متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی پچ پچ ها شنیده می شوند اما فریادها هرگز!
من از شنیدن صدایی سخن می گویم که تریبون ِ آن پلاسکو بود و روایتش ایثار. صدای آنان که روحشان زخمی ست. زخم هایی که در قساوت ِمدرنیته بر پیکره ی روحشان نشسته است. باید جای ما باشید، تنها چند روزی را جای ما نفس بکشید، جای ما قدم بردارید و زندگی کنید تا عمق ِ دردهای ما بر دلتان بنشیند آن وقت از منظر چشمان ما به نظاره نشینید تحلیل های پی در پی را. سخن من فارغ از هرگونه دربستی ِسیاسی دو کلام رنج نامه است. رنجی که ما از بی هویتی مان کشیده ایم. رنج سفر از خود به خود. رنج میان دو راه بودن. رنج نه این بودن نه آن بودن. رنج طلوع ِانسان انقلابی در پس ِسیاهی مدرن. اصرارهای شما وقتی برای ما لقمه می گیرید بسیار دیدنی ست. نه لقمه ی احمدی نژادی به ما می ساخت نه لقمه ی رئیسی سان وقتی اکنون سیاست ِشما حرکت اجتماعی ِما را سخت و پیچیده می کند. کمی آرامتر. بگذارید ما تازه به دوران رسیده ها کمر راست کنیم و در پس ِآوارهای پلاسکوی سفر تاریخی مان، هویتی در سایه سار انقلاب برای خودمان دست و پا کنیم. ما خسته تر از آنی هستیم که در کشمکش سیاست های شما بتوانیم در انقلاب تاب بیاوریم. شاید راز دو قطبی همین باشد، همین که شما یک طرف باشید و ما خستگان در مقابل ِشما. نه ما در انقلاب هویتی یافته ایم و نه شما در مدرنیته شکسته اید. راه آمده مان جداست اما انقلاب بشارت ِپیش روی ماست. بشارت خدا بر ما که این چنین منت نهاد و ولی خدا را بر احوال ما خستگان بیش از دیگران آگاه ساخت.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حق را در هرجا و در هر آینهای به همان اندازه که رُخ نموده، باید شناخت و به آن دل داد. و اگر حضرت محبوب را منحصر به آینهی خود کردیم، عملاً او بهکلّی از قلب ما محو میشود، به همان معنایی که حضرت حق فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها» (47)/ نساء) ای کسانیکه به شما کتاب خدا داده شده است، به آنچه ما نازل کردیم و شما آن را از طریق خود میتوانید تصدیق کنید ایمان بیاورید قبل از آنکه چهرههای جان که تا دیروز به سوی حق بود، محو شود و به گذشتهی غیر توحیدیتان برگردید. موفق باشید