متن پرسش
سلام علیکم:
در بررسی که درباره مولوی در اندیشه امام و آقا و علامه جعفری داشتم در عین اینکه به تمجید از این ظرافت و زلال معارف و حکمت مولوی و اینکه افق متعالی انسانی و وجودی را مقابل بشر می گشاید تا در ساحت معنوی و حضور باشد و اینها از بزرگواری این شخصیت است، ولی چندین بار به صراحت می گویند که دیدگاه های تصوف تا حدودی در اندیشه مولوی رسوخ پیدا میکنه و مشهوده و نمی توان این را انکار کرد و قطعا مبانی نظری و عملی تصوف مورد نقد جدی است و اینجا هم اختلافات و مواردی با مولوی در اثر تاثیر پذیری از تصوف پیش می آید. سوالم این است مولوی چه میزان از صوفیه تاثیر پذیرفته که چنین شخصیتهای بزرگواری که به عظمت مثنوی قائل اند و حتی معتقدند می تواند تفسیر منظوم قرآن باشد، درباره گرایش های صوفیانه خود نقد دارند و آن را می پذیرند و در مقابلش بحث انتقادی دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که از چه زاویهای جناب مولوی را بنگریم. ممکن است بعضی حرکات ایشان را صوفیانه دید. ولی میشود طور دیگر هم به آن نگریست. بنده نتوانستهام در آن حدّ که مولوی را میشناسم، او را مثل فرقههای صوفیه بنگرم. آری! معلوم است که به گفتهی او: «هر کسی از ظنّ خود شد یارِ من / از درون من نجست اسرار من.» موفق باشید