ویرایش جدید
هشدار که ماه شعبان آمده!
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رسول خدا(ص) فرمودند:«إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِي عَلَى شَهْرِي»
من فرستاده خدا به سوی شما هستم، بدانید که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را که مرا در این ماه همراهی و مدد نماید.
این حدیث شریف روشن میکند که روح و روان انسانها در این ماه آنچنان آمادهی ارتباط با حقایق معنوی میشود که میتوانند رسالت رسول خدا(ص) را بفهمند و بفهمانند و از این طریق رسول خدا(ص) را یاری کنند.
امیرالمؤمنین(ع) در رابطه با حدیث فوق میفرمایند: «مَا فَاتَنِي صَوْمُ شَعْبَانَ مُنْذُ سَمِعْتُ مُنَادِيَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) يُنَادِي فِي شَعْبَانَ وَ لَنْ يَفُوتَنِي فِي أَيَّامِ حَيَاتِي صَوْمُ شَعْبَانَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ».
از آن وقت که سخن منادیِ رسول خدا(ص) را که فرمود شعبان ماه من است، شنیدم تا کنون روزه آن ماه از من فوت نشده و إنشاءالله تا آخر عمر هم فوت نخواهد شد.
امام صادق(ع) فرمودند: «صَوْمُ شَهْرِ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةٌ وَ اللَّهِ مِنَ اللَّه». روزهی پشت سر هم دو ماه شعبان و رمضان به خدا سوگند توبه و توجه خدا است به بنده. که این توجه؛ توجه خاصی است، غیر از توجهی که خداوند به همه بندگان دارد و موجب گشودن رازهایی بر قلب انسان میشود، تا در زندگی فردی و اجتماعی بهترین موضعگیری را نماید.
حضرت رسول(ص) فرمودند: «مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ أَوَّلِ شَعْبَانَ وَ يَقُومُ لَيَالِيَهَا وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ إِحْدَى عَشْرَةَ مَرَّةً دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ شَرَّ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ شَرَّ أَهْلِ الْأَرَضِينَ وَ شَرَّ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ وَ شَرَّ كُلِّ سُلْطَانٍ جَائِرٍ».
هرکس سه روز از اول ماه شعبان را روزه بدارد و در شبهای آن دو رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت سوره فاتحه را یکمرتبه و «قلهواللهاحد» را یازده مرتبه بخواند، شرّ اهل سماوات و شرّ اهل زمینها و شرّ ابلیس و لشکریان او و شرّ هر سلطان ستمگری از او دفع میشود.
در این حدیث رمزها و رازهای دقیقی هست. همینقدر ملاحظه میفرمایید که چگونه بستر تعالی انسانها در این ماه فراهم شده و موانع سلوک انسان دفع میگردد، حال چه موانع آسمانی مثل اعمال نیکی که منجر به عُجب و غرور میشوند، و چه موانع زمینی مثل حبّ دنیا و سایر حرصهای زمینی، ماه شعبان بستر خلاصی از همه این موانع است، از جمله شرّ ابلیس و شرّ حاکمان ظالم تا انسان بتواند در رسالت تاریخی خود به بهترین نحو مؤثر باشد.
وقتی رسول خدا(ص) میفرمایند: «فمَنْ صَامَ أَوَّلَ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِينَ حَسَنَةً ،الْحَسَنَةُ تَعْدِلُ عِبَادَةَ سَنَة».
هرکس روز اول ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند عزّوجلّ هفتاد عمل نیک برای او مینویسد که هریک از آنها با عبادت یکسال برابری میکند. این حدیث خبر از آن میدهد که در این ماه جان انسانها چنان وسعتی مییابد که هفتادبرابر زمانهای دیگر امکان قبول انوار الهی را دارد، و به عبارت دیگر دریچههای عالم غیب در این ماه به روی کسی که خود را با اعمال این ماه آماده کند، به نحو فراوانی گشوده شده است، تا راه ارتباط با حقایق ربّانی را کشف کرده و در ماه رمضان بهراحتی بتواند از آن ارتباط استفاده نماید. چنین انسانی است که حتی در امور اجتماعی میتواند بر موضع حق مقاومت نماید.
تأکید پیامبر خدا(ص) بر روزه کامل ماه شعبان نشان میدهد در این ماه شرایط خاصی برای تجلی انوار الهی بر قلب صائم فراهم است. به تعبیر امام باقر(ع) ؛ روزهی این ماه «طُهْراً مِنْ كُلِّ زَلَّةٍ وَ وَصْمَةٍ وَ بَادِرَةٍ» موجب جدایی از هر لغزش و عیب و ننگ و خطا و گناه میگردد. و قلب انسان را آماده برای ملاقات خدا در ماه رمضان میکند.
وقتی حضرت صادق(ع) میفرمایند: «صِيَامُ شَعْبَانَ ذُخْرُ الْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُكْثِرُ الصِّيَامَ فِي شَعْبَانَ إِلَّا أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ مَعِيشَتِهِ وَ كَفَاهُ شَرَّ عَدُوِّهِ وَ إِنَّ أَدْنَى مَا يَكُونُ لِمَنْ يَصُومُ يَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَنْ تَجِبَ لَهُ الْجَنَّة».
روزه شعبان، اندوخته بنده براى روز رستاخيز است و هيچ بندهيى نيست كه در شعبان فراوان روزه بگيرد مگر اينكه خداوند كارهاى زندگى او را اصلاح و شرّ دشمن او را كفايت مىفرمايد و كمترين پاداش براى كسى كه يك روز از شعبان روزه بگيرد، اين است كه بهشت براى او واجب مىشود.
این حدیث شریف خبر از آن میدهد که جهتگیری جان چنین فردی به سوی بهشت خواهد بود و راه سیر به بهشت را پیدا میکند و به آنسو حرکت خواهد کرد. هنر دیگرش باید آن باشد که با اعمال معنوی دیگر، به این سیر سرعت بخشد و از توقفگاههای خود بکاهد. نکتهی دقیق در حدیث فوق پیامی است برای مبارزان با دشمنان اسلام که روزهی این ماه موجب بهرهمندشدن آنها از الطاف الهی است تا بر دشمنان فائق آیند.
رسول خدا(ص) با پردهبرداشتن از سرّی از اسرار عالم غیب فرمودند: «شَعْبَانُ شَهْرِي وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ شَهْرِي كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ صَامَ يَوْمَيْنِ مِنْ شَهْرِي غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَهْرِي قِيلَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ».
شعبان ماه من است و رمضان ماه خدای عزّوجل است. هرکس یک روز از ماه من را روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود، و هرکس دو روز از آن را روزه بدارد، خداوند گناهان گذشته او را میبخشد و هرکس سه روز از آن را روزه بدارد، به او گفته میشود؛ عملْ از سر گیرد زیرا تمام موانع ارتباط او با خدا مرتفع شده.
چنانچه ملاحظه میفرمایید در این دستورات بحث رویکرد انسان در میان است به سوی فرامین خدا و تغییر جهتدادن انسان از یک زندگی عادی به طرف یک زندگی روحانی و معنوی و اینهمه ثواب که در حدیث فوق و امثال آن ذکر میشود به جهت تغییر جهتی میباشد که انسان در غوغای زندگی و در عادت به خوردن، یکمرتبه باید جهت عادی خود را تغییر دهد و به سیره رسول خدا(ص) برگشت نماید و لذا است که در ثواب اولین روزه این ماه حضرت میفرمایند: «کُنْتُ شَفیعُه یَوْمَ الْقِیامة» من در قیامت شفیع او میشوم و راه سیر به سوی خدا را برای او میگشایم. چون در دنیا و در کشاکش روزمرّگیها با فرارسیدن ماه شعبان به رسول خدا(ص) تأسی کرد و به محبت رسول خدا(ص) وارد ماه شعبان شد. در همین رابطه حضرت سجاد(ع) هنگام ظهر در تمام روزهای ماه شعبان و نیز در شب نیمه ماه شعبان دعای مشهور صلوات بر محمّد و آل او را میخواندند تا رشتهی پیوند انسان با رسول خدا(ص) در این ماه کامل گردد. و آن صلوات که در وقت زوال (ظهر) و درشبِ نیمه شعبان خوانده می شود عبارت است از:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَئِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ أَهْلِ بَيْتِ الْوَحْيِ؛
كه درخت نبوتاند و محل رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و معدن علم و حكمت و خاندان وحىاند.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
الْفُلْكِ الْجَارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا
كه آنان كشتى درياى معرفتاند و روان در اعماق آن دريا، هركس بر آن كشتى در آيد از غرق ايمن است و هركس در نيايد به درياى هلاكت غرق خواهد شد.
الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللاَّزِمُ لَهُمْ لاَحِقٌ
هركس از آنها پیشی گیرد از دين خارج شود، و هركس از آنان عقب ماند نابود گردد و هركس همراه آنان باشد به مقصد خواهد رسید.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
الْكَهْفِ الْحَصِينِ وَ غِيَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِينَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ
كه حصار محكم امتاند و فريادرس بيچارگان و درماندگان و پناه گريختگان و نگهبان عصمت طلباناند.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
صَلاَةً كَثِيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضًى وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَدَاءً وَ قَضَاءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ
درود بسيار كه آن درود موجب خشنودى آنها باشد و اداى حق آنها بر ما شود، به حول و قوه تو اى خداى عالميان.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
الطَّيِّبِينَ الْأَبْرَارِ الْأَخْيَارِ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ وِلاَيَتَهُمْ
كه پاكان و نيكان و برگزيدگان عالمند كه بر ما واجب كردى حقوقشان را و طاعت و محبتشان را فرض نمودى.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ اعْمُرْ قَلْبِي بِطَاعَتِكَ وَ لاَ تُخْزِنِي بِمَعْصِيَتِكَ
و قلب مرا به طاعتت آبادان ساز، و مرا به عصيان خود رسوا و خوار مگردان.
وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ
و روزيم كن كه همدردی كنم با کسانی که رزقشان را تنگ نمودى با وسعتى كه از فضل و كرمت به من عطا كردى.
وَ نَشَرْتَ عَلَيَّ مِنْ عَدْلِكَ وَ أَحْيَيْتَنِي تَحْتَ ظِلِّكَ
تا عدالت تو را منتشر گردانم و مرا زنده بدار در سايه عنايتت.
وَ هَذَا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ
و اين است شعبان ماه رسولت، سيد پيغمبران، ماهی که آنرا به رحمت و رضا و خوشنوديت در پوشيدهاى.
الَّذِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ يَدْأَبُ فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ
ماهی که رسولت(ص)جهد و كوشش بسيار در اقامه نماز و انجام روزه نمود.
فِي لَيَالِيهِ وَ أَيَّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فِي إِكْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ
در شبها و روزهاى اين ماه، و براى فروتنى به درگاه تو اين ماه را تا به آخر محترم و گرامى مىداشت.
اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاِسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِيهِ وَ نَيْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَيْهِ
اى خدا! پس تو ما را هم يارى فرما بر پيروى سنتش و به شفاعتش نايل گردان.
اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِي شَفِيعاً مُشَفَّعاً وَ طَرِيقاً إِلَيْكَ مَهْيَعاً
خدايا! حضرتش را براى من شفيعی که پیرویش کنم و طریقی که به سوی تو منتهی میشود، قرار ده.
وَ اجْعَلْنِي لَهُ مُتَّبِعاً حَتَّى أَلْقَاكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَنِّي رَاضِياً وَ عَنْ ذُنُوبِي غَاضِياً
و مرا پيرو آن بزرگوار ساز تا روزى كه تو را ملاقات مىكنم كه روز قيامت است در آن روز از من خوشنود باشى و از گناهانم چشم پوشى.
قَدْ أَوْجَبْتَ لِي مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَ أَنْزَلْتَنِي دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْيَارِ
در حالى كه لطف و رحمتت را بر من حتم فرموده و مرا در منزل هميشگى بهشت ابد كه محل خوبان است منزل دهى.
«والسلامعلیکمورحمةاللهوبرکاته»
خداوند به همه ما کمک فرماید تا موفق به پیروی از سنت رسولش گردیم و نهایت مقاومت و پایداری در مسیر دینداری را در مقابل دشمنان اسلام نصیب خود کنیم.
در ماه شعبان با تکرار ذکر «لا إله الاّ الله، وَ لا نَعْبُدُ إلاّ إیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّین وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرکُون» که میگویی: إله و معبود و مطلوبی جز «الله» - که جامع جمیع کمالات است- در هستی نیست، پس باید دل به او سپرد، و جز او را عبادت نمیکنیم. خالصانه دین را برای او میدانیم، هرچند مشرکان جهتهای فراوان دیگری را در جلو ما میگذارند تا از دین خدا عدول کنیم و به مکتبها و تئوریهای آنها برگردیم. آری با تکرار این ذکر جهت توحیدیِ جان را تقویت میکنی، همچنان که با استغفارهای این ماه، موانع تجلی انوار الهی را برطرف مینمایی.
حضرت صادق(ع) فرمودند: هرکس در ماه شعبان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» خداوند نام او را در افق مبین - جایگاهی وسیع در جلو عرش مینویسد - زیرا در این ذکر از معبود خود با نظر به اسم «رحمان» و «رحیم» و «حیّ و قیّومِ» او میخواهی موانع ارتباط با خودش را برای تو برطرف کند و بتوانی با نظر به انوار اسماء مذکور به سوی او نظر کنی.
ماه، ماه نزدیکی به خدا است و زمینه ارتباط به شدت فراهم است و لذا از امیرالمؤمنین(ع) هست که رسول خدا(ص) فرمودند: «آسمانها در پنجشنبههای ماه شعبان آراسته میگردد و فرشتگان میگویند: پروردگارا! روزهداران این روز را بیامرز و دعایشان را اجابت فرما!». و لذا هرکس در پنجشنبههای ماه شعبان دو رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت پس از حمد سوره «قل هواالله احد» را صد بار بخواند و بعد صدمرتبه بر پیامبر و آل او صلوات بفرستد، همه نیازها و تقاضاهای دینی او برآورده میشود.
از این روایت رازهایی آشکار میشود. همین اندازه به این فکر کن که میفرمایند: «تَتَزَیّن السّموات» آسمانها زینت داده میشوند، همانطور که زینت عقل که آسمان جان انسان است به برخورداری حکمت و معرفت است، آسمان دنیا حامل معارف و حقایق عالیه خاصی در آن روز میشوند که آن معارف و حقایق بر روزهدار نازل میگردد. و نیز به این فکر کن که میفرمایند: «فتقول الملائکه...» ملائکه از خداوند تقاضا میکنند؛ مثل آن است که قوه بینایی و چشم شما با دیدن چیزی از جان شما طلب آن چیز را بکند. حدیث فوق خبر میدهد در آن روز کرّوبیان عالم قدس نظر خاص به صائمان آن روز دارند تا روزهداران در سیر و سلوک خود در نهایت راحتی بتوانند به مقصد برسند.
مناجات شعبانیه
اگر در ماه شعبان هیچ هدیهای نبود جز مناجات شعبانیه، همان برای همهی سالکان کوی دوست کافی بود. در این مناجاتِ عظیمالشأن دیگر سالک در مرحلهی دعا نیست که بین او و معبودش فاصله باشد. شرایط برای «نجوا» و مناجات آماده شده است تا بتوان قصّه دل و جان را بدون هیچ حجابی با معبودِ محبوب در میان گذارد و غوغایی بهپا کند که:
چه حلقهها که زدم بر درِ دلْ از سر سوز به بوی صبح وصال تو در شبانِ دراز
وقتی در ابتدای این مناجات میگویی: «وَ اَقْبِلْ عَلَیَّ إذا ناجَیْتُک» بر من نظر فرما در حالی که با تو نجوا میکنم. داری قصّهی دلی را در میان میگذاری که پس از سالها دوری خداوند به خلوتخانهی خود راهش دادهاند. چه درد و دلهایی که در این مقام و در این مناجات مطرح است، خدا کند خودش راز بگشاید و همچنان که قلب حضرت علی(ع) را به حرف آورد تا آن حضرت با پروردگارش اینچنین درد و دل کرد، ما نیز به نحوی شایسته وارد این مناجات گردیم. چه بگویم؛
هرچه گوییای دمِ هستی از آن پردهای دیگر بر آن بستی بدان
این شما و این مناجات و اینهمه راه اُنس با خدا. وقتی در اواسط دعا گفتی: «إلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شُوقُهُ» معبودا! قلبی ببخش که شوقش مرا به تو نزدیک کند. آری وقتی به این دعا رسیدی ما را از دعای خود فراموش مکن وگرنه آنوقتی که میگویی: «إلهی هَبْ لی کَمالَ الْإنْقطاعِ إلَیْک» و در آن فراز نهایت انقطاع از غیر خدا را طلب می کنی ،که چیزی برای تو نمانده است تا من بخواهم آنجا به تو التماس دعا بگویم.
و آن مناجات این است:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
اى خدا درود فرست بر محمد و آلش
وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ
و چون تو را بخوانم دعاى مرا اجابت فرما و هرگاه تو را ندا كنم ندايم بشنو.
وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِيناً لَكَ مُتَضَرِّعاً إِلَيْكَ
و چون با تو مناجات كنم به حالم توجه فرما كه من به سوى تو گريختهام و در حضور حضرتت ايستاده در حالى كه به درگاهت به حال پريشانى تضرع و زارى مىكنم.
رَاجِياً لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي
و به آنچه نزد توست چشم اميد دارم و تو از دلم آگاهى و حاجتم را مىدانى و ضمير مرا مىشناسى.
وَ لاَ يَخْفَى عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ
و هيچ امرى از امور دنيا و آخرت من بر تو پنهان نيست.
وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي
و آنچه مىخواهم كه به زبان اظهار كنم و از حوايجم سخن گويم و آنچه براى حسن عاقبتم به تو اميد دارم همه را مىدانى.
وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَى آخِرِ عُمْرِي
و حكم تقدير تو بر من اى سيد من در باطن و ظاهرم تا آخر عمر جارى و نافذ است.
مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلاَنِيَتِي وَ بِيَدِكَ لاَ بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي
و هر زيادت و نقصان و سود و زيان بر من وارد آمد همه به دست توست نه غير تو.
إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي
اى خدا اگر تو مرا از رزقت محروم سازى ديگر كه تواند مرا روزى دهد و اگر تو مرا خوار گردانى كه مرا يارى تواند كرد.
إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ
اى خدا به تو پناه مىبرم از غضب تو و از ورود خشم و سخطت.
إِلَهِي إِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ
اى خدا اگر من لايق رحمتت نيستم تو لايقى كه بر من از فضل و كرم بىپايانت جود و بخشش كنى.
إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ
اى خداى من گويا من اكنون در حضور تو ايستادهام و حسن توكلم بر تو به سرم سايه لطف انداخته و آنچه از كرم و احسان تو را شايسته است با من بهجا آوردهاى عفو و آمرزشت مرا فرا گرفته است.
إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْكَ بِذَلِكَ
اى خدا اگر تو مرا عفو كنى كه از تو سزاوارتر به عفو است.
وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُدْنِنِي مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي
و اگر اجلم نزديك شد و عمل صالحم مرا به تو نزديك نكرد من هم اقرار به گناهانم را وسيله عفوت قرار دادهام.
إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا
خدايا من در توجهم به نفس خود بر خويش ستم كردم پس اى واى بر نفس من اگر تو او را نيامرزى.
إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي فَلاَ تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِي
اى خدا چنانكه لطف و احسانت در تمام مدت زندگى شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز.
إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِي إِلاَّ الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي
اى خدا چگونه مايوس از احسانت بعد مردنم شوم و حال آنكه تو در تمام عمرم با من جز نيكى و احسان نكردى.
إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلَى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ
اى خدا با من آن كن كه تو را شايد (نه آنچه مرا بايد) و باز هم به فضل و كرم بر گنهكارى كه در لجه گناه از جهل و نادانى فرو رفته ترحم فرما.
إِلَهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوباً فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَى
اى خدا تو در دار دنيا گناهانم را از تمام خلق پنهان داشتى و من در آخرت به ستاريت از دنيا محتاجترم.
إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ
و چون لطف كردى و گناهانم را بر هيچ بنده صالحى آشكار نكردى.
فَلاَ تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
پس روز قيامت هم مرا مفتضح و رسوا در حضور جميع خلايق مگردان.
إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي
خدايا جود و بخششت بساط آرزوى مرا گسترده و عفو تو بهتر از عمل من است.
إِلَهِي فَسُرَّنِي بِلِقَائِكَ يَوْمَ تَقْضِي فِيهِ بَيْنَ عِبَادِكَ
اى خدا آن روزى كه ميان بندگانت حكم مىكنى آن روز مرا به لقاء خود شاد گردان.
إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ
اى خدا من چون كسى به درگاهت عذر مىخواهم كه به قبول عذر سخت محتاج است.
فَاقْبَلْ عُذْرِي يَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ
پس عذرم بپذير اى كريمترين كسى كه گنهكاران از او معذرت مىطلبند.
إِلَهِي لاَ تَرُدَّ حَاجَتِي وَ لاَ تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لاَ تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَمَلِي
اى خدا حاجتم را رد مكن و دست طمعم را از درگاهت محروم برمگردان و اميد و آرزويم از لطف و كرمت منقطع مساز.
إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي
اى خدا اگر تو اراده خوارى من داشتى به هدايت و احسانت سرافرازم نمىكردى و اگر مىخواستى مرا رسوا سازى در دنيا معافم نمىفرمودى.
إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ
اى خداى من هرگز به تواين گمان نمىبرم كه حاجتى كه به تو دارم و عمرم را در طلبش فانى كردم باز روان سازى.
إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً يَزِيدُ وَ لاَ يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى
اى خدا حمد و ثنا مختص توست حمد ابدى و دايم سرمدى كه همى بيفزايد و هرگز فنا نپذيرد چنانكه تو دوست بدارى و بپسندى.
إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ
اى خدا اگر مرا به جرمم مؤاخذه كنى تو را به عفوت مؤاخذه مىكنم و اگر مرا به گناهانم بازخواست كنى تو را به مغفرتت باز خواست كنم.
وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ
و اگر مرا به آتش دوزخ برى اهل آتش را آگاه خواهم كرد كه من تو را دوست مىداشتم.
إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي
اى خدا اگر در مقابل طاعتت عملم اندك است در مقابل رجاء و اميد به كرمت آرزويم بسيار است.
إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً
اى خدا چگونه از درگاه لطفت محروم و نااميد برگردم در صورتى كه به جود و احسان تو حسن ظن بسيار داشتم كه به حالم ترحم كرده و عاقبت از اهل نجاتم مىگردانى.
إِلَهِي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ
اى خدا عمرم را با درد و غفلت از تو فانى ساختم و بفرسودم جوانيم را در مستى بعد از تو.
إِلَهِي فَلَمْ أَسْتَيْقِظْ أَيَّامَ اغْتِرَارِي بِكَ وَ رُكُونِي إِلَى سَبِيلِ سَخَطِكَ
اى خدا پس بيدار نشدم روزگارى را كه مغرور كرمت بودم و به راه سخط و غضبت مىرفتم.
إِلَهِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَيْكَ
اى خدا من بنده تو و فرزند بنده توام كه در پيشگاه حضورت ايستادهام و كرم و رحمتت را بسويت وسيله خود قرار دادهام.
إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ
اى خدا منم بندهاى كه به عذر خواهى به درگاهت آمدهام از اعمال زشتى كه بهواسطه قلت حيا به حضورت و در نظرت بهجا آوردهام.
وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ
و از تو عفو و بخشش مىطلبم كه عفو وصف كرم توست.
إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلاَّ فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ
اى خدا من قدرتى كه از معصيت باز گردم ندارم مگر آنكه تو به عشق و محبت مرا بيدار گردانى.
وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ
يا آنكه چنانكه تو مىخواهى باشم و شكر تو گويم چون مرا به كرمت داخل كردى و قلبم را از پليديهاى غفلت پاك و پاكيزه گردانيدى.
إِلَهِي انْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ
اى خدا از لطف به حال من چنان بنگر كهبه كسى كه او را خواندى و اجابت كرد و به كار طاعت واداشتى و اطاعتت نمود مىنگرى.
يَا قَرِيباً لاَ يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ يَا جَوَاداً لاَ يَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ
اى نزديكى كه هرگز دور از آنكه فريفته توست نمىشوى و اى با جود و كرمى كه هرگز بخل بر آنكه اميد احسانت دارد نمىكنى.
إِلَهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ
اى خدا به من دلى عطا كن كه مشتاق مقام قرب تو باشد و زبانى كه سخن صدقش بهسوى تو بالا رود و نظر حقيقتى كه تقرب تو جويد.
إِلَهِي إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَيْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاَذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ غَيْرُ مَمْلُوكٍ
اى خدا آنكه به تو معروف شد هرگز مجهول و بىنام نشود و هر كه به تو پناه آورد هرگز خوار نگردد و هر كه تو به او توجه كنى بنده ديگرى نشود.
إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يَا إِلَهِي
اى خدا هر كه به تو راه يافت روشن شد و هر كه به تو پناه برد پناه يافت و من به درگاه تو پناه آوردهام پس تو اى خدا.
فَلاَ تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لاَ تَحْجُبْنِي عَنْ رَأْفَتِكَ
حسن ظن مرا به رحمتت نوميد مساز و از فروغ رأفت و عنايتت مرا محجوب مگردان.
إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلاَيَتِكَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ
اى خدا مرا در ميان اولياء خود مقام آنكس را بخش كه به اميد زياد شدن محبت توست.
إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَهاً بِذِكْرِكَ إِلَى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ
اى خدا و مرا واله و حيران ياد خود براى ياد خود گردان و همتم را بر نشاط و فيروزى در اسماء خود و مقام قدس خويش موقوف ساز.
إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلاَّ أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ
اى خدا به ذات پاكت و به حقى كه تو را بر خلق است قسم كه مرا به اهل طاعتت ملحق ساز و منزل شايسته از مقام رضا و خوشنوديت عطا فرما.
فَإِنِّي لاَ أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعاً وَ لاَ أَمْلِكُ لَهَا نَفْعاً
كه من قادر نيستم دفع شرى از خود يا جلب نفعى براى خود كنم.
إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ فَلاَ تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ
اى خدا من بنده ضعيف گنهكار و مملوك تايب پر عيب و نقص توام پس مرا از آنان كه روى از آنها مىگردانى و به غفلت از عفوت محجوب شدند قرار مده.
إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ
اى خدا مرا انقطاع كامل بسوى خود عطا فرما و روشن ساز ديدههاى دل ما را به نورى كه به آن نور تو را مشاهده كند.
حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ
تا آنكه ديده بصيرت ما حجابهاى نور را بر دردو به نور عظمت واصل گردد و جانهاى ما به مقام قدس عزتت در پيوندد.
إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاَحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلاَلِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَكَ جَهْراً
اى خدا مرا از آنان قرار ده كه چون او را ندا كنى تو را اجابت مىكند و چون به او متوجه شوى از تجلى جلال و عظمتت مدهوش مىگردد پس تو با او در باطن راز مىگويى و او به عيان به كار تو مشغول است.
إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْإِيَاسِ وَ لاَ انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ
اى خدا بر حسن ظنم به تو يأس و نااميدى مسلط مساز و دست اميدم از دامن كرم نيكويت جدا مگردان.
إِلَهِي إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ
اى خدا اگر خطاهايم مرا نزد تو پس و خوار گردانيده هم بواسطه حسن اعتمادم به تو از من عفو كن.
إِلَهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَى كَرَمِ عَطْفِكَ
اى خدا اگر گناهانم مرا از لطف و كرامتهايت دور كرده مقام يقينم مرا به كرم و عطوفتت تذكر مىدهد.
إِلَهِي إِنْ أَنَامَتْنِي الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلاَئِكَ
و اگر غفلت مرا از مهياى لقاى تو شدن به خواب غرور افكند معرفتم به نعمتهاى بزرگوارت بيدار مىگرداند.
إِلَهِي إِنْ دَعَانِي إِلَى النَّارِ عَظِيمُ عِقَابِكَ فَقَدْ دَعَانِي إِلَى الْجَنَّةِ جَزِيلُ ثَوَابِكَ
اى خدا اگر عقاب و انتقام تو مرا به آتش دوزخ خواند ثواب و عنايتت مرا به سوى بهشت ابد دعوت كرد.
إِلَهِي فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
اى خدا پس من هر چه بخواهم از تو درخواست مىكنم و به درگاه كرمت با ناله و زارى و شوق و رغبت مىنالم و از تو مىطلبم كه درود فرستى بر محمد(ص) و آل محمد.
وَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ وَ لاَ يَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لاَ يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لاَ يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ
و مرا از آنان قرار دهى كه دايم به ياد تواند و هرگز عهد تو نشكنند و شكر و سپاست را لحظهاى فراموش نكنند و امرت را سبك نشمرند.
إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خَائِفاً مُرَاقِباً
اى خدا و مرا به نور مقام عزتت كه بهجت و نشاطش از هر لذت بالاتر است در پيوند تا آنكه شناساى تو باشم و از غير تو رو بگردانم و از تو ترسان و مراقب فرمان باشم.
يَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً
اى خداى صاحب جلال و بزرگوارى و درود خدا بر رسولش محمد (ص) و بر اهل بيت پاكش و سلام و تحيت بسيار باد.
مناجات شعبانیه از مناجاتهاى جليل القدر ائمه(ع) است با مضامين عاليه که هر وقت انسان حضور قلبى داشته باشد، خواندن آن مناسب است.