متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما. همان طور که می دانیم حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام جواد الائمه (ع) با توطئه همسرانشان به شهادت رسیدند. لطفا بفرمایید که شبهه ای که می گوید این امامان در انتخاب همسر نعوذ بالله اشتباه داشته اند و معصوم نیستند را چگونه پاسخ می گوییم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی
علیکم السلام
موضوع علم امام از موضوعات مهم کلامی است که در آنجا جایگاه علم امام روشن میشود و اینکه آیا از آن علم باید در این امور هم استفاده کرد و یا علم به سلسله علل است تا روند عالم را بشناسند و در هدایت انسانها استفاده کنند. در این رابطه نوشتهای را که قبلاً در رابطه با اینکه چرا علی«علیهالسلام» با اینکه میدانستند شب نوزدهم ماه رمضان ضربت میخورند به مسجد رفتند را خدمتتان عرض میکنم، إنشاءالله جوابتان را میتوانید در آن در آورید.
سئوال: اگر پیامبر وامامان (علیهمالسلام) علم غیب داشتند ، چرا رفتارشان آنچنان عادی است که گویا هیچ اطلاعی از غیب ندارند ؟ آیا اگر واقعاً علم غیب داشتند نباید خودشان را در معرض هلاکت قرار نمیدادند .
جواب: اولاً : قرار نیست امامان از علم غیبی که خداوند در اختیار آنها گذارده تا بشریت را هدایت کنند ، در زندگی عادی و به نفع شخصی خود استفاده کنند و نظام زندگی را از مجاری عادی خارج کنند . به همین جهت با اینکه منافقین را میشناختند با آنها با حفظ ظاهر برخورد میکردند و یا در قضاوت هرگز از علم غیب استفاده نمیکردند .
ثانیاً: علم غیب ، مسیر حوادث را تغییر نمیدهد بلکه علم به مسیر حوادث است از طریقی که واقع میشود . یعنی امام علم دارد که فلان حادثه با چه عللی حادث میشود ، در واقع علم غیب ، علم به سلسله زنجیرهای علل است که اراده خود فرد یکی از اجزاء این سلسله است و علم به سلسله و زنجیرة علل ، سلسله و زنجیره را تغییر نمیدهد ، یعنی امام پیمیبرد که فلان حادثه به طور حتم در فلان زمان واقع میشود . یعنی علم به غیب ، علم است به آنچه پیش خواهد آمد و این علم، مسیر حوادث را تغییر نمیدهد و تکلیفی هم نمیآورد تا امام تلاش برای تغییر واقعه کند ، زیرا که علم به نظام تکوینی و غیبی عالَم است ، میبیند که این فرد به خاطر اعمالش طبق نظام تکوین سرنوشتش چنین میشود .
ثالثاً: علم امام ، علم است به آنچه در لوح محفوظ هست و حتمیالوقوع است و لذا آنچه حتمیالوقوع است تکلیف به آن تعلق نمیگیرد. و امری را انسان در موردش تلاش میکند که امکان شدن و نشدن دارد ، پس علم امام ربطی به تکالیف خاصه او ندارد .
رابعاً: چون امام به مقام رضا به قضای الهی رسیده ، اصلاً دوست دارد آنچه را خدا اراده کرده است واقع شود . لذا چون در قضای الهی رانده شده که مثلاً علی(علیهالسلام) به دست ابنملجم شهید شود ، امام اصلاً جز این مطلب را طلب نمیکند ، و این غیر از آن است که انسان در شرایط عادی باید از مهلکه خود را رها کند ، چون این مهلکهها را در نظام عالم تکلیف، برای او ایجاد میکنند و او هم باید با اراده و اختیار خود در مقابل آنها تلاش کند. برعکس، آن حقایق غیبی را برای امام از طریق علم غیب مینمایانند و خبر از نظام حتمی و قضای رانده شده به او میدهند تا در هدایت مردم به حقایق آگاهی داشته باشد و هدایتش همه جانبه باشد، نه اینکه این علوم غیبی برای او تکلیف و موضعگیری شخصی در برداشته باشد