متن پرسش
ضمن سلام میخواهم برانم که سرّ حکمت دانستن یک چیز چیست؟ مثلا چرا استاد عالی قدر ما استاد طاهر زاده در مباحث خودشان مسائل سیاسی را مطرح میکنند که چندان مربوط به موضوع نمیباشد؟ مثلا در بحث "زن" از مصدق سخن به میان می آورند و میگویند که ایشان یک کافر به تمام معنا هستند. شنیدن این سخن برای جاهلی که عمری با آثار این گونه افراد عشق کرده چه حس و قضاوتی را در دلشان ایجاد میکند؟ شاید باعث شود که عده ای که از نظر سیاسی با ایشان اختلاف نظر دارند به دلیل این اختلاف نظر از شنیدن بحث ها خودداری کرده و هدایت نشوند ؟
در حالی که میشود برای مسائل سیاسی جلسه های مجزایی در نظر گرفت.
البته بنده به این حقیقت کاملا واقفم که ایشان مصداق حدیثیند که میگوید افرادی گوششان ، لسانشان و خلاصه کلیه ی جوارحشان گوش و چشم و ... خداست.(با مراتب گوناگون).
ولی میخواهم بدانم که سر و حکمت این کارشان چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی
علیکم السلام
از سر دلسوزی نگران هستی که افراد بتوانند هرچه بیشتر با معارف الهی آشنا شوند، خداوند شما را با پیامبران«علیهمالسلام» که دلسوزان واقعی بشریتاند محشور کند، ولی ای عزیز! اگر در دل معارف الهی، جهتگیری سیاسی و اجتماعی افراد تصحیح نشود، عبادات او به کارش نمیاید.
در همین راستا است که پیامبر«صلواةاللهعلیهوآله» میفرمایند: « لَوْ عَبَداللهَ عَبْدٌ سَبْعینَ خَریفاً تحتَ المیزاب قائماً لیلهُ، صائماً نهارُه، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ ولایةُ علیبنابیطالب«علیهالسلام» لَأکَبَّهُ اللهُ عَلَی مِنْخَریهِ فِی النّار»؛ اگر بندهای خدای را هفتادسال زیر ناودان کعبه عبادت کند در حالی که شبها به نماز ایستاده و روزها، روزهدار است و ولایت علیبنابیطالب«علیهالسلام» را نداشته باشد، از بینی او را در آتش میاندازند.
پس پذیرش ولایت الهی و قبول حاکمیت احکام الهی در نظام اجتماعی – که از طریق خدا و رسول«صلواةاللهعلیهوآله» و امامان معصوم«علیهمالسلام» - محقق میشود شرط دینداری است و اگر امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» در مورد مصدق میفرمایند: «او هم مُسلم نبود» بر همین اساس است که عرض شد.
موفق باشید