متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز که با گوش کردن به بحث معرفت نفس و معاد شما دین برام بسیار شیرین تر وجذابتر وقشنگتر وفابل فهم تر شده.
استاد بنده زیاد قران میخونم و خیلی علاقه دارم وگاه وبیگاه قران میخونم واصلا بسیاری مواقع وقتی از کنار قران رد میشم قران رو باز میکنم و یه خط میخونم و میبندم.
و از بسیاری از ایات قران لذت میبرم ویجورایی حس میکنم که قران توی قلب ادم قرار داره وصرفا چنتا جمله نیست ایاتی که درباره خداست مثه سوره ی انعام و ایت الکرسی و... از این قبیل ایات که واقعا دلم رو میبره. سوره های اخر قران که جذابیتها ومعارف ونکات خودش رو داره مانند مباحث قیامت که خود شما بیشتر خبر دارید.
استاد عزیز شبهه ی دارم.
من ریشه ی خیلی از علوم رو توی قران میبینم و با قرآن واقعا احساس ارامش دارم ولی یه موضوع من رو گاهی اوقات بهم میریزه.
وقتی توی سخنرانیهای شما حرف از کتاب اپانیشادها یا فلوتی که شما فرمودید سه تا معراج روحانی داشته صحبت به میون میاد دلم میلرزه به خودم میگم نکنه کتابهایی دقیق تر از قران هستند و من از انها بی خبرم!! استاد چرا فقط قرآن؟؟ وجه تمایز قرآن باسایر کتب دینی چیه؟ عرفان های نوظهور وکتابهاشون آیا حرفی برای گفتن دارند؟؟ بنده به این کتابها دسترسی ندارم واصلا میترسم سراغشون برم.اگه حرفی ندارن پس چرا افراد دنبالش میرن؟؟ اگه قرآن این همه حقایق داره که روایات وعلما و ... میگن پس چرا کسی سراغش نمیره یا خیلی کم مورد نظر قرار میگیره؟؟
استاد این سوالات رو برای جدل نپرسیدم واقعا برام سواله پس خواهشا اگه برای شما مقدوره کمکم کنید .
از اون طرف لذت قران رو حس میکنم ونمیتونم ازش کناره بگیرم ولی پیش خودم میگم خب این یه حس بی دلیله مثه یه نفری که به شعر علاقه داره!! با اینکه میدونم قران شعر نیست ولی دلم همیشه با این شبهات درگیره!
چه کنم یقین بیاد سراغم و مثه اشخاصی که اگه سرشون رو ببری دست از دینشون بر نمیدارن بشم.استاد چه کنم محکم باشم وبا ابتدایی ترین شبهات ذهنم درگیر نشه؟
ببخشید که با سوالاتمون وقتتون رو میگیریم.
از خداوند میخوام که شما رو حفظ کنه و به هر انچه میخواهید برسید انشاالله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از طریق فطرت خود متوجه میشود همان خدایی که انسان و جهان را با چنین دقت و استحکامی آفریده قرآن را نیز نازل نموده و بدین جهت قرآن متذکر حقیقت انسان و جهان هستی است ولی همانطور که فرمود: «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» همهی پیامبران در شرایط تاریخی خود از همان حقیقتی که قرآن متذکر آن است برای بشر ارمغان آوردهاند و آنهایی که در زمان خود دست به ریسمان الهی زدند بهرهی لازم را از حقیقت بردند چه افوطین باشد و چه حواریون مسیح. ولی این هیچ ربطی به عرفانهای نوظهور که بیرون شریعت الهی متولد شدهاند ندارد که اینها انسان را گرفتار توهّمات میکنند. در راستای اطمینان قلبی نسبت به قرآن کافی است مدتی از طریق تفاسیر قابل اعتماد در قرآن تدبّر کنید در آن صورت به حقیقت آن پی میبرید و از ان به بعد حقیقت را در هرجا که باشد و به هر اندازه که باشد میشناسید. موفق باشید