین است؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. موفق باشید

38959
متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به پرسش و پاسخ شما ره ۳۸۹۵۷ می خواستم ببینم که تسبیح ذات چه می‌شود؟ با سپاس از شما استاد بزرگوار!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که حضرت ذات به انوار اسماء در صحنه هستند در واقع «له الاسماء الحسنی» پس او را با اسماء حسنایش تسبیح می‌توان کرد به همان معنایی که عرفا می‌فرمایند هر اسمی از اسمای الهی همان ذات است به صفت خاص. موفق باشید

38958
متن پرسش

سلام علیکم: اسم جامع الله اگر بخواهد در عالم مثال و یا عالم ماده صورت بگیرد، بصورت انسان تجلی می‌کند. آیا درست فهمیدم؟ از اینکه پاسخگوی سوالاتم هستید، سپاسگزارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آینه‌ها و مظاهر انوار الهی است و نه موجودات. آری! نور حضرت «الله» در انسان به عنوان خلیفۀ الله به ظهور می‌آید، وقتی انسان همچون اولیای معصوم، آینۀ نمایش انوار او شدند و ما به لطف الهی و سلوک لازم، توانستیم آنان را به عنوان آینۀ انوار الهی بیابیم. موفق باشید

38957
متن پرسش

سلام علیکم: وقتی ما ذکر «سبحان الله» یا ذکر «الله اکبر» را می‌گوییم. آیا در اینجا کلمه ی الله، همان الله به عنوان اسم جامع است ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا در این اذکار به لطف الهی قلب نظر به حقیقتی دارد که در عین تعالی و کبریایی‌اش در جلوات مختلف به ظهور می‌آید. موفق باشید

38874
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: طبق آنچه شما در تفسیر سوره واقعه درباره کمالات حضرت حق به جامعیت به حور العین تجلی می‌کند. می خواستم بدانم که در پیمان الست «الست بربکم...» هم، آیا خداوند به جامعیت اسما الهی بصورت حور العین تجلی کرده است؟ سوال دوم: اگر جواب سوال بالا منفی است، آیا در قضیه «الست بربکم...» آیا اصلا پروردگار صورت داشته است؟ با تشکر از وقتی که صرف پاسخگویی می‌نمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در عهد الست بحث در ظهور ربوبیت خداوند است و نه در جزایی که به مقربین می‌دهند. ۲. صورت جسمانی برای خدا معنا ندارد بلکه نظر به انوار الهی در میان است در صحنه‌ها و مظاهر. مانند آنکه عزیزان ما دیدند که چگونه خداوند خرمشهر را آزاد کرد. موفق باشید

38861
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من جزوه تفسیر سوره واقعه شما را همراه صوت آن گوش دادم. در بحث حوری بهشتی به یک مشکل بر خوردم. شما می‌فرمایید که تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت به صورت انسانی بر مقربین تجلی می‌کند. از سوی دیگر شما در غزل ۲۴ حافظ بیان فرمودید که حافظ یک حوری بهشتی را تمثل کرده است و ماجرای حافظ بیان می‌کند که اتفاقی که برای مقربین در آخرت رخ می‌دهد، ممکن است که برای یک فرد در همین دنیا رخ دهد. مشکل من آن است که طالب حوری بهشتی شدم. یعنی آنکه اسما حق را به جامعیت و به صورت یک حوری بهشتی بر من تجلی کند. برای همین از وقتی که تفسیر شما از سوره واقعه را گوش دادم، دنبال این تجلی در قوه خیالم هستم. وقتی نماز می‌خوانم قوه خیالم خدا را بصورت یک انسان در نظرم مجسم می‌کند تا او را عبادت کنم. قوه خیالم دنبال اینچنین صورتی است. با این مشکلم چکار کنم؟ با سپاس از لطف شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌گاه که جان انسان با معرفت نسبت به حضرت حق متوجه انوار جامع الهی شد، در ادامه آن حضور ممکن است در میدان خیال او آن حضور، به صورت حوری به ظهور آید. ولی به توصیه مرحوم قاضی خوب است توجه شود که به مرحوم علامه فرموده بودند این روزها ممکن است حوری به سراغ شما آید، به آن توجه نشود. زیرا مرحوم قاضی مایل بودند که علامه در حوزه معارف خاصه توحیدی، بیشتر حاضر شوند مگر در آخر عمر که ظاهراً آن حوری به سراغ ایشان می‌آید. مطلب را می‌توانید در کتاب «مهر تابان» دنبال بفرمایید. موفق باشید  

38858
متن پرسش

با عرض درود و سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که خداوند با صوت بر موسی علیه السلام تجلی کرد. شما در تفسیر سوره واقعه در بحث حوری بهشتی می‌فرمایید که تمام کمالات و صفات حق به جامعیت بصورت حوری بر سابقون تجلی می‌کند. ما در احادیث اهل سنت داریم که خدا را در قیامت می‌بینیم. اگر این حدیث را به معنای همین تجلی حق به جامعیت صفات بگیریم، حدیث اهل تسنن درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا دیدن ذات خداوند معنا ندارد مگر لقای او در آینه‌های جامع اسماء حسنایش. موفق باشید

38852
متن پرسش

سلام و عرض ادب: آیا روح در جهان دیگر مثل گیاهان حال نباتی می‌شود؟ بخاطر اعمال بدش یا کفر و نفاق و بی نمازی و .. و این خود جهنم است؟ لطفا متن سوال رو پاک کنید و فقط جواب بدهید.  ۲. استاد برای اینکه توحید را خوب درک کنیم چه کتاب‌هایی برای من مبتدی پیشنهاد دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حال نباتی که برای بعضی پیش می‌آید ربطی به نفس ناطقه آن‌ها و اراده درونی آن‌ها که مطابق آن اراده‌ها در قیامت حاضر می‌شوند؛ ندارد. ۲. همان‌طور که در سیر مطالعاتی سایت در مورد مباحث توحیدی عرض شد؛ پس از مباحث «آشتی با خدا» و «ده نکته از معرفت نفس»، خوب است به این مباحث پرداخته شود: «برهان صديقين» و «برهان حركت جوهري» در كتاب « از برهان تا عرفان»، همراه با سی‌دی و تفسير سوره‌هاي حديد جلسات ۱ تا ۴ - سوره زمر-  شرح نهج‌البلاغه خطبه‌های ۱ و ۱۸۶ و ۱۶۳ و ۱۱۴. موفق باشید 

38835
متن پرسش

همه کمال در نقص است، اگر نقص نبود و همه کمال مطلق بودند عشق بی معنا بود، آنوقت من می‌شدم کمال مطلقی که تنها کمال مطلق است اما باز تنهاست، ناقص بودن و عاشق کاملی بودن بهتر است از کامل بودن و تنهایی! اما اینکه باز می‌دانیم همه در نهایت، کمال مطلقیم بیشتر می‌ترساندم که ما تا همیشه تنها خواهیم بود که ناگاه صدا می‌رسد: نترس تا ابد تو ناقصی هستی که در کنار من که کمال مطلقم آرامی! «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» نترس بنده من نمی‌گذارم مثل خودم تنها شوی! نمی‌گذارم موحدی شوی که تمام احساس کمال را دارد، با نقصت خوش باش، با کفرت خوش باش، با دوئیت خوش باش، عشق جبران ما فات می‌کند. در دل این کفر توحید معنا می‌شود... تو کافری باش عاشق منی که موحدم و تنها! کاش می‌شد یواشکی بگویم من هم کافرم شاید کافرتر از تو و عاشق تویی هستم که موحد و تنهایی! تو عاشق کمالی و من عاشق نقص پس من از تو کافرترم! بنده من یکی درد پسندد مثل من و یکی درمان پسندد مثل تو! تنهایی خیلی وحشتناک است! من تجربه‌اش کرده‌ام بنده من! نخواهم گذاشت تو هم تجربه‌اش کنی! بگذار از من بخواهی و من عطایت کنم! گناه کنی و من ببخشم! عشق یعنی همین عوام بازی ها! ناقص عاشق کامل است و کامل عاشق ناقص! محال است خواص بفهمند این دور چه دور قشنگی است وقتی تو با خدایت زیر یک چتر دونفری زیر باران قدم می‌زنی! و آه از باران...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز «انتم الفقراء الی الله» و نظر به تعلّق و نسبت. آری! فقط نسبت، که ما را همین بس است، بقیه بهانه است تا این نسبت را درک کنیم. اگر او خود را در ما دید، ما خود را در نسبتی که با او داریم می‌یابیم. گفت: «پس بدین نسبت به تو همسایه‌ایم / چون تو خورشیدی و ما چون سایه‌ایم». موفق باشید

38826
متن پرسش

سلام علیکم: در واقعیت یا کثرت در وجود حقیقت دارد یا وحدت در وجود. وقتی به این نتیجه رسیدید که وحدت وجود حق است. پس فقط یک وجود است و هر فعلی که اتفاق می‌افتد از آن یک وجود است. بعضی افعال (اسم جلال) و بعضی افعال (اسم جمال) حق هست. پس در این افعال (به عنوان مظاهر) نور جمال و جلال حضرت حق مشاهده می‌شود. این جاست که حضرت حق را به نور اسماء جلال و جمال در مظاهر دیده می‌شود. آیا مطالب بالا را درست فهمیدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب شریف «شرح دعای سحر» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی