متن پرسش
با سلام در رابطه با سوال و جواب سوال 5327 چند سوال داشتم: 1- شما می فرمایید که ما مغزمان را هم مثل دستمان احساس می کنیم و چون مدرِک غیر از مدرَک است پس مغز نمی تواند عامل ادراک باشد. ولی مسئله این است که ما هرگز مغزمان را احساس نمی کنیم. همانطور که مثلا کلیه و روده مان را احساس نمی کنیم؟ 2- در رابطه با خواب انسان کور مادرزاد سوالم این است که او می تواند مثلا درخت یا میوه یا انسانی را که هرگز ندیده است در خواب ببیند؟ 3- در رابطه با سوال 8 فرموده اید " تدبیر نفس گاهی از راه دور انجام میشود، مثل کاری که مرتاضها در نگهداشتن قطار میکنند"، ولی مگر نفس مجرد و فوق زمان و مکان نیست؟ پس دوری و نزدیکی برای نفس چه معنایی می تواند داشته باشد؟ در رابطه با کار مرتاض هم، بدن مرتاض از قطار فاصله دارد نه نفس او. خودتان فرموده اید که علت اینکه ما نفسمان را در بدنمان احساس می کنیم به دلیل توجه شدید نفس به بدن است و نه نزدیکی نفس به بدن که حالا در خواب بخواهد از آن دور شود. 4- در رابطه با خواب رفتن از طرفی گفته می شود که در خواب چون حجاب بدن کنار میرود ادراک انسان شدید تر می شود و چیزهایی را در زمان آینده یا مکان دور ادراک می کند. ولی از طرف دیگر گفته می شود که وقتی انسان از خواب بیدار می شود متوجه می شود از اتفاقاتی که در اطراف او افتاده بیخبر بوده است. اگر در خواب ادراک شدیدتر است چرا از چیزهایی که در بیداری آنها را ادراک میکرده است غافل می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ادراک مغز یا کلیه به این معنا است که میفهمیم مغز و کلیه داریم 2- بر اساس تصوری که از پدیدهها ساخته، خواب آنها را میبیند 3- توجه به پدیدههای دور و نزدیک به وسیلهی نفس غیر از حضور نفس است. آنچه لامکان و لازمان است نفس است ولی توجه نفس شما چیز دیگری است 4- ادراک نفس از آن جهت که نفس است غیر از ادراک نفس است از آن جهت است که به کمک ابزاری مثل بدن عمل میکند. موفق باشید