نظر به نور وحدانیت و توکل و حضور در تاریخ توحیدی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»(تغابن/13)
وقتی با نظر به نور وحدانیت حضرت حق متوجه باشیم جهان دیگری در حال ظهور است هر آنکس که به نور وحدانیت این مسئله را مییابد و حقیقتاً اهل ایمان است حتماً توکل پیشه میکند.
به این سخن مقام معظم رهبری توجه کنید که میفرمایند: «ما امروز در گیرودار یک مسئله اساسی و مهم در منطقه هستیم؛ همین مسائل مربوط به منطقه غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزّه، مسائل کرانه باختری، اینها قضایای تاریخساز است؛ هر کدام از این حوادث میتواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود. اگر امثال شهید سنوار پیدا نمیشدند که تا لحظه آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند، یک جور دیگر است؛ اگر بزرگانی مثل شهید سیّدحسن نصرالله پیدا نمیشدند که «جهاد» و «عقل» و «شجاعت» و «فداکاری» و «از خودگذشتگی» را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است؛ اینها خیلی مهم است.» و این یعنی تذکر به توکلی که مبتنی بر ایمان است، ایمانی که به وعدههای الهی اطمینان دارد. به گفته حضرت امام خمینی «ولو بلغ ما بلغ» هرچه میخواهد بشود، مهم انجام وظیفهای است که خداوند به عهده ما گذاشته است.[1] این یعنی حضور در تاریخ توحیدی که در حال آغاز است و رهبر معظم انقلاب زبان گویای این حضور تاریخی هستند و از این جهت باید به سخنان ایشان به عنوان حضوری که هر کس باید در آن حاضر شود نظر کنیم؛ به عنوان صادقترین سخن در این زمانه.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(14)
بنا به گفته مقام معظم رهبری: «به عوام كاری ندارم. خواص را میگويم. چرا هنگام عصر و سرِ شب كه شد، مسلم را تنها گذاشتيد تا به خانه طوعه پناه ببرد؟! از هر طرف حركت میكنيم، به خواص میرسيم. تصميمگيری خواص در وقت لازم، تشخيص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنيا در لحظه لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظه لازم. اينهاست كه تاريخ و ارزشها را نجات میدهد و حفظ میكند! در لحظه لازم، بايد حركت لازم را انجام داد. اگر تأمّل كرديد و وقت گذشت، ديگر فايده ندارد... خدای متعال وعده داده است كه اگر كسی او را نصرت كند، او هم نصرتش خواهد كرد. برو برگرد ندارد! اگر كسی برای خدا تلاش و حركت كند، پيروزی نصيبش خواهد شد. نه اينكه به هر يك نفر پيروزی میدهند! وقتی مجموعهای حركت میكند، البته، شهادتها هست، سختيها هست، رنجها هست؛ اما پيروزی هم هست: «وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ» نمیفرمايد كه نصرت میدهيم؛ خون هم از دماغ كسی نمیآيد. نه! «فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ»؛ میكشند و كشته میشوند؛ اما پيروزی بهدست میآورند. اين، سنّت الهی است. وقتی كه از ريختهشدن خونمان ترسيديم؛ از هدر شدن پول و آبرو ترسيديم؛ به خاطر خانواده ترسيديم؛ به خاطر دوستان ترسيديم؛ به خاطر منغّصشدنِ راحتی و عيش خودمان ترسيديم؛ به خاطر حفظ كسب و كار و موقعيت حركت نكرديم؛ به خاطر گسترش ضياع و عقار حركت نكرديم؛ معلوم است ديگر! ... بنده كه نگاه میكنم میبينم، در شهادت امام حسین«علیه السلام» خواصِ طرفدارِ حق مقصرند.»
آنهایی که مانند توّابین متوجه تاریخی که در حال آغاز است نشدند، عملاً نتوانستند در زمان خود عملِ به هنگامی که باید انجام دهند را انجام دهند. شهدای كربلا همه در يك روز كشته شدند؛ توّابين نيز همه در يك روز كشته شدند. اما اثری كه توّابين در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثری كه شهدای كربلا گذاشتند، نيست! بهخاطر اينكه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظه خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند.
«إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ[2] وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ»(15)[3]
حقیقت این است که اموال و اولاد برای شما آزمایش است و زینتِ حیات دنیایی است(کهف/ ۴۶) تا شما در سر دو راهی آخرت و یا جذب مال و فرزند بتوانید خوب امتحان دهید، و مواظب باشید با شیفتگی در برابر مال و اولاد، جانب خدا و قیامت را رها نکنید، با این که نزد خدا اجری عظیم است، و در آن صورت از آن اجر عظیم محروم خواهید شد.
والسلام
[1] - به گفته حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه»: «مگر بيش از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبههاى دار مىروند؟ مگر بيش از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مىشوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفۀ اسلامى خود عمل كنيم.».
[2] - فتنه به معنای گرفتاریهایی است که جنبه آزمایش دارد.
[3] - در سوره عنکبوت داریم: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَکُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ» مردم خيال نكنند به صرف اينكه بگويند ايمان آورديم دست از سرشان برمى دارند، و در بوته آزمايش قرار نمى گيرند، نه، بلكه حتما امتحان مى شوند، تا آنچه در دل نهان دارند ظاهر شود و معلوم شود ايمان است يا كفر «فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» پس خدا حتماً بايد معلوم كند آن كسانى را كه در دعوىِ ايمان راست مىگويند، و آنهايى كه در اين دعوى دروغگويند. «وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ.»