راهی برای عبور از تحجّر و یهودیگری
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (44)
هان! ای بنی اسرائیل آيا مردم را به نيكى دعوت مىكنيد، اما خود را فراموش مىنماييد؛ با اينكه شما كتاب(آسمانى) را مىخوانيد! آيا نمىانديشيد؟!
وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ» (45)
پس برای رهایی از این نقص، از صبر و نماز كمك بجوئيد و البته آن بسى سنگين است مگر براى خشوع پيشگان.
آری! برای عبور از فرقه یهودیگری باید به عبودیتی خاص استعانت کرد که آن صبر و نماز است و البته نماز امری است بس عظیم مگر برای فروتنان.
«الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ»(46)
آنانی که متوجه ملاقات پروردگارشان میباشند و به سوی او برگشت میکنند
ملاحظه میکنید که میفرماید: آن نماز تنها از عهدۀ کسانی برمیآید که با روحیۀ خشوع در صحنه حاضر میشوند. آنانی که «يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ» متوجه ملاقات با پروردگارشان هستند، با معرفتی که البته همراه با شدت و ضعف است به جهت ایمانی که نسبت به حقیقت دارند ، حقیقتی که در افق اندیشهشان مدّنظرشان است، امری بیش از باورهای مفهومی و انتزاعی که به یک معنا برای انسان یقین میآورد ولی آن یقین، یقین مفهومی است و آن غیر از افقی است در مقابل انسان به سوی حقیقت که بسی نزدیک و بسی دور است، گشوده میشود و به این دلیل در وصف خاشعین فرمود: «الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ» آنان با ایمانی که همراه با شدت و ضعف است، متوجۀ ملاقات پروردگارشان هستند و این است راهی که انسان را از تحجر که گمان کند آنچه را باور کرده است خلل ناپذیر است، نجات میدهد، امری که روح یهودیگری گرفتار آن است در هر مذهبی که باشد.
وقتی باورهای توحیدی، افقی از حقیقت را در مقابل انسان بگشاید، انسان به جای آنکه با خودخواهی تمام آن باور را همۀ حقیقت بداند و گرفتار تحجر شود، تازه متوجه میگردد باید به سوی حقیقتی که باور کرده است از طریق خشوع و باز خشو ع جلو و جلوتر رود و این است راهی برای عبور از تحجر و انکار غیر خودی که انسان با یهودیگری گرفتار آن میشود. و بحمدلله خداوند در این روزها با تقابلی که با رژیم صهیونی نصیب ملت ما کرد، ما ناظر یگانگی بین ملت هستیم و این یعنی عبور از تحجّر و یهودیگری.
فرمود: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» از صبر و نماز براى مهمات و حوادث خود در میدان دینداری کمک بگیرید، زیرا «صبر» و پایداری در میدانِ عبور از تکبّر فردی و استکبار تاریخی، هر حادثۀ عظيمى را كوچك و ناچيز مىكند، از «صبر» كمك بگيريد از آن جهت که با ورود در میدان ایمان، جریانهای مخالف، راحتتان نمیگذارند ولی مقاومت و خويشتندارى موجب میشود تا انسان ارتباط خود را با خدا شدت ببخشد و از صميم دل متوجه او شود، و به او روى آورد، به همان معنای کمکگرفتن از صبر و نماز، زیرا این دو حضور، بهترين وسيله براى هرچه بیشتر حاضرشدن در میدان دینداری است. نماز كه اقبال به خدا، و التجاء به او است، روح ايمان را زنده مىسازد، و به آدمى مىفهماند: كه به جايى تكيه دارد كه انهدام پذير نيست، و به سببى دست زده كه پاره شدنى نمیباشد و در همین رابطه فرمود: «وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخاشِعِينَ» و آن نماز،کارِ گرانی است مگر بر خاشعین، یعنی آنهایی که متوجۀ فقر ذاتی خود نسبت به پروردگارشان شدهاند. آنها حقیقتاً متوجۀ جایگاه نماز در زندگی دنیایی خود میشوند زیرا از یک طرف میدانند امکانات و اسباب دنیایی برای تعالی انسان کافی نیست و از طرف دیگر متوجۀ جایگاه نماز هستند که چگونه انسان را در همۀ ابعاد انسانی وسعت میدهد تا او ذیل حضور در رحمت الهی، خود را به زیباترین شکل نزد خود و در جهان حاضر کند. امری که بحمدلله خداوند از طریق انقلاب اسلامی برای مردم ما تقدیر کرده است تا جهان دیگری را مدّ نظرِ بشرجدید به میان آوریم.
آری! برای عبور از تحجّر و یهودیگری باید متوجه عظمت نماز باشیم و همانطور که فرمود: «إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ» آن حالت با فروتنی پیش میآید که حالتی است درونی و اتفاقاً آن فروتنی موجب تواضع که حالتی است ظاهری میشود و از این جهت میتوان گفت تواضع نیز ریشه در فروتنیِ باطنی دارد و «نماز» آنگاه که در ظاهر با ادب خاص انجام گیرد به جهت همان فروتنی باطنی نمازگزار میباشد.
فرمود: «وَ اسْتَعِينُوا» یعنی با تمام وجود از نماز یاری بطلبید که لازمه آن احساس فقر وجودی و اتصال به ساحت پروردگاری است که برای نمازگزار پیش میآید. به همان معنایی که رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» به اباذر فرمودند: «اُعْبُدِ اَللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَهُوَ يَرَاكَ.» طورى خدا را عبادت كن كه گويا ترا مىبيند پس اگر تو او را نبينى او تو را مىبيند و در این رابطه انسان نسبتی با خدا برقرار میکند که موجب دلگرمی او در همۀ صحنهها است.
فرمود: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ» از صبر یاری بطلبید به جهت آنکه صبر، پایداری در راهی است که در مسیر توحید برای نزدیکی به حقیقت در مقابل انسان گشوده شده است و در بارۀ «نماز» فرمود: «إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ» امر آسانی نیست مگر برای آنانی که در نسبت با حضرت حق به مقام خشوع فروتنی رسیدهاند، به جای آنکه خود را و قدرت خود را به میان آورند. و این است معنای سخن رهبر معظم انقلاب که فرمودند: «جمهوری اسلامی، به اذن الهی بر رژیم صهیونیستی فائق خواهد شد.»
صبر و پایداری در مقابل وسوسههای شیطانی است وسوسههایی که سقوط در درههای عادتهای باطل است که انسانها در زندگیهای دنیایی گرفتار آن میشوند و باید در مقابل چنین خطراتی پایداری و صبر پیشه کرد، مانند صبر در مقابل تحریمها و کنترل نفس تا انسان به جایی برسد که مخاطب آن آیهای باشد که میفرماید: «وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ».
غفلت از یاریطلبیدن از «صبر» و «نماز» که عموماً بنی اسرائیل گرفتار آن میباشند، از یک طرف با نوعی خودبینی و خودباوری و نفی دیگران همراه است و از طرف دیگر به جهت هم همین روحیه گرفتار نوعی بیوطنی و بیآیندگی و سرگردانی میباشند. شبیه زندگی آنانی که نخواستند ذیل انقلاب اسلامی در ایران زندگی کنند.
در راستای عتاب خداوند به ملت یهود نسبت به نعمتهايى كه خدا بر يهود افاضه فرموده و كرامتهايى را كه نسبت به آنان مبذول داشته و عكس العملى كه يهود به صورت كفران و عصيان و عهدشكنى و تمرد و لجاجت از خود نشان داد؛ میفرماید:
«يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (47) وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ» (48)
اى فرزندان اسرائيل نعمت مرا كه به شما ارزانى داشتم و شما را بر مردم زمانه برترى دادم، به ياد آريد (47) و از آن روز كه كسى به كار كسى نيايد و از او شفاعتى نپذيرند و از او عوضى نگيرند و كسان يارى نشوند، بترسيد (48).
با توجه به اینکه نظام زندگى دنيا بر اساس اسباب و وسائط و شفعاء اداره مىگردد، در مقایسه و با توجه به زندگی ابدی که انسان پس از این دنیا با آن روبهرو میشود، میفرماید: «وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً، وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ، وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ، وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ»، بپرهيزيد از روزى كه احدى به جاى ديگرى جزاء داده نميشود، و از او شفاعتى پذيرفته نيست، و از او عوضى گرفته نميشود، و هيچكس از ناحيۀ كسى يارى نمىگردند، به همان معنایی که در جای دیگر در وصف آن روز میفرماید: «يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ»، روزى كه در آن نه خريد و فروشى است و نه رابطه دوستى و نيز فرموده: «يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً»، روزى كه هيچ دوستى براى دوستى كارى صورت نمىدهد. و از اين قبيل آيات ديگر، كه مسئلۀ شفاعت و تأثير واسطه و اسباب را در روز قيامت نفى مىكند تا ما در زندگی دنیایی خود با روحیهای که تنها بر اسباب دنیا تکیه میکنند، خود را معنا نکنیم و عملاً در آن صورت دنیا و آخرت خود را ضایع نماییم، به همان معنای سیطرۀ روحیۀ یهودیگری که نماد امروزین و افراطیِ آن رژیم صهیونی میباشد و انقلاب اسلامی با روحیۀ قدسی و ایمانیِ خود ، بنا دارد بر اساس آموزههای قرآنی، صهیونیسم را که افراطیترین روحیۀ یهودیگری میباشد، به بیآیندگیِ کامل دچار کند و این یعنی نابودی باند جنایتکار صهیونیسم، و این یعنی حضور در میدانی که مقابلۀ انسانیت است با رژیمی که تماماً مقابل انسانیت میباشد و از این جهت تجاوز رژیم صهیونی به ما و مقابلۀ سلحشورانۀ مردم ما، ما را چندین سال نسبت به اهدافی که در راستای انقلاب اسلامی داشتیم جلو برد و بقیۀ کشورها در حوزۀ فهم ایران ابرقدرت در عین قدسیبودن ،حساب دیگری روی ایران باز می کنند به همان معنای احترام به انسانیت انسانها.
"والسلام"