گفتگو با استاد اصغرطاهرزاده در رابطه با انقلاب اسلامی و جایگاه رُمان
باسمه تعالی
رمان نویسان مانند فیلسوفان در واقع متفکران جهان غرب هستند. و ملاحظه میکنید که رهبر معظم انقلاب رمانهای زیادی خواندهاند و برای همین به خوبی غرب را میشناسند. معلوم است که ایشان رمان ویکتورهوگو را بیش از یک بار خواندهاند.
سوال: حضرت امام خمینی که رمان خوان نبودند ایشان چطور غرب را می شناختند؟
استاد: امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» با نظر به قوانین خود غربیها و آنچه در ایران انجام دادند غرب را میشناختند. با آمدن رضا خان و فضای غربزدگی که داشت، میخواست نگاه غربیها را در کشور پیاده کند و امام خمینی از این طریق متوجۀ غرب شدند. همسر حضرت امام تهران بودند و حضرت امام آن تهران را که سراسر مدرن شده بود میشناختند و همسر ایشان دختری بود که در دبیرستانهای تهران درس خوانده بود و اصرار داشتنددر فضای تهران باشند. به هر حال با حضور در جلسات مجلس و ارتباط با مرحوم مدرس و سپس با مرحوم آیت الله کاشانی از شناخت غرب که آن زمان در امور کشور دخالت داشتند و میدانداری میکردند، بیگانه نبودند.
سوال: چطور میشود که یک رمان نویس و استاد ادبیات دانشگاه در امریکا مثل ادوارد سعید وقتی وارد عرصه غرب شناسی میشود نوع نگرش غربشناسان و پژوهشهای آنها را دگرگون میکند، در حالیکه شاید به اندازۀ رشتههای دیگر غرق در نظریات غربشناسی و سیاسی و تاریخی نبوده است؟
استاد: مهم، نقش غرب بود نسبت به سرزمینی که ادوارد سعید فلسطینی در سرزمین و منطقۀ خود بهدست آورده بود و عملاً با روح فرهنگ غربی آشنا شد. سعید معتقد است که بازنمایی جوامع غربی از شرق، نه بر واقعیت، بلکه بر برداشتهای ذهنی و آنچه که در کتابهای غربی نوشتهشده و در رسانههای منعکس است، استوار است. نگرش او از شرقشناسی، بازیافت رابطهای نوین بین شرق و غرب است. شرقشناسی غربیها مبتنی بر قدرت و سلطه سیاسی و عقیدتی غرب بر شرق است که نوعی اراده معطوف به قدرت نیچه ای است که البته بحث آن مفصل است.
سوال: اهمیت رمان در چیست؟
استاد: همانطور که عرض شد رمان نویسان متفکران زمان خود بودهاند و به عنوان مثال افرادی مانند ویکتور هوگو به خوبی در آثار خود روح تاریخ خود را به تصویر کشیده و تا آثار ویکتور هوگو را نخوانیم نمیفهمیم این مرد چه اندازه نسبت به رسالت انسانیِ انسان که در غرب از آن غفلت شده بود، حساس است. گویا مرحوم علامه محمد تقی جعفری در جایی گفته باشند اگر قرار بود پیامبری بعد از حضرت رسول«صلواتاللهعلیهوآله» داشتیم، ویکتورهوگو بود. انسان تا کتاب «بینوایان» را نخوانده باشد متوجه نمیشود که این نویسنده چه کرده است. رمان نویسان، روح زمانه خویش را با اشارات متوالی مطرح میکنند. رهبرمعظم انقلاب در وصف رمان بینوایان میفرمایند:
«به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه رمانهای طول تاریخ را نخواندهام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خواندهام که مربوط به حوادث قرنهای گوناگون هم هست. بعضی رمانهای خیلی قدیمی را هم خواندهام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خواندهام. امیرارسلان هم خواندهام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خواندهام. وقتی نگاه میکنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، میبینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچکس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بودهام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم ... من میگویم بینوایان یک معجزه است در عالم رماننویسی، در عالم کتابنویسی. واقعاً یک معجزه است ... زمانی که جوانها زیاد دور و بر من میآمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفتهام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعهشناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.»
رهبر انقلاب دو بار «بینوایان» را خواندهاند.
سوال: از نظر جغرافیایی، رمان نویسانِ کدام کشور را عمیقتر در غربشناسی میدانید؟
استاد: آقای دکتر داوری میگوید رمان نویسان روسی نسبت به جهان غرب موضع دارند چون متوجه هستند که روح غرب نهیلیسم و پوچی است ولی هنوز بسیاری متوجه این امر نیستند که در دل غرب، نیهیلیسم نهفته است. و این تذکر را در آثار تولستوی و سایر نویسندگان معروف روس میتوان دید.
از خاطرات رمان خوانی دقیق حضرت آقا این است که یک بار کتابی که در چند جلد در حال انتشار بود را خوانده بودند و فرموده بودند جلد سوم کتاب ضعیف بود ولی از جلد سوم به بعد خوب میشود. این طور رمان خواندن نشانۀ آن است که ایشان روح تاریخی جهان را میشناسند و در لا به لای مطالب رمان میتوانآن روح را پیدا کرد. شناخت ایشان نسبت به انقلابهای جهان، بهخصوص انقلاب فرانسه به گونهای است که گویی ایشان آنجا بودند. اینها مهم است برای شناختن جهان و نسبت به اینکه در چه تاریخی حاضرهستیم.
سوال: ظاهراً خود شما هم رمان خوانِ حرفهای هستید؟ چه رمانهایی را بیشتر خواندهاید و یا توصیه میکنید؟
استاد: بنده خیلی رمان نخواندهام و رمانخوانِ حرفهای نبودهام، ولی علاوه بر «بینوایان» از ویکتورهوگو، آثار ارنست همینگوی، داستایوفسکی، تولستوی، جورج اورول، آلبرکامو، ژان پل سارتر و بالزاک را تا حدّی خواندهام، ولی نمیتوانم رمان خاصی را توصیه کنم زیرا هر کدام، متذکر امری بودهاند. هر چند رمان «مادر» آقای ماکسیم گورکی برای بنده بسیار مفید بود.
سوال: از رمانهای ایرانی کدام رمانها را و چرا؟
استاد: مدتی با رمانهای آقای امیر عشیری که در زمان ما مطرح بود، مرتبط بودم. ولی به نظر بنده حرفی برای گفتن نداشت و رسالتی را دنبال نمیکرد، بیشتر سرگرمکننده بود با نوشتههایی پلیسی. باز جمالزاده بهتر بود.
سوال: به نظرتان رمانی بوده که حقیقت جمهوری اسلامی و یا انقلاب اسلامی را به درستی به تصویر بکشد؟
استاد: کتابی در این مورد تحت عنوان رمان ندیدهام ولی کتابهایی که در رابطه با دفاع مقدس نوشته شده مانند «مهتاب خین» و یا «با من سخن بگو دو کوهه» و یا «خاکهای نرم کوشک» و امثال این نوشتهها حقیقتاً میتوانند بسیار مؤثر باشند.
سوال: رهبر انقلاب سالهاست که تأکید ویژهای بر رمان خوانی در جامعه دارند، به نظر شما علت این امر چیست؟
استاد: همانطور که عرض شد واقعاً رمان در فرهنگ متفکران غربی نوعی توجه به ابعاد متعالی جامعه و انسان را گوشزد میکند.
سوال: آیا فقط غرب شناسی و رمانهای خاصی مثل ویکتور هوگو مدّ نظرشان هست؟
استاد: در مورد رمان آری، ولی تأکید رهبر معظم انقلاب بیشتر در موضوع مطالعه و کتابخوانی است، بهخصوص کتابهایی که به نوعی، فرهنگ دفاع مقدس را متذکر میشوند و یا شخصیت شهداء و سرداران را ترسیم میکنند.
سوال: چرا با وجود تأکیدات رهبری وضعیت رمان خوانی و رمان نویسی خصوصاً در میان انقلابیها و مذهبیها همچنان مطلوب نیست؟
استاد: ما هنوز متوجه نشدهایم جایگاه رمان در رابطه با اشارهدادن به ابعاد عمیق انیان و جامعه چه اندازه مهم است و شاید هم بتوان گفت چیزهای دیگری توانسته است تا حدّی جایگزین آن شود، مثل شعر آن هم آنچه شما در مثنوی مولوی و یا دیوان حافظ ملاحظه میکنید. ای کاش لااقل به عظمت چنین آثاری آگاه بودیم. بنده در جایی خواندم که مرحوم قاضی طباطبایی هشت مرتبه مثنوی را خوانده اند و حفظ بودهاند.[1]
سوال: در تاریخ معاصر به جز رهبر انقلاب اسلامی شخصیتهای دیگری هم داشتهایم که رمان خوان بوده باشند؟ (تأکید بر آقا نور الله نجفی به عنوان رهبری انقلاب مشروطه)
استاد: بنده در جریان نیستم.
سوال: نسل شما در زمانۀ قبل از انقلابِ فضای مجازی و انقلابِ تلفنهای همراه، نسل رمان خوانتری تا نسل حال حاضر بودند. چه اینکه در آن زمان رمان، یک رسانه بود. وضعیت را در نسل جدید چطور میبینید؟
استاد: همینطور است، حقیقتاً نسل ما بهخصوص نسل جوانِ تحصیلکرده به طور عجیبی بسیار کتاب میخواند، حالا که آن زمان را تصور میکنم واقعاً در حیرتم که چه چیز عجیبی بود مطالعات مستمری که در نسل ما معمول بود. کمترین آن مطالعۀ آثار مرحوم شهید مطهری و یا مرحوم دکتر شریعتی بود. و در نسل جدید گویا گمان غالب آن است که فکر میکند میتواند با دانستنیهای جزئی و منقطع، جواب نیازهای علمی خود را بدهد، که تصور چندان خطایی نیست ولی به هر حال بعضی از موضوعات آنچنان عمیق و غیر قابل دسترساند که باید با روحیۀ تحقیق و ورقزدنِ کتابهای ممتد رُخ بنمایانند. امری که به نظر میآید رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند و ما باید به نوعی با آنها این را در میان بگذاریم. بهخصوص چنانچه در مورد موضوعاتی باشد مانند دفاع مقدس و یا جبهۀ مقاومت که نسل جدید نسبت به آنها حساسیت داشته باشند. اینجا است که ملاحظه میکنید بحمدلله رمانی مثل «خار و میخک» از شهید یحیی سنوار خوانده میشود.
----------------------------------------------------------------------
[1] - رجوع شود به کتاب «دستنوشتهها» دربرگیرنده یادداشتهای جلسات خصوصی علامه طباطبایی (ره) در بازه زمانی سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ در منزل مرحوم سیداحمد ذوالمجد