سلام استاد عزیز ان شاالله که صحیح و سلامت باشید استاد چرا ما آدم ها ظلم پذیر نیستیم یا بهتر بگم رنج پذیر نیستیم!البته (ما) نه بهتره بگم (بسیاری از ما) اکثر جوونای امروز تحت تاثیر شکست های عاطفی که میخورن دست به کارهای عجیب و غریب و سخت و تلخ میزنن و اونایی که جون سالم به در میبرن ماه ها و سال ها تحت تاثیر اون اتفاق رنج میکشن حالا اینا از مسائل عاطفی بسط بدیم به مسائل گوناگون باز همینه! یعنی از یه اتفاق کوچک،یه ظلمکوچکیا بزرگ یه بی توجهی یه توهین شنیدن یا هرچیزی اونقدر رنج میکشیم،اونقد خود خوری میکنم اونقدر اون اتفاق توی دلمون و ذهنمون مرور میشه که نگو من بار ها کتاب فرزندم اینچنین باید بود را خوندم و هربار با خوندنش اروممیشدم چون میگفتم دنیا همینه دیگه ولی الان نمیتونم هضم کنم که ادمای دنیا هم همینن و موضوعاتکوچک اذیتم میکنن و موضوعاتی ماها و سال هاست دارن مغزمو میخورن چون ادمایی اذیتم کردن و برام قالب درک نیست و نتونستم باهاش کنار بیام متاسفانه در حالیکه علمم واطلاعاتم میدونه که چه خبره ولی قلبم نمیتونه فرمان بپذیره و فراموش کنه ببخش استاد عزیز که یکم خودمونی صحبت کردم خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفتۀ جناب مولوی: «گر به هر زخمی تو پر کینه شوی / پس کجا بی صیقل آیینه شوی». سختی هایی که در مسیر زندگی سراغ انسان می آید برای صیقل دادن روح و روان اوست و هنر ما آن است که متوجه شویم امتحانهای الهی ما را ساخته و پرداخته می کند و فرمود: «وبشّرالصّابرین» یعنی در دل سختی هایی که در مسیر حق و حقیقت پیش می آید نهایت ارزشمندی وجوددارد مگر سختی هایی که به جهت گناهان و هوس ها پیش می آید که باید با توبه، آثار منفی آن را از میان برداشت. موفق باشید