متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید: جهانیبودنِ دین حضرت موسی و حضرت عیسی «علیهماالسلام» به این معنا نیست که اگر کسی بر دین حضرت ابراهیم «علیهالسلام» بود خارج از دینِ آن دو پیامبر است، مثل همینکه جهانیبودنِ اسلام، به آن است که اسلام بقیهی ادیان را دعوت میکند به رجوع به توحید، نه آنکه دعوت کند به اسلام به معنای دین حضرت محمد «صلواتاللّهعلیهوآله» بلکه دعوت می کند به تسلیم خداوند بودن. در حالی که قرآن فرموده «ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما» به نظرم با فرمایش شما تضاد داشته باشه. اگه امکان داره این تضاد رو برام حل کنین. اگر کسی بداند که اسلام دین حق است حق ندارد مسیحی یا یهودی باشه این فرمایش قرآن که شما فرمودین مال کسانیه که به حقانیت دین اسلام پی نبردند. اجداد حضرت رسول طبق فرمایش علامه بر دین ابراهیم بوده اند و در تاریخ نیامده که مسیحی یا یهودی باشند. استاد رائفی که می گویند یهودیت و مسیحیت دین قومی است نه دین جهانی. من با توجه به اینکه اجداد حضرت رسول هم دین حنیف داشته اند می توانم این مطلب رو قبول کنم. پاسختون برام قابل قبول نبود. به نظرم اسلام کسانی که جاهل قاصرند رو در نظر گرفته و این دعوت به توحید و اشتراکات ادیان مربوط به اونهاست و گرنه اسلام کجا قبول میکنه کسی حقانیت اسلام رو قبول داشته باشه بعد به دین قبلیش باقی مونده باشه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آنجایی که قرآن میفرماید: «ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما» در مقابل روحیهی یهودیگری و مسیحیگری حزبی است که به جای آنکه تسلیمبودن در مقابل خدا و توحید را محورِ فهم و عبادت خود قرار دهند، صِرفِ یهودیت و یا نصرانیت را حق میدانند. عرایضی در این رابطه در تبیین آیهی 162 سورهی نساء شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید