بسم اللّه الرّحمن الرّحیم[1]
کارشناس: اگر ما داریم از عصر جدید صحبت میکنیم عصر جدید در برابر چیزی دارد طرح میشود که مدرنیته عنوان شده و مدرنیته اساساً معنای جدیدبودن میدهد. آیا این که داریم در برابر مدرنیزاسیون عمل میکنیم، عصر جدید میباشد؟ ویژگیهای این عصر جدیدی که ما از آن سخن میگوییم چیست؟ چطور میشود راجع به آن فکر کرد؟ شاید در این نشست بتوان بحثی را آغاز کنیم که ما در کجا هستیم و چاره چیست؟
استاد:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
به نظر بنده خوب است که ببینیم چه شده که بناست در مواجهه با دنیای مدرن به هویت دیگری فکر کنیم؟ معنای عصر جدیدی که ما میگوییم به این معنا نیست که نسبت به گذشتهی جدید است. بلکه در مواجهه با مدرنیته جدید است. ما در حال حاضر سه جهان در مقابل خود میتوانیم داشته باشیم. جهان گذشتهای که ریشههای تاریخی ما را تشکیل میدهد. و جهان مدرن که به معنای نفی گذشتهی ما است و جهانی که با انقلاب اسلامی رخ داده که میتوان گفت: «جهانی است بین دو جهان».
تصور ما در صد سال پیش این بود که شاید بتوان با مدرنیته هویت خود را حفظ کرد و در عین حال در جهان مدرن وارد شد. تقریباً مشروطه را این طور شروع کردیم که هم زندگی مدرن داشته باشیم و هم هویت تاریخی و معنوی و قدسی خود را حفظ کنیم ولی معلوم شد به آن صورت که مشروطه را شکل دادیم نمیتوانیم به آنچه مدّ نظرمان بود برسیم، که هم شاه داشته باشیم و هم پارلمان و هم هویت دینیمان فعّال باشد. بحث در این نیست که شاه باشد یا نباشد، بحث این بود که چرا با به ظهورآمدن فرهنگ مدرنیته ما داشتیم از دست میرفتیم. با ناصرالدین شاه و هویتی که او برای خود تعریف کرده بود و با پشتیبانی اسلحههای مدرن و مطلقالعنانشدنش، دیگر آن تشیع که اسلام را در دل حکمت خسروانی و خرد ایرانی جلو میبرد، بیش از پیش در حجاب میرفت.
با توجه به امر فوق بود که آرامآرام به فکر رفتیم که به گفتهی جناب عطار:
«نه در مسجد گذارندم که رند است/ نه در میخانه کین خمار خام است.»
باید جای دیگری را برای خود پیدا میکردیم. عقل ایرانی در کنار تشیّع که حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در واقع بیان آن عقل و آن دیانت بودند، به نحوی به صحنه آمد که امروز تحت عنوان ولایت فقیه با آن روبهرو هستید. روشن است که منظور بنده از ایرانیت، خرد خسروانی خردی است در بستر تشیّع.
روح ملت به این فکر افتاد که جهان دیگری را باید در مواجهه با جهان مدرن به میان آورد. آن جهان نه دیگر مثل مشروطه بود که امید داشت میتوان با زندگی مدرن دینداری خود را ادامه داد، و نه مانند روشنفکران که بخواهد با مدرنکردن، همه چیز ما را ذیل فرهنگ غربی قرار دهند.
ما متوجه شدیم در مواجهه با غرب چیزی را گم کردهایم. گمشدهای که با برگشت به گذشتهی 500 سال پیش خود پیدا نمیشود و اساساً برگشت به گذشته برای هیچ ملتی ممکن نیست. از آن طرف هم دنیای مدرن با روح ما هماهنگی نداشت. سابقهی تاریخی ما چیز دیگری را به ما متذکر شد که میتوانیم آن باشیم. مرحوم فردوسی در شاهنامه میخواهد به ما بگوید قبل از اسلام هم شما خویشتنی داشتهاید که امکان حضور در اسلام را میتوانید به بهترین شکل برای خود با نظر به آن گذشته تعریف کنید.
تا اینجا خواستم متذکر شوم عصر جدیدی که ما برای خود تعریف کردهایم، عصری است که در مواجهه با دنیای مدرن میتوانیم به تاریخ دیگری فکر کنیم که نه عین مدرنیته است و نه بیرون از تاریخی که خرد مدرن مدّ نظر بشر قرار داده است. این طور نیست که ما عقل مدرن را نادیده بگیریم و مثلاً پارلمان و یا دموکراسی را جدای از خود قلمداد کنیم، یا از تکنیک فرار نماییم. ما میتوانیم در مواجهه با خرد مدرن، با هویت ایرانی اسلامی، تاریخی را شروع کنیم که تاریخ انقلاب اسلامی است تحت عنوان «عصر جدید»، که البته ابهاماتی دارد و باید به مرور با تبدیل حالت اجمالی آن به تفصیل برطرف گردد.
کارشناس: پس من در اینجا درنگ میکنم و آن اینکه جدیدبودن از یک منظر همانی است که خیلی از مردم میفهمند. یعنی مبارزه با جمود، مبارزه با تصلب، جداشدن از اینکه میخواهیم چیزهایی را جای خود نگه داریم که تکان نخورد. من اینطور از فرمایش شما میفهمم که عصر جدید چیزی است غیر از آنکه بگوییم همان سوغات فرنگ است. ما دیگر سوغات نمیخواهیم، انگار خودمان میخواهیم باشیم ولی این خودمان هم یک خودِ خاص است، آن خودی نیست که سعی میکند مثلاً استیلا پیدا کند و همهچیز را یکدست نماید. مخصوصاً ناظر به مدرنیزاسیون دارم سؤال را میپرسم. اگر از این منظر وارد گام دوم بیانیهی رهبر معظم انقلاب شویم، یک فهمی باید نسبت به بندهای مختلف آن پیدا کنیم. خیلی از وقتها ممکن است یک نفر گام دوم را جدا جدا بخواند، مثل بند علم و پژوهش، انگار اهل علم یک جواب برای خودش دارد و بند اقتصاد یک جواب برای اهل اقتصاد. بنده...
برای مطالعه کامل جزوه فایل های مربوطه را دانلود نمایید
[1] - متنی که در اختیار دارید مصاحبهای است که در «شبکهی افق» بین استاد طاهرزاده و کارشناس برنامه و مهمانی که دعوت شده بود، انجام گرفته است.