متن پرسش
باسلام وخسته نباشید! جناب استاد : شخصی سی دی وکتاب معرفت النفس شمارا به بنده داده و من مباحث رادارم پیگیری میکنم. سوالی برایم پیش آمد درنکته سوم. من در سوالهایی که دوستان ازشماپرسیدند آخرنفهمیدم اگر من میتوانم به نفس خودم احاطه داشته باشم تا مریض نشوم وشرایط را برای ورود میکروب فراهم نکنم پس دررابطه با سوال بعدی که درهمان جلسه ازشما پرسیدند دیوانگان هم میتوانند خودشان را سالم کنند درحالی که این به دورازذهن است!!!! وشما بازمیفرمایید من او درارتباط با نفس اش دچار اختلال شده، افراد منگل تنشان در قبضهی منش مگر نیست پس چرا نمی توانند خود را درمان کنند. حتی با این حساب پیری این جا نقض میشود. ممنون جواب من را بدهید بار دیگرتاکید میکنم شما فرمودید تن در قبضه من است یعنی من مرتبه اش بالا تر از تن است پس احاطه دارد پس چرا بدنمان پیر میشود و نمیتواند کاری بکند؟یا منگل نمیتواند خود را درمان کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام : آری تن در قبضهی «من» است ولی اگر تن انسان به هر نحوی ناقص باشد و نفس نتواند ارادهی خود را در آن ِاعمال کند مشکل باقی میماند. عرض شد اگر نظام عصبی یک انسان در دورهی جنینی یا در غیر آن دوره مشکل داشته باشد، در عینی که تن در قبضهی «من» است ولی تن سالمی نیست تا نفس ارادهی خود را بر آن إعمال کند. در مورد بیماریهایی مثل سرماخوردگی، آری اگر با تمرکز لازم قدرت نفس خود را در امور مختلف پراکنده نکنید و بتوانید با قدرت کاملی در بدن خود حاضر باشید از اصابت میکربها در امان خواهید ماند، به همین جهت بعضیها دیرتر سرما میخورند. فراموش نکنید نفس انسان ایجاد کننده تن او نیست موفق باشید