سلام استاد: عید نوروز بر شما مبارک. بعضی وقتها با سر زمین میخوریم! باورمان نمیشود که دوباره بر میگردیم به اعقاب خویشتن! استاد ماه رمضان که جلسات شما نیست انگار دنیا برایمان تمام شده! فقط با جلسات شما زنده ایم بخدا قسم. کاش میشد جلسات شنبه در ماه مبارک برگزار شوند. ممنونم که هستید استاد گرانقدر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در بستر افق عید معنویت، ظهور عید طبیعت را که ما را به ادامه حیات و باز هم حیات میخواند به جنابعالی تبریک میگویم. این حالی که میفرمایید، قصه ایمان است نسبت به افقی که بحمدالله در مقابل این نسل در حال گشودهشدن است. زیباییِ موضوع در اینجا است که نه میتوانیم از آن بگذریم و نه میتوانیم به راحتی آن را از آنِ خود کنیم. قصه نالهها و امیدهای حضرت سجاد «علیهالسلام» در دعای «ابوحمزه ثمالی» است که به یک معنا قصه سرود ایمان است، و آنچه جنابعالی در سرودههای خود بعضاً پیش آوردهاید و در همین حالت است که خوب است باز اشعار خود را بسرایید. عرایضی در جواب سؤال شماره 37216 شد. موفق باشید