نظر به شخصیت تاریخی بانو امین و آیندهای که در پیش است
بسمه تعالی
1- رهبری در نظر به آینده تاریخی ما حضور نهایی که در پیش است می فرمایند:
در ۱۲ ابان سال ۹۷ می فرمایند:” بنده امیدم و نگاهم نسبت به آینده این کشور خیلی روشن است. بنده می دانم که خداوند متعال اراده فرموده است که این ملت را به متعالی ترین درجات برساند. و بدانید که ان شاءالله ملت ایران به برکت اسلام ، به برکت نظام اسلامی، به عالی ترین درجات یک ملت در حد و اندازه ملت ایران خواهد رسید بدون تردید، و بدانید که توطئه دشمن ،خرابکاری دشمن ،حمله دشمن ،ضربه دشمن هیچ اثری نخواهد داشت و به معنای واقعی کلمه دشمن هیچ غلطی نخواهد کرد."
و یا در آخرین گفتار خود با نمایندگان مجلس میفرمایند:
ایمان یک شاخص مهم است. امید به آینده و نگاه مثبت به افق. به آنهایی که افق به نظرشان تاریک است، کاری نمیشود کرد، نمیشود به اینها مسئولیت داد، مسئولیتهای اساسی و کلیدی داد.
2- - در رابطه با حضور در تاریخی که گذشته را باید راهی کرد برای بازخوانی خود در آینده حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه میفرمایند [شهدا] یکشبه ره صد ساله را پیمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پیشه در سالیان دراز آرزوی آن را می کردند، اینان ناگهان به دست آوردند و عشق به لقاء اللَّه را از حد شعار به عمل رسانده و آرزوی شهادت را با کردار در جبهه های دفاع از اسلام عزیز به ثبت رساندند و این تحول عظیم معنوی با این سرعت بی سابقه را جز به عنایت پروردگار مهربان و عاشق پرور نتوان توجیه کرد. (ج ۱۷، ص۳۰۵)
3- با توجه به نکته فوق میتوان گفت: تفکر، همان زیستنِ اختیاری و جدیّت نسبت به خویش و پاکیزگی در ارتباط با خویشتن است، آزاد از محدودشدن در انبوه کثرات و غفلت از وحدتی که با نظر به «وجود» پیش میآید و آن پاکیزگی در ارتباط با خویشتن انسان را در آنچه هست، حاضر میکند، پس با توجه به این امر افراد را با آنچه که نیستند پریشان مسازید. در آن صورت دائماً در جستجوی چیزی خواهند بود که نیستند و احساس میکنند دائماً باید شاگرد باشند، در حالیکه آنکس که همواره شاگرد باقی میماند، زحمات آموزگارش را به خوبی جبران نمیکند و از اشاراتی که با ارتباط با خویشتن برایش پیش میآید محروم است.
4- عمده توجه به شخصیت بانویی است که اولاً متوجه جهان جدید شده است و ثانیاً اسیر ادعا های جهان جدید که خود را آخرین دوران معرفی میکند، نشده و توانسته است در همین تاریخ و همین جهان رو به سوی آینده ای داشته باشد که نهایی ترین حضور است و این یعنی تفکر. و کسی که در چنین درک تاریخی حاضرباشد متفکر است. با توجه به این امر میتوان گفت بانو امین اشارهای است به آینده نهایی. شرایطی که امکان آن در آن فراهم است تا ره صد ساله را ذیل حضور تاریخی که حضرت روحالله رضوان الله تعالی مد نظرها آورد طی کنیم.
5- حال باید از خود پرسید فردای ما و پس فردای ما در بستر اصالت وجود چگونه خواهد بود و رخداد غزه و حضور زن در این رخداد در کجای تاریخ امروز و فردای ما قرار دارد؟ آیا همه چیز حکایت از توجه به آن نهاییترین حضور که عبور از جهان مدرن است ، نمیکند؟
والسلام