متن پرسش
سلام استاد عزیز جوانی هستم که به خاطر چهره زیبام و اینکه هر چند گاهی دوستانم از چهره زیبای من به نحوی تعریف میکنند دچار شخصیتی خودشیفته شدم و زیاد توی اینه نگاه میکنم و با کمال تاسف بگم به جای اینکه عالم دینی داشته باشم عالمم شده جلب توجه کردن برای خانم ها و دختران طوری این مسئله برام مهم شده که اگه یه روز برم خیابون و کسی بهم توجه نکنه دچار کاهش اعتماد به نفس میشم بله میدونم به یک حیوون تبدیل شدم اما استاد به جان سید علی که برام خیلی عزیزه نمیخوام اینطوری باشم جزوه مرزهای ارتباط رو خوندم چند بار هم خوندم اما نشد سعی کردم نظر به شخصیت والای یوسف صدیق کنم و این کار رو کردم باز هم حل نشد آخه رفیق به قول خودت ما اومدیم تو این دنیا نظر خدا رو جلب کنیم قدسی بشیم نظر به ابدیت داشته باشیم همه رو میدونم اما به قول اون بزرگوار دست ما کوتاه و خرما بر نخیل کمکم کن تو را قسم به ملاصدرا کمکم کن نذار جوونیم تباه شه
از دیو و دد ملولم انسانم ارزوست
متن پاسخ
باسمهتعالی: سلامعلیکم: همینکه این را نپذیرفتهاید که کمال خود را در جلب نظر دیگران جستجو کنید، و جنگ بین نفس امّاره و فطرت الهی را شروع کردهاید خوب است. سعی کنید طرف نفس امّاره که میگوید ظاهر خود را ببین و به نمایش بگذار، نگیرید. به آن بیمحلی کنید، به طور عادی در کوچه و خیابان ظاهر شوید، تا پوزهی نفس امّاره به مرور به زمین مالیده شود. موفق باشید