متن پرسش
سلام علیکم
1-در ادامه سوال 1018؛میخواستم بدانم که بنده منظور شما را درست فهمیدم:تنگی و وسعت رزق به معنای کاهش و افزایش "کمی" در مقدار رزق نیست بلکه به معنای سخت یا آسان رسیدن روزی به انسان است.پس گناه سبب کاهش رزق از لحاظ کمی نمی شود و فقط باعث می شود که آنچه که برای ما مقدر شده است سخت تر به دستمان برسد و به نوعی ما گرفتار رزق خود میشویم.
2-اگر مطلب فوق صحیح باشد احساس میکنم که با مطلبی که در کتاب فرمودید تناقض دارد.شما در کتاب فرمودید که «رزقی که با التماس به دست می آید به جهت گناهانی است که انجام داده ام و رزق خود را از بین برده ام.»به نظر میرسد که از بین بردن رزق در اینجا به معنای کاهش کمی در مقدار رزق باشد.از طرفی هم در چند سطر بعد حدیثی از پیامبر اعظم نقل کرده اید که این مطلب راتایید میکند."ان الرجل لیحرم الرزق بالذنب یصیبه".اگر به سبب گناه رزق انسان تمام و کمال برسد ولی فقط به سختی برسد دیگر اسم آن محروم شدن از رزق نیست.لطفا توضیح بفرمایید.
3- اصلا عواملی وجود دارد که رزق انسان را از لحاظ کمی کاهش دهند؟
4- چرا عده ای از انسانها در آفریقا و بعضی از کشورهای جهان از گرسنگی می میرند.مگر خدا رزق آنها را نیز مقدر نفرموده است.مگر قرار نیست که روزی انسان به سمتش بیاید و او برای کسب رزق حرص نورزد؟
5- در قسمتی از کتاب فرمودید که هم امیرالمومنین و هم معاویه می دانستند که انسانهای سطحی نگر به باطل گرایش پیدا می کنند.آیا افرادی نظیر عمروعاص انسان عمیقی نبوده است؟ حال او از این نعمتش در راه شیطان استفاده کرده است. سوال اصلی بنده اینجاست که آیا لزوما عیق فکر کردن سبب هدایت انسانها میشود و یا شرایط دیگری نیز لازم است؟موفق باشید-یاعلی مدد
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی
1- احسنت، همین طور است. 2- از بینبردن رزق را باید به معنی از بینبردن راهی دانست که رزق به راحتی به ما میرسید و سخن رسول خدا«صلواةاللهعلیهوعلیآبائه» را باید با سایر سخنان حضرت و سخنان ائمه«علیهمالسلام» که تأکید دارند در هر صورت رزق تو به تو میرسد معنا کرد. 3- ظاهراً نه؛ چون میفرمایند: رزق از همان اول مقسوم است و قسمتشده. 4- اگر موضوع آفریقا را از نزدیک مطالعه کنیم به چیز دیگری میرسیم و آن قحطیزدگی است و ظلم فرهنگی که به آنها شده. 5- عمروعاص و معاویه در یک زمرهاند و حضرت صادق«علیهالسلام» آن را حیلهگری میدانند و نه عقل. موفق باشید