بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38809
متن پرسش

سلام علیکم: در مباحث معادشناسی و بحث تجسّم اعمال مطرح شده است که «عقاید» و «اخلاق» و «اعمال» خوب یا بد انسان ها صورت باطنی و تمثل برزخی دارند. لذا در همین دنیا هم متصل به جان انسان هستند ولی به صورت پنهانی، و بعد از مرگ و جدایی از بدن کاملاً آشکار و ظاهر هستند (با همان کیفیت و تفصیلی که روایات متذکر شده اند). حال پرسش بنده این هست که مثلاً وقتی نماز بعد از مرگ تمثّل پیدا می کند، چگونه و با چه کیفیتی انسان را کمک و همراهی می کند؟ و اساساً این صورت باطنی دقیقاً به چه کار می آید و انسان با آن صورت چه می کند یا آن صورت باطنی با انسان چه می کند؟ در نهایت نحوه‌ی ارتباط انسان با آن صورت باطنی چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افق عقاید توحیدی او را به صورت حضوری برایش پیش می‌آورند. موفق باشید

38808
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به روایتی که از امیرالمؤمنین «سلام الله علیه» نقل شده است که فرموده اند: «إنّ اليومَ عَمَلٌ و لا حِسابَ، و غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ»، ۱. جایگاه اعمال افرادی که در همین دنیا تا حدی برزخی شده اند چگونه خواهد بود؟ ۲. تفاوت این افراد با کسانی که از دنیا رفته‌اند و وارد برزخ شده اند چیست؟ ۳. بالاخره بزرگانی که در مورد ایشان گفته شده از جوانی برزخی شده اند، آیا در همین دنیا مشغول عمل هستند یا حساب؟! چون در روایت می فرماید: غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ. پس این اعمالی که از ایشان مشاهده می شود چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین دنیا قیامتی شده‌اند. ۲. در برزخ حضور بیشتری نسبت به خود پیدا می‌کند. ۳. همین امروز تا حدی برکات کارهای خوب خود را احساس می‌نماید. موفق باشید

38807
متن پرسش

سلام استاد گرامی. ببخشید سوالی در مورد سکته داشتم. ا...........................

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است انسان با اعمال خود خطاهایی پیش آورد، ولی تقدیر انسان‌ها امری است که به خودشان مربوط است و مقدرات الهی. موفق باشید

38806
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: در کتاب آشتی با خدا می فرمایید کافي است انسان موانع اتصّال با حق را برطرف کند تا آن اتصال از بين نرود. و بعد در ذیل آیه شریفه «اَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْري» اشاره می فرمایید: «نماز به‌پا داريد جهت پايدارماندن در ياد من. يعني نگذاريم توجه ذاتي ما به پروردگارمان از صحنة روح و روان ما برود.» استاد الان حضرتعالی این نوع برداشت از آیه را چگونه از خود این آیه بیرون کشیدید؟ «لام» در «لذکری» را چه نوع لامی در نظر گرفتید که این معنا را افاده کرده؟ چون ظاهر آیه می‌گوید نماز اقامه کنید تا یاد من در جان شما طلوع کند. ولی شما فرمودید نماز به پا دارید تا یاد من که در جان شما هست، غروب نکند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این سخن حضرت صادق «علیه‌السلام» نظر داشته باشید که در رابطه با سرشت انسان‌ها فرمودند: «فطرهم علی التوحید». آری! در جان انسان‌ها، مُهر توحید نگاشته شده و از این جهت نماز، نوعی به خودآمدن است. موفق باشید

38805
متن پرسش

سلام علیکم: کمالات در خدا بصورت اندماجی است یعنی چه؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای وحدت بین ذات و صفات است. موفق باشید

38803
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: گاهی نیست انگاری موجود در فضای زمانه آنچنان ما و افکارمان را احاطه می کند و تحت تاثیر قرار می دهد که ناخودآگاه و بدون اینکه خود متوجه باشیم پدیده ها را با نگاه مادی و محاسبات دنیوی می نگریم و اینگونه همه چیز را از دست رفته می‌یابیم. در حالی که اگر برگردیم و به اینگونه افکارمان از نگاه قرآن و سنت های الهی بنگریم در درون خود بیشتر شرک و بی ایمانی می بینیم تا ایمان. غزه را نابود شده و با خاک یکسان شده می یابیم بدون آنکه متوجه باشیم از یک سال پیش تا کنون از این باریکه چه تاریخی آغاز شد. تاریخی که پس از آن، فضای مه آلود «کدام حق و کدام باطل» برای بشر زمان ما هر چه بیشتر به کنار می‌رود به طوری که برای هر انسانی با هر سطح درک و فهمی تشخیص جبهه حق از باطل آسان شود تا شاهد صف آرایی هر چه شفاف تر و هر چه واضح تر جبهه حق و جبهه باطل باشیم که واقعاً هم هستیم. تاریخی که هر چه به جلوتر می‌رویم موضع گرفتن بی‌طرفانه بی معناتر می‌شود و همانند زمان عاشورا برای آن کسی که جبهه حق و باطل را از هم تشخیص داد بی طرفی مساوی می‌شود با بی شرفی و بی موضع بودن مساوی می شود با بی تفاوت بودن نسبت به ظلم ظالم و حق مظلوم. آیا این اتفاق مبارکی نیست؟ و اگر وارد تاریخ جدایی حق از باطل شده ایم بر اساس قرآن کدام جبهه باید نگران باشد؟ آیا چنین تاریخی بهتر از آن زمان نیست که حق در پشت پرده های جهل دیده نشود و باطل خود را ملبس به لباس حق گرداند و با الفاظ فریبنده ای چون حقوق بشر و آزادی مردمان و ملت ها را فریب دهد؟ آیا با طوفان الاقصی تاریخی شروع نشد که ما نه تنها صهیونیسم، که کل تمدن غرب و بینش مادی جهان غرب را هر چه عریان تر و آشکارتر ببینیم و ما را متوجه این امر کند که مشکل اصلی همین بینش مادی منفعت طلب و سودمحور غرب است که قائل به حقیقتی در عالم نیست و به گفته خودشان حتی اگر صهیونیسمی وجود نداشت آن را به دست خود در منطقه ایجاد می‌کرد تا ضامن استعمار و منافع مادی غرب باشد!؟ آیا این بی آبرویی و رسوایی تمدن غرب در قبال این ظلم بی حد و مرز و آشکار در غزه و لبنان ما را به این کلام اخیر رهبر حکیم انقلاب نمی رساند که دیگر کسی از تمدن غرب حرفی نزند! اسماعیل هنیه و سید مقاومت و یحیی سنوار را از دست رفته می بینیم بدون آنکه بنگریم این دلاور مردان جبهه حق در چه مقطعی از زندگی خود به شهادت رسیدند و بدون آنکه متوجه باشیم شهادت این بزرگواران در بهترین زمان و در اوج سلوکشان رخ داد و در قله مبارزه و جهاد بوسیله شقی ترین اشقیاء زمان همانطور که خود همواره آرزو داشتند صورت گرفت تا شهادتشان حجتی باشد بر صداقت در مسیر متعالی شان و رسواگر بدگویان و فتنه گران و جهاد تا آخرین نفس مهر تأییدی باشد بر دلاوری و استواری و ثابت قدمی شان همچنان که شقاوت و ظلم بی حد و مرز دشمنانشان حجتی باشد بر حقانیت این راست قامتان تاریخ و بر باطل بودن جبهه مقابل آنان. آیا وقایع این دوران خط بطلانی نکشیده ست بر راه بیهوده و بی ثمر سازشکاران تاریخ در مواجهه با مستکبران زمانه در عالم؟ آیا بعد از این یکسال عبارات روشن فکرانه نمایی چون دین سکولار و جدایی دین از سیاست بی اعتبارتر از همیشه نشده و نمایندگان این نوع طرز تفکر را بیش از پیش دچار پوچی نکرده است؟ پس اگر عمیق تر بنگریم از یکسال پیش تاریخی شروع شده است که اعتبار و مشروعیت نظامهای سکولار غربی مبتنی بر اومانیسم را نه فقط برای خواص‌ و فرهیختگان که برای عموم مردم جهان بیش از هر زمان دیگری زیر سوال برده است و به تبع آن پایه نظامهای استکباری جهان سلطه را متزلزل و در دل های ظالمان جهان لرزه ها انداخته است. به راستی در این تاریخ چه خوب است که به وعده و سنت های الهی ایمان واقعی داشته باشیم و نگرانی ما به عنوان یک فرد آزاده و ظلم ستیز این باشد که در کجای این معرکه و این صحنه جدا کننده حق از باطل ایستاده ایم و به عنوان یک فرد چه کاری از دستمان بر می آید تا در جبهه باطل و جبهه بی‌طرفان قرار نگیریم تا اینگونه در کربلای زمان خود ایفای نقش کرده باشیم و در فردای روزی بتوانیم پاسخ گوی خدای متعال باشیم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاحظه کرده‌اید و رهبر معظم انقلاب نیز متذکر شده‌اند؛ ما در حال حضور در تاریخ دیگری هستیم؛ تاریخی که سرنوشت انسان‌ها را فرهنگ سکولار دنیای مدرن تعیین نمی‌کند. زیرا با رهبری حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرهنگ شهادت به همان معنای پایداری تا مرز فداکاریِ نهایی وارد این تاریخ شد و بی‌حساب نیست که رهبر معظم انقلاب که زبان گزارش توجه به این تاریخ هستند، می‌فرمایند: «اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه آخر بجنگند یا اگر بزرگانی همچون شهید سیدحسن نصرالله نبودند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری را با هم درآمیزند و به میدان بیاورند، سرنوشت منطقه به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد.» و بسیار باید به این نکته فکر کرد که چگونه سرنوشت منطقه طوری رقم خورده که در امروز و فردای منطقه، تصمیم نهایی از آن جبهه مقاومت است و البته معلوم است که درک چنین حضوری برای افراد و اذهانی که هنوز ظاهر صحنه را می‌بینند؛ کار مشکلی است. موفق باشید

38802
متن پرسش

عرض ادب و سلام خدمت استاد طاهرزاده گرامی: استاد با توجه به اینکه انسان باید عملی را انجام دهد تا جزا و پاداش بدهد پس به نظر شما آیا درست است که بگوییم دوری از رحمت خدا و خدازدگی اینطور است که خدا قدرت انتخاب راه درست را از شخص مغضوب می گیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید دوری از رحمت خداوند موجب همین امر می‌شود که می‌فرمایید. موفق باشید

38801
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز با پیگیری مباحث شما اینطور فهمیدم که مهمترین راه تجربه ایمان و حضور برتر هرکس امروز حسی است که نسبت به جبهه مقاومت و رهبر و اجتماعات مذهبی و افرادی مانند حاج قاسم ها دارد. حال استاد آیا این حس مانند حسی است که من نسبت به دست و بدن خود دارم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حس حضور در عالم وجود، امری است فوق‌العاده متعالی. عرایضی اخیراً در جلسه ۱۵ بحث «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» https://eitaa.com/soha_sima/4414  شد، امید است مفید افتد. موفق باشید

38800
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد جایگاه امیال ما در زندگی و در مسیر سلوک به چه نحو است: امیال چه آورده ای دارند؟ مثلا الان بنده خیلی خیلی غذا های ساده در روز دارم. شاید بعضی مواقع باشه که اصلا نون به تنهابی در وعده غذایی مصرف بکنم. اما البته برای اینکه نفسم عادت نکنه شاید مثلا هفته ای یه غذای پر مزه بخورم (هرچند میلی دیگه به طعم غذا ها و غذا های پر ملات ندارم؛ آنقدری که نان و عسل، و یا نان و شیری که_مثلا در ناهار یا شام_ می‌خورم و لذت می‌برم، از شاید برنج و خورشت این چنین لذتی نداشته باشم. اما احساس می‌کنم امیالم داره فروکش میکنه. خوب است یا خیر؟ چکار بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این حضور خوب است. ولی همان‌طور که متوجه شده‌اید نباید طوری باشد که مزاج طبیعی انسان مختل شود که در آن صورت، تعادل قوا به هم می‌خورد. موفق باشید

38799
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم. ۱. ما که هیچ کدام ایمان نیاورده ایم... ما که هیچ کدام اسلام نیاورده ایم... فقط برای اینکه بتوانیم در جمعی مقبول باشیم، اینگونه بودن را انتخاب کرده ایم و دیگر هیچ... ما در پستی های خود غرقیم، توان برون رفتن نداریم، اینکه به کجا هم باید برون جست را نمی‌دانیم. بر پستی هایمان رنگ ایمان و مذهب می‌زنیم، خیال خود را هم راحت می‌کنیم که دیگر جهنمی نیستیم. خیال می‌کنیم میان ما و آن فرومایه ای که رنگ بخود نگرفته فرق هاست. تصور ما به اینست که آنکه قرآن می‌خواند مسلمان است و انسان خوب تلقی می‌شود، اما آنکه قران تا بحال به دست نگرفته مذهبی نیست؛ غافل از آنکه قرآن از بر کرده ها حسین کشی را به راه انداختند، کاری که خیلی از قرآن نخوانده ها حتی مخیله اش را ندارند! این ایمان نیست که ما پوشیده ایم این اسلام نیست که ما دم می‌زنیم این مذهب نیست که ما می‌رویم ما در حیوانیت بدو تولدمان رکود یافتیم و حرکت نکردیم. حیوانیت خود را نیز در لباس پر وصله دار اسلام با هزار زور و نیرنگ نگاه داشته ایم، کافیست کمی سربسرمان بگذارند تا رد چنگ ها را بر سینه هاشان ببینند ۲. بشر به دنبال چه بود که بلند گو را اختراع کرد؟ چشد که با عکس و سینما روبرو شد؟ نگاه پدیدار شناسانه اش را کجا به تفصیل بیابم؟ حال؛ شهید آوینی این ابزار را تا کجاها رساند؟ برای اینکه یک نگاه تفصیلی به نیاز بشر به صوت و تصویر و کاری که شهید آوینی با آنها کرد به کجا رجوع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! «گرچه بهشتش نه به کوشش دهند/ آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». مهم آن است که امیدوارانه جلو برویم تا آرام‌آرام به لطف الهی نور ایمان، آری! نور ایمان به سراغ مان بیاید. ۲. در این رابطه جلسه ای در خانه مشروطه تشکیل شد و مطالبی به میان آمد. https://eitaa.com/c/57013389/1171 موفق باشید. 

38798
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بعضی ها می‌گویند تغابن یعنی در معامله کلاه سررفتن بین مستکبرین و مستضعفین و بعضی دیگر گفته اند تغابن یعنی در معامله ای کلاه سررفتن کافر ها و کلاه سررفتن مؤمنین. میشه با دلیل بگین نظر شما کدام مورد است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در سوره تغابن شده است. مهم دقت به خود آیات است از طریق تفسیر قیّم المیزان. موفق باشید

38797
متن پرسش

عرض سلام و احترام: با توجه به روندی که داره جلو میره به نظر میرسه آمریکا و رژیم صهیونسیتی تن به خواسته ایران و محور مقاومت مبنی بر پایان جنگ و آتش بس نخواهند داد. چرا که تن دادن به مذاکره و آتش بس با حفظ موجودیت حماس و حزب‌الله یعنی آغاز مرگ تدریجی اسرائیل. به نظر میرسه دشمن در نبرد موجودیتی، جنگ را تنها راه حل می‌بیند. به همین دلیل به دنبال اینه که پای ایران را به درگیری گسترده بکشاند. یعنی دشمن به سیم آخر زده و انتحار کرده و همانطور که خودش می‌گوید برای بقاء و موجودیتش می‌جنگد. یعنی به این جمع بندی رسیده که در دوگانه مرگ تدریجی و مرگ دفعی، دومی را انتخاب کند با این امید که بتواند ورق را برگرداند، موجودیت خود را حفظ و مرگ و نیستی را خدایی ناکرده نصیب کل محور مقاومت کند. اگر این نگاه را بپذیریم در چنین شرایطی صحبت از اقدامی که هم بازدارندگی بیاره و هم پای ایران را به درگیری همه جانبه نکشونه بی‌معنی است. خب سوالی که پیش میاد اینه که در چنین شرایطی جمهوری اسلامی و مسیولین چه اقدامی می‌توانند انجام دهند که موجب تغییر راهبرد دشمن بشه، محاسباتش را تغییر بده، اراده و قدرت ملت ایران را فهم کنه و در عین حال پای ایران را به معرکه جنگ نکشاند؟ آیا اساسا گریزی از سفره ای که برامون پهن کردن (جنگ) هست؟ یا کم کم باید همگی وارد فاز و آرایش جنگی بشویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که کاربر محترم سؤال 38803 می‌فرمایند از وعده الهی نباید غافل بود و به هر حال در ظالم‌بودن اسرائیل هیچ شکی نیست. و در این رابطه قرآن می‌فرماید: «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» به گفته علامه طباطبایی؛ تا به تدریج و ذرّه ذرّه آلودگی ها و کفر از قلب مؤمنین پاک بشود و قلب آن ها بیش از پیش نورانی و ایمانی گردد. آری! مرد جنگ و مرد مبارز در جبهه توحید باید تا مرز خلوص حاج قاسم سلیمانی جلو برود. زیرا خداوند اراده کرده است تمام حق در مقابل تمام باطل و ظلمات به صحنه آید. تمام حق با حاضرشدن مؤمنین در ایمان و معارف ناب توحیدی به صحنه می آید و در آن راستا باطل محو می شود و لذا فرمود: « وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ». «محق» به معنی آرام آرام از بین رفتن است، به همان معنایی که گفته می شود ماه در مُحاق می رود، یعنی آرام آرام از حالتِ بدر و روشنی کامل به سوی هلال و باریک شدن و محو شدن جلو می رود. قرآن می فرماید: «وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» یعنی کفر را آرام آرام از بین می برد. و رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ فرمودند اسرائیل همچون یخ در حال ذوب شدن است. و این صادق ترین سخنی است که از سر بصیرتِ تاریخی به میان آمد. موفق باشید

38795
متن پرسش

جناب استاد! اگر سید حسن نصرالله از اثر خون شهید و... سخن می‌گوید، در میان میدان ست و در حال جنگ شهادت را تفسیر می‌کند، همزمان نیز از خطر عدم انتقام درخور برای خون سلیمانی هم می‌گوید، اما ظاهراً امثال حضرتعالی صحبت های به حق راجع به شهید را همچون سها و... پشت میز و بین وعده های غذا و جلسات پوچ و بی معنی تخدیری کرده و با آن راضی شده و ارضا می‌کنید. والسلام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه منظور جنابعالی نشدم. خوب است به سؤال و جواب شماره 38794 رجوع فرمایید. موفق باشید

38794
متن پرسش

سلام و عرض ارادت محضر استاد عزیز: می‌دانم که از سالهای دور انسی با مثنوی داشته‌اید و کم بیش از آثار شما هم مشخص است. سال گذشته درست در آغاز جنایات اسرائیل در غزه با دوستان به داستان آن پادشاه یهود که نصارا را می‌کشت رسیدیم و باز جلوه‌ای از حقیقت را از جاری زلال مثنوی، از اصول اصول دین شنیدیم گویی این ابیات را مولوی برای کودکان غزه سروده: مولوی، دفتر اول مثنوی، بخش ۳۸ - به سخن آمدن طفل درمیان آتش و تحریض کردن خلق را در افتادن به آتش.

    یک زنی با طفل آورد آن جهود        پیش آن بت و آتش اندر شعله بود    
    طفل ازو بستد در آتش در فکند        زن بترسید و دل از ایمان بکند    
    خواست تا او سجده آرد پیش بت        بانگ زد آن طفل انی لم امت    
    اندر آ ای مادر اینجا من خوشم        گر چه در صورت میان آتشم    
    چشم‌بندست آتش از بهر حجاب        رحمتست این سر برآورده ز جیب    
    اندر آ مادر ببین برهان حق        تا ببینی عشرت خاصان حق    
    اندر آ و آب بین آتش‌مثال        از جهانی کتشست آبش مثال    
    اندر آ اسرار ابراهیم بین        کو در آتش یافت سرو و یاسمین    
    مرگ می‌دیدم گه زادن ز تو        سخت خوفم بود افتادن ز تو    
    چون بزادم رستم از زندان تنگ        در جهان خوش‌هوای خوب‌رنگ    
    من جهان را چون رحم دیدم کنون        چون درین آتش بدیدم این سکون    
    اندرین آتش بدیدم عالمی        ذره ذره اندرو عیسی‌دمی    
    نک جهان نیست‌شکل هست‌ذات        و آن جهان هست شکل بی‌ثبات    
    اندر آ مادر بحق مادری        بین که این آذر ندارد آذری    
    اندر آ مادر که اقبال آمدست        اندر آ مادر مده دولت ز دست    
    قدرت آن سگ بدیدی اندر آ        تا ببینی قدرت و لطف خدا    
    من ز رحمت می‌کشانم پای تو        کز طرب خود نیستم پروای تو    
    اندر آ و دیگران را هم بخوان        کاندر آتش شاه بنهادست خوان    
    اندر آیید ای مسلمانان همه        غیر عذب دین عذابست آن همه    
    اندر آیید ای همه پروانه‌وار        اندرین بهره که دارد صد بهار    
    بانگ می‌زد درمیان آن گروه        پر همی شد جان خلقان از شکوه    
    خلق خود را بعد از آن بی‌خویشتن        می‌فکندند اندر آتش مرد و زن    
    بی‌موکل بی‌کشش از عشق دوست        زانک شیرین کردن هر تلخ ازوست    
    تا چنان شد کان عوانان خلق را        منع می‌کردند کتش در میا    
    آن یهودی شد سیه‌رو و خجل        شد پشیمان زین سبب بیماردل    
    کاندر ایمان خلق عاشق‌تر شدند        در فنای جسم صادق‌تر شدند    
    مکر شیطان هم درو پیچید شکر        دیو هم خود را سیه‌رو دید شکر    
    آنچ می‌مالید در روی کسان        جمع شد در چهره‌ی آن ناکس آن    
    آنک می‌درید جامه‌ی خلق چست        شد دریده آن او ایشان درست    

 ما از آتشی که در غزه افتاد هراسان بودیم و کودکان غزه با معصومیت و صبر بی‌نظیرشان تمام هیمنه پادشاه جهود را شکستند. حال ملتها صف گرفته‌اند که سهمی از آتش غزه برگیرند. یهود همیشه از مرگ ترسیده و خواسته دیگران را از مرگ بترساند، درحالی که امت اسلام بدون انکه ادعای نحن ابناء الله احباؤه سردهد، مرگ را در آغوش می‌گیرد ما از ذلت گریزانیم آنها از مرگ. مرگ اگر مرد است گو پیش من آی / تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. در این رابطه به بانگ بلند قرآن باید گوش سپرد که در خطاب به یهود می‌فرماید: «قُلْ يا أَيُّهَا الَّذينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (۶/ جمعه)  و این یعنی هر آن کس به اندازه‌ای که از مرگ هراس دارد در ادعای انس با حضرت معبود، فریب‌کاری می‌کند و کذّاب است و ملاحظه می‌کنید بحمدالله در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد و «شهادت» وجهی از وجوه این تاریخ گشت، چه اندازه ملت ما در نسبت با حضور در آینده، خود را در آن شهادت‌ها جستجو می‌کنند و از این جهت چه گفتارها و چه زبان‌هایی درآینده در پیش است. آیا هنوز آن طور که در این تاریخ، شهادت طلوع کرده است، ما را توان درک آن هست؟ موفق باشید    

38793
متن پرسش

بسم تعالی سلام علیکم و رحمة الله: ببخشید حاج آقا سوالی داشتم: امام خمینی رحمت الله علیه فرمودند اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود، چرا با اینکه آمریکا نیز شیطان بزرگ است و غاصب و استعمارگر این جمله برای آمریکا یا انگلیس گفته نشده؟ ممنون از سعه صدر شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید رژیم اسرائیل عقبه و نمادِ جهان استکباری در منطقه است و نفی آن یعنی حضور اسلام در جهان و این هم لطف خداوند است که جهان استکبار بند حیات خود را به امری متصل کرده که با نفی آن، استکبار نفی می‌شود به همان معنای از بین رفتن هژمونی آن. موفق باشید

38792
متن پرسش

عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: من خانمی ۳۵ ساله و شاغل هستم. با مادرم زندگی می‌کنم. مادری بسیار دلسوز ولی گاهی ترش زبان دارم. به همین علت گاهی دچار بحث و جدل لفظی می شویم. خیلی تلاش می‌کنم اطاعت امر مادر کنم و طبق احادیث روی حرف ولی حرفی نزنم، هر چه تلاش می‌کنم باز هم ناتوانم. ۷، ۸ سالیست مادرم دچار وسواس شده اند و به تبع آن کار برای من دشوار تر شده است. مادرم زندگی را به خودشان سخت می‌گیرند و من را هم مجبور به انجام همان امور سخت می‌کنند. به خودم می گویم این ها اعتباریات است و مهم نیست، خب طبق خواسته ی مادر عمل کن مگر چه می شود. ولی در لحظه ی انجام از درون طاقت نمی آورم و زبان به اعتراض می گشایم. چگونه می توانم مانند بزرگان بر این امر صبوری کنم و کم نیاورم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون اعتراض و تا حدی که می‌توان سکوت کرد. https://eitaa.com/matalebevijeh/17915 . بنا بر آن نیست که خود را گرفتار توهّمات افراد وسواسی بکنیم. موفق باشید

38790
متن پرسش

سلام و نور: وقت حضرتعالی بخیر. استاد از کجا بفهمیم که نقش ما در دنیا و رسالتی که باید انجام بدیم چیه؟ دوست دارم منشا اثر باشم. استاد صفایی حائری جمله معروفی دارن: شغل ها مهم نیست مهم نقش ها هستند، باید ببینیم که نقشمان را در ضمن چه شغلی می‌توانیم ایفا کنیم. من به خاطر علاقه به پزشکی وارد رشته تجربی شدم. اما در کنکور موفق نبودم. مدتی فلسفه خواندم. مطالعه‌ی کتاب‌های شهید مطهری و استاد صفایی حائری و فلسفه را در حاشیه دارم و قصد آکادمیک خواندن در این زمینه ندارم. به روانشناسی هم علاقمند هستم. هم علوم آزمایشگاه دوست دارم. الان به شدت مردد هستم. که برای بهمن ماه ورود به رشته علوم آزمایشگاه کنم یا روانشناسی‌. یا نه دوباره کنکور بدهم برای رشته پزشکی. زمان به سرعت در گذر است. به راستی نقش ما در این دنیا چیست که شغل و رشته‌ی مناسب این نقش را پیدا کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد فرموده‌اند بنگرید چه راهی در مقابل شما قرار می‌گیرد، راهی که برای طی‌کردنِ آن چندان گرفتار تنگناها نگردید، به همان معنایی که جناب عطار فرمودند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

38788
متن پرسش

سلام: فلسفه ی وجود دشمن و جنگ در دنیا با نگاه توحیدی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسی مفصل است. عرایضی تحت عنوان «قرآن و جایگاه شهادت سید حسن نصرالله» https://eitaa.com/matalebevijeh/17679 انجام شد. امید است که پس از استماع آن عرایض و با دقت روی متنی که از آن سخنرانی پیاده شده، جواب خود را بیابید. موفق باشید

38785
متن پرسش

سلام علیکم: در برهان صدیقین می‌فرمایید که خداوند مساوی وجود نیست. بلکه به عین هستی خدا گفته می‌شود. حال سوالم این است که از نظر عرفان، مظاهری را که در عالم می‌بینیم آیا عین خدا هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مظاهر، آینه‌اند تا هر آن کس که در سلوک خود از کثرات عبور کرده و چشمِ خدابین یافته، خدا را در آن مظاهر بنگرد و نه آن‌که آن مظاهر را خدا بداند. موفق باشید

38784
متن پرسش

سلام علیکم: ابلیس به خدا گفت که خدایا تو مرا گمراه کردی. ابلیس گمراه شدن خود را به خدا منتسب می کند. آیا این سخن ابلیس از نظر عرفان درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوعی خودخواهی است که شیطان، اختیار طغیان در مقابل دستورات خدا را نادیده می‌گیرد و این قصه هر آن کس است که خطاهای خود را به گردن نمی‌گیرد. موفق باشید

38783
متن پرسش

سلام علیکم: حدود یک سال و نیم پیش سوالی از شما پرسیدم به شماره۳۴۸۳۰ که در اون گفتید برای فهم جایگاه دینداری باید با نیهیلیسم مواجه شد بعد از گذشت یک سال و نیم و آشنا شدن با مباحث نیهیلیسم و حضور تاریخی و پیگیری مباحث شما حتی انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی و راز طلوع بشر جدید و... و پیگیری مباحث آقای نجات بیشتر از پیش احساس سردرگمی و پوچی می‌کنم و جایگاه دینداری هم برام مشخص نیست. بالتبع در انجام دستورات دینی هم ضعیف بوده ام البته در این چند وقت فهم خوبی نسبت به بعضی مسائل پیدا کردم ولی در حالاتم تغییری ایجاد نشده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این حالات همان‌‌طور که برای دیگر رفقا پیش آمده، پیش می‌آید و با توجه به جایگاه آن حالات، موجب بازخوانیِ خود برای حضور در ایمانی تازه می‌گردد. عرایضی در اعتکاف ماه رمضان امسال شد. خوب است نظری به آن مباحث بیندازید. https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81 . موفق باشید

38780
متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: برای انتخاب همسر مناسب دچار مشکل هستم، مسائل گوناگون و کثیر، همه در نظرم مهم جلوه می کنند و دچار اضطراب می‌شوم. چه کنم؟ محبت در یک ازدواج سنتی چگونه شکل می‌گیرد جایگاهش دل است یا عقل؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این سایت در این موارد نمیتواند ورودی داشته باشد. مطالبی نیست که در محدوده سوال و جواب بتوان قرار داد. موفق باشید

38779
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: حتماً در جریان هستید که گروه جهادی نورالزهرا سلام الله علیها که در اصفهان و به خصوص در منطقه دستگرد خیارفعال هستند و نسبت به مردم مستضعف خدمت رسانی می‌کند بعضاً با مسائلی روبرو می‌شویم که لازم است جناب عالی راهنمایی بفرمایید. به عنوان نمونه افراد مهاجری را داریم که از کشورهای اطراف هستند و حقیقتاً محتاج می‌باشند آیا می‌توانیم به آنها کمک کنیم و یا کسانی هستند از کشور خودمان که نمی‌دانیم حقیقتاً محتاجند یا نه ولی شدیدا اظهار نیاز می‌کند وظیفه ما نسبت به این افراد چیست؟

متن پاسخ

بسمه تعالی. سلام علیکم. در جریان فعالیت آن عزیزان می‌باشم و بحمدالله منشا خیرات کثیره هستند. در مورد مهاجرانی که غیر قانونی وارد کشور شده‌اند به هر حال موجب مشکلاتی برای کشور می‌باشند، تا آنجا که ممکن است نباید شرایط برای آنها ساده و راحت باشد، هرچند نسبت به حداقل نیاز آنها که موجب سد جوع آنها شود نباید بی‌تفاوت بود و در مورد افرادی که اظهار نیاز می‌کنند هر چند ممکن است صادق نباشند ولی در حد رفع نیاز اولیه اشکال ندارد زیرا خطر آنکه نیازمند حقیقی باشند و ما بی‌تفاوت نسبت به آنها عبور کنیم بسیار زیاد است. موفق باشید

38778
متن پرسش

باعرض سلام و ارادت: یک سوال از شما دارم. شما می‌گویید خداوند عین کمال است و هر کمالی از خداست. لطغا بفرمایید آیا کمالاتی که در مدفوع سگ است، کمالاتش از خداوند است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه با دقت «برهان صدیقین» مطالعه شود اساساً این پدیده‌ها به اعتبار خودشان که حکم ماهیت دارند؛ را کمالی نیست. موفق باشید

38777
متن پرسش

«الهی كَمْ مِنْ سَحَائِبِ مَكْرُوهٍ جَلَّيْتَهَا عَنِّي...» سلام خدمت استاد طاهرزاده: امثال بنده توفیق درک حضور با شکوه حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» را در اوایل انقلاب و زمان جنگ نداشتیم. قبلاً شنیده بودیم ولی اکنون داریم می بینیم و تصدیق می کنیم که انصافاً حضرت امام «رضوان الله تعالی علیه» سرآمد تاریخ هستند و از همگان در تاریخ جلوتر بودند و چقدر خوب بی آیندگی و ذات ضعیف و کثیف و سست استکبار و صهیونیسم را شهود می کردند و مدام از آن گزارش می دادند. چه اندازه خوب خبر داشتند و از این سنت و قاعده خبر می دادند که هر چقدر در برابر جریان درّنده و وحشی و هار استکبار و صهیونیسم ایستادگی کنید، آن ها بیشتر عقب نشینی می کنند. آبادی دنیا و آخرت ما در ایستادگی همه جانبه در برابر مستکبران و درّندگان و وحوش غربی است. چقدر عالی و هوشمندانه و شجاعانه تیر نهایی و آخر را شلیک کردند و رمز نجات ملت ها را آشکار کردند و فرمودند: «این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بی شهادت میسر نیست!». گویا هر چقدر جلوتر می رویم امام و بیانات ایشان زنده تر می شود. استاد دعا کنید ما از این صراط و از این حضور زیبا و باشکوه تاریخی محروم نشیم. هسـت در قرب همه بیم زوال / نیست در بُعد جز امید وصــال

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز در بستری که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» راه را گشودند، این رهبر معظم انقلاب‌اند که در راستای عبور از تاریخ جاهلیتِ دوران، متذکر راهی می‌شوند که جبهه مقاومت گشوده و در این رابطه در دیدار با دست‌اندرکاران برگزاری کنگره شهدای استان فارس می‌فرمایند:
 « ما امروز در گیرودار یک مسئله اساسی و مهم در منطقه هستیم. همین مسائل مربوط به منطقه غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزه، مسائل کرانه باختری، اینها قضایای تاریخ‌سازی است. هر کدام از این حوادث می‌تواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود.
اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است.»
و این یعنی توجه به تاریخی که در راستای عبور از استکبار گشوده شده است؛ حال مورد تعجب است که چرا بعضی از کسانی مانند «مجمع مدرسین حوزه علمیه قم» که انتظار درک چنین حضوری از آن‌ها هست، متوجه این امر نیستند و طوری بیانیه می‌دهند که عملاً به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل و ادامه همین تاریخ خواهد بود. وقتی در آن بیانیه گفته می‌شود: «در باره جنایات اسرائیل تنها راه بازگشت اسرائیل به مرزهای 1967 و تشکیل دولت مستقل فلسطین می‌باشد.» آیا این مخالفت و رویگردانی با شعار حضور از بحر تا نهر نیست؟  که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «بدون تردید فلسطین یک مجموعه و تاریخ «از بحر تا نهر» است و قدس نیز پایتخت آن است.» عرایضی اخیرا در این رابطه تحت عنوان« بلاغ مبین و عبور از تاریخ جاهلیت» https://eitaa.com/matalebevijeh/17894 شده خوب است به آن بحث رجوع فرمایید.  موفق باشید           
 

نمایش چاپی