متن پرسش
سلام مجدد استاد عزیز
جانم فدای شما که هیچ گاه در صبر و تواضع و ادب و منطقتان خللی پیدا نمیشود و سوال از شما همیشه مایهی انبساط روحی و یادگیری است. در پاسخ سوال 4772 فرمودید:
«میفرمایید «مگر گفتمان آقای احمدینژاد جدا از شخص ایشان بهوجود میآید» فراموش نفرمایید این گفتمان، همان گفتمان انقلاب و امام بود که آقای احمدینژاد همچون سربازی فداکار و بر عکس دولتهای قبلی آن را به صحنهی اجرایی کشور آورد.»
بنده کاملا این را میپذیرم که گفتمان آقای احمدینژاد همان گفتمان انقلاب و امام بود اما همان طور که خود حضرت عالی بهتر از بنده میدانید گفتمان امام صرفا یک بحث تئوریک نیست و تحقق آن نیاز به مجاهدت عملی دارد. به نظر بنده علت دستاوردهای آقای احمدینژاد برای کشور بیشتر به بعد عملی بسیار قوی ایشان بر میگشت. آن زهد و خلوصی که از دیرباز در زندگی شخصی ایشان وجود داشته، آن ارادت ومعرفت عمیق و تأثیرگذار به امام زمان (عج) که معلوم است صرفا یک حرف شعاری نیست، آن عشقی که ایشان به نوع انسان و مردم و محرومین داشتند، و همین معرفت به اسلام و امام زمان و عشق به مردم بود که نیروی محرکهی ایشان در سفرهای استانی و سیاست خارجی و داخلی بود که منشأ برکات فراوان شد، و آن نگاه تحلیلی دقیق و آن ادبیات فطری عمیق ایشان نسبت به مسائل بشری که حتی روشنفکران خارجی را به تحسین و شگفتی وا میداشت و شما بهتر از حقیر میدانید که این خصایل به سختی به دست میآید و بسیار سختتر به طور توأم در یک فرد جمع میشود. بنده حرفم این است که چگونه میتوان به همچین شخصیتی که تا همین الان هم قدر و منزلتش شناخته نشده و به شدت مظلوم قرار گرفته پشت کرد و ایشان را تمام شده انگاشت؟ معرفی آقای مشایی دلیل شما است؟ حرف من این است مگر ایشان جرمی مرتکب شده؟ مگر منعی از لحاظ اخلاقی و قانونی و شرعی در این زمینه وجود داشته؟ آیا این که ایشان امتداد گفتمان انقلاب را با تمام جامعیت و خلوص آن فقط از طریق آقای مشایی که همفکر ایشان هستند و از تجارب ایشان برخوردار هستند میسر میدیده خطا است؟ بر فرض که بنا به نظر حضرت عالی آقای مشایی به علت مسائلی که علماء برای ایشان ایجاد کردند این توانایی را نمیداشت اما این ضعف علما و تفکر دوستان جبهه پایداری است نه جرم آقای احمدی نژاد!
بنده معتقدم به مراتب بیشتر از بعضی از حرکات آقای احمدینژاد که اگر خودمان را جای ایشان و شرایط سخت ایشان بگذاریم شاید برای آن حرکات هم توجیه پیدا کنیم، بیمهری و کملطفی ما و کمکاری ما در تبیین شایستگیهای خاص آقای احمدینژاد باعث گم شدن هشت سال ایشان میشود هر چند بنده معتقدم این هشت سال گمناشدنی است و تاریخ حقانیت ایشان را اثبات خواهد کرد. اما ما باید تصدیق کنیم که چه قدر به شخص آقای احمدینژاد مدیونیم و چه قدر بازخوانی عملکرد هشت سالهی ایشان برای خود ما مفید است و پشت کردن به ایشان آن هم در حالی که ایشان هشت سال مظلوم بوده و این مظلومیت رو به افزایش است جز یک بیانصافی و گناه بزرگ در حق آقای احمدینژاد و در حق گفتمان انقلاب اسلامی و در حق خودمان نیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید موضوع بسیار حساس و دقیق است، شاید در جواب سؤال شمارهی 4806 تا حدّی موضوع روشن شده باشد. ولی همانطور که عرض کردم موضوع بسیار حساس است و به این موضوع هم فکر کنید؛ راستی آقای احمدینژاد خود را فدای آقای مشائی کرد و یا اینهمه نیروهای انقلاب را؟ آیا امکان این راکه آقای احمدینژاد در تشخیص آقای مشائی اشتباه کرده است را میدهید؟ آیا در این مورد هم ما باید به دنبال آقای احمدینژاد راه بیفتیم؟ موفق باشید