نظر به برترین انسانها و جنایتکارترین آنها در سوره بینه
باسمه تعالی
1- با نظر به اینکه حضرت حق فرمود: « وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»(بیّنه/5) خوب است اولاً: به معنای «عبودیت» و ثانیاً: به اقامه صلواۀ و ثالثاً: به قیّمبودن دین فکر کنیم.
در رابطه با عبودیت، به گفته جناب مولوی:
گر تو خواهی حرّی و دل زندگی بندگی کن، بندگی کن، بندگی
از خودی بگذر که تا یابی خدا فانی حق شو که تا یابی بقا
و به گفته جناب حافظ:
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند
همچنانکه جناب سنایی میفرمایند:
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
و نیز جناب مولوی در دیوان شمس میگوید:
گم شدن در گم شدن دین منست نیستی در هست آیین منست
به گفته جناب عطار: رکوع، فناست و سجود فنای از فنا. یعنی:
در خدا گم شو کمال این است و بس گم شدن گم کن، وصال این است و بس
2- در نظر به بیّنه الهی به اعتبار آنکه آینهای است با باطنی بس متعالی یعنی «صُحُفاً مُطَهَّرَةً»، میتوان با نظر به حضرت علی«علیهالسلام» نیز عرض کرد:
ای لقای تو جواب هر سؤال ** مشکل از تو حل شود بیقیل و قال
ترجمانی هر چه ما را در دل است ** دست گیری هر که پایش در گل است
مرحبا یا مجتبی یا مرتضی ** إن تغب جاء القضاء ضاق الفضا
3- رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: «أُنْزِلَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ فَارْتَدُّوا وَ كَفَرُوا وَ عَصَوْا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّة». قرآن بر مردمان نازل شد و عدهای مرتد شده و بدان کفر ورزیدند و با امیرالمؤمنین«علیهالسلام» مخالفت کردند و اینان همان «شرّ البریّه» هستند. از آن جهت که آن حضرت نیز در زمان خود «خیر البریّه» هستند.
4- در زیارتنامه حضرت علی«علیهالسلام» میخوانیم: «السلام علیک یا میزان الاعمال یا اباالحسن، یا امیرالمؤمنین» به این معنی که امیرالمومنان حضرت علی«علیهالسلام» میزان سنجش اعمال است.
5- عوفى مىگويد: ما نزد جابربنعبدالله انصارى رفتیم؛ در حالىكه بر اثر شدت كهولت، ابروهايش روى چشمهايش قرار گرفته بود، به او گفتيم: «اخبرنا عن عَلِىٍّ»؛ درباره على«علیهالسلام» براى ما سخنى بگو: جابر ابروهاى خود را با دستش بالا برد و گفت: «ذاكَ مِنْ خَيْرِ الْبَريَّةِ»؛ او از بهترين خلق خدا است.
6 - گنجى شافعى در «كفاية الطالب» از عطا نقل مى كند كه: از عايشه درباره على«علیهالسلام» پرسيدم او در جواب گفت: «ذاكَ خَيرُ الْبَشَرِ لايَشُكٌّ فيهِ اِلاّ كافِراً!»؛ او بهترين افراد بشر است و در اين معنى جز كافران ترديد نمى كنند!
7- «شرّ البریّه» به معنی جنایتکارترین مخلوق است و امروز که تقابل مردم فلسطین با رژیم صهیونیستی، تقابل جبهه حق با جبهه باطل است، و با توجه به اینکه ما با بیّنهای بسی روشن روبهرو هستیم(1) و فضای خاکستری از میان رفته است؛ هر آن کس نسبت به این دو جبهه بیتفاوت است، یقیناً در جبهه باطل قرار دارد و «شرّ البریّه» یعنی جنایتکارترین انسان است، هر چند استادان دانشگاه باشند و بیانیه دهند که جنگ بد است و صلح خوب است. آیا محکومنکردنِ رژیم جنایتکار اسرائیل، نوعی همراهی با آن نیست؟ آیا امروز، «شرّ البریّه» را تنها باید در اسرائیل و آمریکا دنبال کرد و یا روشنفکران غربزده و متحجرین غافل از جبهه حق و باطل نیز شامل چنین قلمروی میشوند؟
8- «شرّ البریّه» آنهاییاند که در مقابل رژیم کودککُشِ اسرائیل به جهت جایزه صلح نوبل، خفه شدهاند.
9- خدایی که توصیه میکند تا در هر زمانی بیّنهها را بشناسیم و چنین بودنی را بودن حقیقی میداند، هر آن کس که در آن نوع بودن که نسبت اوست با جبهه حق در مقابل باطل، حاضر نیست؛ «شرّ البریّه» میباشد هرچند که نماز شباش ترک نشود.
10- تا کی باید دودوزهبازی کنیم در حالیکه بیّنهای یعنی میدان توکل و صبر و ایمان در جبهه غزه در مقابل ما به روشنی به میان آمده است. اینان که در این میدان تکلیف خود را روشن نکردهاند، همانهایی هستند که خواسته و ناخواسته در دامان استکبار قرار گرفتهاند و «شرّ البریّه» این تاریخ میباشند.
11- نفهمیدن و یا خود را به نفهمیدن زدن نسبت به جبهه مظلومِ مقتدر غزه، خواسته و ناخواسته، مربوط به کسانی است که عملاً ماسکِ پنهانکردنِ چهره جنایتکاری و «شرّالبریّه»بودن خود را از چهره خود انداختهاند، زیرا شرایط، شرایطِ جدایی شرف و بیشرفی به خوبی به میان آمده است و مرزها مشخص شده. این است معجزه «ایمان» که چگونه رسواکننده هر آن کسی است که کفر خود را تا حال پنهان کرده بود.
12- چهار نکتهای که سید مقاومت در رابطه با انگیزه به میانآمدنِ حرکت اخیر مبارزان فلسطین در طوفان الاقصی مطرح کردند، سند حقّانیت همیشه این جبهه در مقابل رژیم صهیونیستی است که آن عبارت بود از: «اُسرا» و «قدس» و «محاصره غزه» و «شهرکسازیهای بیجا». آیا جر این است که به گفته آن سید محترم: «طوفان الاقصی مرحله تاریخی جدیدی را در نبرد با دشمن صهیونیستی ایجاد کرد.» و این یعنی حرکتی حکیمانه و شجاع و مطابق زمان توسط مبارزان فلسطین، تا معنی بیّنهبودن در این زمانه برای هرکس روشن شود، به همان معنایی که «تفکر، تاریخی است.» و هر آن کس که این تاریخ را نفهمد، عملاً گرفتار بیفکری است، هرکس که میخواهد باشد و در هر لباسی.
13- با توجه به اینکه سید مقاومت فرمودند: «هرکسی که امروز ساکت است، باید در انسانیت خود تجدید نظر کند.» حال مائیم و نظر به انسانیتی که به وسعت حضور آخرالزمانیاش به میان آمده با گستردگیِ فراسوی هر قوم و هر مذهبی.
14- رهبر انقلاب فرمودند:
«فاجعهای که در غزّه به وسیله صهیونیستها و به کمک آمریکاییها و در واقع به دست آمریکاییها دارد اتّفاق میافتد، یک فاجعهی بینظیر است. ... میدان، میدان غزّه و اسرائیل نیست، میدان حق و باطل است. میدان، میدان استکبار و ایمان است؛ یک طرف قدرت ایمان، یک طرف قدرت استکبار. البتّه قدرت استکبار با فشار نظامی و بمباران و فاجعه و جنایت پیش میآید، [امّا] قدرت ایمان بر همه اینها به توفیق الهی غلبه پیدا خواهد کرد. دلهای ما خون است به خاطر مصائب مردم فلسطین و بالخصوص مردم غزّه؛ ناراحتیم، امّا وقتی بادقّت نگاه میکنیم، میبینیم آن که در میدان پیروز است مردم غزّهاند، مردم فلسطیناند.
.... البتّه ما شک نداریم که «اِنَّ وَعدَ اللَهِ حَق وَ لا یَستَخِفَّنَّکَ الَّذینَ لا یوقِنون» وعده الهی حق است و اینهایی که به وعده الهی یقین ندارند، با منفیبافیهای خودشان شما را باید متزلزل نکنند، سست نکنند.»
---------------------------------------------
1- در این رابطه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «میدان، میدان غزّه و اسرائیل نیست، میدان حق و باطل است. میدان، میدان استکبار و ایمان است؛ یک طرف قدرت ایمان، یک طرف قدرت استکبار»