باسمه تعالی
آقای مرلوپونتی میگوید: هنر و فلسفه ساحتهایی نیستند دلبخواه که در عالم معنوی یا فرهنگی معنا یابند، بلکه از آنجا که آفرینشاند، نشانگر تماسی هستند با هستی. تجربهای هستند از هستی، هستیِ ما را به آفرینندگی میخوانند تا مگر از آنها تجربهای بیابیم.
1- بنده در این که جایگاه درک زیبایی حوزهی هنر «نفس مجرد» انسان است ورودی ندارم و کتاب مورد بحث در این رابطه نکات خوبی را مطرح کرده است.
۲- زیبایی و از اثر زیبا و از انسانِ ناظرِ زیبایی و فضای گشودگی و هنر، همه از نکاتی هستند که میتوانید در کتاب «شهود زیبایی و خلق اثر هنری» از جناب آقای دکتر مهدی امامیجمعه از آنها آگاهی یابید و به آنها بیندیشید.
۳ - بنده تنها وجهی از وجوهِ موضوعات این کتاب را به رسم رونمایی متذکر میشوم و طرح رونماییِ موضوعات دیگر را به بقیه وامیگذارم. از عرایض بنده معلوم میشود که به کدام وجه از وجوه کتاب نظر انداختهام.
۴- سابقهی ذهنی بنده مربوط به اثر قبلی استاد به نام «سیر تحول مکتب فلسفی اصفهان از ابن سینا تا ملاصدرا» است و نکاتی که آنجا در مورد هنر و صنایع لطیفه مطرح فرموده بودند. این امر موجب شد بیدرنگ بپذیرم که مسلّم در این کتاب هم سخنهای ارزشمندی در آن رابطه به میان خواهد آمد و با مطالعهی این کتاب این گمانم تصدیق شد.
۵-یکی از شاخصههای کتاب، طرح نظرات نیچه در مورد هنر و مقایسهی آن با نظرات ملاصدرا است که امید است با دقت به آن پرداخته شود. در آن قسمت باگفتار هنرمندی روبه رو می شوید که در آفاق مدرنیته حاضر شده و متوجهی روح نیستانگاری جهانِ مدرن گشته و درمان آن را هنر دانسته است.
۶ - رونمایی به یک معنا آن است که معلوم شود خوانندهی آن اثر، آن اثر را چگونه میبیند و چه نسبتی با نویسندهی آن اثر برقرار کرده. آیا نویسندهی اثر میتواند خود را در آن کسی که به فهم خود، آن اثر ...
برای مطالعه کامل متن غایل pdf وdoc آنرا دانلود نماببد