«تاریخیترین لحظه در تمام فراز و نشیب مبارزات انتخاباتی یک ماه گذشته» «ما به هدفمان رسیدیم، جمهوریت احیا خواهد شد» برای من به عنوان یک ناظر، لحظهای بود که سعید جلیلی در پاسخ به صحبت مسعود پزشکیان (که در حال قرائت جملاتی از امام علی در نهجالبلاغه بود)، با پوزخند و تمسخر گفت؛ «این حدیث خواندن ها را امام جماعت مسجد هم بلد است!» «نکاتی که آقای پزشکیان فرمودند، از این که احادیثی میخوانند و متبرک میشود، خوب است ولی این احادیث را امام جماعتها هم میخوانند. شما بگو امتداد عمل چیست ؟» این همان لحظهای ست که ماهیت سیطرۀ قدرت بر مذهب در تجربۀ جمهوری اسلامی به صریحترین شکل ممکن بروز میکند: نظامی که مذهب را به تمام عرصههای خرد و کلان زندگی اجتماعی مردم وارد کرده و تمام باورها، نمادها و سرمایههای تشیع را برای توجیه قدرت و انحصاری کردن فرصتها و منابع استعمار کرده، عصارۀ فضایلش پرورش جریانی شده است که آقای جلیلی در انتخابات اخیر آن را نمایندگی میکند: از خواندن نهجالبلاغه و ارجاع به سخن امام علی علیه السلام آشفته میشود و بدون هرگونه پرده پوشی میگوید: خواندن نهجالبلاغه را به امام جماعت مساجد واگذار کن و برنامه عملیاتی این دنیایی ارائه بده! این لحظۀ تاریخی، لحظۀ تولد امر عرفی و دنیایی به عریانترین شکل از درون یک گفتمان با پوستۀ سخت مذهبی ست؛ لحظهای ست که گویا به شکل متناقضنمایی، موضع و اردوگاه افراد و جریانها وارونه میشود: نامزد جریان اصلاحات ( که سالها از سوی رقیب متهم به بیدین کردن مردم و سکولاریسم شده است)، نهجالبلاغه میخواند و به سخن علی علیه السلام دهد؛ نامزد جریان محافظهکار (بنیادگرای مذهبی)، میگوید خواندن نهجالبلاغه را به اقتدار مذهبی روحانیان محلات واگذار کن و با زبان عملیاتی عرفی و برنامه با من صحبت کن! نسخۀ مبتذل این سکولاریسم که در عمق فکر این جریان رسوخ یافته، همان اظهار نظری بود که سخنان پزشکیان از قول امام علی علیه السلام را مناسب پشت نیسان خواند و صدای پزشکیان هنگام خواندن نهجالبلاغه را روی انیمیشن گذاشت. خیلی باید روی این لحظۀ تاریخی فکر کرد: قدسی سازی تحمیلی زندگی روزمرۀ مردم در منتها الیه خود به تولد سکولاریسمی با روکش مذهبی میرسد؛ گستراندن بیحساب چتر مذهب در همۀ ارکان یک حکومت و چسباندن پسوند «اسلامی» به انتهای هر آنچه میتوان تصور کرد (اقتصاد اسلامی، حقوق بشر اسلامی، دولت اسلامی و...) در نقطۀ اوج خود به ریشخند گفتار دینی و منابع اصیل تشیع منتهی میشود. هر جا دین مداخله جوتر و "جامع"تر شده، بیشتر از محتوا تهی و پوچ شده تا جایی که نماد جریان محافظهکار دینی خواهان برنامۀ عملی این دنیایی عاری از کلام و نمادهای دینی میشود. این لحظۀ تاریخی هم باید برای حکومت فقهی و اعوان و ابواب جمعی آن عبرت انگیز باشد و هم یادآوری باشد از تز «مذهب علیه مذهب» شریعتی؛ اگر پزشکیان هیچ کار دیگری در این انتخابات نکرده بود جز افشای ماهیت قدرت زده و دنیاگرایی شدید این مدعیان عظمتگرای تشیع، دِین خود را به عرصۀ عمومی با کاندیداتوری در انتخابات ادا کرده بود؛ خارج کردن نهجالبلاغه و امام علی علیه السلام از انحصار گورستان تنگ و تیرۀ مصباحیسم و آوردن سخن علی علیه السلام در وسط میدان سیاست و عرصۀ عمومی ایران. گرچه اکنون او، بار سنگین و مسیر دشواری پیش روی خود میبیند؛ این دولت با خواندن نهجالبلاغه و استناد به سیرۀ علوی سر کار آمده است؛ امیدوارم باز تولید تجربۀ تلخ انقلاب ایرانیان در سال ۵۷ و رویایی که از حکومت عدل علی علیه السلام در سر داشتند، نشود. «تا بدنبال برقراري حكومت «عقل علي علیه السلام» نرويم ، نمي توانيم به حكومت «عدل علي علیه السلام» نزديك شويم.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است، ماورای سؤال و جوابی که بتوانم در خدمت عزیزان باشم. آری! با سطحیکردن دین، جریانی به صحنه میآید که عملاً دیانت را از سیاست جدا میداند و به نظر بنده دغدغههای آقای دکتر جلیلی متوجه چنین خطری است. موفق باشید