متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار:
در یکی از سؤال ها، دوستی از شما درخواست کردند که مواضعتان را نسبت به یک مقاله در یک نشریه زودتر مشخص کنید چون فضا بد است و کلی ریزش در طالبان معارف شما به وجود آمده است. البته بنده نمی دانم حفظ این جماعت و نگرانی از ریزش آدم هایی که با بادی می رویند و با نسیمی می ریزند چه اهمیتی دارد، اما استاد عزیز به نظر می رسد باید کمی تندتر و واضح تر احمدینژاد را زیر سؤال ببرید بلکه این جماعت کمتر بریزند!!! یا کمتر بریزانند!!! بگذریم
اما چند نکته:
1. استاد عزیز حداقل به واسطه چندسال مانوس بودن با آثار شما به خوبی می فهمیم که انتقاد شما از احمدینژاد با نوع انتقاد جماعت مذکور در بالا فرق دارد. در دستگاه تفکری شما اگر احمدینژاد نمره 15 می گیرد و باید به فکر رویش جدید بود، بسیاری از این آدمهایی که جماعت حزب اللهی دنبالشون راه افتادند نمره زیر 5 هم نمی گیرند؛ اما گویا شما اصرار دارید که با در لفافه حرف زدن، خودتان را در کنار نقادی شریعتمداری، قدیانی، زاکانی و هرندی و ... بگذارید. اشکالی ندارد خسروان صلاح خویش بهتر بدانند. لابد حفظ این جماعت خیلی مهم است!
2. فرمودید موافق بازگشت به گذشته نیستید، حق با شماست چون در همین دو سال دیدیم چند تا بهتر از احمدینژاد توی این مملکت ظهور پیدا کرده!!! هر طرف را که نگاه می کنیم یک مسئول انقلابیِ توانمندِ هزارهزاربار بهتر از احمدینژاد می بینیم. احمدینژاد دیگه کیه! فورانی از توانمندی های انقلابی داریم!!!!
3. استاد ببخشید لحنمان بد است! خود من هم موافق بازگشت احمدینژاد به قدرت نیستم؛ اما احمدینژاد یکی از سرمایه های واقعی انقلاب بود. او یکی از رویش های این تاریخ است. مگر هر تاریخی چندتا از این آدمها می پروراند. بله درست است انقلاب ظرفیت ساختن چند پله بالاتر از احمدینژاد را هم دارد، اما با همین یکی چه کردیم که حالا دنبال بهترش را می گردیم. می خواهید چشم بر روی این واقعیت ببندید که بیشتر مشکلات پیش آمده از فاعلیت احمدینژاد نبود بلکه مشکل قابلیت حزب اللهی ها بود. این سؤال را منصفانه جواب دهید که بر فرض احمدینژاد هیچ کدام از این اشتباهاتش را نمی کرد، ما الان به نقطه ای بهتر از الان می رسیدیم. به جای انتظارِ کسی بهتر را کشیدن، بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده می شود. مگر یاران امام علی همه بدون اشتباه و ناب ناب بودند. جناب مالک اشتباه نداشت. حتی اشتباهاتی که باعث شد امام معصوم در معذوریت قرار گیرد. حالا استاد عزیز خوب است عده ای که خود صبح و شام با کارهایشان به ولی اشان چیزهایی تحمیل می کنند به جای اصلاح خود، دنبال ضعف های مالک بگردند که چنین بود و چنان بود، خدایا بهتر تر! از آن را نصیبمان کن.
البته قصدم تقدس بخشیدن نبود که بگویم احمدینژاد شأن مالک اشتر را دارد. حاشا و کلا؛ اما باور دارم که هنوز فاصله ای عمیق با بسیاری از این انقلابی نماهای ما دارد. باور بفرمایید که کار کردن در آن موقعیت واقعا سخت بود و معتقدم احمدینژاد خیلی مراقبه و خودسازی کرده بود که تازه این طور شد! (خدا واقعا به داد ما برسد) براستی استاد این جماعت مدعی فکر می کنند در آن موقعیت بودند اشتباهات کمتری می کردند؟؟؟!!؟
4. البته که نباید به فکر بازگشت به گذشته بود؛ اما گذشته احمدینژاد نیست. گذشته سطحی نگری، دهن بینی، بی تقوایی و جمود و قبیله گرایی ما حزب الهی هاست که تا اصلاح نشود هزار تا بهتر از احمدینژاد بیاید آش همین آش و کاسه همین کاسه است.
5. استاد عزیز عذر میخواهم این مطالب را نوشتم باور بفرمایید که اصلاً مسئله من احمدینژاد یا فلانی یا بهمانی نیست. بلکه مسئله عدم انتقاد شما از این رفتارهای حزباللهیهاست. برای چه و به چه قیمتی؟!!! طرف میآید سؤال میپرسد که به خاطر فلان موضعِ شما تمام معارفتان زیر سؤال رفته و شما به جای متذکر کردن ایشان که مؤمن خدا اصلاً این چه منطقی است، تازه کلی قسم حضرت عباس میخورید که نه بابا اینطور نیست و آنطور است!!!! یاللعجب!!! آخر چه خیری در این جماعت است مادام که متذکر نگردند که کمی خود را اصلاح کنند.
استاد عزیز به جای انتظارِ بهتر از احمدینژاد را داشتن، خوب است دعا بفرمایید که خدا ما نیروهای به اصطلاح انقلابی را کمی هدایت فرماید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید «بهتر است برویم خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم از همین سرمایه هایی که در اختیارمان قرار گرفته بهترین استفاده را بکنیم؛ آن موقع بهترین ها هم برایمان پرورانده میشود.» و به همین دلیل بنده احساس میکنم کارهای فرهنگی بسیار حساسی زمین مانده است و باید کاری کرد که ماوراء جبههبندیهای سیاسی، تفکر به جامعه برگردد. موفق باشید