کربلا؛ آیینه ظهور حقیقت
جایگاه تاریخ قدسی، روحهای فراخی است که متوجه جنبه وجودی آن رخداد یعنی تاریخ قدسی میشوند، تاریخی که جهانی را مقابل انسان آشکار میکند تا حقیقت به صورت آن رخداد مدّ نظرها قرار گیرد و از این جهت آن رخداد به عنوان «یومُ الله»، بستری است تا خداوند در معنایی نهفته با ما سخن بگوید. به همان معنایی که در حرکات اصحاب کربلا ظاهر شد. از این جهت میتوان گفت «حقیقت» در تاریخ، جریان سیّالی است که در مراحل مختلف و از طریق افرادی خاص ظاهر میشود و ما دلبستگی مردم به حقیقت را نهتنها در اصحاب کربلا، حتی در تشییع پیکر پاک شهید حججی و شهید سلیمانی به صورتی خاص ملاحظه کردیم و این حکایت از آن دارد که حقیقت چیزی نیست که در برابر ما باشد بلکه چیزی است که ما در آن قرار میگیریم و از طریق آن معنا پیدا میکنیم ولی به صورتی نامرئی به همان حالتی که:
ماهیان ندیده غیر از آب پُرس پُرسان ز هم که آب کجاست
آری! حقیقت عنصری است که ما در آن زندگی میکنیم و امروز ما آن را در انقلاب اسلامی میتوانیم تجربه کنیم، از آن جهت که همواره هر تاریخ قدسی با حقیقت به یکدیگر متصلاند و ما برای درک خود نمیتوانیم از چنین صحنهای که حقیقت و تاریخ به یکدیگر متصلاند، غافل باشیم.