کربلا و عبور از دوگانگی بین «زندگی» و «مقاومت»
جلسه هشتم
باسمه تعالی
«السَّلاَمُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ....وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلاَلَةِ»
راز غمِ حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام»
1- اینکه در زیارت اربعینی حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» عرضه میداریم: «السَّلاَمُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ» و متذکر هستیم که آن حضرت غم امت را در جان خود داشتند. آیا حکایت همان روحیۀ دلسوزی رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» نیست که خداوند در وصف آن دلسوزی میفرماید: «لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَءوفٌ رَحيمٌ»(توبه/128) به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! و یا آنجا که خطا به پیامبر خود فرمود: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»(شعراء/3) گویا نزدیک است به جهت اینکه آنان ایمان نمیآورند، خود را از شدت اندوه هلاک کنی! آیا اینکه عرضه میداریم حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» اسیر غمهای امت هستند، حکایت از وجود چنین غمهایی نیست؟ تا ما در زیارت آن حضرت در نسبت با آن حضرت در تاریخ خود نیز این چنین حاضر باشیم و نسبت به غفلت مردم از حقیقت، غمخوار و دلسوز آنها باشیم و از آن طریق نسبت خود را با حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» در این زمانه محفوظ بداریم؟
راز شهادت طلبیِ حضرت امام حسین«علیهالسلام»
2- در زیارت اربعینی حضرت سیدالشهدا«علیهالسلام» عرضه میداریم: «وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلاَلَةِ» خداوندا! امامی که از خیرخواهی در راه تو کوتاهی نکرد تا آنجایی که خون خود را در راه تو بذل نمود تا بندگانت را از گرداب جهالت و سرگردانی نجات دهد. و با چنین رویکردی و آگاهی که از حرکت آن حضرت داریم، به زیارت آن حضرت میرویم و چنین نسبتی با شخصیت اماممان برقرار میکنیم و راز شهادت طلبی آن حضرت را در چنین افقی معنا میکنیم تا امروز با شهادت طلبی مردم غزه در نمادی چون شهید یحیی سنوار روبهرو باشیم که به گفتۀ خودش: «باید در همان مسیری که شروع کردهایم پیش برویم. یا بگذار کربلای جدیدی باشد» آیا روش شهید سنوار در بیدارکنندگی در عین عبور از جهالت و سرگردانی تأسی به راهی نبود که حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» مقابل بشریت گشودند تا استکبار در بیآیندگی خود مجبور شود به هر خباثتی مبادرت کند؟ و با همین جنایات به بیآیندگیِ خود نزدیک و نزدیکتر شود.
میدان ایرانیت در عین مقاومت
3- در جنگ اخیر، بعد از نزدیک به 200 سال تلاش جریان روشنفکری، برای تغییر ماهیت ایران، حال آن جریان با تهدید وجودی مواجه شده است و مردم ایران متوجه شدند باید خود را در میدانی تعریف نمایند غیر از تعریفی که روشنفکران غربزده بر آن تأکید دارند و آن میدانی است که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند یعنی میدان ایرانیت در عین مقاومت، و مردم ما به خوبی متوجۀ این امر شدند که این حضور معنای حقیقی امروزین آنها میباشد و راز ارادت پیر و جوان در هر قشری به رهبری مربوط به این امر است.
جایگاه انقلاب اسلامی در این زمانه
4- اگر گمان کنیم ما بریده از فرهنگ معنوی و عاشوراییِ خود میتوانیم در نظم جهانیِ موجود حاضر باشیم، گمانی است غیر واقعی و در آن صورت باید بپذیریم در نظام ارادۀ معطوف به قدرت، ما شهروندِ درجۀ دوم خواهیم بود آن هم در نظام جهانی که غیر خود را با چشم برده مینگرد و همین که ملتها اراده کنند برده نباشند با آنها مقابله میکند. و اینجا است که جایگاه انقلاب اسلامی در این جهان و در این دوران معنای حقیقی خود را پیدا میکند به عنوان بشارت یک آینده، و از این جهت ما در جنگ پیشآمده با رژیم صهیونی، تنها در بُعد نظامی نبود که پیروز شدیم، بلکه چنانچه با نگاه تاریخی به موضوع نظر کنیم متوجه خواهیم شد، ما بیش از پیش متوجۀ جهان دیگری شدیم که جهان سیطرۀ استکبار نیست. همانند کربلا که جهان اسلام به کمک نهضت حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» متوجۀ عبور از سیطرۀ جریان امویان شد با آن همه پیچیدگی که آن جریان داشت. اینجا است که باید متوجۀ غفلت جریان روشنفکر غربزده شد، غفلت از حضور نظام سلطه که مانع توجه به امر ملی ملتها است.
والسلام