متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم:
نقد هیوم توسط علامه طباطبایی در مورد منشأ تصورات که میفرماید: منشأ اين علم آن است که هر علم حصولی مسبوق است به يک علم حضوري؛ يعني قبل از آنکه نفس تصوري از شيء حاصل کند، بايد واقعيت آن شيء را به علم حضوري دريابد.
سوال اینجانب این است که: علامه میفرماید (قبل از آنکه نفس تصوري از شيء حاصل کند، بايد واقعيت آن شيء را به علم حضوري دريابد)، منظور از واقعیت شیء چیست، و واقعیت شئ به چه معناست و چگونه بدست می آید؟ یعنی نفس واقعیت شئ را در خود میابد و حاضر می شود؟ نفس مگر به افعال خود و شئون و مراتب خود علم حضوری ندارد؟ شی خارجی که خارج از نفس است چگونه به آن علم حضوری پیدا کند؟ مگر می شود؟ پس تکلیف علم حصولی که یک ادراک بدیهی است چه می شود؟ مگر علم به خارج حصولی نیست؟ که البته هست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بر روی «مُعدّبودن» شیئ خارجی و ابداعِ نفس، صورتی مطابق شیئ خارجی فکر کنید. احتمالاً در آرشیو سایت در قسمت «معرفت نفس» بتوانید مطالب را دنبال فرمایید. بهتر از آنجا، کتاب «معرفتِ نفس و حشر» است. موفق باشید