(1)
متن پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۱
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین سیّما بقیة الله فیالأرضین
یا مقلّب القلوب والأبصار، یا مدبّر اللیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال حوِّل حالنا إلی أحسنِ الحال
تبریک عرض میکنم عید نوروز و آغاز سال نو و طبیعت نو و روز نو و روزگار نو را، که امسال مصادف است با ایام نیمهی شعبان که متعلّق است به خورشید فروزان عالم وجود، حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه). تبریک عرض میکنم به ملّت بزرگ ایران و به همهی ملّتهای همدل و همسان. به طور خاص تبریک عرض میکنم به خانوادههای معظّم شهیدان، خاندانهای صبور و ارزشمند که انشاءالله خداوند سایهی این خانوادههای معظّم را از سر ملّت ایران، از سر ما کوتاه نکند و همچنین به جانبازان عزیز و خانوادههای باگذشت و صبور آنها و همچنین به ایثارگران و خدمتگزارانِ صمیمی ملّت ایران در میدانهای مختلف؛ چه در میدان سلامت، چه در میدان امنیّت، چه در میدان مقاومت، چه در میدان علم؛ و به همهی این عزیزان تبریک عرض میکنم این روز شیرین و عید مبارک را.
سال دیگری هم گذشت. سال ۱۴۰۰ هم به پایان رسید با همهی شیرینیها و تلخیها و فرازها و فرودها که در زندگی طبیعی است. زندگی مجموعهای از همین فراز و فرودها و شیرینیها و تلخیهاست. اشاره کنم به چند اوج از حوادث ملّت ایران، چند فراز، چند شیرینی بزرگ که یکی از آنها مسئلهی انتخابات بود. انتخابات حقیقتاً مهم بود، بزرگ بود. در عین شدّت بیماریِ همهگیر، بیماری کرونا در اوائل سال ۱۴۰۰، مردم آمدند پای صندوقهای رأی، و رأی دادند. خیلی مهم است. در حالیکه اجتماع دو نفر در یک نقطه خطرناک بود. آن روزهایی که ما صدها نفر در روز تلفات داشتیم، شاید پانصد، ششصد و شاید هم بیشتر. در یک چنین شرایطی انتخابات برگزار شد. مردم آمدند شرکت کردند و خب دولتی تازهنفس به میدان آمد که آنطوری که قرائن نشان میدهد، دولتی مردمی و علاقهمند به حرکتها و هدفهای مردمی و دارای ریل جداگانهای غیر از دولت محترم قبلی در حال حرکت هستند و امیدهایی را در مردم زنده کردهاند بحمدالله. این یکی از فرازها و اوجهای حوادث ملّت ایران بود.
یک مورد دیگر مقابلهی جدّی با بیماری همهگیر کرونا بود که به معنای واقعی کلمه مبارزه شد، مقابله شد. تلفات این بیماریِ خطرناک از روزی چند صدتا رسید در یک برههای به روزی بیست تا، هجده تا مثلاً؛ به اینجاها رسید. اگرچه باز یک مقداری بالا رفته، اما تفاوت بین این وضعیتی که خب بحمدالله واکسن در اختیار همه قرار گرفت با آن وضعیت آن روز تفاوت زیادی است.
یک اوج دیگر پیشرفت علم و فنّاوری بود. تولید چند نوع واکسن در کشور که بعضی مورد تأیید جهانی هم قرار گرفت؛ و حرکتهای مختلف علمی و فنّی از واکسن بگیرید تا ماهواره، در همهی جهات بحمدالله کشور کارهای مهمی داشت. اینها اوجهای بزرگِ سال ۱۴۰۰ بود. در داخل کشور حوادث گوناگون دیگری هم بود. شیرینیهای دیگری هم بود.
در عرصهی جهانی هم همین جور. یکی از مهمترین حوادث شیرین سال ۱۴۰۰ این بود که آمریکاییها، در همین اواخر البته، آمدند اعتراف کردند، به زبان خودشان گفتند که ما در فشار حداکثری علیه ایران شکست خفّتبار خوردیم. تعبیر «خفّتبار»، تعبیر خود آمریکاییهاست. حادثهی مهمّی است. ملّت ایران پیروز شد. ملّت ایران توفیق پیدا کرد. هیچ کس نمیتواند این را به خودش نسبت بدهد. ایستادگی ملّت ایران به یک چنین پیروزی بزرگی رسید. حوادث متعدد دیگری هم رخ داد؛ چه در نزدیکی ما، چه در دوردستها که همه ثابت کرد درستی راه ملّت ایران در مقابل استکبار را. نشان داد که راه درست همین راهی است که ملّت ایران در مقابل استکبار دارد حرکت میکند. خب اینها شیرینیها بود.
تلخیهایی هم داشتیم، که از بین همهی تلخیها آنی را که از همه به نظر من سختتر و مهمتر است عرض میکنم و آن تنگی معیشت مردم، مسئلهی گرانیها و تورّم و این چیزها بود که خب باید حتماً علاج بشود. [اینها] چیزهای علاجپذیری است، مشکلات اقتصادی است که ما امسال امیدواریم بخشی از اینها برطرف بشود، چون همهی اینها دفعتاً برطرف نمیشود، به تدریج برطرف خواهد شد. این که آدم عجله کند، بگوید نهخیر، به همین زودی، واقعبینانه نیست. لکن انشاءالله امیدواریم بعضی از اینها در طول ۱۴۰۱ که سال اول قرن هم هست، ــ قرن پانزدهم هجری شمسی ــ انشاءالله برطرف بشود.
ما در سالهای گذشته هر سال یک عنوانی را با نام شعار سال مطرح کردیم برای اینکه مسئولین، عمدتاً قوهی مجریه و در حاشیهی آن، قوهی مقنّنه و قوهِی قضائیه و همچنین آحاد مردم ــ آن جایی که به مردم ارتباط مستقیم پیدا میکند ــ در این جهت حرکت بکنند. در بعضی از سالها توفیقات خوبی هم در این زمینه به دست آمده. بعضی جاها هم البته در بعضی سالها کمکاریهایی وجود داشته که در سال ۱۴۰۰ ما مسئلهی تولید، مانعزداییها و پشتیبانیها را مطرح کردیم. کارهای خوبی هم نسبتاً انجام گرفته که باز هم ادامه دارد و بایستی ادامه پیدا کند. در این چند ساله بنده برای شعار سال «تولید» را عمدتاً محور قرار دادم با یک قیدی، با یک خصوصیتی. علت هم این است که تولید کلید حل مشکلات اقتصادی کشور است. تولید ملّی در واقع راه اصلی عبور از سختیها و دشواریهای اقتصادی برای کشور است. یعنی مهمترین مسائل اقتصادی کشور را مسئلهی تولید، رواج تولید ملّی و رونق تولید ملّی، حل میکند. طبیعت تولید این است. این است که ما روی تولید تکیه کردیم؛ یعنی رشد اقتصادی را افزایش میدهد، اشتغال ایجاد میکند، تورّم را کاهش میدهد، درآمد سرانه را افزایش میدهد، رفاه عمومی ایجاد میکند. علاوه بر این دارای تأثیرات روانی است؛ اعتماد به نفس ملّی را بالا میبرد، احساس عزتمندی را در ملّت به وجود میآورد. تولید، یک چنین اکسیری است. یک چنین حادثهی مهمّی است تولید ملّی، اگر انشاءالله به بهترین وجهی پیش برود. لذا ما در این چند سال روی مسئلهی تولید تکیه کردیم. بیتأثیر هم نبود، بحمدالله تأثیرات خوبی هم داشت. امسال هم من تولید را میخواهم مطرح کنم. منتها یک لایهی جدید، یک چهرهی جدید از تولید را میخواهم مطرح کنم و آن عبارت است از تولیدی که دارای دو خصوصیت باشد: یکی اینکه اشتغالآفرین باشد، یکی اینکه دانشبنیان باشد. تولید دانشبنیان، متّکی به دانش، دانش جدید و پیشرفتهای علمی، و تولیدی که اشتغالآفرین باشد. البته همهی تولیدها اشتغالآفرین است منتها بعضی از تولیدها با اینکه سرمایهگذاریاش انبوه است، اشتغالآفرینیاش آنچنان نیست، لکن بعضی نه، اشتغالآفرین است که حالا من انشاءالله توضیح اینها را در سخنرانی فردا تا حدودی عرض خواهم کرد. اگر چنانچه ما تولید دانشبنیان را معیار قرار بدهیم و به دنبال تولیدی برویم که دانشبنیان باشد با خصوصیاتی که عرض خواهم کرد انشاءالله در سخنرانی روز اول سال، به نظرم میرسد که ما در همهی این هدفهای اقتصادیمان یک تکان خوب، یک حرکت رو به جلوی محسوسی انشاءالله خواهیم داشت. مسئلهی اشتغالآفرینی هم همین جور. بنابراین امسال ما شعارمان عبارت شد از این: «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین». این تولید است. البته من درخواست مؤکّد دارم، سال گذشته هم این را گفتم که اکتفا نکنند دوستان به اینکه حالا روی کاغذهایِ سربرگهایِ دستگاههایِ گوناگون بنویسند این عبارت را یا مثلاً فرض کنید که یک تابلو درست کنند در خیابان مثلاً بزنند؛ اینها کار نیست. عمده این است که به معنای واقعی کلمه روی این سیاستگذاری بشود. البته این دولت با وضعی که من مشاهده میکنم، با تحرّکی که رئیسجمهور محترم و همکاران ایشان دارند، انشاءالله پیشرفت خواهد کرد. یعنی این شعار روی زمین نخواهد ماند به توفیق الهی. لکن هرچه بیشتر کار بشود، بیشتر تلاش بشود، بهتر خواهد بود.
امیدواریم انشاءالله که خدای متعال برای ملّت عزیز ایران در این سال، در این عید، در این فرصتِ مغتنم یکساله خیر اراده بفرماید و مردم را خرسند کند، زندگیها را انشاءالله شیرین کند، مردم را دلشاد کند و ارواح طیّبهی شهدای عزیزمان، روح مطهّر امام بزرگوارمان، امام راحل (رضوان الله علیه) انشاءالله شاد باشد و سلام و ارادت و اخلاص همهی ما را به خاکِ پای بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) انشاءالله خدای متعال برساند.
======================================
(2)
سخنرانی نوروزی حضرت امام خامنه ای خطاب به ملت ایران
در اوّلین روز سال ۱۴۰۱؛ سال «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین»
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
به همهی شما بینندگان عزیز و کسانی که این عرایض را خواهید شنید، تبریک عرض میکنم و سخنان خود در این روز شروع سال و شروع قرن را مزیّن میکنم به نام و یاد حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) که خود ایشان بهار دلها و طراوت دورانها است:
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ وَ العِلمُ المَصبوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ وَعداً غَیرَ مَکذوبٍ اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقوم اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقعُد اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَقرَاُ وَ تُبَیِّن اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُصَلّی وَ تَقنُت اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَرکَعُ وَ تَسجُد اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّر اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر.(۱)
این سوّمین نوروزی است که این بنده از فیض حضور در جوار بقعهی مبارک حضرت علیّبنموسی الرّضا (سلام الله و صلوات الله علیه) محرومم؛ از حضور در مقابل جمع پُرشور زائران آن بزرگوار، از مسافر و مجاور، محروم هستم؛ لذا سلامی از این دور عرض میکنیم و درودی میفرستیم. اللهمّ صلّ علی ولیّک علىّ بن موسی الرّضا عدد ما فی علمک صلاةً دائمةً بدوام ملکک و سلطانک. اللهمّ سلّم علی ولیّک علىّ بن موسى الرّضا علیه السّلام عدد ما فی علمک سلاماً دائماً بدوام مجدک و عظمتک و کبریائک.
دربارهی نوروز ایرانی در اوّل سال و این عید بهاری نکاتی وجود دارد که گاهی عرض کردهایم؛ یک نکته که امروز مایلم آن را عرض بکنم، آمیختگی این عید ملّی با ذکر و نیایش و دعا و معنویّت است. این [قضیّه] شاید در بین اعیاد اوّل سال در بین ملّتها چیز کمنظیری [باشد] ــ بنده البتّه اطّلاع زیادی ندارم، [امّا] بعید میدانم ــ یا کمنظیر است یا بینظیر است که مردم عید ملّی را همراه میکنند با دعا و ذکر و نیایش و معنویّت و اظهار ارادت به ساحت پروردگار. دیشب در لحظهی تحویل سال، تقریباً همهی آحاد مردم و قشرهای مختلف، سالخوردگان، برجستگان، دانشمندان، فعّالان عرصههای گوناگون علمی ــ عرصهی موشک، عرصهی نانو، عرصهی زیستشناسی و غیره ــ تا جوانانِ وارد در اردوهای جهادی که عید را در روستاهای دورافتاده میگذرانند و از خانوادهها دورند برای خدمت به مردم، همه و همه این لحظهی تحویل را با «یا مُحَوِّلَ الحَولِ وَ الاَحوال» آغاز کردند؛ با خدا سخن گفتند و از خدا طلب کردند و دل خود را با یاد خدا شستشو دادند؛ این یک نکته است.
یک نکتهی دیگر در باب نوروز، ذوق و سلیقهی ویژهی ایرانی است که در آن، انسان احساس ژرفاندیشی میکند: بهار را آغاز سال خود قرار دادن. بهار مظهر امید است، پیامآور امید است؛ بهار به انسان میگوید که خزان و برگریزان حتماً رفتنی است و طراوت و نوسازی و نوگرایی حتماً آمدنی است؛ این، خصوصیّت بهار است. یک چنین پیامی را به مردم میدهد: پیام طراوت، پیام رویش. البتّه این امید، امسال مضاعف هم بود، به خاطر همراهی با نیمهی شعبان که روز نیمهی شعبان هم روز تولّد امید بزرگ تاریخ و امید بزرگ بشریّت است؛ و امید، منشأ همهی حرکتها و پیشرفتها است. من همین جا از این فرصت استفاده کنم و این را عرض کنم: کسانی که برای مردم سخن میگویند، پیام میفرستند، مینویسند، تلاش میکنند، هر چه میتوانند در مردم، امید ایجاد کنند؛ امید عامل مهمّ حرکت، عامل مهمّ پیشرفت است. بحمدالله خدای بزرگ برای ملّت ایران موجبات امید را هم فراهم کرده؛ زمینههای امید در بین ملّت ما و کشور ما بحمدالله کم نیست. بگذارید دشمنان از امیدواری ملّت ایران به خشم بیایند، و انشاءالله امید روزبهروز در دل ملّت ایران افزایش پیدا کند.
امروز عرض ما در درجهی اوّل در زمینهی مسائل اقتصادی است که من دیشب پیام سال را و شعار سال را عرض کردم و دربارهی آن مقداری توضیح میدهم. البتّه مطالب دیگری هم هست که اگر وقت بود، مجال بود، انشاءالله عرض خواهیم کرد. علّت اینکه ما بحث اقتصادی را در این روز اوّل سال مطرح میکنیم، اوّلاً به خاطر اهمّیّت مسئلهی اقتصاد است؛ یعنی واقعاً اگر در کشور [رشد] اقتصادی همراه با عدالت به وجود بیاید، همهی زمینههای پیشرفت فعّال خواهد شد و کشور به پیشرفت واقعی خواهد رسید؛ یعنی اقتصاد یک چنین نقش محوری دارد. ثانیاً ما در این ده سال گذشته، در دههی ۹۰، در واقع مواجه بودیم با انباشت چالشهای اقتصادی که خب انسان بایستی از اینها به یک نحوی خلاص بشود. باید انشاءالله دربارهی مسائل اقتصادی درست فکر کرد، درست عمل کرد و حرکت کرد تا برای ملّت وسایل آسایشی در این زمینه انشاءالله به وجود بیاید. بنابراین ما بحث اقتصادی را از این جهت مطرح میکنیم.
در اقتصاد هم مسئلهی عمده عبارت است از تولید ملّی که اجمالاً عرض کردیم و من در این سه چهار سال اخیر در شعار سال مسئلهی تولید را تکرار کردم و البتّه دولتها و مسئولین به قدر توان خودشان، به قدر همّت خودشان، با توجّه به شرایط بینالمللی کارهایی انجام دادند؛ آن مقداری که توانستند کارهایی انجام دادهاند، تلاشهایی کردهاند ولیکن به نظر من امروز مسئلهی اصلی ما، مسئلهی اصلی مسئولین اجرائی کشور و کسانی که به نحوی در این مسائل، در ادارهی کشور دخالت دارند، عبارت است از اقتصاد. خب، رویکردهای جدیدی هم انسان مشاهده میکند که انسان را دلگرم میکند؛ یعنی اگر انشاءالله این رویکردهای مردمی و حضور مردمی به نحو مناسبی ادامه پیدا بکند، این دلگرمکننده است و نشانههایی برای امید بیشتری در انسان به وجود میآورد.
یک نکته را من اینجا عرض بکنم و آن اینکه در زمینهی اقتصاد، آنچه بنده مطرح میکنم، مطالباتی که مطرح میشود، عمدتاً خطاب به مسئولان کشور است؛ عمده در قوّهی مجریه، مقداری هم قوّهی مقنّنه و حتّی قوّهی قضائیّه و بعضی دستگاههای وابسته؛ عمدتاً خطاب به اینها است. چرا این مسائلی را که مربوط به اینها است ما در فضای عمومی و در سخنرانیِ مردمیِ کشوری مطرح میکنیم؟ علّت این است که خوب است مردم در فضای عمومی مسائل اقتصادی و سیاستهای اقتصادی قرار بگیرند، مطالبات این حقیر را هم بدانند و از مسئولینی که به این مسائل اقدام میکنند و فعّالیّت میکنند حمایت کنند، پشتیبانی کنند. البتّه وظایفی هم بر عهدهی خود مردم است که حالا من امروز که [مطالبی] عرض میکنم در مورد اقتصاد دانشبنیان، کاملاً روشن میشود که یک کارهای مهمّی هست که خود مردم، بخصوص خود جوانها بایستی انجام بدهند. و البتّه این گفتار عمومی شاید موجب میشود که دستگاهها هم پشتیبانی بیشتری و بهتری از این مسائل بکنند.
حرف امروز من این است که برای رشد اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور، به طور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت بکنیم؛ خلاصهی عرض امروز ما این است. «اقتصاد دانشبنیان» یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فنّاوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همهی عرصههای تولید. «همهی عرصههای تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتّی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همهی کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید] برخاستهی از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است که در همهی عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد. اگر ما این سیاست را دنبال کردیم و دانش را پایه و زمینهی اقتصاد کشور قرار دادیم و بنگاههای اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادیم ــ که بعد عرض میکنم ــ منافع زیادی برای کشور و برای اقتصاد کشور خواهد داشت: هزینهها را کاهش میدهد؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهرهوری است؛ کیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم، در داخل کشور هم همین جور؛ یعنی در داخل کشور هم، ولو ما در مورد واردات هم خیلی تعرفه نگذاریم و واردات سرازیر بشود، وقتی محصول داخلی کیفیّت بهتری داشت، قیمت ارزانتری داشت، مردم طبعاً به آن اقبال میکنند؛ یک چنین خصوصیّاتی در تولید دانشبنیان وجود دارد.
من اگر بخواهم از باب نمونه مثال بزنم، مسئلهی کشاورزی را مثال میزنم که متأسّفانه بخش کشاورزی از عرصهی دانشبنیان یک مقداری دورتر از بخشهای صنعت و خدمات و مانند اینها است. اگر ما در کشاورزی، شرکتهای دانشبنیان را افزایش بدهیم و دانش را در مسئلهی کشاورزی بهکارگیری کنیم، میتوانیم در امر اصلاح بذر ــ که خیلی در تولید محصول کشاورزی مهم است ــ در مورد آبیاری نوین، در مورد شیوههای جدید تولید، در مورد بهرهوری بهتر از آب و خاک ــ که آب و خاک دو محصول ارزشمندند که قبلاً هم اشاره کردیم ــ (۲) میتوانیم حدّاکثر استفاده را بکنیم، بهرهوریمان را افزایش بدهیم و اینها را اصلاح کنیم. وقتی که در کشاورزی توانستیم این پیشرفتها را به وجود بیاوریم و تحوّل جدّی ایجاد بکنیم، این موجب میشود که اوّلاً امنیّت غذائی کشور حاصل بشود و به دست بیاید، یعنی کشور از لحاظ مسائل غذائی هیچ وقت دچار مشکل نشود، هیچ نگرانیای وجود نداشته باشد؛ ثانیاً درآمد کشاورزان افزایش پیدا کند؛ خیلی خوب است که درآمد کشاورزان ما افزایش پیدا بکند و به کشاورزی دلگرم بشوند و ادامه بدهند، [که این] محصول فوقالعاده باارزشی است؛ همچنین معضل کمبود آب را میشود حل کرد. در کشور ما آنچه معروف است و آنچه به طور معمول گفته میشود ــ که بنده البتّه نظراتی در این زمینه دارم ــ این است که ما دچار کمبود آب هستیم؛ خب اگر کشاورزی ما دانشبنیان شد، مشکل کمبود آب هم حل خواهد شد. مثلاً در باب کشاورزی این را من به عنوان نمونه ذکر کردم.
در همهی بخشهای دیگر هم ــ چه بخشهای مربوط به تولید، چه بخشهای مربوط به خدمات ــ همین برکات وجود دارد؛ یعنی حجم محصول افزایش پیدا میکند، کیفیّت بالا میرود، قیمت تمامشده کاهش پیدا میکند؛ در واقع دانشبنیان کردن تولید، بهرهوری فعّالیّتهای اقتصادی را ارتقاء میدهد؛ این امر مهمّی است، یک نقطهی حسّاس و اساسیای است. همان طور که قبلًا اشاره شد، یکی از مشکلات کشور کاهش بهرهوری است؛ یعنی به تناسب آن مقداری که هزینه مصرف میکنیم، از این هزینهمان بهرهبرداری نمیکنیم؛ در بخشهای مختلف همین جور است؛ بهرهوری در کشور کم است. من به مردم عزیزمان راجع به شدّت [مصرف] انرژی در همین سخنرانی اوّل سال، چند سال قبل در مشهد(۳) عرض کردم که آن مقداری که ما برق مصرف میکنیم، به اندازهی متناسب با این مصرف استفاده نمیکنیم؛ در دنیا به طور متوسّط از ما جلو هستند؛ ما در زمینهی بهرهوری عقبیم. و در موضوعات دیگر هم همین جور است. اگر چنانچه ما به سمت دانشبنیان حرکت کردیم، این معضل مهمّ اقتصادی حل خواهد شد.
خب در باب دانشبنیان کردن تولید بحثهای فنّیای وجود دارد که بنده اهل تخصّص آن هم نیستم، البتّه اطّلاعاتی هست لکن لزومی ندارد آنها را در این جمع مردمی مطرح بکنم؛ اینها را مسئولان کشور، متخصّصان این کا ر بایستی در جمعهای مرتبط با این مسئله مطرح کنند، دنبالگیری کنند تا انشاءالله این قضیّه به شکل خوبی حل بشود. من فقط به طور خلاصه عرض میکنم که رسیدن و دست یافتن به پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حلّ مشکل فقر در کشور ــ که ما مشکل فقر و استضعاف مالی را در کشور بخواهیم حل کنیم ــ فقط از مسیر تقویت «تولید» میگذرد؛ اگر ما تولید را تقویت کردیم که تقویت آن هم به همین دانشبنیان بودن است، این مقصود بزرگ انشاءالله حاصل خواهد شد.
دو مطلب لازم را باید اینجا در این زمینه عرض بکنم که متناسب با این مسئلهی شرکتهای دانشبنیان است.
یک مطلب این است که ما شرکت دانشبنیان داریم لکن باید افزایش پیدا کند. مطلب دوّم هم راجع به این است که این کار را میتوانیم بکنیم. ما در حال حاضر قدری کمتر از ۷۰۰۰ شرکت دانشبنیان داریم. تقریباً حدود ۶۶۰۰ یا ۶۷۰۰ شرکت دانشبنیان در کشور وجود دارد که از اینها نزدیک به ۴۵۰۰ [مورد]شان شرکتهای تولیدیاند؛ بقیّه خدماتی و از این قبیل هستند. این تعداد حدود ۳۰۰ هزار اشتغال مستقیم ایجاد میکند، که خب نسبتاً رقم قابل توجّهی است. البتّه آن کسانی که بنده سؤال کردم از آنها و پاسخ دادند، گفتند بیش از ۳۰۰ هزار است؛ حدس میزنند مثلاً ۳۲۰ هزار اشتغال مستقیم در این سال ۱۴۰۰ که گذشت ایجاد کرده؛ اشتغال غیر مستقیم خیلی بیشتر از اینها است. من پرسیدم که در ۱۴۰۱ چقدر میشود این مقدار را افزایش داد و تعداد این شرکتها را بیشتر کرد؟ به من گفتند حدّاکثر سی درصد. بنده قانع نیستم؛ من معتقدم سی درصد آن رقمی نیست که برای کشور مطلوب باشد و مورد نیاز کشور باشد و به نیازهای کشور جواب بدهد. توقّع من از مسئولین این است که صد درصد افزایش پیدا کند، یعنی شرکتها دو برابر بشود. بنابراین ۳۰۰ هزار اشتغال مستقیم تبدیل خواهد شد به ۶۰۰ هزار اشتغال مستقیم در سال ۱۴۰۱.
البتّه این [کار] موجب این نشود که ما یک شرکتی درست کنیم و اسمش را بگذاریم دانشبنیان، در حالی که دانشبنیان نباشد؛ نه، حقیقتاً شرکتهای دانشبنیان [درست شود]؛ باید همّت کنند مسئولین ما و این کار را انجام بدهند؛ بخصوص در بخشهایی که عقبترند، مثل همین بخش کشاورزی که عرض کردیم. شرکتهای دانشبنیان در بخش کشاورزی، چهار درصدِ همهی شرکتهای دانشبنیان ما است. چهار درصد از این شرکتها مربوط به بخش کشاورزی است که بخش کشاورزی این همه هم حائز اهمّیّت است، که من اشاره کردم. مسئلهی کشاورزی مهم است، مسئلهی دامداری بسیار مهم است و کشور در محصولات پایهی غذائی بایستی به امنیّت کامل و به خودکفائی لازم حتماً دست پیدا کند. ما بایستی در مورد گندم، در مورد خوراک دام ــ ذرّت، جو، امثال اینها ــ و موادّ اصلی تولید روغن به خودکفائی برسیم. باید در ذرّت، در جو، در بقیّهی چیزهایی که کالاهای اساسی نامیده میشود، حتماً به خودکفائی برسیم؛ و میتوان این کار را کرد. کشور بزرگ است، زمینههای زیادی هست، ما دشتهای حاصلخیز زیادی داریم. در بخشهای مختلف کشور دشتهای حاصلخیز داریم، اگر روی اینها کار کنیم، که بنده در چند سال قبل از این(۴) در مورد خوزستان یک اقدامی را تشویق کردم، تحریص کردم، که در مورد خوزستان و مقداری در ایلام انجام گرفت، مقداری در سیستان انجام گرفت. البتّه آن مقداری که خواسته بودیم و قول داده شده بود، نشد امّا خب یک مقداری خوب بود. میتوان این را توسعه داد، میتوان این کار را انجام داد؛ ما دشتهای حاصلخیز خوبی داریم، این دشتها را باید صرف کنیم برای [تأمین] کالاهای اساسی.
من این را عرض بکنم؛ رئیسجمهور محترم، جناب آقای رئیسی به من میگفتند که در یکی از سفرهایی که ایشان به خارج از کشور داشته، مسئولین آن محل به ایشان میگویند که شما هر چه هندوانه و گوجهفرنگی و امثال اینها داشته باشید و تولید کنید، ما از شما میخریم؛ ایشان با تعجّب میگوید که شما خودتان زمین دارید، آب دارید، این همه امکانات کشاورزی دارید، زمین حاصلخیز دارید، چطور میخواهید از ما هندوانه و مثلاً گوجهفرنگی بخرید؟ او میگوید نه ما این زمینها را صرف گوجهفرنگی و هندوانه نمیکنیم؛ این زمینها مال گندم است، مال ذرّت است، مال علوفه است؛ این [حرف] درست است. البتّه بنده نمیگویم هندوانه یا مثلاً فرض کنید که سبزی و گوجه و این حرفها نکاریم؛ همهی اینها لازم است، لکن ما بایستی از این امکاناتی که در کشور وجود دارد، در درجهی اوّل موادّ غذائی مهم و اساسی، کالاهای اساسی را [تولید کنیم]؛ بایستی بیشترین امکان کشور را از اینها بتوانیم تهیّه کنیم.
این را هم من عرض بکنم، مردم عزیزمان بدانند اینکه این قدر ما در نان اسراف میکنیم، چقدر نان دور ریخته میشود، اینها بدانند که بخش کشاورزی ما متأسّفانه جزو وابستهترین بخشهای کشور به واردات است؛ جزو وابستهترین بخشهای کشور به واردات بخش کشاورزی است؛ و بیش از حد [هم] هست؛ که این حتماً بایستی تعدیل بشود و البتّه مبارزه با این وابستگی هم خیلی کار سختی است؛ چون عدّهای از این واردات موادّ کشاورزی از خارج، منافع بسیار بزرگی دارند؛ میایستند. چند سال قبل از این، من به یکی از این وزرای کشاورزی در مورد "کلزا" که یکی از موادّ اوّلیّهی تولید روغن نباتی است، گفتم این را دنبال کنید؛ ایشان ــ حالا تفصیلاتی دارد خلاصهاش این بود که ــ [گفت] نمیگذارند؛ میگویند ما بایستی موادّ اوّلیّهی روغن را وارد بکنیم؛ یعنی نمیگذارند؛ شاید از عناصری هم در داخل وزارت، در داخل دستگاههای دولتی استفاده هم میکنند تا کارشکنی بشود؛ [امّا] باید ایستاد، یعنی کار سختی است امّا این کار سخت را حتماً بایستی انجام بدهند.
خب پس مطلب اوّلی که گفتم دو مطلب را میخواهیم عرض بکنیم، این است که تعداد شرکتهای دانشبنیان در مقایسهی با نیازهای کشور کم است و باید افزایش پیدا کند، بخصوص در زمینهی کشاورزی و البتّه در همهی زمینههای دیگر؛ مسئولان باید همّت کنند و همّت مسئولان هم به این است که حمایت کنند؛ چون شرکتهای دانشبنیان مال مردم است؛ مردم، جوانها این شرکتها را تشکیل میدهند لکن دستگاهها بایستی از اینها حمایت بکنند؛ حمایت عمدتاً به این است که محصولات اینها را بخرند، استفاده کنند یا اگر امکاناتی لازم دارند، به آنها امکانات را بدهند. البتّه در گزارشی که به من داده شد، وزارتخانههایی که این کمک را میکنند، اسم آوردهاند؛ و وزارتخانههایی [هم] که کمک نمیکنند و باید بکنند، آنها را هم مشخّص کردهاند که حالا اینها را بایستی خود دولت محترم و رئیسجمهور محترم رسیدگی کنند؛ اینها خیلی به ما ارتباط پیدا نمیکند.
به هر حال میتوان تعداد شرکتهای دانشبنیان هر بخشی را یک شاخصی برای پیشرفت آن بخش در دولت دانست. مثلاً اگر چنانچه ما دیدیم شرکتهای دانشبنیان در مثلاً زمینهی نفت و گاز و این صنایع پاییندستی اینها افزایش پیدا کرده، مِن باب مثال نمرهی بالایی به وزیر نفت بدهیم؛ یا اگر عکسش بود، بعکس. این به نظرم یکی از شاخصها است. این مطلب اوّل که باید شرکتهای دانشبنیان افزایش پیدا کند.
مطلب دوّم اینکه این کار بحمدالله ممکن است، این کار ممکن است؛ نگویند که شما بایستی مثلاً فرض کنید که محاسبه کنید امکانات را؛ بله، امکانات لازم دارد لکن مهمترین امکانات، نیروی انسانی است؛ ما از لحاظ نیروی انسانی خیلی دستمان باز است. من به شما عرض بکنم تعداد زیادی از عناصر تحصیلکردههای سطح بالای ما، یک درصد بالایی ــ که این درصد را به من گزارش کردهاند ــ از کسانی که تحصیلکردههای سطح بالا هستند، در رشتههای غیر تحصیلی خودشان مشغول کارند؛ چرا؟ میتوان اینها را در آن رشتههای خودشان مشغول کار کرد، به اینها کمک کرد، پشتیبانی کرد تا بتوانند شرکتهای دانشبنیان را تشکیل بدهند؛ البتّه باید شناسایی کرد، باید دنبال کرد. ما افرادی داریم که امروز در کارهای بزرگ پیشرفت دارند؛ در حوزهی فنّاوریهای هستهای، در مورد داروهای نوترکیب، در مورد فنّاوری نانو، در مورد فنّاوریهای زیست ــ زیستفنّاوری ــ در مورد سلّولهای بنیادی؛ اینها کارهای بزرگی است؛ ما در این زمینهها این همه افراد برجسته داریم؛ خب این افراد برجسته را در زمینههای گوناگونِ دیگر هم میتوان سراغ گرفت و پیدا کرد و حتماً وجود دارند و نیروهای متخصّص جوان در کشور ما بحمدالله یکی از ثروتهای بزرگ یا شاید بزرگترین ثروت موجود این کشور است که بحمدالله وجود دارد و میشود از دانش اینها، از همّت اینها، از نیروی جوانی اینها به نفع ثروتمند کردن کشور استفاده کرد.
البتّه اینها بحثهای مربوط به شرکتهای دانشبنیان بود و دانشبنیان کردن تولید بود؛ بحث اشتغالآفرینی را هم من ذکر کردم که آن هم خیلی مهم است. اشتغالآفرینی با همین شرکتهای دانشبنیان به دست خواهد آمد؛ یعنی اگر ما به معنای واقعی کلمه بتوانیم این شرکتها را تولید کنیم و به وجود بیاوریم که در این زمینه دچار خطاهایی که گاهی در گذشته شدهاند نشویم، اشتغال هم زیاد خواهد شد. گفتم خطاهای گذشته؛ ما در دولتهای مختلف طرحهایی با نامهای گوناگون داشتیم که تسهیلات بانکی را در اختیار افراد بگذاریم برای اینکه تولید بالا برود؛ تقریباً همهی این طرحها ناموفّق بود؛ همهی این طرحها ناموفّق بود. پولپاشی کردن و بیملاحظه اقدام کردن به جایی نخواهد رسید؛ باید [این] کار خیلی با دقّت و مطالعه و درست انجام بگیرد و فعّالیّت شرکتهای دانشبنیان به صورت زنجیرهای شکل پیدا بکند. البتّه این را هم من در ذهن داشتهام که بعضی از تصمیمهای اخیری که گرفته شده در مراکز تصمیمگیری ممکن است به برخی از شرکتهای کوچک و متوسّط کشور ضربه بزند؛ نباید دولت اجازه بدهد و بانکها اجازه بدهند که این ضربه وارد بشود؛ البتّه این [نکته] هست که به این بایستی توجّه کنند.
خب موضوع اقتصاد را به صورت طولانی عرض کردیم که مهم هم هست. من سال گذشته در سخنرانی اوّل سال(۵) این مطلب را مطرح کردم که اقتصاد کشور را با مسئلهی تحریمهای آمریکا یا امثال اینها گره نزنند؛ نگویند تا تحریم هست همین است؛ نه، با وجود تحریم آمریکاییها هم میشود در زمینهی اقتصاد پیشرفت کرد. خوشبختانه سیاستهای جدیدی که در کشور وجود دارد، نشان داد که این حرف درست است و همین کار را کردند؛ با وجود تحریمهای آمریکایی، هم میشود تجارت خارجی را رونق داد و افزایش داد که افزایش پیدا کرد، هم میشود وارد قراردادهای منطقهای شد که بحمدالله دولت توانست و وارد شد، هم میشود در قضیّهی نفت و برخی دیگر از مسائل اقتصادی به پیشرفتها و ارتقاهایی دست پیدا کرد، به وضعیّت بهتری رسید که بحمدالله اینها اتّفاق افتاده، با اینکه تحریم آمریکا هم سر جایش هست. البتّه بنده به هیچ وجه نمیگویم که دنبال رفع تحریم نباشیم؛ نه، بارها هم گفتهایم کسانی که دارند تلاش میکنند و کار میکنند در این زمینه، اشکالی ندارد، دنبال کنند؛ لکن اساس قضیّه این است که جوری حرکت کنیم، کشور را جوری اداره کنیم که تحریمها نتواند ضربهی اساسی و مهمّی به آن بزند. حالا تحریم ممکن است یک خدشههایی ایجاد بکند امّا نتواند یک ضرر بزرگ و زیان بزرگی را به اقتصاد کشور بزند؛ این به عهدهی مسئولین است که بایستی انشاءالله این را انجام بدهند. من امسال هم همان توصیه را میکنم، امسال هم عرض میکنم که [مسائل کشور] به تحریم گره زده نشود.
امسال یک توصیهی اضافه هم دارم؛ چون گفته میشود که حالا مثلاً قیمت نفت گران شده، درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده، خب حالا با این افزایش درآمدهای نفتی چه کار میخواهیم بکنیم؟ دو جور میشود حرکت کرد: یکی اینکه نگاه کنیم بگوییم خب درآمد ارزیمان زیاد است، واردات را افزایش بدهیم، مردم رفاه پیدا کنند، آسایش پیدا کنند و مانند اینها؛ این [نگاه] البتّه ظاهر خوبی دارد، [امّا] باطن بسیار بدی دارد؛ این ضایع کردن سرمایههای اساسی کشور است. یک راه دیگر هم این است که ما از درآمدهای نفتی برای زیرساختهای کشور، برای کارهای اساسی کشور استفاده کنیم؛ بنیانها را محکم کنیم که اقتصاد ریشهدار بشود در کشور و بتوانیم از آنها استفاده کنیم. این راجع به مسائل اقتصادی.
امّا راجع به دیگرِ مسائل. خب دنیا خیلی مسئلههای زیادی دارد و ما هم با مسائل عالم مواجه هستیم؛ در زمینههای مختلف، بایستی فکر کنیم و تدبیر کنیم، تصمیمگیری کنیم، حرکت کنیم و عمل کنیم. ملّت ما وقتی به قضایای جاری امروز عالم نگاه میکند، وقتی شما نگاه میکنید به آنچه در دنیا دارد اتّفاق میافتد، حقّانیّت ملّت ایران را و صدق ملّت ایران را در مقابلهی با جبههی استکبار از همیشه روشنتر و آشکارتر میبینید. انتخاب ملّت ما در مقابلهی با استکبار تسلیم نبود، ایستادگی بود، عدم وابستگی بود، حفظ استقلال بود، تقویت درونی نظام و ملّت و کشور بود؛ اینها تصمیمات ملّی است؛ این درست بود. وقتی نگاه میکنیم به قضایای عالم، میبینیم این [تصمیم] درست است. شما به قضایای افغانستان مراجعه کنید، ملاحظه کنید، نگاه کنید، کیفیّت خروج آمریکاییها [را ببینید]؛ اوّلاً بیست سال در افغانستان ماندند و چه کردند در این کشور مظلوم مسلمان؛ بعد هم چه جور بیرون رفتند و چه مشکلاتی را برای مردم به وجود آوردند؛ و اموال ملّت افغانستان را هم به آنها نمیدهند! این افغانستان است؛ آن اوکراین است که رئیسجمهورش خطاب به غرب ــ که خود غربیها و دولتهای غربی او را سر کار آوردند ــ چه لحن تندی را به کار میبرد؛ این قضایای یمن است و بمباران هرروزهی مردم مظلوم و واقعاً مقاوم یمن؛ این کارهای عربستان است که در یک روز هشتاد نفر را گردن بزنند! هشتاد جوان را، حتّی نوجوان را ــ آن طور که خبرهایش رسید ــ این قضایا را وقتی انسان نگاه میکند، احساس میکند که در دنیا چه ظلمی حاکم است؛ چه ظلمتی حاکم است در دنیا؛ دنیا دست چه گرگهای خونخواری است.
در ماجرای اوکراین، نژادپرستی غرب را همه دیدند. قطار پناهندگانی را که دارند از کشور و زیر مثلاً مشکلات جنگ فرار میکنند نگه میدارند، برای اینکه سیاهپوست را از سفیدپوست جدا کنند و سیاهپوست را پیاده کنند. صریحاً در رسانههایشان اظهار تأسّف میکنند که این دفعه جنگ در خاورمیانه نیست، در اروپا است. یعنی اگر جنگ و خونریزی و برادرکشی در خاورمیانه ــ البتّه در مناطق به قول آنها خاورمیانه ــ و در اینجاها باشد اشکال ندارد [امّا] در اروپا که باشد اشکال دارد. این نژادپرستی به این وضوح، به این روشنی! صریحاً این جور حرف میزنند، صریحاً این جور اظهار میکنند. در دنیا ظلمهایی در کشورهای مطیع آنها اتّفاق میافتد، مطلقاً صدایی از آنها بیرون نمیآید و در عین حال با این همه ظلم و با این همه ستمگری، با این همه ظلمتآفرینی ادّعای حقوق بشر هم دارند و با ادّعای حقوق بشر از کشورهای مستقل باجخواهی میکنند، باجگیری میکنند، تهدید میکنند؛ ملّت ایران این قضایا را دارد با چشم باز میبیند؛ البتّه همهی دنیا دارند مشاهده میکنند و میبینند و امروز به نظر ما یکی از رسواترین و فاشترین مقاطع دوران معاصر در زمینهی ظلم و تجاوز و استکباری است که متأسّفانه طواغیت عالم در حال انجام دادن آن هستند و مردم دنیا میتوانند مستقیماً این ظلم را مشاهده کنند و ببینند که چه کسانی سرنوشت دنیا را در دست دارند!
البتّه ما ملّت ایران شیوهی کار خود را در این سالهای متمادی روزبهروز ارتقا بخشیده و جدّی و منطقی و با مبنا پیش رفته. امروز ما بیش از همیشه احتیاج داریم به کار، به تلاش، به جدّیّت. بیش از همه بخصوص احتیاج داریم به همدلی، به همافزایی؛ همدلی و همافزایی میان ملّت عزیزمان، اتّحاد و اتّفاق کلمه. همچنین احتیاج داریم به همافزایی و همدلی روزافزون مسئولان کشور؛ باید به هم کمک کنند. کسانی هستند که در خطوط مقدّم حرکت میکنند؛ دیگران باید به آنها کمک کنند، از آنها پشتیبانی کنند و قوای سهگانه، نیروهای مسلّح و دیگران در بخشهای مختلف بایستی به همدیگر کمک کنند، همدلی با هم داشته باشند و ملّت هم با مسئولان کشور به معنای واقعی کلمه همدلی داشته باشد، از آنها حمایت کند و کمک کند.
خب گاهی انسان تنازعهایی مشاهده میکند بین آحاد ملّت یا بین بعضی مسئولین با یکدیگر یا بین مسئولین و آحاد ملّت، غالباً پوچ؛ انسان نگاه میکند، غالباً برخاستهی از تخیّلات و توهّمات و در مواردی از بیتقوایی. امام (رضوان الله علیه) غالباً در آن دورهی دههی ۶۰ که خب اختلافات زیادی هم بین مسئولین وجود داشت، ایشان در سخنرانیها، تقریباً همیشه تکرار میکردند که این اختلافات ناشی از حبّ نفْس و هوای نفْس است؛ واقعاً همین جور است. خیلی از این مناقشهها و از این تنازعها ناشی از حبّ به نفْس و بیملاحظگی و بیتقوایی و مانند اینها است؛ اینها را باید کنار بگذاریم و نبایستی بسیج عمومی ملّت ایران را در راههای صلاح ــ چه راههای علمی، چه راههای عملی، چه راههای مقاومتی، چه راههای خدمات اجتماعی؛ در همهی اینها ــ با این تنازعها تخریب کرد که فرمود: وَ لا تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم؛(۶) که اگر تنازع کردیم، اینها پیش میآید.
امیدواریم انشاءالله خداوند متعال ملّت ایران را روزبهروز دلشادتر، موفّقتر و سعادتمندتر بکند و مسئولین دلسوز را، آن کسانی که واقعاً برای ملّت دل میسوزانند، برای ملّت میخواهند کار کنند، دنبال رضای الهی هستند، روزبهروز توفیقاتشان را افزایش بدهد و به آنها کمک کند و انشاءالله همهی شما عزیزان، همهی ملّت ایران مشمول ادعیهی زاکیهی حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) باشید و خداوند انشاءالله روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائش محشور کند؛ ارواح طیّبهی شهدای عزیز را و شهدای برجستهی کشور را ــ [هر چند] آحاد شهدا، همهی شهدا برجستهاند؛ بنده میخوانم احوال و آثار شهدای مختلف را؛ کسانی که نام اینها را هم خیلیها نشنیدهاند، انسان میبیند واقعاً انسانهای برجستهای هستند ــ خدا انشاءالله با شهدای صدر اسلام محشور کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۴۹۳ (زیارت آلیاسین)
۲) بیانات پس از غرس دو اصله نهال در روز درختکاری (۱۴۰۰/۱۲/۱۵)
۳) بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی در مشهد مقدّس (۱۳۸۸/۱/۱)
۴) از جمله، بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت (۱۳۹۴/۶/۴)
۵) سخنرانی تلویزیونی به مناسبت اوّلین روز سال ۱۴۰۰ (۱۴۰۰/۱/۱)
۶) سورهی انفال، بخشی از آیهی ۴۶؛ «... و با هم نزاع مکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود ...»