متن پرسش
بسمه تعالی
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی
در کتاب زمزم عرفان ایت الله بهجت در خصوص مساله وحدت مجود مطلبی فرموده اند تحت عنوان وحدت حکمیه و کثرت حقیقیه و اضافه می نماید ندیدم کسی این مطلب را گفته باشد و در توضیح ان می فرماید وقتی خورشید امد ستارگان دیده نمی شوند اما واقعا هستند انچه می بینند واحد است تجلی حضرت حق است (ظاهرا منظور ایشان این است که در ان حال کثرات از نظر انان محو می شود در حالی که وجود دارند ) و می فرماید فردی مانند سید محمد کربلایی که یک شب تا صیح گریه می کند اگر وحدت حقیقیه باشد گریه برای چه ؟ کلمه حکمیه در این جا به چه معنا ست؟ و نظر شما در این باره چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام:
به نظرم آقا در مورد محو صورت مخلوق در موقع تجلی نور حق، نظر به محو اعیان ثابتهی مخلوق دارند وگرنه لازم میآید که در عرض حضرت حق مخلوق موجود باشد که این با بینهایتبودن خدا نمیسازد. ولی در مورد رجوع عبد به حق که امثال آیتالله محمد کربلایی دارند، موضوع عبارت است از سیر از وجود موهوم به فنای در حق است و باقیشدن به حق در عین احساس عبودیت به عنوان عین ثابتهای که معلوم حق است و نه مخلوقی در عرض خداوند. موفق باشید