بسم الله الرحمن الرحیم
فَصْل اَول
هٰانری کُربن و بحث «تَخیّل خَلاّق»
در عرفـــــــــٰـــان اِبنِ عَرَبــــــــݚـــــــی
صفحه 42 - در ظرف خیال، «روح»، جسمانی و «جسم»، روحانی میشود.
143- قوهی خیال، اندام ادراکی خاصی است که حالت تجلی دارد و قادر است دادههای حسی را به رمز و حوادث تاریخی را به سرگذشتهای رمزی تبدیل کند.
تأویل مربوط به اندامی است که بتواند تجلیات را درک کند و به صورتهای مرئی، شأنی تجلیگونه و انکشافی ببخشد و آن، همان خیالِ فعّال است.
153- توحید انتزاعی و دین ظاهری نمیتواند امکان یک مواجههی الهیِ ثمربخشی را با حقیقت فراهم سازد، نادیدهگرفتن عرفان و طریقت باطنی موجب میشود نتوانیم اسلام را درست بشناسیم و درست معرفی کنیم.
161- خیال فعال، علمی است که نه به براهین عقلی تن میدهد و نه به قضایای هندسی، نوعی تشرف به شهود است و نه چیزی مثل خیالپردازی. مشاهدهای است خاص با نظر به آنچه اگر در مکانی نبود، مشاهده نمیشد به همان معنایی که شهودهای تجلیگونه و شهودهای جذبهآمیز در حالتِ رؤیا و یا در حالت بیداری راهیابی به عالمی با ساحت دیگر میباشند. مثل آنکه در خبرها مییابیم که پیامبران و یا اولیاء الهی با شیطان برخوردهای تندی دارند و او را از خود میرانند. این وقایع در تاریخی که دارای زمانی خاص باشد، واقع نمیشود بلکه وقوع آن در ...