متن پرسش
با درود و سلام فراوان خدمت استاد عزیز
با مطالعه جلد 8 و 9 اسفار و اثر ارزشمند حضرت عالی در باب معاد و با توجه به اندوخته های قبلی ام، از موضع مطالعات تطبیقی ادیان به این نتیجه رسیدم که فضیلت اسلام و علوم عالیه اسلامی نسبت به دیگر ادیان یکی در بحث جایگاه انسان کامل در هستی است و دیگری در چیستی و کیفیت معاد انسان. با مطالعه موجزی که در باره مکاتب غیر ابراهیمی مثل نوافلاطونی، تائوئیزم و بودیزم داشتم و مباحثاتی که با بعضی از پیروان آن ها داشتم در عقاید همه آن ها اشاراتی به وحدت وجود، نحوه وجود موجودات مجرد و مادی، اشراق، عالم عقل و ... غیره میتوان یافت اما آن درر گرانبهایی که در هیچ کدام یافت نمیشوند همین دو مقوله حقیقت انسان کامل و معاد است و این خود راز برتری علم و کشف انبیاء نسبت به ادراکات حکمای و عرفای غیرابراهیمی را آشکار میکند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف و نتیجهگیری خوبی است ولی موضوع وحدت وجود به آن معنا که در عرفان اسلامی برگرفته شده از قرآن و موضوع اصالت وجود در مکتب صدرایی به صورتی که تدوین شده نیز به عنوان یک تفکر تمدنساز برای عبور از غرب حرفهای اساسی دارد. موفق باشید