متن پرسش
سلام علیکم:
استاد فکر کنم متوجه منظورم در سوال ۲۰۲۵۱ نشدید. ببینید؛ اتحاد عالم و معلوم در علم به خود مشخص است چون هم عالم خودم هستم هم معلوم خودم هستم، پس در واقع عالم همان معلوم است. ولی در علم به احساسات و تصورات خود، عالم خودم هستم ولی معلوم که احساس من است خودم نیستم بلکه فرع بر وجود من است. در اینجا عالم و معلوم یکی نیستند بلکه معلوم صفتی است برای عالم. تشکر. ببخشید وقتتان را می گیرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که در علمِ به احساسات هم، احساسات جزء علم انسان میشود و علمِ به خود همان علم به احساسات و تصورات خود است. زیرا در مجردات، عارض و معروض و وصف و موصوف همه در مقام اتحاد هستند. موفق باشید