متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به سوال قبل چرا می فرمایید همه موجودات آگاهی از خالق خود دارند و نمی فرمایید آگاهی از خود دارند درحالیکه نمیشود از خالق آگاه بود و از خود نبود (مگر در مراتب بالای فنا که آنهم لابد تجرد بالایی میخواهد) به هر حال اگر از خالق هم فقط آگاه باشند این آگاهی نشان از تجرد دارد در آن سوال حقیر کار به آیات تسبیح نداشتم (که همان تسبیح هم نشان از تجرد است گر چه حقیر همه ی این امور که بوی تجرد میدهند را مادی میدانم) روی سخنم بر دو دسته آیات بود یکی آیاتی که زمین و آسمان سخن میگویند یا آیه امانت یا سوره اذا زلزلت، دسته دیگر صحبت حیوانات که فوق تجرد مثالیست که صدرا مطرح میکند به داستان هدهد نگاه کنید هدهد واقعا از تجرد مثالی فراتر است و به وضوع تجرد عقلی آنهم در چه رتبه بالایی مشخص است «وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ» مطلب بعد نفوس فلکی که سابق مطرح میشد و در عرفان نیز پذیرفته شده است را چه میکنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه داشتن روح و تجرد آن، بودن نفس یا روحی است که بدنی را تدبیر کند. در این مورد خوب است به آیهای که میفرماید: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ» (ص/۷۲) نظر بفرمایید. موفق باشید