متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز دل...
یکی از اساتیدما در درس کلام جدید می گفت که درست است که اصالت وجود حق است ولی چون در بحث اصالت وجود ما ماهیت را نادیده می گیریم به همین دلیل می بینیم که در فلسفه ملاصدرا طبیعیات و پرداختن به علوم طبیعی که شالوده نیازهای اجتماعی و نیازی مبرم برای تمدن سازی است نادیده گرفته می شود
مثلا با بحث اصال وجود نمی شود ما بیاییم علم درخت شناسی درست کنیم چون طبق اصلات وجود توجهی به درخت بودن درخت نمی شود که حالا بخواهد مبنای تولید چنین علمی شوددر نتیجه ما بعد از حکمت متعالیه رشد علوم طبیعی را در جامعه اسلامی و با نگاه اسلامی نداریم
ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چقدر خوب است کسی که از حکمت متعالیه چیزی نمیداند لا اقل نظر ندهد. این بندهی خدا اصلا نفهمیده این که در حکمت متعالیه ماهیت را نادیده میگیرند یعنی چه، فکر کرده چیزی هست و حکمت آن را نادیدهمیگیرد. در حالی که همهی مشکلات آن است که ما در بسیاری از موارد به چیزی نظر داریم که واقعیت خارجی آن مربوط به وجودش است و نه مربوط به محدودیتهایش که جنبهی عدمی دارد. این چه هنری است که ما با جنبههای عدمی شیء بخواهیم شیء را بشناسیم؟ موفق باشید.