متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز
انسانها همواره در برخورد با وقایع مختلف چه این وقایع در خارج صورت گیرد چه در پیش خودمان (نه لزوما در ذهن در واقع منظور امور انفسی است که به آن علم حضوی دارم)به نحوی عمل میکنند که این برخورد تا حدود زیادی ناشی از عقاید (آن چه به آن علم حضوری داریم ودر برخورد با خارج به آن رجوع میکنیم)انهاست .واگر زبان آن را داشته باشیم میتوان انرا به اجمال به دیگری در ساحت حصول رساند (من نوشته های ملا صدرا را از این سنخ میبینم زیرا علی رغم بیان در ساحت عقل قابلیت رجوع به امری نفسانی در خود{علم حضوری} را میتوان درانها یافت).ایا در امام روح الله میتوان این نحوه برخورد را یافت؟بنده دنبال نوشته هایی از امامم که جنبه خود نگاری وتحلیل حالات درونی را داشته باشد که بتواند ما در تحلیل سیر الی الحق یاری کند.ممکن است این امور ناظر به امر خارجی بیان شود (صحیفه)اما ما را از بالا نشان بدهد. {چقدر باید بیقرار بود ؟چقدر ازاین بیقراری حق است؟چقدر باید حیران بود ؟چقدر ازآن ربط به عالم ما ونسبت آن با عالم خارج دارد؟هر نوشته ی دیگری غیر از امام نیز که در این امر ما را یاری میدهد طالبیم}
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی
به نظر بنده همینطور که در مورد ملاصدرا«رحمةالهمعلیه» میفرمایید، تمام نوشتههای امام چنین است که گزارشی است از حقایقی که با قلبشان درک کردهاند و سپس به زبان عقل و نقل ارائه فرمودهاند، علاوه بر کتب حضرت امام و علاوه بر المیزان نوشتههای حضرت ایتالهل حسنزاده، فصوص محیالدین و مثنوی مولوی و کتب شهید آوینی از این نوع است. موفق باشید